به گزارش ایمنا و به نقل از روابطعمومی بانک مرکزی، این بانک با اجرای سیاست کنترل مقداری ترازنامه با افزایش نسبت سپرده قانونی بانکهای خاطی (به عنوان جرایم نظارتی)، توانست رشد خلق پول توسط بانکها را از طریق کاهش قابل توجه ضریب فزاینده نقدینگی کنترل کند.
بانک مرکزی همچنین با تمرکز بر وثیقهدار و قاعدهمند کردن ارتباط مالی میان خود و شبکه بانکی (از طریق توسعه عملیات بازار باز و ارائه تسهیلات قاعدهمند به بانکها در نرخ سقف دالان نرخ سود) و با استفاده از ابزارهای بازار محور، هدف عملیاتی خود در کنترل رشد نقدینگی و پایه پولی را دنبال میکند. در این میان، بخشی از افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی نیز ناشی از توانایی نداشتن تعدادی از بانکها و مؤسسات اعتباری ناسالم در تودیع سپرده قانونی بوده است که این امر به معنای تزریق پول پرقدرت به اقتصاد یا چاپ پول نیست. چراکه رشد نقدینگی که نمایانگر مجموع خلق پول بانکها و بانک مرکزی است روند نزولی دارد و در پایان سال ۱۴۰۱ در سطح هدف تعیین شده (۳۰ درصد) بوده است.
بنابر این گزارش، بهتازگی برخی رسانهها در مطلبی از قول عبدالناصر همتی، رئیس کل اسبق بانک مرکزی آوردهاند: "خردادماه ۱۴۰۰ اضافه برداشت و مانده ریپوی بانکها نزد بانک مرکزی جمعاً ۴۰ همت بود. این رقم ظرف کمتر از دو سال به بیش از هشت برابر رسیده است. چنین نتیجهای حاصل فشار به بانکها، برای تأمین مالی دولت و پرداخت تسهیلات تکلیفی و نیز کژمنشی برخی بانکهای غیر دولتی است. این حجم برداشت بانکها از بانک مرکزی که خود موجب رشد سنگین پایه پولی (چاپ پول) شده و یکی از موانع جدی مهار نقدینگی و تورم است، نشان میدهد دولت و بانک مرکزی در نگاه و رفتار خودشان باید تجدید نظر کنند."
در خصوص مطالب مطرح شده نکاتی به شرح زیر ارائه میشود:
مسئله مهار رشد نقدینگی و تورم به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای اقتصادی دولت و بانک مرکزی همواره مورد توجه بوده است. بررسی رشد نقدینگی در ماههای سال ۱۴۰۱ حاکی از تداوم روند کاهشی این متغیر در سال گذشته بوده است، به طوری که نرخ رشد نقدینگی از ۳۹.۷ درصد در پایان بهمنماه ۱۴۰۰ طی یک روند نزولی به ۳۲.۰ درصد در پایان بهمنماه ۱۴۰۱ کاهش یافته است.
همچنین بر اساس آمارهای مقدماتی، رشد نقدینگی در پایان سال گذشته به حدود ۳۰ درصد رسیده است که حاکی از تحقق نسبی برنامه پولی تنظیم شده برای کنترل رشد نقدینگی در سال ۱۴۰۱ است. از اینرو ملاحظه میشود که پس از سه سال (رشد نقدینگی در سالهای ۱۳۹۸، ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به ترتیب معادل ۳۱.۳، ۴۰.۶ و ۳۹.۰ درصد بوده است) بانک مرکزی با همکاری دولت در سال ۱۴۰۱ توانسته رشد نقدینگی را که مهمترین متغیر در کنترل تورم است، در مسیر نیل به میانگین بلندمدت این متغیر قرار دهد.
لازم به توضیح است در سال جاری نیز برنامههای مربوط به کنترل تورم در چارچوب شعار سال "مهار تورم و رشد تولید" با همکاری تمامی دستگاههای ذیربط در دولت سیزدهم طراحی و در دست اجرا میباشد.
در رابطه با افزایش حجم اضافه برداشت بانکها از بانک مرکزی به عنوان عامل مهم رشد پایه پولی در ماههای پایانی سال گذشته لازم به اشاره است بانک مرکزی با اجرای سیاست کنترل مقداری ترازنامه با افزایش نسبت سپرده قانونی بانکهای خاطی (به عنوان جرایم نظارتی)، توانست رشد خلق پول توسط بانکها را از طریق کاهش قابل توجه ضریب فزاینده نقدینگی کنترل کند.
در این میان برخی از بانکها و مؤسسات اعتباری تخطیکننده نتوانستند بخشی از سپرده قانونی تعیین شده را در زمان مقرر تودیع کنند که منجر به افزایش اضافه برداشت آنها از منابع بانک مرکزی شد.
از اینرو ملاحظه میشود که بخشی از افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی ناشی از توانایی نداشتن تعدادی از بانکها و مؤسسات اعتباری ناسالم در تودیع سپرده قانونی بوده است که این امر به معنای تزریق پول پرقدرت به اقتصاد یا چاپ پول نیست. چراکه رشد نقدینگی که نمایانگر مجموع خلق پول بانکها و بانک مرکزی است روند نزولی داشته است و در پایان سال ۱۴۰۱ در سطح هدف تعیین شده (۳۰ درصد) بوده است.
به هر حال همانطور که بارها در گزارشهای بانک مرکزی اشاره شده، بخش عمدهای از اضافه برداشت بانکها و مؤسسات اعتباری متأثر از عواملی همچون مشکلات ترازنامهای و ضعف حاکمیت شرکتی آنها است که این امر نیز در کوتاهمدت و ظرف سالهای اخیر ایجاد نشده و بهطور عمده معطوف به رفتار گذشته بانکها و انباشت ناترازیهای مختلف در ترازنامه آنها بوده است.
در این ارتباط بانک مرکزی اقدامات و سیاستهای را ناظر بر اصلاح ناترازی بانکها در دستور کار خود قرار داده است.
در خصوص سیاست پولی بانک مرکزی و افزایش توافقات بازخرید در سالهای اخیر نیز باید توجه کرد، بانک مرکزی با تمرکز بر وثیقهدار و قاعدهمند کردن ارتباط مالی میان خود و شبکه بانکی (از طریق توسعه عملیات بازار باز و ارائه تسهیلات قاعدهمند به بانکها در نرخ سقف دالان نرخ سود) و با استفاده از ابزارهای بازار محور، هدف عملیاتی خود در کنترل رشد نقدینگی و پایه پولی را دنبال میکند.
از اینرو روشن است که بانک مرکزی با توجه به اهداف سیاستی و پیشبینیهای خود از وضعیت نقدینگی در بازار بینبانکی و وضعیت ذخایر مورد نیاز بانکها و مؤسسات اعتباری، به جهت تثبیت نرخ سود بازار بین بانکی حول نرخ سیاستی و همچنین کنترل اضافه برداشت بانکها اقدام به افزایش حجم عملیات بازار باز در قالب توافق بازخرید (با سررسید یک هفته) و به صورت موردی کند.
نظر شما