مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خداحافظی با مدیران دهه اول؟» به بررسی آزمون دشوار ابراهیم رئیسی در چینش کابینه جوان پرداخت و نوشت: ابراهیم رئیسی در چینش کابینه خود چگونه باید به مطالبه جوانگرایی پاسخ دهد؟ سوالی که چهار فعال سیاسی به آن پاسخ دادهاند.
برخی معتقدند همین امروز هم اگر اقدام کنیم، دیر شده است. میگویند آنقدر برای واگذاری مدیریتهای کلان به جوانان و به طور خاص دهه شصتیها، تعلل و دست دست کردیم که اگر رئیس دولت سیزدهم، در یک روند معقولتر و منطقیتر، سدهای مقاوم پیش روی جوانان را نشکند، این سد با هزینهای سنگین و با خساراتی برای کشور خواهد شکست. این که ابراهیم رئیسی، در هفتههای منتهی به معرفی کابینه خود به مجلس، چگونه باید به مطالبه جوانگرایی پاسخ دهد و چه بایدها و نبایدها و چه گزینههایی را پیش رو دارد، پرسشهایی است که از برخی فعالان حزبی و سیاسی و سیاستمداران اصولگرا پرسیدهایم.
حمیدرضا ترقی، عضو حزب موتلفه اسلامی درباره ضرورتهای بهرهگیری کابینه سیزدهم از متولدین دهه ۶۰ به خبرآنلاین، گفت: دولت رئیسی بر اساس شاخصهای مقام معظم رهبری، باید جوانان حزباللهی و انقلابی با روحیه جهادی را در کابینه و دولت به کار بگیرد. این روحیه چه در دهه شصتیها باشد و چه در دهه هفتادیها مهم نیست، اما به طور طبیعی متولدین دهه ۶۰ که الان ۴۰ سال را رد کردهاند و از نظر تخصص و تجربه نیز از ظرفیت بسیار بالایی برخوردار هستند، میتوانند نقش بسزایی را در این شرایط کشور در مدیریتهای اجرایی ایفا کنند.
وی با اشاره به اولویت کارآمدی و تجربه در انتخاب کابینه برای عبور از بحرانهای کنونی گفت: در میان عامه مردم توجه چندانی به سن و سال کابینه نیست. برای عموم مردم، دستگاه اجرایی کارآمد مهم است که میتواند اعضای آن از سنین مختلف باشند. عناصر کارآمد که روحیه جهادی و انقلابی دارند بهترین انتخابها برای شرایط امروز کشور هستند اما بیشک نسل جوان و به ویژه متولدین دهه ۶۰ امروز مطالبه استفاده از توان آنها در مدیریت کشور را دارند و قطعاً نشاط، توان، تخصص و خلاقیت آنها میتواند برای کشور کارگشا باشد.
روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مسدود سازی فضای مجازی به بهانه قانون» به بررسی طرح ساماندهی فضای مجازی مجلس شورای اسلامی پرداخت و نوشت: یکی از موضوعاتی که در طرح «حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه فضای مجازی» عنوان شده، این است که پیامرسانها ملزم به دریافت مجوز و در صورت تأثیرگذار بودن، تأسیس نمایندگی در کشور هستند. ماده ۱۱ این طرح عرضه و فعالیت خدمات پایه کاربردی (پیامرسان و شبکه اجتماعی، زیستبوم جویشگر و موارد دیگر) در فضای مجازی را منوط به رعایت قوانین کشور و چند شرط کرده است: شرط اول، ثبت در درگاه خدمات پایه کاربردی و شرط دوم، اخذ مجوز فعالیت. همچنین در تبصره یک این ماده آمده است: «عرضه و فعالیت خدمات پایه کاربردی خارجی اثرگذار، مستلزم معرفی نماینده قانونی و پذیرش تعهدات ابلاغی کمیسیون است.» این تبصره به این معنی است که اگر شرکتی مانند گوگل یا فیسبوک (اینستاگرام و واتساپ) در ایران نماینده قانونی معرفی نکنند همه خدمات کاربردی آنها ازجمله پیامرسانها، جستوجوی گوگل، حتی نقشه گوگل فیلتر میشود. مدافعان طرح مدعی هستند با فشار بر شرکتهای خارجی، آنها را میتوان مجبور به ایجاد نمایندگی در کشور کرد.
