راز جسد سوخته در الهیه مشهد

راز جسد سوخته در الهیه مشهد، عمه بی‌رحم برادرزاده‌اش را به آتش کشید، مرگ تلخ کودک ۷ ساله چابهاری، رمال اینستاگرامی در زنجان به دام افتاد، خون به پا کردن دعوای پسرعموها بر سر کارت سوخت را در بسته خبری حوادث ایمنا بخوانید.

به گزارش ایمنا، محمود عارفی‌راد با اعلام این خبر اظهار کرد: حدود چهار، پنج روز پیش در پشت قبرستان‌های منزل آباد، واقع در انتهای الهیه این جسد کشف شده است.

وی ادامه داد: چند نفر از کارتن‌خواب‌های منطقه، جسد را پیدا کرده‌اند. آثار ضرب و جرح روی جسد مشخص است. دست‌های فرد نیز بسته بوده و جسد را هم کامل سوزانده بودند.

قاضی ویژه قتل عمد مشهد با بیان اینکه بررسی‌ها در خصوص این پرونده ادامه دارد، بیان کرد: موضوع قطعاً جنایی است، اما هویت هنوز شناسایی نشده اس

عارفی‌راد عنوان کرد: شلوار ورزشی مشکی کمرکش، زیرپوش سفید، لباس زیر قرمز رنگ و اسپرت قرمز از جمله مشخصاتی است که برای شناسایی هویت مقتول اعلام شده است. شهروندان اگر گمشده‌ای با این مشخصات دارند، به پلیس اطلاع دهند.

عمه بی‌رحم، برادرزاده‌اش را به آتش کشید

زن ۵۸ ساله در اقدامی هولناک با چاقو به جان برادرزاده‌اش افتاد و در نهایت او را آتش زد و جانش را گرفت. شامگاه نوزدهم مهرماه، ساکنان ساختمانی مسکونی در غرب تهران صدای فریادهایی را از داخل یکی از واحدهای ساختمان شنیدند. لحظاتی بعد دختری جوان از آنجا بیرون دوید و با فریاد از همسایه‌ها کمک خواست. وقتی همسایه‌ها خود را به داخل آپارتمان رساندند، دختری را دیدند که آتش گرفته و با کمک هم توانستند آتش را خاموش کنند.

همزمان با این اتفاق ماجرا به پلیس گزارش شد و طولی نکشید که مأموران کلانتری در محل حضور یافتند. آنها به محض ورود به آپارتمان مورد نظر با صحنه‌ای هولناک روبه‌رو شدند. دختری حدوداً ۳۶ ساله از ناحیه شکم چاقو خورده و موهایش کاملاً سوخته بود. او توسط اورژانس به بیمارستان منتقل و عامل این حادثه هولناک که عمه وی بود، دستگیر شد.

دقایقی از این ماجرا گذشته بود که از بیمارستان خبر رسید دختر جوان به‌دلیل شدت خونریزی و همچنین سوختگی جانش را از دست داده است. ماجرا به قاضی محمد وهابی، بازپرس جنایی تهران گزارش شد و عمه جنایتکار با دستور قاضی برای انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران انتقال یافت.

زن ۵۸ ساله وقتی مقابل افسر پلیس قرار گرفت به قتل برادرزاده‌اش اقرار کرد و گفت که شب حادثه به‌شدت عصبانی شده و ناخواسته جان برادرزاده‌اش را گرفته است. وی گفت: من از رفتار شیوا (مقتول) خوشم نمی‌آمد و دختر ۳۲ ساله‌ام نیز تحت‌تأثیر او قرار گرفته و رفتارش تغییر کرده بود.

شیوا و دخترم آنقدر صمیمی شده بودند که مدام با هم بودند. بارها به دخترم تذکر داده بودم که رفت‌وآمدش را با شیوا کمتر کند اما فایده‌ای نداشت و او گوشش به حرف‌ها و نصحیت‌های من بدهکار نبود. وی ادامه داد: شب حادثه شیوا به خانه من آمد. می‌خواستند با دخترم بیرون بروند. اما اجازه ندادم و به دخترم گفتم حق نداری از خانه بیرون بروی. طوری صحبت کردم تا شیوا از خانه‌مان برود. اما ناگهان دخترم مقابل من ایستاد و با لحن تندی از من خواست که در کارهای او دخالت نکنم.

من همه اینها را از چشم شیوا می‌دیدم و آنقدر عصبانی شده بودم که چاقویی از آشپزخانه برداشتم و ضربه‌ای به شکم او زدم. او که زخمی شده بود به من بی‌احترامی کرد و من که به‌شدت خشمگین بودم این بار مایع اشتعال‌زایی که در خانه داشتیم را به روی سر و موهای او ریختم و فندک زدم که آتش گرفت. وی گفت: من واقعاً قصد گرفتن جان برادرزاده‌ام را نداشتم و در یک لحظه در اوج عصبانیت تصمیم گرفتم او را بترسانم اما او ناگهان شعله‌ور شد و حالا به‌شدت پشیمانم.

