به گزارش گروه جامعه خبرگزاری ایمنا، هرساله تعدادی دانشجو معلم با هدف تربیت معلم مورد نیاز مدارس، جذب رشتههای مختلف دانشگاه فرهنگیان میشوند تا برای حرفه معلمی آماده شوند.
آنچه در برنامههای آماده سازی آنها پیش بینی شده است، عمدتاً شامل دروس تخصصی، استفاده از الگوها و روشهای مختلف تدریس، کاربرد فنآوریهای نوین و وسایل کمک آموزشی در کلاس درس، چگونگی مدیریت کلاس درس و روشهای ارزشیابی از آموخت های فراگیران است.
اما رشد و توسعه توانشها و صلاحیتهای عاطفی و اجتماعی از قبیل شناخت عواطف خود و دیگران، مدیریت عواطف و احساسات خویش، خود انگیختگی، همدلی، برقراری روابط بین فردی و تأثیرگذاری و نفوذ بر دیگران که به ویژه برای مشاغلی همچون معلمی، اهمیت و ضرورت اساسی دارد یا اصلاً مورد توجه قرار نمیگیرد یا فوقالعاده کمرنگ و ناچیز دیده میشود.
براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نظام تعلیم و تربیت نهادی اجتماعی، فرهنگی و سازمان یافته است که به عنوان مهمترین عامل انتقال، بسط و اعتلای فرهنگ درجامعه اسلامی ایران، مسئولیت آماده سازی دانشآموزان برای تحقق مرتبهای ازحیات طیبه درهمه ابعاد را برعهده دارد.
براساس این سند، نقش معلم به عنوان هدایتکننده و اسوهای امین و بصیر در فرایند تعلیم و تربیت و موثرترین عنصر در تحقق ماموریتهای نظام تعلیم وتربیت رسمی است تا دانش آموز را در ساحتهای تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، زیباشناختی و هنری، اقتصادی و حرفهای، علمی و فناورانه آموزش و البته پرورش دهد.
جامعه امروز از لحاظ علمی و تکنولوژی مدام در حال تغییر بوده و دیگر مولفههای گذشته برای آموزش دانش آموزان کفایت نمی کند و باید این تغییرات و تحولات در نوع و چگونگی آموزش مورد توجه قرار گرفته و در برنامههای آموزشی ارتقای توانمندیهای معلمان به عنوان عنصر اساسی تعلیم و تربیت مدنظر قرار بگیرد.
بهترین معلمان مهارتهای خود را بهبود میبخشند
در این راستا برخی از کارشناسان آموزشی معتقدند که معلمان پیش از آغاز فعالیت دراین حرفه باید دورهها و مهارتهای خاصی را فراگرفته و به گونهای چند بعدی و چند مهارتی برای حرفه معلمی آماده شوند.
برخی نیز معتقدند که امروزه مخاطب شناسی و شناخت ویژگیهای آنان در نظام آموزشی و تعلیم و تربیت اهمیت خاصی داشته و معلمان با شناخت این ویژگیها باید مباحث درسی و علمی خود را تدوین کنند.
براساس نظر این کارشناسان، بهترین معلمان کسانی هستند که اوقات خود را صرف یادگیری کرده و مهارتهای خود را بهبود بخشند، معلمان توانمند میتوانند یادگیری دانشآموزان را افزایش داده و از طریق ارائه امکانات بیشتر و آموختن، سطح انگیزه آنان را افزایش دهند، همچنین این معلمان میتوانند قدرت تفکر دانشآموزان را پرورش داده و رشد آنان را تسهیل کنند.
تخصص معلم در یک درس خاص کارساز نیست
نقش معلم، یاد دادن نیست بلکه ایجاد موقعیت برای یادگیری است و این بزرگترین اشتباه تعلیم و تربیت است که معلم را یاد دهنده و دانش آموز را یاد گیرنده می داند، در حالی که معلم زمینهای را فراهم میکند تا دانشآموز خود در فرایند یادگیری درگیر شود و مباحث را بیاموزد.
امروزه دو نوع نگاه نسبت به فعالیت و نقشآفرینی معلم وجود دارد که برخی معتقد به توانمندی و کسب مهارتهای معلم در تدریس یک درس خاص هستند و برخی دیگر معتقد به کسب مهارتهای چندگانه و توانمندی معلم در مهارتهای مختلف هستند که معلم میتواند در موقعیتهای مختلف کار یادگیری را برای دانشآموز تسهیل کند.
با توجه به ویژگیهای جامعه امروز، تنها تخصص معلم در یک درس خاص نمیتواند کارساز باشد بنابراین باید ارتقای توانمندی معلمان، کسب مهارتهای چند بعدی آنان مورد توجه قرار بگیرد.
توجه به اهداف سهگانه تربیتی در معلم و شاگرد
اصغر نوری امامزادهای مدرس دانشگاه فرهنگیان همچنین در موضوع ارتقای معلمان به خبرنگار ایمنا میگوید: ما وقتی راجع به فراگیران صحبت میکنیم بطور کلی اهداف سه گانه تربیتی را برای آنها تعریف میکنیم.