در مقابل اما منتقدان طرح میگویند شرایط کشور اجازه این مساله را حتی در صورت تمایل شرکتهای خارجی به آنها نمیدهد و در صورت تصویب این طرح همه آنها بهصورت بالقوه احتمال فیلتر شدن دارند. امکان تأسیس نمایندگی روی کاغذ شرکتهای بزرگ فناوری ممکن است برای پوشش منطقهای و نه کشوری، اقدام به تأسیس نمایندگی کنند بهعنوان مثال ممکن است که گوگل برای تحتپوشش قرار دادن ۲۰ کشور اروپایی در یکی از این کشورها، اقدام به تأسیس نمایندگی و مستقر کردن سرورها و دیتاسنترها کند اما تا به حال سابقه نداشته که این شرکتها بهطور خاص برای یک کشور مشخص، بهطور اختصاصی اقدام و سرورها را داخلی کنند.
افشین کلاهی، رئیس کمیسیون کسبوکارهای نوین اتاق بازرگانی ایران به چند نکته در این مورد اشاره میکند و میگوید: «موضوع اول این است که میتوان تأسیس شرکتهای بزرگ فناوری دنیا مانند فیسبوک و گوگل را روی کاغذ ممکن دانست. دومین نکته این است که باید بررسی کرد که آیا در سیاستهای این شرکتها چنین موضوعی وجود دارد یا نه؟»
بهگفته کلاهی «از کسانی که معتقدند تأسیس نمایندگی از سوی چنین شرکتهایی در کشورهای دیگر امکانپذیر است، باید سوال شود که آیا نمونهای وجود دارد که این شرکتها اقدام به تأسیس نمایندگی و انتقال سرورها و دیتاسنترهای خود در کشوری دیگر کرده باشند؟» مانعی به نام تحریم و FATF کلاهی فرض را بر این میگذارد که تأسیس نمایندگی از سوی شرکتهایی مانند گوگل و فیسبوک در کشورهای دیگر، سابقه داشته است. او همچنین این فرض را میپذیرد که در افق سیاستهای این شرکتها، موضوع تأسیس نمایندگی و داخلی کردن سرورها پیشبینی شده است.
روزنامه اعتماد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «کدام سیاهنمایی، آقای وزیر» به بررسی ظهور موج پنجم کرونا در کشور پرداخت و نوشت: طی روزهای یکشنبه و دوشنبه که تهرانیها، بیشترین خاموشیهای بیبرنامه و چند ساعته را تحمل کردند، یکی از نگرانیهای مردم و زمزمههای پررنگ محافل پایتخت، تأثیر قطعیهای مکرر و بینظم برق بر بیمارستانها و سلامت بیماران بستری بود. اخبار بیاساس و نه چندان صحیح در شبکههای اجتماعی پیچیده بود و برخی کاربران (بنا بر حدس و احتمال یا شایعاتی که میشنیدند) بابت قطع دستگاههای اکسیژنساز در هنگام قطع برق و بند آمدن نفس بیمارانی که حیاتشان وابسته به دستگاههای برقی اکسیژنساز بود ابراز نگرانی میکردند اما رؤسای یک بیمارستان دولتی و یک بیمارستان خصوصی و پرستاران یک بیمارستان دولتی در پایتخت، در گفتوگو با «اعتماد» در توضیح سیستم کابل کشی و برقراری جریان برق در مراکز درمانی، اطمینان دادند که این سیستم به گونهای طراحی شده که جای هیچ نگرانی بابت سلامت بیماران بستری در زمان قطع برق نیست.
