گذر از هفت خان عشق

فریدن - مردمان شهرستان فریدن این دیار پر ریشه و تاریخ ساز، در بحث ازدواج و تشکیل خانواده نیز دارای آداب و رسوم خاص خود بوده اند.

به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان فریدن، تـردیـدی نـیست که ازدواج و میل به زناشویی زن و مرد از غرایز اولیه نوع بشر است و هر انسانی به صـورت طبیعی علاقه مند به ازدواج وتولید مثل است. به تعبیر دیگر هر انسانی در صدد است کـه از طـریق تولید مثل، حیات موقت و پایان پذیر خویش را از طریق بقای فرزند دایمی سازد. در عـیـن حال، چگونگی بقای نسل نیز برای وی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

ازدواج تنها راه مشروع و سالم تشکیل خانواده است. همه مکاتب و ادیان الهی به ویژه دین مبین اسلام، ازدواج و تشکیل خانواده را توصیه نموده اند. ازدواج به زن و مرد آرامش می بخشد.هدف از تشکیل خانواده، تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان از جمله دست‌یابی به سکون و آرامش است.

ازدواج؛ این پیچیده ترین و در عین حال بدیهی ترین مرحله زندگانی از روزگاران کهن تا امروز، در بر دارنده فراز و نشیب های بسیار بوده و هست به طوری که در هر دوره ای آداب و رسوم خاص خود را داشته است و مجموعه ای غنی از فرهنگ و تاریخ را نمایان کرده است.

ازدواج در جای جای ایران پهناور نیز رسم و رسوم خاص خود را داشته است که بازخوانی هر یک از این آداب، نقش بسزایی در کشف قالب های فکری و فرهنگی گذشتگان دارد.

مردمان شهرستان فریدن این دیار پر ریشه و تاریخ ساز، در بحث ازدواج و تشکیل خانواده  نیز دارای آداب و رسوم خاص خود بوده اند. تاریخ نشان از ازدواج هایی ساده و نشاط آفرین  دارد که پایداری چندین ساله آن ها؛  گواهی بر برکت است . زندگی هایی که در اوج سادگی و امید آغاز می شد و در هیاهوی روزگار پر فریب جانانه دوام می آورد.

برخی از رسم و رسومات ازدواج در فریدن قدیم، امروزه به طور کامل منسوخ شده و برخی دیگر نیز هنوز باپرجاست. در اغلب اوقات شکل این آداب تغییر یافته و در آن تصرف شده است.گاهی رد پای تجمل پرستی و چشم و هم چشمی نیز در پاره ای از این آداب به چشم می خورد.

خواستگاری

خواستگاری در فریدن قدیم  به صورت کاملا سنتی بوده  است.در مواردی دختر و پسر تا قبل از مراسم رسمی عروسی  یکدیگر را نمی دیدند و در بعضی موارد هم اصلا همدیگر را نمی شناختند و نمی دانستند که همسرشان چه کسی است و پدرها و پدربزرگ ها دختر و پسر را برای هم درنظر می گرفتند.

با گذشت زمان ، خواستگاری ها از این روال خارج شد ولی بازهم به شیوه سنتی و با حضور پررنگ خانواده ها  و نظارت مستقیم آن هاصورت می گرفت.

گاهی پسر خانواده خودش شخص خاصی را مد نظر داشت که بدون هرگونه ارتباط با دخترخانم مورد علاقه اش قضیه را به بزرگترهای خود می گفت و پس از آن هم بزرگتر ها دست به کار می شدند و به خواستگاری می رفتند.

بیشتر اوقات هم که خانواده ها به صورت سنتی به خواستگاری  خانواده های دختردار می رفتند و برای پسرشان  یکی از دختران که معمولا دختر بزرگ خانواده بود را انتخاب می کردند.

