از قاتل شدن داماد در عروسی خود تا همدستی مادر و پسر برای قتل پدر

قاتل شدن داماد در عروسی خود، کشف جسد بازیگر ۲۳ ساله تئاتر، کشف جسد یک زندانی با پابند الکترونیکی، همدستی مادر و پسر برای قتل پدر، برق گرفتگی یکی از کارگران کارخانه سیمان و دستگیری عاملان تیراندازی در ارومیه را در بسته خبری حوادث ایمنا بخوانید:

به گزارش خبرنگار ایمنا، سرهنگ محمد رضایی جانشین فرمانده انتظامی شهرستان فسا، اظهار کرد: درپی تماس اهالی یکی از روستاهای شهرستان فسا با مرکز ۱۱۰ پلیس مبنی بر تیراندازی منجر به فوت در مراسم عروسی، بلافاصله مأموران انتظامی در محل حاضر شدند.

وی افزود: در بررسی و تحقیقات اولیه مشخص شد که متأسفانه خطای داماد ۳۳ ساله هنگام تیراندازی با اسلحه شکاری، منجر به مجروح شدن و فوت یکی از مهمانان ۵۵ ساله شده است.

جانشین فرمانده انتظامی شهرستان فسا از دستگیری عامل تیراندازی خبر داد و خاطرنشان کرد: تیراندازی منجر به وقوع حوادث تأسف بار این چنینی می‌شود و شایسته است با فرهنگ‌سازی و همکاری همه اقوام، از تداوم این رسم نادرست که تاکنون بسیاری از خانواده‌ها را داغدار کرده است، جلوگیری کرد.

کشف جسد بازیگر ۲۳ ساله تئاتر

سرهنگ شریف رحیمی فرمانده انتظامی شهرستان خمام، اظهار کرد: با تماس مردمی با پلیس ۱۱۰ مبنی بر پیدا شدن جسد مردی جوان در یکی از شالیزارهای روستای کته سر خمام، نیروی انتطامی این شهرستان به محل اعلامی اعزام شدند.

وی با اشاره به مشاهده نشدن هیچ‌گونه آثار ضرب و جرح بر روی جسد مهدی نوروزی بازیگر گیلانی تئاتر، افزود: جسد این بازیگر ۲۳ ساله برای بررسی علت مرگ به پزشکی قانونی تحویل داده شد.

کشف جسد یک زندانی با پابند الکترونیکی

رسیدگی به پرونده مرگ مشکوک مرد جوان با کشف جسد او در کنار استخر خانه‌ای واقع در شهرک غرب تهران، در دستور کار محمد وهابی بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. متوفی چندی قبل محکوم به حبس با نظارت سامانه الکترونیکی شده و با پابند الکترونیکی در محدوده مشخصی زندگی می‌کرد. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که این فرد با تزریق داروهای بیهوشی جان خود را از دست داده بود و بسته‌های خالی این داروها در کنار استخر پیدا شد.

خانواده این فرد مورد تحقیق قرار گرفتند و با اطلاعاتی که در اختیار مأموران قرار دادند، یک نفر مظنون بازداشت شد اما زمانی که تحت بازجویی قرار گرفت، بی‌گناهی وی محرز شده و آزاد شد. به این ترتیب رسیدگی به پرونده برای کشف راز ماجرا در شعبه دوم دادسرای جنایی تهران در جریان است.

همدستی مادر و پسر برای قتل پدر

مدتی قبل خانواده مردی میانسال به نام حجت، راهی اداره پلیس شدند و خبر از ناپدید شدن او دادند. آنها می‌گفتند که حجت که در اطراف تهران زندگی می‌کرد، آخرین بار برای انجام کاری از خانه خارج شده و قرار بوده تا شب بازگردد اما دیگر از او خبری نشده است. با این گزارش، تحقیقات مأموران برای یافتن ردی از مرد ۵۲ ساله شروع شد اما روزها گذشت و ردی از او به‌دست نیامد.