رئیس یک بیمارستان خصوصی در شمال غرب تهران در گفتوگو با «اعتماد» گفت: «بیمارستان مجهز به چند ژنراتور قدرتمند بکآپ است و از دو منطقه برق میگیرد که در صورت قطع برق در یک منطقه، از جریان برق منطقه دیگر استفاده شود. حتی با فرض قطع شدن برق در هر دو منطقه، به دلیل اتصال همان ژنراتورهای قدرتمند به کل سیستمهای بیمارستان، از زمان قطع جریان برق تا فعال شدن ژنراتورها، حداکثر ۲۰ ثانیه طول میکشد که این ۲۰ ثانیه هم هیچ تأثیری بر عملکرد دستگاههای بیمارستان و حتی تجهیزاتی مثل آسانسورها یا سیستمهای حرارتی و دستگاههای خنک کننده و تهویه بیمارستان ندارد علاوه بر این که تمام بخشهای حساس بیمارستان و به خصوص اتاقهای جراحی، متصل به یوپیاس (برق اضطراری) هستند و تمام این تجهیزات به طور دائم بازبینی میشود. تنها خطر این است که در زمان برقراری دوباره جریان برق شهری، سوییچهای اتصال به خوبی کار نکند که البته در نظارتهای مستمر، این نگرانی هم بسیار کمرنگ است.»
خسرو صادقنیت، رئیس مجتمع بیمارستانی امام خمینی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران هم در گفتوگو با «اعتماد» درباره سیستمهای اضطراری این بیمارستان دولتی میگوید: «خوشبختانه تمهیداتی انجام شده که برق این مجتمع بیمارستانی، هیچگاه قطع نمیشود اما با این حال، کل مجتمع و تمام واحدهای بیمارستان، به ژنراتورهای قوی متصل هستند که در صورت وقوع هر اتفاق غیر قابل پیشبینی، به برق اضطراری متصل شوند.»
پرستار یک بیمارستان آموزشی در جنوب تهران هم به «اعتماد» میگوید که در روزهای یکشنبه و دوشنبه که کل پایتخت در خاموشی غرق شده بود و مردم، دنبال خانهای و سرپناهی روشن میگشتند که از داغی خشم و گرمازدگی و ناامیدی نجات پیدا کنند. تمام بخشهای بیمارستان، روشن و سیستم برق این مرکز درمانی برقرار بود، تاکید میکند: «تمام بخشها مجهز به برق اضطراری است و نه فقط امروز، ما هیچ وقت قطع برق شهری را متوجه نشدهایم چون حتی ثانیهای هم خاموشی نداشتهایم.»
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «رزومهبهدستان در صف» به بررسی سامانه یاران رئیسی پرداخت و نوشت: اگرچه اصولگرایان در نقد سهمخواهی و مذمت حضور ستادیها و مجلسیها در کابینه رئیسی میگویند اما گویا پشت پرده خبرهای دیگری است. ابراهیم رئیسی چند روز پیش سامانهای راهاندازی کرد و از مردم خواست چهرههایی را که شایسته میدانند، برای بهکارگیری در این سامانه معرفی کنند. اما همین روش به اشکال مختلف مورد انتقاد قرار گرفته است.
برخی آن را در ادامه رفتارهای پوپولیستی جریان اصولگرایی و شبیه اقدامات احمدینژاد قلمداد کردهاند و برخی دیگر معتقدند که اصلاً معرفی وزیر و مدیر کار مردم نیست. مشابه این نقد به ماجرای نظرخواهی از منتقدان و سیاسیون چپ و راست هم شده است. برخی با نگاهی ناباورانه این رفتارها را بیشتر یک ژست سیاسی یا نمایش قلمداد میکنند تا اقدامی واقعی در راستای شکلدهی به یک دولت فراجناحی. دیروز مصطفی میرسلیم نماینده مجلس یازدهم و عضو حزب مؤتلفه از رئیسی به دلیل مشورت با مردم در انتخاب وزرا انتقاد کرد و در توییتی نوشت: «حسن نیت جناب آقای رئیسی و کمک و مشورت گرفتن از مردم ستودنی است ولی انتخاب وزرا از وظایف اصلی رئیسجمهور است که باید با مشورت خبرگان و اهل تدبیر و رأی اعتماد مجلس انجام گیرد و نه با نظرخواهی عمومی!». در مقابل عبدالله گنجی مدیرمسئول روزنامه جوان هم خبر داده که سهمخواهان رزومه خود را برای قراردادن در این سامانه برای افراد ارسال میکنند. او در توییتی نوشته است: «اصلا باورم نمیشود کسانی رزومه خود را همراه با لینک سامانه آقای رئیسی در این گروه و آن گروه یا برای این فرد و آن فرد میفرستند که بروید در سامانه مرا برای فلان مسئولیت پیشنهاد بدهید.
