کاهش جمعیت چه تأثیری بر اقتصاد دارد؟

نرخ رشد جمعیت جهان رو به کاهش است که این امر با افزایش پیری جمعیت و کاهش تعداد جمعیت بسیار جوان و کودک همراه خواهد بود. فقدان جمعیت جوان روی جمعیت در سن کار تأثیر منفی دارد و نبود نیروی کار اقتصاد را با مشکل مواجه می‌کند.

به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، جمعیت جهان در حال تغییر و در بسیاری از کشورهای سراسر دنیا، برای اولین بار تعداد افراد بالای ۶۴ سال بیش از کودکان زیر ۵ سال است. تا اواسط قرن ۲۱ تعداد کودکان به بالاترین میزان خود می‌رسد و جمعیت سالخورده به رشد خود ادامه می‌دهد. کشورهای سراسر جهان از نظر جمعیتی یک انتقال مهم را پشت سر گذاشته‌اند یعنی انتقال از جمعیت جوان به جمعیت سالمندی که هر روز در حال افزایش است.

میانگین سن جهانی از ۲۱.۵ سال در ۱۹۷۰ به بیش از ۳۰ سال در ۲۰۱۹ افزایش یافته است. تجزیه جمعیت جهانی بر اساس سن نشان می‌دهد که یک چهارم (۲۶ درصد) از جمعیت جوان‌تر از ۱۴ سال، هشت درصد بالاتر از ۶۵ سال و نیمی از جمعیت جهان در محدوده سن کار یعنی بین ۲۵ تا ۶۵ سال قرار دارند. وضعیت امروز جمعیت، نقطه عطفی برای تاریخ جمعیت جهان است چرا که در دهه ۱۹۵۰ افزایش تعداد کودکان مسئول افزایش جمعیت جهان بود ولی در دنیای حاضر تعداد کودکان خیلی کم افزایش می‌یابد و تعداد افراد در سن کار و به خصوص افراد پیر به‌طور قابل ملاحظه‌ای در حال افزایش است. در یک کلام، جهان در حال حرکت به سمت پیری است و با بهبود سلامت جهانی و کاهش نرخ مرگ‌ومیر، افراد زنده امروز بیش از نسل‌های قبل از خود عمر می‌کنند و نرخ امید به زندگی افزایش می‌یابد.

افزایش نرخ امید به زندگی

امید به زندگی معیار اصلی ارزیابی سلامت جمعیت محسوب می‌شود و گسترده‌تر از معیار محدود مرگ و میر نوزادان و کودکان است که فقط روی مرگ‌ومیر در سنین جوانی متمرکز است، مرگ‌ومیر را در کل دوره زندگی ثبت می‌کند. این معیار که میانگین سن مرگ‌ومیر در یک جمعیت را نشان می‌دهد در اصل معیار اندازه‌گیری مرگ زودرس است و تفاوت‌های زیادی در حوزه سلامتی در سراسر جهان نشان می‌دهد برای مثال در جهان فقیر پیش از مدرنیته امید به زندگی در حدود ۳۰ سال بوده و پس از آن در عصر روشنگری به سرعت افزایش یافته است.

در اوایل قرن نوزدهم، امید به زندگی هرچند در سایر نقاط جهان پایین بود، در کشورهای صنعتی اولیه افزایش یافت. این امر منجر به بروز نابرابری بسیار بالایی در نحوه توزیع سلامتی در سراسر جهان شد بدین‌ ترتیب کشورهای ثروتمند دارای نرخ سلامتی بیشتر شدند و کشورهای فقیرتر همچنان از سلامتی پایینی برخوردار ماندند. طی دهه‌های گذشته این نابرابری جهانی کاهش یافته است و امید به زندگی در هیچ کشوری از جهان پایین‌تر از کشوری دیگر نیست.