این درحالی بود که پدر حجت به‌شدت بی‌تابی می‌کرد و هر روز به اداره پلیس می‌رفت تا ببیند آیا ردی از پسرش به‌دست آمده یا نه. پدر حجت، دست از تلاش بر نمی‌داشت و هر روز با نوه ۲۲ ساله خود (پسر حجت) به نام پیمان، راهی خیابان‌ها می‌شد به این امید که شاید ردی از پسر گمشده‌اش به‌دست آورد.

او حتی عکس پسرش را روی در و دیوار شهر چسبانده بود تا شاید خبری از او به‌دست آورد. نگرانی‌های پیرمرد ادامه داشت تا اینکه دو هفته بعد، نوه‌اش پیمان به او گفت: شاید پدرم تصادف کرده و جسدش در بیابان افتاده باشد. پدرم قصد داشت برای انجام یک معامله به تهران برود و احتمال دارد که از جاده حسن‌آباد به تهران رفته و در همان جاده تصادف کرده باشد.

به این ترتیب پیمان و پدربزرگ به همراه چند نفر از بستگان راهی بیابان‌های حسن‌آباد شدند و پس از جست‌وجو در آن منطقه پیکر بی‌جان مرد گمشده را یافتند. بخشی از جسد این مرد طعمه حیوانات شده بود. پدر حجت با دیدن جسد پسرش از حال رفت و روی زمین افتاد.

با گزارش ماجرا به بازپرس ویژه قتل تهران، تیم جنایی راهی محل حادثه شد و در ادامه جسد مرد گمشده به پزشکی قانونی انتقال یافت و معلوم شد که وی بر اثر خفگی به قتل رسیده است. در همان بررسی‌های اولیه بود که انگشت اتهام به سمت پسر حجت یعنی پیمان نشانه رفت.

او به‌صورت ناگهانی اعضای خانواده را دقیقاً به همان محلی برده بود که جسد مقتول در آنجا بود و بی‌شک خبر داشته که جسد وی کجا رها شده است و مأموران با انجام تحقیقات بیشتر متوجه شدند که پیمان و پدرش از مدت‌ها قبل بر سر مسائل مالی با یکدیگر دچار اختلاف شده بودند و حتی همسایه‌ها شاهد دعوای آنها بوده‌اند.

در نهایت نیز مشخص شد که پیش از به قتل رسیدن حجت، پسرش پیمان ۱۰ میلیون تومان از حساب او به‌حساب خودش منتقل کرده بود. همه این دلایل فرضیه قتل از سوی پیمان را قوت می‌بخشید و به این ترتیب او بازداشت شد. پیمان در ابتدا اظهار بی‌گناهی می‌کرد اما در نهایت اعتراف کرد که با همدستی مادرش، جان پدرش را گرفته است.

او گفت: من و پدرم همیشه اختلاف و درگیری داشتیم. دلم می‌خواست مثل دوستانم موتور یا ماشین داشته باشم اما پدرم به زور به من پول تو جیبی می‌داد. حتی پول نمی‌داد که گوشی دلخواهم را بخرم. قبل از قتل می‌خواستم برای خودم وسیله‌ای بخرم اما پدرم طبق معمول همیشه حاضر نشد به من پول بدهد.

تصمیم گرفتم کارت او را پنهانی بردارم و ۱۰ میلیون تومان به‌حساب خودم منتقل کنم اما پدرم متوجه شد و جنجال به پا کرد. بعد از این دعوا نسبت به او نفرت پیدا کردم. پدرم با مادرم هم اختلاف داشت. پس از درگیری با پدرم با مادرم درددل می‌کردم که در نهایت تصمیم گرفتیم جان پدرم را بگیریم و جسد او را در بیابان‌های حوالی حسن آباد رها کنیم اما پس از جنایت دچار عذاب وجدان شدم.

بی‌تابی‌های پدربزرگم ناراحتم می‌کرد و اینکه می‌دیدم پیرمرد چطور انتظار بازگشت پسرش را می‌کشد عذابم می‌داد. دیگر نتوانستم بی‌تابی و گریه‌های پدربزرگم را تحمل کنم و تصمیم گرفتم او را به همان محلی ببرم که جسد پدرم آنجا بود اما همین کار باعث شد که لو بروم.