عمه بی‌رحم پس از اقرار به قتل برادرزاده‌اش، با دستور بازپرس جنایی تهران بازداشت شد و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

مرگ تلخ کودک ۷ ساله چابهاری

پسر هفت ساله چابهاری هنگام بازی بر اثر برق‌گرفتگی جان باخت. در حالی‌که هفته‌گذشته، طوفان حاره‌ای شاهین، بخش‌های جنوبی کشور را عرصه تاخت و تاز خود قرار داده بود و بی‌محابا تخریب می‌کرد و جان می‌گرفت، یک پسربچه هفت ساله هم در اثر برق‌گرفتگی جان خود را از دست داد. خبری‌که در میان هجوم بی‌امان چرخنده شاهین خشمگین گم شد. این اولین بار نیست که برق‌گرفتگی در چابهار جان می‌گیرد.

مدتی پیش نیز دو نفر در اثر برق گرفتگی ناشی از رها شدن سیم‌ها و کابل‌های سرگردان و پست‌های بدون محافظ برق فوت شدند. موضوعی‌که با وجود هشدارهای متعدد رسانه‌های محلی چابهار و مردم از سوی مسؤولان اداره برق چابهار بی‌پاسخ مانده و همچنان مرگ‌های تلخ ناشی از برق‌گرفتگی نصیب اهالی چابهار می‌شود.

کمتر از یک هفته از مرگ محمدطاها دُرزاده هفت ساله می‌گذرد. مرگی‌که نه خانواده‌اش باور دارند و نه دوستانش. محمدطاها درست جلوی چشمان خواهر بزرگ‌تر و دوستانش پرپر شد و جان داد. پدر تازه به قتلگاه پسرش آمده و بهت‌زده است. زمانی که محمدطاها جان سپرد، پدرش برای کار به اصفهان رفته بود و در چابهار نبود.

مهرناز، عمه محمدطاها از نحوه وقوع حادثه برای جام‌جم توضیح می‌دهد: «دوشنبه بود که این اتفاق تلخ برای برادرزاده‌ام رخ داد. برادرم مصدق، سالی یکبار برای کار کردن به اصفهان می‌رود و زن و بچه‌اش هم یک ماه به خانه مادربزرگ‌شان در چابهار می‌روند. آن روز محمدطاها همراه خانواده‌اش از مهمانی به خانه برگشتند. پس از برگشت به خانه، محمدطاها خوراکی خورد و حوالی ساعت ۹ یا ۱۰ شب بود که دوباره گفت خوراکی می‌خواهد. او همراه خواهر بزرگترش و چند بچه دیگر به مغازه رفتند تا خوراکی بخرند. پس از خرید، محمدطاها که شیطنت کودکانه‌اش گل‌کرده بود، به هوای بازی کردن و قائم باشک، پشت یک پست برق رفت که درش باز بود و هیچ محافظی نداشت.»

محمدطاها پشت جعبه برق پنهان شده بود و خبر نداشت جریان برق بسیار قوی در جعبه برق جریان دارد. در آن تاریکی دستان کوچکش را حرکت داد و ناگهان خشک شد و روی زمین افتاد. خواهر بزرگ‌تر محمدطاها که متوجه حادثه شده بود، به سرعت خودش را به برادرش رساند و او را تکان داد، اما جریان برق هنوز هم در بدن بی‌جان محمدطاها وجود داشت و دختر نوجوان را به شدت روی زمین پرتاب کرد. بچه‌های دیگر با چشمانی گریان به خانه رفتند و موضوع را به اهل خانه گفتند.

مهرناز ادامه می‌دهد: «مادر محمدطاها او را به سرعت به بیمارستان رساند، اما دکترها گفتند شدت جریان برق، جان او را به سرعت گرفته است. محمدطاها همان لحظه برق‌گرفتگی فوت شده بود و دکتر بردنش بی‌فایده بود. بعد با برادرم تماس گرفتند و گفتند خودت را برسان که پسرت فوت شده است. با فوت محمدطاها نمی‌دانید چه غوغایی بر پا شد. همه ناراحت و غصه‌دار بودند.»

