تاثیر معماری و شهرسازی اراک بر تعاملات اجتماعی شهر

به عقیده کارشناسان فرهنگی، شهر را ساختمان‌ها، مبلمان شهری و نمادهای عینی نمی‌سازند بلکه تعاملات شهروندان و حس شهروندی، سازنده فرهنگ شهر است به عبارتی دیگر می‌توان گفت شهر بخش ویژه ای از فرهنگ عمومی جامعه شهری و از بارزترین نمود تمایل و نیاز بشر به زندگی اجتماعی است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، همه انسان‌ها موجودات اجتماعی هستند و در تعامل با دیگران هویت می‌یابند و زندگی اجتماعی خود را شکل می‌دهند بنابراین می‌توان گفت که فضای عمومی در شهرها، نیاز ذاتی شهروندان به برقراری روابط اجتماعی را فراهم می‌آورد. در واقع عرصه‌های عمومی فضای شهر و همچنین حوزه‌های همسایگی تأثیر بسزایی بر حالات روحی و تعاملات اجتماعی افراد دارد و از آنجا که این فضاها، اوج تجلی مکان حیات شهری و حضور شهروندان را به نمایش می‌گذارند، اثر متقابل کاهش کیفیت فضاهای شهری بر تنزیل کیفیت زندگی، عمق و ابعاد این مشکل را روشن‌تر می‌سازد.

بنابراین می‌توان گفت میزان موفقیت فضاهای شهری با میزان استفاده از آن فضا و حضور انسان در آن متناسب است در نتیجه معماری و شهرسازی باید به جای افتراق و جدایی در پی افزایش تعاملات اجتماعی و همبستگی انسان‌ها باشد اما آنچه امروزه در اغلب فضاهای شهری با آن روبرو هستیم کاهش روابط و مشارکت اجتماعی ساکنان در این فضاهاست.

اراک به عنوان کلانشهری صنعتی تبدیل به یک قطب مهاجرت شده است از این رو اگر نگاهی به فضای شهری اراک بیندازیم. نبود یک معماری مشخص و هویت دار، در کنار هم قرار گرفتن سبک معماری مدرن و سنتی بدون هیچ نگرش و اصولی باعث ایجاد یک بی‌نظمی و ناهماهنگی در زیبایی بصری فضاهای شهر شده است که ناهماهنگی‌ها بر روابط اجتماعی نیز بی تأثیر نبوده است. در این زمینه با "سید محمد الحسینی، دکترای جامعه شناسی" به گفت و گو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

شهرنشینی چیست و بر اساس چه مفاهیمی شکل گرفته است؟

شهرنشینی در عصر حاضر زمینه ساز و معلول توسعه است، در واقع از سه مفهوم "هویت بخشی"، "سرمایه اجتماعی" و "عمر ذهنی" می‌توان برای تعریف درون‌مایه شهرنشینی بهره برد. در تعریف شهرنشینی از نگاه جامعه، هویت به عنوان یک مفهوم ترکیبی از حس تعلق، حس اصالت و هویت مذهبی است. هر فردی بر اساس ارتباطی حسی که با محیط زندگی خود برقرار می‌کند درک ذهنی خاصی از آن مکان خواهد داشت از همین رو محله و سپس شهر یادآور خاطرات و تجربیات افراد در گذشته است که همین مسئله باعث ایجاد حس تعلق در شهروندان می‌شود.

این مفاهیم برآمده از تجربه زیستی افراد در یک محیط بوده و در تعامل دیالکتیکی فرد با محیط رقم می‌خورد. افراد بر اساس بازخوردهای دریافتی از محیط تصمیماتی اتخاذ می‌کنند که به عنوان منش نمایان می‌شود، شهروندان به شکل مداوم محیط شهری را مورد باز اندیشی قرار داده و با حس تعلقی که نسبت به شهر دارند دائماً خود را با هویت شهرنشینی تطبیق می‌دهند چرا که احساس می‌کنند این هویت پاسخگوی نیازهایشان خواهد بود. هویت دینی به دلیل اصالتی که در محیط شهرنشینی در ایران دارد بخش مهمی از این تعریف را شامل می‌شود بنابراین می‌توان گفت ویژگی‌های مذهبی و وجود اماکن مذهبی در یک مکان هم عنصر مهمی در تعریف شهرنشینی است.