امروزه نیز اگرچه خواستگاری های سنتی به قوت خود باقی است؛  اما نمودهایی  از خواستگاری های مدرن نیز در فرهنگ عامه مردم جا باز کرده و چیزی که خوشبختانه هنوز هم پای ثابت گذر زمان است؛  توجه به جایگاه خانواده و والدین در انتخاب همسر است که البته در برخی  مشاهدات میدانی  مواردی از ازدواج هایی دیده شده است که والدین دخالتی در آن نداشته اند.

رسومات جلسه خواستگاری

در قدیم معمولا خواستگاری  با همراهی همه بزرگترهای فامیل صورت می گرفت و تنها جایی که پسر می توانست دخترخانم را ببیند وقتی بود که سینی چای جلوی او گرفته می شد.

امکان حرف زدن های معمول امروز هم وجود نداشت و بزرگترها شخصا خودشان برای میزان مهریه ، شیربها و برگزاری مراسم تصمیم می گرفتند که به این رسم در اصطلاح عامیانه "مهربرون " می گفتند.

در این جلسه خانواده داماد معمولا یک انگشتر به همراه روسری برای عروس خانم می آوردند که به آن "نشون" یا همان "نشان" می گفتند؛ چرا که این هدیه و پذیرش آن از سوی خانواده عروس به آن معنا بود که دخترشان برای پسرفلان خانواده نشان شده و کسی حق ندارد از او خواستگاری کند!

میزان مهریه هم بسیار ناچیز بود. شیربها در ازای زحمات مادر عروس برای شیردادن و بزرگ کردن دختر در نظر گرفته می شده که البته شواهد نشان می دهد هیچ گاه به مادر عروس نرسیده و برای خرید قسمتی از جهیزیه عروس خانم مصرف می شده است.

خیلی از خانواده ها هم که اصلا شیربها نمی دادند و امروزه به جز  در مواردی اندک این رسم منسوخ شده است.

خرید عقد و عروسی

پس از توافقات اولیه در جلسه خواستگاری  موعد خرید حلقه است که البته در گذشته اکثر خانواده ها همان شب خواستگاری حلقه دست عروس می کردند.

مراسم خرید در گذشته به صورت دسته جمعی و با حضور اقوام درجه یک عروس وداماد بوده است. پس از پایان خرید  داماد  یا پدر وی باید اجناسی را برای تک تک همراهان خریداری می کرده که به آن ها "سرخرید" می گفتند.خرید عروس و داماد هم درحد چندقطعه طلا، قرآن ،آینه شمعدان ، لباس ولوازم آرایشی ساده مثل شانه و سورمه بوده است.

عقد

امروزه معمولا انجام آزمایشات دقیق تر برای سنجش سلامت زوجین اجباری است اما در گذشته های دور که اصلا آزمایشی در کارنبود و متاسفانه بعد ها مشکلاتی برای برخی خانواده ها  به خصوص کسانی که ازدواج فاملیی داشتند پیش می آمد که از بحث ما خارج است.

البته در 3 دهه اخیر آزمایشاتی مانند تست گروه خون زوجین، اندازه گیری قد، وزن و عدم اعتیاد نیز وجود داشته است. پس از انجام این مراحل نوبت به عقد می رسید. شیوه معمول مراسم عقد در مکانی به نام محضر یا همان دفترخانه های امروزی بوده است که در این مراسم بزرگترهای دو فامیل هم حضور داشتند و پس از مراسم عقد همگی به خانه داماد می رفتند و به جشن و پایکوبی می پرداختند.

در برخی موارد خانواده های متمکن معمولا مراسمی به اسم "عقدکنان" برای عروس خانم می گرفتند که تمام مخارج آن برعهده داماد بوده است و این مراسم در منزل پدر عروس برگزار می شد.

نامزدی

در گذشته، دوره نامزدی به معنای امروز وجود نداشته است و امکان نداشت دختر و پسری که محرم نبوده اند امکان دیدار و صحبت با هم داشته باشند.در واقع نامزدی در گذشته به همان فاصله بین عقد رسمی تا مراسم عروسی  گفته  می شد که حتی  در این فاصله نیز عروس و داماد امکان گفتگو، دیدار و یا گردش باهم را به معنای امروز نداشتند.