او هشتگ قدرتخواهی عرفی را هم ضمیمه این توئیت کرده است و در سرمقاله روز دوشنبه روزنامه خود نوشته است: «اکنون که به سمت شروع کار دولت جدید میرویم بسیار میشنویم که فلان فرد در حال لابی و رایزنی برای مسئولیت است و راههای مختلفی را برای دیدهشدن طی میکند. از سوی دیگر در انتخابات مختلف تنش، دلخوری، احساس تضییع حق و… در بخشی از نخبگان قدرت مشهود و ملموس است… بسیاری از خودتکلیفگراییها قطعاً قدرتطلبی است که لعاب ارزشگرایی بدان میمالند.
این رویه مسیر جمهوری اسلامی را به سمت عرفیشدن «فرهنگ سیاسی» پیش میبرد، شرط اینکه جمهوری اسلامی، جمهوری نشود و دو بال اسلامیت و جمهوریت باقی بماند، باور کارگزاران آن به ماهیت حقیقی نظام است. ماهیت حقوقی آن خیلی متفاوت از نظامهای مرسوم نیست، تفاوت در ماهیت حقیقی و محتوای نظام است که حفظ آن وظیفه همه مدعیان امام است».
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «وقتی عاملان مشکلات اقتصادی امروز اشک تمساح میریزند!» نوشت: مدعیان اصلاحات که تا دیروز همه پستهای مدیریتی دولت تدبیر و امید را اشغال کرده و ۸ سال از عملکرد روحانی حمایت میکردند، اکنون و در آخرین روزهای حیات دولت روحانی بهجای عذرخواهی و پاسخگویی به مردم و افکار عمومی- آنهم برای فاجعههایی که طی این سالها آفریدهاند- برای گرانی و مشکلات آب و برق و محیطزیست و افزایش قیمت مسکن و اجارهبها و… بهظاهر اشک تمساح میریزند و مدام رگ گردنشان را به این و آن نشان میدهند! این در حالی است که مشکلات امروز کشور نتیجه عملکرد دولتی است که اصلاحطلبان طی ۸ سال گذشته با تمام ظرفیتهای فکری و تشکیلاتی خود از آن حمایت کردند.
آنها خود به این تحلیل رسیدهاند که دولت روحانی و اتاق فکر اصلاحات، بیبرنامه بوده است و باید با آن فاصلهگذاری کرد، در توجیه عملکرد منفی خود، رویکرد جدیدی را مدنظر خود قرار دادهاند تا از رهگذر ریا و تدلیس و همدردی ظاهری با افکار عمومی بخشی از نارضایتیها و فشارها علیه خود را تعدیل کنند. اصلاحطلبان در شرایطی در برابر افکار عمومیاشک تمساح میریزند که خودشان پشت پرده بروز و ظهور مشکلات امروزی کشور بودهاند.
«صفرهای کمارزش، سفرههای خالی»، «اخراج اجارهنشینها»، «تورم با مزد و معیشت کارگران چه کرد؟»، «آب، برق، واکسن»، «مرگ تالابها جلوی چشم مسئولان»، «بیآبی و قطع برق؛ قرمز دوم»، «سازمانی علیه محیطزیست»، «وضعیت قرمز در شبهای خاموشی» و… تنها نمونههایی از تیترهای اول روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلبان طی یکی دو روز گذشته بوده است.
مدعیان اصلاحات گمان میکنند که فاصلهگذاری با دولت روحانی و ابراز همدردی ظاهری با افکار عمومی میتواند نسخه نجات بخشی برای فرار از پاسخگویی و تقویت حیات سیاسی خود در سپهر سیاسی کشور باشد این در حالی است که موضوعات و معضلاتی مانند شکلگیری حجم وسیعی از رانت و فساد در دولت روحانی (از پروندههای برادران رئیسجمهور و معاون اول تا فرزندان و دامادهای برخی وزرا) یا پروندههای مفاسد اقتصادی در صندوقهای بیمه، صنایع خودروسازی، بازارهای ارز و سکه و موضوعاتی مانند حقوقهای نجومی، خسارتهای چند هزارمیلیاردی ارز ۴۲۰۰ تومانی و… هرگز از حافظه تاریخی مردم ایران محو نمیشود.
نظر شما