پس از چند دهه بالاترین نرخ امید به زندگی در سال ۱۸۰۰ به ثبت رسید و این نرخ از سال ۱۹۰۰ با بیش از دو برابر افزایش به بالای ۷۰ سال رسید. هر چند نابرابری امید به زندگی در میان و حتی درون کشورها هنوز بسیار زیاد است، جمعیت بسیاری از ثروتمندترین کشورهای جهان بیش از ۸۰ سال امید به زندگی دارد. در سال ۲۰۱۹ امید به زندگی در اسپانیا، سوئیس، ایتالیا و استرالیا بیش از ۸۳ سال و در ژاپن با حدود ۸۵ سال بالاترین رقم بود. کمترین امید به زندگی نیز متعلق به آفریقای مرکزی با نرخ ۵۳ سال بوده است از سوی دیگر نرخ باروری به شدت در حال کاهش است که این امر به‌طور مستقیم نیروی کار را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. از آنجایی که کودکان امروز نیروی کار فردا را تشکیل می‌دهند این امر نقش بسزایی در اقتصاد ایفا می‌کند.

کاهش نرخ باروری

طی ۵۰ سال گذشته نرخ باروری جهانی به نصف کاهش یافته است. در دوران پیش از مدرنیته میزان باروری ۴.۵ تا ۷ کودک به ازای هر زن بود که نرخ بالای مرگ‌ومیر در سنین جوانی نرخ رشد جمعیت را پایین نگه می‌داشت. با افزایش بهداشت و کاهش مرگ‌ومیر، جمعیت با رشد سریع مواجه شد پس از آن با کاهش نرخ باروری به زیر ۲.۵ و نزدیک شدن به تولد دو کودک به ازای هر زن، این رشد سریع جمعیت نسبتاً به پایان رسید که برای این امر یه دلیل عمده وجود دارد که عبارتند از توانمندسازی زنان (افزایش دسترسی به آموزش و افزایش مشارکت در بازار کار)، کاهش مرگ‌ومیر کودکان و افزایش هزینه‌های تربیت فرزندان. یکی از نتایج این کاهش نرخ باروری جهانی، کاهش نرخ رشد جمعیت جهانی و در نتیجه فقدان وجود جمعیت بسیار جوان برای تبدیل شدن به نیروی کار است. در کشورهای کم‌درآمد نیز که نرخ باروری بالا است و جمعیت بسیار جوانی دارد، کودکان در مشاغلی مشغول به فعالیت هستند که نباید باشند و در کشورهای با درآمد بالا که دارای جمعیت مسن است، جمعیت در سن کار با چالش‌های بسیار مواجه هستند.

تغییرات جمعیتی و سود جمعیتی

ساختار سنی جمعیت تأثیرات مهمی بر جنبه‌های مختلف جامعه اعم از نرخ رشد اقتصادی، مشارکت نیروی کار، خدمات آموزشی و بهداشتی، بازارهای مسکن و غیره دارد. حفظ ثبات و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی به میزان قابل ملاحظه‌ای به جمعیت در سن کار (۱۵ تا ۶۴ سال) وابسته است و دو گروه دیگر یعنی کودکان و نوجوانان (زیر ۱۵ سال) و جمعیت سالمند (بالای ۶۵ سال) که به‌عنوان گروه‌های وابسته شناخته می‌شوند کاملاً بر نیروی کار متکی هستند. بخش عمده‌ای از "وابستگان" اقتصادی نسبت به افراد در گروه کار می‌تواند تأثیرات منفی بر بهره‌وری نیروی کار، تشکیل سرمایه و میزان صرفه‌جویی و پس‌انداز داشته باشد.

در مقیاس جهانی کشوری با نرخ بالای جمعیت کودک یا بسیار جوان با بهره بردن از سود جمعیتی، نسبت نسل بسیار جوان وابسته خود را کاهش و سهم جمعیتی در سن کار خود را افزایش می‌دهد. با توجه به این مقیاس، در سال ۱۹۵۰ برای هر کودک زیر ۱۵ سال، ۱.۸ نفر در سن کار وجود داشت، امروزه ۲.۵ نفر و تا پایان قرن ۳.۴ نفر وجود خواهد داشت بدین ترتیب مزیت نسل جوان در بسیاری از کشورها، خصوصاً کشورهای ثروتمندی که پیش از این از سود جمعیتی خود بهره برده‌اند از دست رفته است و این کشورها با جمعیتی مجدداً وابسته که هیچ مشارکتی در بازار کار ندارند مواجه خواهند شد. هر چند کشورهای فقیرتر هنوز هم می‌توانند از این سود جمعیتی بهره ببرند این بهره‌بری نیازمند شروط بسیاری است که ناتوانی در برآورده‌سازی آن‌ها تنها منجر به اتلاف نیروی جوان در این مناطق می‌شود. به عبارت دیگر سود جمعیتی ناشی از کاهش سریع نرخ باروری جهانی می‌تواند یک فرصت مهم برای رشد سریع اقتصادی باشد اما به حداکثر رساندن این پتانسیل نیاز به یک فضای سیاست‌گذاری قوی برای آموزش، بهداشت و ایجاد شغل دارد. کشورهای کم درآمد در صورتی دستاوردهای مهم اقتصادی خواهند داشت که بتوانند به این مهم دست یابند.

