سیاست بازآفرینی از زوال شهری جلوگیری می‌کند

یک کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری گفت: سیاست بازآفرینی در کنار اثرات خود در کالبد و اقتصاد شهرها، در صورتی که به رفع نیازهای اجتماعی شهروندان نیز توجه شود، می‌تواند به افزایش سرمایه اجتماعی شهروندان بینجامد و از زوال شهری جلوگیری کند.

عبدالمطلب کریم‌زاده در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: شهرها به عنوان پدیده‌های پویا همواره با رشد کمی و کیفی جوامع انسانی، تحولاتی را به خود دیده‌اند به نحوی که در همان حال که توسعه کالبدی شهرها نشان دهنده رشد تعداد شهرنشینان است، توسعه کیفی و همه جانبه شهرها از وجود برنامه‌ریزانی اندیشمند و شهروندانی آگاه نشان دارد.

وی خاطرنشان کرد: اغلب در فرآیند توسعه کالبدی و غیر کالبدی شهرها، فضاهایی ناکارآمد به وجود می‌آید که بیشتر به دلیل رها شدن بافت‌های قدیمی است و از این رو این بافت‌ها نیازمند رسیدگی همیشگی است و این مهم از طریق مجموعه اقدامات بهسازی، نوسازی، و بازسازی شهری در دستور کار برنامه‌ریزان شهری قرار گرفته است.

این کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری افزود: مجموعه این اقدامات به بازآفرینی شهری با هدف نشان دادن پویایی پیچیده نواحی مدرن شهری و مشکلات آنها با احیای کارکردهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی، خواهد انجامید.

کریم‌زاده اضافه کرد: بازآفرینی به معنای رشد مجدد بافت‌های آسیب دیده یا از دست رفته است؛ با رشد مجدد فعالیت‌های اقتصادی در جایی که از رونق افتاده و با بازگرداندن عملکردهای اجتماعی، همبستگی اجتماعی و بازگرداندن کیفیت محیط زیستی یا تعادل اکولوژیکی سروکار دارد.

وی تصریح کرد: بازآفرینی شهری جنبه‌ای از مدیریت و برنامه‌ریزی مناطق شهری موجود، به جای برنامه‌ریزی و توسعه شهری است و می‌توان آن را اصلی‌ترین رویکرد مرمت، بهسازی و نوسازی شهری در دوران معاصر تلقی کرد.

بازآفرینی سرمایه اجتماعی شهروندان را افزایش می‌دهد

این کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری تاکید کرد: این رویکرد مفهوم جامعی است که به معنای بهبود وضعیت نواحی محروم در جنبه‌های اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی است؛ این نوع نگاه به مرمت، پاسخی در مقابل چالش‌های نوظهوری مثل جهانی شدن، تغییرات ساختاری و نبود تعادل‌های فضایی ناشی از رشد گسترده شهرها است.

کریم‌زاده با تاکید بر اینکه در پرتو بازآفرینی شهری، شهر توانمندی‌های ذاتی خود را در جذب و نگهداشت شهروندان اثرگذار بازیافته و از زوال شهری جلوگیری می‌کند، گفت: سیاست بازآفرینی در کنار اثرات خود در کالبد و اقتصاد شهرها، در صورتی که به نیازهای اجتماعی شهروندان نیز توجه شود می‌تواند به افزایش سرمایه اجتماعی شهروندان بینجامد و از این رو سنجش اثرات این سیاست در سرمایه اجتماعی شهروندان شهرهایی که به اجرا رسیده است اهمیت دارد.

‌وی ادامه داد: برای بازآفرینی مناطق فرسوده شهری توجه به ادغام و یکپارچه سازی رویکردهای بخشی لازم است به علاوه ماهیت یکپارچه بازآفرینی شهری را باید با ایجاد نهادهای مناسب به سمت ارتقای کیفیت زندگی تقویت کرد؛ این نهادها خود باید از طریق مشارکت سیاسی اداره و هدایت شوند.

این کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری افزود: هماهنگی، همکاری و توافق استراتژیک مهمترین عوامل در ارتقای کیفیت زندگی مناطق فرسوده است و مسائل اصلی توانمندسازی و مشارکت‌دهی اجتماعی و ایجاد توافقات دوسویه میان ساکنان، بهره‌برداران و سرمایه‌گذاران و شهرداری‌ها است.

کریم‌زاده گفت: فرآیند بازآفرینی شهری و ارتقای کیفیت زندگی در مناطق فرسوده، فرایندی دراز مدت است و نیاز به تفکر استراتژیک و پایدار دارد.

کد خبر 514876

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.