محمدرضا رضایی در گفت و گو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: پژوهشگران سعی دارند با بهرهگیری از رویکرد بازآفرینی پایدار و با روش آینده پژوهی، عوامل کلیدی مؤثر بر بافتهای ناکارآمد شهری را شناسایی کنند تا در نهایت به ارتقای سطح کیفی زندگی ساکنان آنها کمک کنند.
وی با بیان اینکه در سالهای اخیر علاقه پژوهشگران در زمینه مطالعات آینده با برنامهریزی راهبردی در زمینه بافت ناکارآمد به موضوعی جدی و جدید تبدیل شده است، افزود: در ارتباط با تمامی جوانب بافت ناکارآمد شامل آیندهپژوهی و بازآفرینی به صورت جامع و کاربردی مطالعهای نشده است.
دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه یزد ادامه داد: بافت ناکارآمد شهری به عنوان بیماری شهری شناخته میشود؛ یک شهر یا بخشی از یک شهر که قبلاً فعال بوده و به مرور زمان در معرض خرابی و کمبود قرار میگیرد و این موضوع ممکن است به دلیل کاهش فعالیت صنعتی، انحطاط یا انزوای جمعیتی، بازسازی اقتصادی، ساختمانهای رها شده و کمی زیرساختها، بیکاری محلی بالا، وجود محرومیت سیاسی و افزایش جرم و جنایت باشد.
وی با بیان اینکه یک منظره شهری خالی به عنوان حیات خلوت یا فضای خالی شهری شناخته میشود، گفت: با توجه به ویژگیهای این مناطق در نظر گرفتن پایداری به عنوان یکی از ابعاد مهم ساماندهی و برنامهریزی برای آنها بسیار مهم است.
رضایی تصریح کرد: در حال حاضر «رهیافت بازآفرینی پایدار شهری» به عنوان رویکردی فراگیر، یکپارچه و جامع در برابر معضل بافتهای ناکارآمد شهری مطرح شده است و شامل مجموعه اقداماتی است که زندگی جدید را به بافتهای ناکارآمد شهری بازمیگرداند.
وی گفت: به منظور رفع مشکلات بافتهای ناکارآمد شهری رویکردهای گوناگونی در گذر زمان با عنوان برنامههای بازسازی، نوسازی، بهسازی، روان بخشی و توانمندسازی معرفی شده که هرکدام از دورهها بیانگر سطوح مختلفی از مداخله، دگرگونی در مفهوم و محتوا و وارد شدن جنبهها و عرصههای جدید در مقوله مرمت شهری است.
نظر شما