کل این دوره در قدیم بین 4 تا 6 ماه طول می کشیده و خانوادها سعی در برگزاری هرچه زودتر مراسم عروسی داشتند.

کارت نویسی

کارت نویسی یک مهمانی ساده و شاد بوده که  در آن با حضور تعدادی از اقوام داماد و عروس و با حضور بزرگترها برای افرادی که باید به عروسی دعوت می شدند تصمیم گیری می شد.

کارت ها خیلی ساده و به تعداد کم تهیه می شد. قبل از این مراسم اگر از اطرافیان و بستگان؛  کسی داغدار از دست دادن عزیزی  بوده؛  بزرگان فامیل برای دلجویی از او و کسب اجازه و  به اصطلاح" عذربرداشتن " به خانه وی می رفتند وسپس اقدام به کارت نویسی می کردند.

جهیزیه و انتقال آن به خانه داماد

در فاصله عقد تا عروسی؛ خانواده عروس به تهیه و تکمیل جهیزیه عروس می پرداختند و از چند روز مانده به روز عروسی طی مراسمی شاد جهیزیه را به خانه داماد انتقال می دادند.

این مراسم "جهازبرون" نام داشت که با دعوت از اقوام داماد و حضور اقوام عروس صورت می گرفت.

در کنار این مراسم یک رسم دیگر به نام "رخت برون" هم وجود داشته است  که در آن خرید ها و لباس های عروس و داماد را همراه با خواندن نواها و اشعار شاد به حضار نشان می دادند و چادرهای خریداری شده برای عروس توسط خیاط مشهور فامیل برش زده می شد که در ازای این کار هم شیرینی خاصی برای خیاط در نظر می گرفتند.

جهیزیه هم بسته به توان پدر عروس و با سلیقه وهنر مادر عروس تهیه می شد و شامل لوازم ضروری برای گذران زندگی بوده است.

پس از انجام مراسم رخت برون و نشان دادن خرید ها و جهیزیه عروس به مهمانان؛  همه دست به دست هم می دادند و جهیزیه  به مکانی که معمولا یکی از اتاق های خانه پدری داماد بود منتقل می شد و سپس اقوام عروس به چیدن اسباب می پرداختند و خانه را برای شروع زندگی عروس و داماد آماده می کردند.

بنا بر گواهی تاریخ ؛ پس از چیدن جهیزیه تا موعد عروسی رقص و پایکوبی و پذیرایی در خانه پدری داماد وجود داشته است.

حنابندان

حنابندان نام  مراسمی بسیار شاد و پرفلسفه است  که به جرات می توان گفت تا به امروز در فرهنگ اقوام مختلف وجود داشته است و به معنای آماده کردن حنا (خیساندن آن) و آغشته کردن دست و پای عروس و داماد با آن است.

حنا در جشن ها همواره مورد احترام بوده و اعتقادات مختلفی درباره آن وجود دارد. در فرهنگ مردم،  حنا  نمادی از خوش یمنی، سلامتی و خوش رنگی زندگی است. بنابراین استفاده از حنا در برگزاری مراسم ازدواج ملل دیگر نیز وجود دارد و معتقدند که حنا سازگاری، تفاهم و خوشبختی به دنبال دارد.

در گذشته این مراسم معمولا یک روز پیش از برگزاری جشن عروسی برگزار می شد که در حقیقت آخرین شبی بوده که عروس در منزل پدر خود به سر می برده است؛ ولی امروزه به دلیل مشغله های فراوان و ورود تجملات بیشتر به جشن های عروسی؛  برگزاری حنابندان یک روز قبل از عروسی کمی دشوار به نظر می رسد. بنابراین گاهی این مراسم چند روز قبل از شب عروسی برگزار می شود.

قبلا حنا در منزل داماد تهیه می شده است و اقوام داماد حنا را با ساز و دهل به منزل عروس می بردند و با اجازه بزرگ ترها آئین حنابندان را شروع می کردند.