از دیگر درون‌مایه‌هایی که در تعریف شهرنشینی باید مورد توجه قرار دهیم؛ احساس امنیت، اعتماد و روابط اجتماعی است. اعتماد به عنوان یکی از اساسی‌ترین مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی محسوب می‌شود که در هویت شهرنشینی باید لحاظ شود، در واقع سرمایه اجتماعی به عنوان شبکه خودجوشی مطرح است که به وسیله‌ی اعتماد بین ساکنان محلات مختلف گسترش پیدا می‌کند.

مهاجرت تا چه اندازه بر روابط اجتماعی افراد در شهرها تأثیرگذار است؟

در ابتدا باید گفت هم اندیشی، بازنگری و همزیستی افراد نسبت به محیط و تعاملی که با آن دارند، مؤلفه‌ای اساسی در تعریف زیست اجتماعی شهر است. وقتی مهاجری وارد یک محیط شهری می‌شود ممکن است چند حالت پیش آید، این مهاجر گاهی اوقات تفاوت فرهنگی را احساس نمی‌کند یعنی می‌توان گفت تغییر چندانی از نظر هویت فرهنگی ایجاد نمی‌شود. گاهی اوقات این تغییر چشمگیر است و آن فردی که به عنوان یک غریبه وارد شهر شده توانایی تغییر فرهنگی را نخواهد داشت.

اما گاهی هم یک شهر مانند اراک به لحاظ جغرافیایی، صنعتی و مهاجرتی موقعیتی دارد که تبدیل به یک قطب مهاجرت می‌شود به نوعی که می‌توان گفت حداقل نیمی از شهروندان و شهرنشینان اصالتاً از آن محیط نیستند معمولاً این شهرها دچار تغییرات اجتماعی شدید می‌شوند و از هویت ساماندهی برخوردار نیستند چون در مقابل نیازهای مختلف و در مقابل موقعیت‌های مختلف پاسخ‌های متفاوتی خواهند داشت بنابراین ممکن است انسجام شهری در این مواقع از بین برود.

مفهوم انسجام به این معناست که آدم‌ها بدون زدن برچسب به یکدیگر و فارغ از طبقه اجتماعی شأن تنها به صرف اینکه همشهری همدیگر هستند با هم در ارتباط بوده و در یک هویت شهری بدون هیچ پیش ذهنیت دیگری مشترک باشند. فعالیت‌های انسان در جهت احراز هویت، مکان و مقامی است که آرمان‌های منبعث از جهان‌بینی‌اش را برایش متجلی می‌کنند لذا توجه به باطن و معنای اشیا و اعمال می‌تواند به عنوان یکی از مهمترین عوامل هویت دهنده فرد، اجتماع و شهر ایفای نقش کند.

آیا در معماری‌های نوین شهرها بر گسترش روابط اجتماعی تاکید شده است؟

معماری‌های اصیل و قدیمی شهری کاملاً برآمده از ارتباط فرد با محیط است در حالی که معماری نوین شهرها تقریباً یکسان شده و مبتنی بر پایه هوس است. یعنی هیچ منطقی در آن مشاهده نمی‌شود برای مثال داخل ساختمانی با نمای رومی تذهیب کار شده و معماری ساختمانی دیگر از نظر نقشه سازی به صورت قالبی تکراری است.

"هویت"، حلقه اتصال زنجیر باورها و عقاید است یعنی آن چیزی که ما به آن عقیده و باور داشته و بدان نیاز داریم در معماری‌مان متجلی نیست این در حالی است که هویت هر فرد معنای گذشته و حالش است که به طور مداوم آن را مورد باز اندیشی قرار می‌دهد در سیمای شهری هم هویت از این بابت قابل تأمل و تفکر است.

در شهرسازی امروز کشور، شکل شهر با معضلات بسیار مهمی مواجه بوده که توجه نکردن به جنبه‌های کیفی شهر و ویژگی‌های شهرسازی و معماری سنتی و همینطور نبود یک رویکرد مناسب برای گسترش سریع شهری از جمله این معضلات است.