ساختار جمعیتی آینده و تأثیرات اقتصادی آن

با کاهش باروری و افزایش امید به زندگی در سراسر جهان، پیش بینی می‌شود که تعداد کودکان زیر ۵ سال از ۶۸۱ میلیون نفر در سال ۲۰۱۷ به ۴۰۱ میلیون نفر در سال ۲۱۰۰ کاهش و در عوض تعداد افراد بالای ۸۰ سال از ۱۴۱ میلیون به ۸۶۶ میلیون نفر افزایش یابد. نسبت سنی بزرگسالان غیر شاغل به شاغلین نیز از ۰.۸ در سال ۲۰۱۷ (به شرط تغییر نکردن مشارکت نیروی کار بر اساس سن و جنس)، در سال ۲۱۰۰ به ۱.۱۶ افزایش خواهد یافت بدین ترتیب تأثیر اقتصادی تعداد افراد بالغ در سنین کار دچار تغییرات چشمگیری خواهد شد.

برای مثال در حالی که قرار است در سال ۲۰۳۵ چین با بیشترین تولید ناخالص داخلی(GDP) در سطح جهان جایگزین ایالات‌متحده‌آمریکا شود، کاهش سریع جمعیت جهانی از سال ۲۰۵۰ به بعد باعث کاهش رشد اقتصادی خواهد شد. در نتیجه چنانچه آمریکا به مهاجرت‌پذیری نیروی کار ادامه دهد، انتظار می‌رود تا سال ۲۰۹۸ مقام اول اقتصادی را باز از آن خود کند همچنین پیش‌بینی می‌شود علی‌رغم کاهش جمعیت در سن کار هند از ۷۶۲ میلیون در سال ۲۰۱۷ به ۵۷۸ میلیون در سال ۲۱۰۰ این کشور یکی از معدود قدرت‌های آسیایی باشد که به حفظ جمعیت نیروی کار خود در طول قرن ادامه داده است و از چین پیشی بگیرد که با کاهش نیروی کار خود از ۹۵۰ میلیون نفر در سال ۲۰۱۷ به ۳۵۷ میلیون در سال ۲۱۰۰ مواجه است.

علاوه بر این گفته می‌شود که نیجریه تنها کشور در میان ۱۰ کشور پرجمعیت جهان خواهد بود که شاهد رشد جمعیت در سن کار خود در طول قرن باشد (از ۸۶ میلیون در ۲۰۱۷ به ۴۵۸ میلیون در ۲۱۰۰) که از رشد سریع اقتصادی و افزایش تولید ناخالص ملی حمایت می‌کند و در حالی که انگلیس، آلمان و فرانسه تا پایان قرن، جزء ۱۰ کشور برتر در تولید ناخالص داخلی جهان باقی می‌مانند ایتالیا و آلمان در این زمینه با سقوط مواجه باشند.

از سوی دیگر پیش‌بینی می‌شود که بهترین راهکار برای جبران کاهش جمعیت در کشورهای ثروتمند و رو به پیری، افزایش مهاجرت باشد که حتی در شرایط کاهش نرخ باروری می‌توانند اندازه جمعیت خود را حفظ کرده و از رشد اقتصادی حمایت کنند. لازم ذکر است که در پیش‌بینی‌های مربوط به آینده، فقدان اطمینان یکی از مهم‌ترین اصولی است که همواره مورد توجه قرار می‌گیرد.

کد خبر 506356

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.