این اهداف سه گانه شامل اهداف شناختی در حیطه شناخت و دوم حیطه عاطفی یا انفعالی و سوم حیطه روانی حرکتی یا مهارتی است، وقتی بناست معلمان هم توانمند شوند و توانمندی آنها به دانشآموزان انتقال پیدا کند طبیعتا این هدفهای تربیتی شامل حال معلمان هم میشود، در واقع برای توانمندسازی معلمان هم میتوان از این 3 هدف تربیتی استفاده کرد.
نوری با تاکید بر اینکه معلمان ما برای اثربخشی باید به لحاظ شناختی و آگاهی و دانش ارتقا پیدا کنند گفت: معلم ما دیگر نمیتواند با اتکا به اطلاعات قبلی حتی 2 سال پیش در کلاس اثربخش باشد، بنابراین معلم باید از نظر دانش و آگاهی بروز باشد.
در توضیح موضوع عاطفی یا انفعالی هم این استاد دانشگاه گفت: این حوزه شامل نگرشها باورها و اعتقادات است و لازم است که معلمان ما به یک مهارتهای روانی و اجتماعی هم رشد پیدا کنند و ما معتقدیم این قسمت عاطفی و انفعالی در یک معلم اهمیت بیشتری از دو حوزه دیگر دارد. در اینجا معلم اشتیاق دارد انگیزه بالا و حس کمک رسانی و حمایتگری بالایی دارد که همه اینها دربرگیرنده حیطه عاطفی و انفعالی است.
توانشهای عاطفی و اجتماعی مهمترین مولفه معلمی
نوری امامزادهای مدرس دانشگاه فرهنگیان اصفهان در توضیح بیشتر توانمندیهای عاطفی معلمان هم گفت: اگر دانشآموختگان دانشگاهها و مراکز ویژه تربیت معلم از توانشهای عاطفی و اجتماعی و یا بیان دیگر، از هوش عاطفی بالا برخوردار نباشند یعنی قادر به مدیریت و کنترل عواطف و هیجانات ناخوشایند خود نباشند، یا نتوانند با مخاطبان خود همدلی داشته باشند، و یا قادر به برقراری روابط مؤثر با دانشآموزان و همکاران خود نباشند، آنگاه دیگر فرقی نمیکند که چقدر بر موضوع درسی تسلط دارند و چه میزان از روشهای تدریس جدید بهره میگیرند.
درحالیکه برخوردار بودن معلمان از توانشهای عاطفی و اجتماعی بالا، در افزایش اثربخشی فرآیند یاددهی، یادگیری، کمک به انگیزش بخشی و بهبود یادگیری و عملکرد دانش آموزان، و حتی پیشگیری از فرسودگی شغلی زودرس معلمان، نقش اساسی دارد.
این روانشناس در ادامه میگوید: به منظور تحقق این هدف، گرچه بدون شک، عواملی همچون تواناییهای ذهنی و هوشی، دانش تخصصی، کسب تجربه و مهارت تدریس، استفاده از فنآوریهای نوین در کلاس درس و شیوههای مدیریت کلاس، در پیشبینی موفقیت معلم در انجام مسؤولیت خود، تعیینکننده است اما این موارد با تمام اهمیتی که دارند، صرفاً شرط لازم برای معلم خوب بودن محسوب می شوند.
نوری همچنین تصریح کرد: سومین بخش حیطه روانی حرکتی و مهارتی است. این مهارتها شامل استفاده از فنآوریهای جدید در آموزش، مهارت در اجرای ارزشیابی است که بعد مهارتی را دربر میگیرد.
معلم یک یادگیرنده مادامالعمر است
این مدرس دانشگاه فرهنگیان در مورد آموزش معلم تاکید کرد: معلم خود یک یادگیرنده مادامالعمر است و صرفا تنها دانشآموز فراگیر و یادگیرنده نیست. معلم خود باید هر روز در حال یادگیری و آموزش باشد و این اهداف تنها مختص دانشآموز نیست، لذا جامعه سالم جامعهای است که شهروند سالم داشته باشد و شهروند سالم وقتی شکل میگیرد که شیوه تربیتی سالمی داشته باشد و آموزش مهمترین مولفه در تربیت معلم و مدرس است.
3 چالش پیش روی معلمان
این روانشناس و استاد دانشگاه در مورد 3 چالش پیش روی معلمان که شامل پایین بودن شان و منزلت معلمی، پایین بودن سطح دانش و مهارتهای حرفهای و پایین بودن حقوق و مزایای معلمی است هم گفت: برای غلبه بر این 3 چالش باید در چند حوزه و زمینه کار کرد، اول حوزه فرهنگی و اجتماعی است.
فرهنگ جامعه ما باید به نحوی شود که جایگاه معلم در آن بالا رود و بخش دیگر این موضوع به حوزه سازمانی مربوط میشود، وقتی معلم ما احساس اجحاف و تبعیض میکند و حس میکند در نظام کشور دیده نمیشود این مشکل چند مشکل دیگر ایجاد میکند.