در حنابندان های امروزی ابتدا داماد و بستگان وی  با ساز و دهل به منزل پدر عروس می روند. در بین خانم ها یک نفر از طرف فامیل داماد  نماینده می شود و داماد  با کمک او  عروس را  حنا می بندد.  مهمانان نیز  به شادی وپایکوبی می پردازند و  باقی مانده ظرف حنا  توسط عروس و داماد بین آنان توزیع می شود.

 سپس اقوام عروس با سینی تزپین شده حنا برای حنا بستن داماد به سمت خانه پدری او حرکت می کنند.

امروزه معمولا حنابستن داماد با حضور مشترک اقوام عرو س و داماد و زن ها و بچه ها در یک فضا صورت می گیرد.خانم ها در قسمتی از این فضا می نشینند و مراسم را نگاه می کنند.

مراسم به این شکل است که جایگاهی  برای داماد و همراهان وی تعبیه شده  و بقیه در اطراف وی به شادی می پردازند.

شخصی  مسئولیت حناگذاشتن را برعهده می گیرد و با کسب اجازه از بزرگترهای دو فامیل؛ داماد را حنا می گذارد.

سپس دوباره پایکوبی به همراه نوای ساز و دهل انجام می شود و همزمان با آن تمامی پسران مجرد حاضر در جمع از سن کودکی گرفته تا جوانی برای حناگذاشتن به سمت جایگاه داماد برده می شوند تا متبرک به حنا شوند و زودتر ازدواج کنند.

این مراسم معمولا طولانی و پرشور است  و گاهی اوقات در چادرهایی که به همین منظور فراهم شده برپا می شود. امروزه حنا را پس از خیساندن و آماده کردن به شکل طرح های زیبا درمی آورند و آن را تزئین می کنند. خانواده عروس و داماد هر کدام جداگانه برای اقوام خود حنا را آماده می کنند و رقابتی برای این که کدام فامیل به شکل زیباتری این کار را انجام می دهد وجود دارد.

آرایشگاه

در گذشته خبری از آرایشگاه های پرهزینه امروز نبود. امروزه اگر برخی عروس خانم ها برای آرایش یک شب هزینه های میلیونی پرداخت می کنند یا حتی با بالگرد به کشورهای عربی می روند و برمی گردند؛ در قدیم یک نفر از خانم های آرایشگر که در اکثر اوقات از بستگان یا همسایگان داماد  بود؛ صبح یا عصر روز عروسی به خانه عروس می آمد  و به اصطلاح عامیانه "عروس را درست می کرد." 

داماد از حمام درآوردن

"داماد ازحمام درآوردن" معادل آرایشگاه رفتن داماد در ازدواج های امروزی است و شاید تنها رسمی که بدون تحریف زیاد به یادگار مانده همین مراسم باشد.مراسمی که امروزه نیز در برخی ازدواج ها انجام می شود و پس از حنابندان پر طرفدارترین و جالب ترین مراسم است.

تفاوت عمده این مراسم با "داماد ازحمام درآوردن" امروزی در این است که در گذشته واقعا داماد را در صبح روز عروسی به حمام می بردند .این کار توسط افرادی که با آن ها "ساق دوش" می گفتند انجام می گرفت.

ساق دوش ها دونفر بودند.یکی از آن ها مجرد و دیگری  تازه ترین داماد فامیل بود. معمولا لباس یک دست با داماد می پوشیدند و تا پایان مراسم عروسی همراه داماد می ماندند. البته در جشن حنابندان هم حضور دارند و باید مواظب باشند کسی کفش های داماد را از پایش در نیاورد چرا که اگر این اتفاق می افتاد داماد باید پول درشتی می داد تا کفش های دامادی اش را به وی پس بدهند.

البته عروس هم ساق دوش داشته که دو نفر از میان خاله ها یا عمه های او بوده است و  این مورد  جز در چند روستا اکنون منسوخ شده است.

