ردپای استعمار بر اندیشه های تکفیری

جنبش تکفیری طیفی از افکار و عقاید را شامل می شود که برای پیشبرد اهداف شبه اسلامی در کشورهای مختلف در قالب حزب ها و گروه های گوناگون فعالیت می کنند.

به گزارش گروه پایداری خبرگزاری ایمنا، در واقع تکفیری یک حزب یا گروه خاص و مستقل نیست، بلکه نوعی تفکر است که دیگران را به گمان خود کافر پنداشته و گروه های مختلفی این نوع از طرز فکر را نمایندگی می کنند که به نام گروه های تکفیری مطرح هستند.

تکفیری به فرد یا جریانی اطلاق می‌شود که از قرائت‌های مختلف سلفی و وهابی برخاسته و دیگر مسلمانان را به ‌صرف آن که با آنان هم‌عقیده نیستند، با معیارهای باطل خود، متهم به کفر و خروج از دین می‌کنند و از جمله رهبران عمده ی آن می توان به احمد بن حنبل، ابن تیمیه و محمدبن عبدالوهاب اشاره کرد.

اندیشه تکفیر در جهان اسلام در چند مقطع تاریخی ظهور یافته است.

اولین ظهور این تفکر در قرن اول هجری در اندیشه خوارج نمود داشت که مخالفان خود را تکفیر کرده و قتل آنها را واجب تلقی کردند.

اندیشه خوارج به زودی افول کرد تا قرن چهارم هجری که دوباره توسط «بربهاری» در بغداد باز تولید شد و بر اساس آن پیروان مذهب اسلامی از جمله شیعیان مورد تهاجم و تکفیر قرار گرفتند.

اما قرن هفتم با ظهور «ابن تیمیـه» این اندیشه در جهان اسلام به شکلی گسترده پایه گذاری شد، هر چند اندیشه های ضد شیعی ابن تیمیه زیاد بود اما بیشترین هجمه آثار او علیه مذاهب اهل سنت صورت گرفت.

شرایط اجتماعی و سیاسی جهان اسلام در قرن هفتم فرصت همه گیر شدن این اندیشه را فراهم نکرد اما در قرن دوازدهم هجری توسط «محمد بن عبدالوهاب» در منطقه نجد حجاز بازتولید و با پیوند سیاسی با آل سعود وارد سیاست شد.

از این واقعیت نباید غافل شد که شکل گیری چنین اندیشه های افراطی، خاستگاه استعماری داشته و دولت های استعماری نیز منافع خود را در اختلاف افکنی و دشمن سازی در داخل جهان اسلام دیده و هم با شکل گیری و هم در هدایت گروه های تروریستی – تکفیری سیاست های خود را دنبال می کنند.

سلفی گری اعتقاد به بازگشت به دوران صدر اسلام  و اندیشه افراطی آن و تکیه بر ظاهر اسلام و سبک و سیاق زندگی در آن دوران داشته و تکفیری شاخه عملیاتی این اعتقاد است که تلاش دارد تا سر حد اعمال خشونت زمینه تبعیت از خود و اندیشه های خود را با کافر دانستن دیگر مذاهب اسلامی فراهم نماید.

داعش و امیر آن البغدادی - که خود را خلیفه تمام مسلمین می خواند! - به لحاظ فکری، پیروان همه ادیان را مورد قتل و هجوم وحشیانه قرار داده اند و حادثه ماه گذشته در تهران هم ماحصل چنین جریانی است، چرا که ایرانیان که از اسلام ناب محمدی (ص) به دور از هر گونه فرقه های انحرافی تبعیت می کند به نوعی اصلی ترین دشمن اینان اند.

آنها همه مسلمانان شیعه و سنی که با عملکرد و اندیشه این جریان مخالفند را مورد تکفیر و ترور قرار می دهند.  

جنایات این گروه تکفیری در تلعفر (علیه شیعیان)، عین العرب (علیه کردها)، الانبار (علیه اهل سنت)، سنجار (علیه اقلیت دینی ایزدی) و موصل (علیه مسیحیان) نشان داد که این جریان تکفیری خطری عمده برای همه بشریت است.


زوال جریان تکفیری
اختلاف فکری جریان تکفیری و بعثی ها در بلند مدت نمی تواند اتحاد بین آنها را استمرار بخشد.

از سوی دیگر داعش برای بقا و توسعه مناطق تحت نفوذش در عراق با چالش های متعددی مواجه است.

حضور مرجعیت و فتاوای جهاد از سوی علماء زمینه بسیج عمومی در این کشور علیه تکفیری ها را فراهم کرد و ظرفیت ارتش با حضور نیروهای مردمی چندین برابر شد.

روحیه خشن و تروریستی این جریان تکفیری نیز پاشنه آشیل آن است که حتی اعتراض حامیان بین المللی آن را نیز به دنبال داشته است و هیچ کشوری نمی تواند در بلند مدت در برابر افکار عمومی داخلی خود از این گروه تکفیری حمایت کند.

از آنجا که سیاست آمریکا نیز همواره مبتنی بر استفاده ابزاری از جریان های تکفیری بوده، داعش هم نمی تواند به حمایت همیشگی این کشور دل خوش کند.

آمریکا، القاعده را برای مقابله با شوروی در افغانستان تجهیز کرد اما در نهایت با هدف مقابله با همین جریان افغانستان را در سال ۲۰۰۱ مورد اشغال قرار داد.

آمریکا در سوریه نیز در ابتدا این جریان ها را تسلیح کرد اما زمانی که مقاومت در سوریه به نتیجه رسید و احتمال گسترش خطر این جریان ها کشورهای عربی منطقه را تهدید کرد در قالب ائتلاف بین المللی به مقابله با آن پرداخت.

جهان اسلام نیز باید با اتخاذ رویکرد همگرایی و تقریب، زمینه رشد این جریان ها را متوقف و بشریت را از خطر رشد این جریان های تکفیری مصون سازد.

کد خبر 310617

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.