اعترافات پسر جوان به قتل پدر کافی بود تا مادر او نیز بازداشت شود. زن ۴۸ ساله وقتی متوجه شد که پسرش کلید اسرار جنایت شوهرش را در اختیار پلیس قرار داده و جزئیات قتل را بازگو کرده است چاره‌ای جز کتمان حقیقت ندید. او گفت: من به تنهایی مرتکب قتل شوهرم شده‌ام وپسرم نقشی در جنایت ندارد. سال‌ها بود که با همسرم اختلاف داشتم. بر سر کوچک‌ترین مسائل با هم درگیر می‌شدیم و جنجال بزرگی به پا می‌شد.

ما هیچ‌گاه با یکدیگر سازش نداشتیم و از طرفی همسرم، پسرم را نیز اذیت می‌کرد. پسرم آرزویش این بود که مانند هم‌سن‌وسال‌های خود زندگی کند اما پدرش به او اهمیت نمی‌داد و همین باعث شده بود تا پسرم دچار عقده‌های فراوان شود. او از پدرش متنفر شده بود و همین باعث شد تا با یکدیگر نقشه قتل او را بکشیم. البته قتل پیشنهاد من بود و پسرم نیز پذیرفت تا به من کمک کند.

شب حادثه وقتی شوهرم در خواب بود بالای سرش رفتیم، پسرم پاهای او را گرفت ومن او را خفه کردم. پس از قتل، جسد را لای پتویی پیچیدیم و داخل صندوق عقب ماشین خودش قرار دادیم و به سمت بیابان‌های حسن‌آباد رفتیم. در آنجا با کمک هم جسد را از ماشین خارج و در بیابان رهاکردیم وبه خانه بازگشتیم. در این مدت هم سعی می‌کردیم نقش بازی کنیم تا کسی به ما مشکوک نشود اما رفتار پسرم که دچار عذاب وجدان شده بود کار دستمان داد.

براساس این گزارش، مادر و پسر پس از اقرار به جنایت با قرار قانونی بازداشت شدند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.

برق گرفتگی یکی از کارگران کارخانه سیمان

یکی از کارگران حادثه کارخانه سیمان دشتستان که در روز بیست‌ونهم خردادماه بر اثر اتصال تابلو برق (منبع تغذیه پست برق) واحد آسیاب به همراه سه همکار خود دچار سوختگی شده بود، روز گذشته (چهارم تیرماه) در بیمارستان جان باخت.

طبق گفته روابط عمومی شرکت سیمان دشتستان، این کارگر که حمید پورخوبیاری نام دارد به همراه سایر مصدومان حادثه بلافاصله به بیمارستان شهید گنجی شهر برازجان و گناوه و در نهایت به شیراز منتقل شدند.

وی اظهار کرد: در میان آسیب دیدگان سه کارگر دچار سوختگی شده بودند که متأسفانه باخبر شدیم یکی از آن‌ها ظهر روز گذشته بر اثر شدت جراحات جان باخته است. حال عمومی سایر مصدومان حادثه مطلوب بوده و یکی از آن‌ها با طی مراحل درمانی از بیمارستان مرخص شده است.

دستگیری عاملان تیراندازی در ارومیه

ناصر عتباتی رئیس کل دادگستری استان آذربایجان غربی، از دستگیری همه عوامل تیراندازی در خیابان آزادگان ارومیه خبر داد و اظهار کرد: نفراتی که دستگیر نشده بودند نیز با دستورات و پیگیری‌های قاطع قضائی دستگیر و بازداشت شدند.

وی افزود: تفهیم اتهام به عامل تیراندازی به سمت مردم و سلب آرامش و ایجاد رعب و وحشت در جامعه انجام شده است و پرونده در مرحله تحقیقات مقدماتی قرار دارد. امنیت جانی و روانی مردم خط قرمز دستگاه قضائی است و با مرتکبان به شدت برخورد خواهد شد.

کد خبر 584289

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.