سری که بریده شد، خونی که فوران نکرد

یک کاربر فضای مجازی به مناسبت سالروز شهادت میرزا کوچک‌خان جنگلی از زخم‌هایی گفت که قهرمان یک وطن قربانی آن شد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، یک کاربر فضای مجازی در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «سرش را بریدند ولی خون فوران نکرد! مگر می‌شود؟ هر سال برای میرزا کوچک‌خان می‌نوشتم شاید ده پانزده سال پشت سرهم، در سالروز شهادت او برنامه داشتم، اما امسال نه، هیچ برنامه‌ای هیچ نوشته‌ای وقتی دیدم بعد ۱۰۱ سال از شهادت او هنوز یک عده برای انگلیس کف می‌زنند!

هنوز اجنبی‌پرست داریم! دلم نیامد روح میرزا را به امروز بکشانم. همین میرزا قربانی دسیسه روس و انگلیس شد، در سرما یخ زد، وقتی سرش را بریدند، خون فوران نکرد، بدن در سرما کاملاً یخ زده بود، بیش از اینکه سرش را جدا کنند.

او از این جهان رخت بسته بود، درد کشیده بود، کیلومترها گائوک را به دوش کشید، از این دهات به آن دهات، در جنگل، بدون غذا راه می‌رفت، هر جا که به او پناه می‌دادند اگر قزاق‌ها و قشون رضا خان می‌فهمید آنجا را آتش می‌زدند تا کسی جرأت نداشته باشد به کوچک‌خان یاری برساند.

آن اوایل برای تخریب میرزا، انگلیسی‌ها گروهی راه انداختند تا روستاییان را شبانه غارت کنند، انبار برنج را بسوزانند بعد که رعیت بی‌پناه معترض و عصبانی می‌شد می‌گفتند به دستور میرزا آتش می‌زنند! چیزی شبیه به همان جمله کارخودشونه؟

عجب سلاح برنده‌ایست این جنگ روانی! می‌تواند قهرمان را خائن، می‌تواند وطن‌دوست را وطن‌فروش، می‌تواند مقتول را قاتل، می‌تواند انسان شریف را بی‌شرف، می‌تواند مظلوم را ظالم معرفی کند، عجب سلاح پر دردی است این جنگ روانی!

روح میرزا کوچک‌خان، روح رئیسعلی دلواری، روح امیر کبیر، روح قائم مقام، روح مجاهدین مبارزه با اجنبی در تاریخ پر زخم در تاریخ پر از وطن‌فروش این مملکت قرین رحمت، خدا کند به مانند تمام تاریخ این کشور، دشمن شاد نشویم.»

سری که بریده شد، خونی که فوران نکرد

کد خبر 624322

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.