مهرناز از شدت ناراحتی مرگ برادرزاده‌اش با عصبانیت از بی‌توجهی مسئولان چابهار انتقاد می‌کند. به گفته او، اگر مسؤولان اداره برق چابهار، پست برق را به حال خود رها نمی‌کردند، حالا برادرزاده‌کوچکش زنده بود و پدر و مادرش، ما و مردم قصرقند سیاهپوش او نبودیم. اگر خواهرش هم خدای نکرده فوت می‌کرد، چه کسی جوابگو بود؟

او نوک تیز انتقادش را به سمت مسئولان چابهار و به خصوص اداره برق نشانه گرفت و با مقصر دانستن آنها گفت باز هم احتمال مرگ کودک یا فرد بزرگسالی در اثر برق‌گرفتگی وجود دارد و مسؤولان موظف هستند هر چه سریع‌تر نسبت به ساماندهی سیم‌ها و کابل‌های رها شده و پست‌های بدون حفاظ برق اقدام کنند.

رمال اینستاگرامی در زنجان به دام افتاد

رئیس پلیس فتای استان زنجان گفت: کلاهبرداری که به شیوه دعانویسی و فال‌گیری در فضای مجازی پس از جلب اعتماد قربانیان با دادن وعده‌های دروغین اقدام به دریافت مبالغ هنگفتی می‌کرد، دستگیر شد.

سرهنگ محمدعلی آدینه‌لو در رابطه با ماجرای کلاهبرداری از شهروندان با شگرد دعانویسی و فال‌گیری، اظهار کرد: با رصدهای مستمر کارشناسان پلیس فتای زنجان در فضای مجازی، کانال مجرمانه‌ای در شبکه اجتماعی تلگرام شناسایی و معلوم شد، شخصی به هویت نامعلوم با درج آگهی دعانویسی و فال‌گیری اقدام به تجویز و ارسال بسته‌های مصرفی در قبال دریافت مبالغ به افراد می‌کرد.

وی با بیان اینکه با اقدامات فنی و تحقیقات خاص پلیسی متهم به هویت معلوم در استان زنجان شناسایی، با هماهنگی مقام قضائی، متهم دستگیر و به همراه ادله‌های دخیل در ارتکاب جرم، به پلیس فتا استان زنجان دلالت شد، افزود: کسانی که به شغل فال‌گیری و رمالی مشغول هستند، دارای فن بیان خوبی بوده و با تبلیغات گسترده و فریبنده با سوءاستفاده از سادگی و تحریک احساسات افراد در قبال انجام خواسته‌های نامعقول، اقدام به کلاهبرداری می‌کنند.

این مسئول در رابطه با انگیزه متهم از کلاهبرداری از شهروندان، تصریح کرد: در بازجویی‌های اولیه، متهم منکر هرگونه بزه ارتکابی می‌شد ولی پس از مواجه شدن با دلایل، مستندات و مدارک جمع‌آوری شده از سوی کارشناسان ضمن اعتراف به بزه ارتکابی، انگیزه خود را کسب منافع مالی اعلام کرد.

رئیس پلیس فتای استان با بیان اینکه کلاهبرداران اینترنتی با درج مطالبی در فضای مجازی به خصوص شبکه‌های اجتماعی، تحت عنوان رفع مشکلات خانوادگی و زناشویی، افراد را ترغیب به گرفتن فال و دعانویسی کرده و از این طریق اقدام به کلاهبرداری از کاربران می‌کنند، اظهار کرد: توصیه می‌شود شهروندان با مراجعه به مشاوران و متخصصان مجرب نسبت به حل مشکلات اقدام کنند و از اعتماد بی‌جا به افراد ناشناس در فضای مجازی و افشای اطلاعات خانوادگی خودداری کنند.

آدینه‌لو خاطرنشان کرد: شهروندان در صورت مواجهه با هرگونه موارد مشکوک، موضوع را از طریق شماره ۰۹۶۳۸۰ یا وب‌سایت پلیس فتا به آدرس https://www.cyberpolice.ir بخش ارتباطات مردمی در میان بگذارند.

دعوای پسرعموها بر سر کارت سوخت خون به پا کرد

اختلاف بر سر یک عدد کارت سوخت منجر به تیراندازی و مجروح شدن یک نفر در کرمانشاه شد. مقارن ساعت ۲۲۰۰ شامگاه مورخه بیستم مهرماه در پی یک فقره درگیری مسلحانه در شهرک دولت آباد کرمانشاه، تیمی از مأموران پلیس به محل اعزام شدند.

ماجرا از این قرار است که دو پسر عمو به دلیل اختلاف بر سر یک عدد کارت سوخت با یکدیگر درگیر شده و در نهایت یکی از آنان با استفاده از یک قبضه سلاح شکاری غیرمجاز، پسرعموی خود را مجروح می‌کند.

مجروح یک جوان ۲۱ ساله بنام (م) است که توسط حاضرین در محل به بیمارستان اعزام گردیده و هم اکنون در بخش آی سی یو بستری است و حال او وخیم گزارش شده است و فرد ضارب نیز پسر عموی وی بنام (م_ص) ۳۳ ساله بوده که اقدام ب تیراندازی با سلاح شکاری به سمت وی نموده و بلافاصله متواری گردیده است.

کد خبر 528805

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.