افزایش جمعیت، افزایش مهاجرت به شهرها و تعدد نیازهای فرهنگی و جهانی شدن موجب به محاق رفتن ویژگی‌های شهرسازی سنتی شده است از این رو رویکرد مناسب به گسترش سریع شهری مورد توجه نبوده و بیش از هر چیزی جنبه اقتصادی و مادی مسئله، مورد توجه سازندگان شهری قرار گرفته است. در تمامی تغییر و تحولات تاریخ شهرسازی ایران وجه مشترکی به نام زیبایی و تناسب کلی شهری وجود داشته است بنابراین می‌توان گفت که اگر فضای شهرهای ایرانی واجد هویت باشند این هویت می‌تواند خود را در فرهنگ، محیط، کالبد و معنا نمایان سازد که متأسفانه در فضای کنونی شهر شاهد این مسئله نیستیم، سیمای شهرهای بی‌هویت کنونی حاصل یک التقاط فرهنگی و جهانی شدن بی مناسبتی است که امروزه در دنیا وجود دارد.

زبان معماری ایران در این دوره زبانی کثرت‌گرا شده است که در آن، نیازهای جامعه انسانی و ارزش‌های فرهنگی جامعه به نظام پایدار برنامه‌ریزی برای شهر معاصر نمی‌اندیشد در حالی که در گذشته معماری بیانگر خیلی از تجربه‌های زیسته افراد بود، ولی در حال حاضر این گونه نیست.

هویت کهن گذشته‌مان تا چه میزان در محیط کنونی شهرها از جمله شهر اراک عینیت دارد؟

در حالی که طبیعت ایران چهار فصل را به طور همزمان در چهارگوشه خود دارد، اما از نظر هویت شهری می‌توان گفت شهرهای کشور هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند، مگر در آثار باستانی و آثار تاریخی که هویت فرهنگی گذشته آنها را تشکیل می‌دهد نه هویت کنونی را.

از طریق تحلیل موقعیت و نقشه‌ای کردن داده‌های مختلف برآمده از یک محیط می‌توان یک تصویر بزرگ، دیدگاه نظریه یا یک مدل از یک محیط شهری به دست آورد، بنابراین معیارهای یک شهر خوب در منطقه و موقعیتی که اراک در آن واقع شده با شهری در موقعیت جغرافیایی دیگر متفاوت است. یکی از این معیارها میزان زیست پذیری شهر است که امنیت، رفاه و کفایت امکانات شهری را شامل خواهد شد، مؤلفه‌های دیگری که در این بحث مورد توجه است ثبات فرهنگی و بازخوانی هویتی است و این یعنی که هویت کهن ارزشمند گذشته‌مان تا چه میزان در محیط کنونی شهر عینیت یافته است.

مشاهیر زیادی در استان مرکزی به ویژه در شهرهای اراک، تفرش، آشتیان و فراهان تربیت شده‌اند، این مسئله چقدر در تشکیل هویت این شهرها تأثیر داشته است؟ هویت یک فرایند نیست هویت حالت اکنونی زندگی و زیست اجتماعی ما است. در گذشته که شهری با این همه خیابان، ماشین‌های بزرگ، تالارها و سینماها وجود نداشت، این نخبگان در شهر تربیت شده‌اند که نامشان در دنیا پر آوازه است حال این مسئله چه اثری در زندگی و زیست اجتماعی ما دارند. تقریباً می‌توان گفت هیچ.

در محیط شهری ما باید بدانیم در هر موقعیت با چه چشم اندازی روبرو هستیم، اگر همین الان یک شهروند به اوقات فراغت و تفریح نیاز داشته باشد چه امکاناتی برایش وجود دارد که دست به انتخاب بزند، یا اصلاً حق انتخابی برایش وجود دارد؟

معماری شهری نقش پررنگی در تعیین نوع تعاملات یک شهر دارد بنابراین باید دید به لحاظ معماری و شهرسازی چقدر این امکانات در محیط شهری فراهم شده است تا شهروندان به آسانی و به خوبی با هم ارتباط برقرار کرده و از حال همدیگر با خبر شوند.

کد خبر 508213

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.