وقتی که معلم درآمدش برای تکفل هزینهها کافی نیست پس شغل دوم برمیگزیند و این مجال ارتقای معلم را از او میگیرد پس دغدغه معاش را باید از معلمان گرفت و در کشورهای پیشرفته، معلمان از درآمد خوبی برخوردارند و وقتی که برای ارتقای خود باید صرف کنند را به شغل دوم نمیپردازند.
ضرورت دقت در انتخاب معلم
نوری در بحث ویژگیهای معلمی میگوید: هر کسی برای معلمی مناسب نیست معلم شخص دلسوز و احساس کمک رسانی به دیگران را دارد و از این لحاظ باید در انتخاب افراد برای این شغل دقت کرد و باید معلمان هم این نگرش را پیدا کنند که به آنچه که هستند اکتفا نکنند بلکه برای رشد و شکوفایی و اثربخشی خود تلاش کنند.
برای اینکار باید آموزش و پرورش دورههای ضمن خدمت را داشته باشد که با کمال تاسف باید گفت در سالهای اخیر این دورهها چندان اثربخش نبوده چرا که یا مجازی بوده و یا بصورت جزوه و مطالعه کتاب و در نهایت یک آزمون بوده در حالیکه کلاسهای حرفهای معلمان باید بصورت کارگاهی باشد و شکل تبادل تجربه همکاران حتما در آن وجود داشته باشد. بنابراین برای از بین بردن این معضلات باید در 3 بعد فرهنگی و اجتماعی و بعد سازمانی و بعد فردی به ارتقای معلمان پرداخت.
دانشآموز امروز، دانشآموز گذشته نیست
حسین طالبزاده عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان هم در مورد ارتقای معلمان با تاکید بر شناخت مخاطب امروزی و ویژگیهای او در ارتقای کیفیت آموزشی معتقد است: یک معلم زمانی میتواند موفق باشد که دانشآموزان خود را با تمام ویژگیهایشان بشناسد، طبیعتا دانشآموزی که ما امروز با آن مواجه هستیم درمقایسه با دانشآموزان 10 سال و حتی پنج سال گذشته کاملا متفاوت هستند.
عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان در ادامه میگوید: اگر ما در برقراری ارتباط با مخاطبان و دانشآموزان دچار مشکل باشیم به تبع آن درانتقال مطالب و مفاهیم درسی دچار مشکل خواهیم بود،
براین اساس از لحاظ جامعهشناختی باید تحولاتی در نظام مدیریت آموزش و پرورش اتفاق بیفتد تا معلمان ضمن کسب مهارتهای لازم به نسل جدید و مخاطبان جدید توجه کرده و ویژگیهای آنان را بشناسند تا کیفیت آموزش و پرورش ارتقا پیدا کند.
وی افزود: در راستای مخاطبشناسی، تسلط به تکنولوژی و فناوریهای جدید و استفاده از فضاهای جدید یادگیری مانند فضاهای مجازی، در اشکال مختلف آن مطرح میشود که معلمان باید نسبت به این موضوعات تسلط داشته باشند.
طالب زاده نداشتن شناخت از مخاطبان و نسل جدید را مهمترین مشکل آموزش و پرورش در حال حاضردانست و اظهار کرد: آموزش و پرورش همچنان اصرار دارد از روشهای قدیمی برای آموزش استفاده کند البته تغییراتی در متون درسی و پیشرفتهایی در این حوزه صورت گرفته اما به مخاطبان توجه ندارند.
کتابهای درسی متناسب با شرایط مخاطبان باشد
طالب زاده اظهار کرد: در نظام آموزشی و تدریس باید روشهایی را به کار ببریم که در مدت زمان کم و با حجم کم و ابزار مناسب بتوانیم پیام خود را منتقل کنیم، منظور این نیست که ما صرفا اگر حجم کتاب و درس را پایین بیاوریم، کیفیت آموزش وپرورش افت پیدا میکند، بلکه به این معنا است که کتابهای درسی متناسب با شرایط مخاطبان و با استفاده از ابزارهای امروزی کاهش پیدا کند.
معلمان جزء گروه مرجع و الگوی جامعهاند
عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان با اشاره به انتقال آموزههای معلمان به زندگی اجتماعی دانشآموزان در راستای کیفیسازی آموزش اظهار کرد: از گذشته، معتقدیم که گروه معلمان در تربیت دانشآموزان جزء گروه مرجع بوده و به عنوان الگو محسوب میشوند منتهی در زمان اصرار بر استفاده از روشهای غیرکارآمد آموزشی، مرجعیت این گروه کاهش پیدا میکند.
در این شرایط معلم ممکن است مرجعیت اخلاقی داشته باشد اما مرجعیت علمی نخواهد داشت، بنابراین باید از روشهای آموزشی بهره بگیریم که مخاطبان همچون گذشته مرجعیت و مشروعیت آموزش و پرورش و معلمان را بپذیرند.
تا به امروز درباره نقش اساسی دستگاه تعلیم و تربیت به عنوان زیرساخت پیشرفت، شعارهایی داده شده اما هنوز نقش آن، باور نشده است، در حالی که باید گفت آموزش و پرورش موتور حرکت جامعه است و اگر این را بپذیریم، نگاهها به این دستگاه تغییر خواهد کرد.
نظر شما