"داماد از حمام در آوردن" صبح روز عروسی برگزار می شد. تعدادی از اقوام عروس و داماد به همراه سینی های تزپین شده که  شامل قرآن ، اسپند، نقل ، نبات ،گل و یک نوع خوراکی خاص بود درمنزل پدرداماد گرد هم جمع می شدند و با ساز و دهل به سمت خانه ای که قرار بود داماد در آن جا حمام کند حرکت می کردند.

این خانه معمولا یک یا دو کوچه دورتر از خانه پدر داماد بود. در این فاصله هم ساق دوش ها مشغول حمام کردن و لباس پوشاندن داماد هستند.

پس از آن که جمعیت به مقصد می رسد؛ اولین کسی که باید سینی خود را برای داماد ببرد مادر عروس بوده است که معمولا سینی وی متفاوت تر و پر زرق و برق تر از سایر سینی هاست.

بعد از مادر عروس، پدر و مادر داماد و بعد از آن ها سایر فامیل به فواصل معین و درطول مسیر برگشت به خانه پدر داماد یکی یکی سینی های خود را می آورند .

نکته جالب اینجاست که داماد و ساق دوشان او باید حتما از خوراکی های این سینی ها بخورند و باقی آن بین جمعیت پخش می شود.در طول مسیر هم اشعار متفاوت  به همراه ساز ودهل خوانده می شود.

مراسم عروسی

 مراسم عروسی در اکثر اوقات در شب های جمعه بوده است. در برخی روستاها ظهر ها هم عروسی می گرفتند و ناهار می داند.امروزه عروسی ها در مناسبت های خاص و اکثرا در روزهای تعطیل و در شب برگزار می شود.

مراسم عروسی در قدیم به صورت جداگانه در منزل پدر داماد و پدر عروس انجام می شد.هر کدام از اقوام تا پاسی از شب به رقص و شادی مشغول بودند.ولیمه یا سور، وجه اشتراک همه عروسی ها بود و معمولا غذای عروسی بهترین و خوشمزه ترین غذا در طول سال می شد.ولیمه عروسی یک نوع غذا بیشتر نبود.

داماد موقع شام باید برای عروس شام می برد. شامی که مخصوص عروس و داماد بود و پس از صرف شام با عروس دوباره به خانه پدری در بین مهمانان برمی گشت.

پس از شام  زمان آغاز یک مراسم دیگر بود. مراسمی که در آن فامیل داماد هدایایی که اکثرا پول بود به داماد و پدر وی اهدا می کردند که به این رسم "سرچق انداختن" می گفتند.

پس از این مراسم داماد و فامیل او یا با وسیله نقلیه و یا با پای پیاده  به همراه آوای  ساز و دهل به دنبال عروس می رفتند.در این فاصله اقوام عروس نیز شام خورده اند و هدایای خود را در مراسم دیگری که در ادامه می خوانید تقدیم می کنند.

پدر، برادر ها ، عموها و دائی های عروس او را برای راهی شدن به خانه بخت بدرقه می کنند بدرقه عروس هم مراسم خاص خودش را داشته است که البته هنوز هم در برخی روستاها انجام می شود.

در این مراسم  پدر، برادر، عمو و یا دایی عروس یک قرص نان محلی را در بقچه زیبایی می گذاشتند و به دور کمر عروس می بستند. این نان نماد برکت و خوش یمنی عروس بوده است که آن را به خانه داماد می برد. گریه عروس در آخرین لحظاتی که در خانه پدری اش حضور دارد و همراه شدن آن با اشعار مهمانان یکی از تلخ ترین و در عین حال زیباترین مراحل ازدواج بوده است. در این حین؛ داماد و اقوام او خوشحالند و فامیل عروس و داماد با خواندن  ترانه هایی برای هم کری می خواندند و باهم شوخی می کردند.

پس از اینکه داماد عروس خود را تحویل می گرفت و مراسم بدرقه عروس تمام می شد؛ رسم بر این بوده که عروس را سوار بر اسب و یا با پای پیاده با پیمودن مسافتی کوتاه به همراه نواختن ساز و تنبک تا خانه داماد همراهی می کردند و   هنگام ورود  عروس به خانه داماد نیز جلوی پای او گوسفندقربانی می کردند.

صبحانه عروس و داماد

اولین صبح بعد از عروسی، مادر عروس به همراه خواهرهای عروس، خاله ها و عمه ها برای تازه  عروس و تازه داماد صبحانه می بردند. این صبحانه شامل غذاهای متنوع مانند برشتوک یا هفت مغز، چلو، کباب، میوه، مرغ و گوشت، نان محلی و غیره  بود که در چند سینی گذاشته می شد و معمولا برای مصرف یک هفته عروس و داماد کافی  بوده است.

پاتختی

پاتختی نام همان مراسمی است که در گذشته اقوام عروس برای دادن هدایای خود به عروس  در آن دور هم جمع می شدند.در قدیم این مراسم در عصر روز بعد ازعروسی در خانه داماد برگزار می شد و پذیرایی از مهمانان هم بر عهده خانواده داماد بوده است.

در این مراسم عروس برای پدرشوهر، مادر شوهر، خواهرشوهر، برادر شوهر  و جاری های خود هدیه ای را که از قبل تدارک دیده بود به آن ها تقدیم می کند.هدایای اقوام هم یکی یکی جمع آوری و اعلام می گردد که هرکس چه آورده است.

این مراسم نیز همراه با شادی و پایکوبی بوده  و هدایا با خواندن اشعار خاصی باز می شده که امروزه به دلیل مراسم مشترک عروسی در یک محل، تقریبا منسوخ شده است.

دامادسلون

داماد سلون  دو تا سه شب پس از عروسی توسط مادر عروس انجام می شد.در این مراسم مادر عروس تازه داماد و دخترش را به همراه خانواده داماد به منزل خود دعوت می کرد و پس از صرف شام مفصل؛ هدایایی به داماد خود تقدیم می کرد. این رسم نیز امروز کمرنگ شده است.

پاگشا

آخرین مرحله از عروسی؛ شروع دعوت از تازه عروس و تازه داماد برای مهمان شدن در منزل اقوام است.

در این رسم که معمولا از طرف خواهر ها و برادرهای ازدواج کرده عروس و داماد ، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و سایر فامیل شروع می شد داماد و عروس به همراه پدر و مادرشان برای مهمانی دعوت می شدند و پس از صرف شام؛ هدایایی به عروس و داماد تقدیم می شد.

اصرار به هم بشقاب شدن عروس و داماد، تزئین خاص ظرف میوه برای آن ها و هلهله و صلوات از ویژگی های مهم پاگشا بوده است. این مرحله از رسم و رسومات ازدواج در فریدن همچنان ادامه دارد.

رسومات قدیم و ازدواج های بادوام

آنچه در این رسم و رسومات قابل توجه است سادگی ، قناعت  ، صمیمیت و همکاری  خالصانه بین اعضای یک فامیل برای برگزاری مراسمی شاد و سالم  است.

اگرچه شاید بسیاری از این آئین ها دست و پاگیر به نظر برسد، اما جای تامل  است  که چه رازی در عروسی ها و ازدواج های  قدیم بوده که حتی با وجود این رسومات پیچیده همه چیز ساده و آسان به نظر می آمده و زندگی ها نیز دوام بیشتری داشته است و چه عاملی باعث ظهور ازدواج های به هنگام دیروز  با وجود مشکلات ، تنگ دستی ها و کمبود امکانات بوده است؟

ازدواج به عنوان زیباترین و ضروری ترین نیاز آدمی؛ امروزه  به جاده ای پر پیچ و خم و هولناک می ماند که گذر از آن  زره پولادین می خواهد ؛ چرا که موانع بی رحم ازدواج  از یک طرف و آمار ناباورانه طلاق از سویی دیگر؛ چهره این منظره خوش سیمای زندگی را خراش داده است.

گزارش از:  فاطمه زمانی

کد خبر 310205

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.