حیات‌محوری اصفهان و آغاز یک راه ۱۰ ساله

"اگر همه ابعاد توسعه اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، انتظامی، قضایی و ساختارهای رفاهی به طور عادلانه و بر مبنای عدالت اجتماعی دیده شود و توسعه پایدار در مسیر درست خود قرار بگیرد آن وقت است که می‌توانیم بگوییم در مدت زمان ۱۰ ساله شرایط حیات محوری و زیست محوری برای کلانشهر اصفهان رقم خورده است."

به گزارش خبرنگار ایمنا، فرآیند توسعه و رشد زیرساخت‌های یک شهر بر مبنای هویت‌بخشی به حقوق و نیازهای انسانی، فراتر از رشد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و زیست محیطی صرف است که انسان‌ها تنها ابزاری برای توسعه باشند. این رویکرد چند سالی است ارتقا یافته و شهرها علاوه بر انسان‌ها برای دیگر موجودات زنده نیز برنامه‌ریزی می‌کنند، رویکردی که سالهاست در کشورهای پیشرفته دنیا وجود دارد و مفاهیم آن در قالب «شهر حیات‌محور» تعریف می‌شود.

برخورداری از حد مطلوب استانداردهای جهانی در یک شهر حیات محور، علاوه بر افزایش رفاه شهروندی، امنیت، بهداشت، آموزش بهینه، امکانات، و موجب بالا رفتن سطح نشاط اجتماعی شده و تا حد زیادی شهر را از آسیب‌های اجتماعی و معضلات زیست محیطی دور نگه خواهد داشت. شهر "حیات محور" گاهی شهر "زیست پذیر" نیز نامیده می‌شود؛ شهری که در آن جایی برای فقر و ناکامی و فرسودگی انسان‌ها نیست

زیست پذیر بودن، حیات محوری و معنا گرایی اهدافی بود که در چهار سال گذشته برنامه‌های توسعه‌ای اصفهان بر مدار آن تعیین و تفسیر می‌شد، شهردار بر همین اساس انتخاب شد و شورای شهر بر همین مبنا سیاستگذاری کرد.

کوروش محمدی، رئیس کمیسیون اجتماعی و محیط زیست شورای اسلامی شهر اصفهان در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا از ویژگی‌ها و مؤلفه‌های شهر حیات محور، چگونگی دستیابی به آن و عملکرد مدیریت شهری اصفهان در چهار سال گذشته و دوره پنجم مدیریت شهری می‌گوید که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

شهر حیات محور چه شهری است و تا چه اندازه می‌توانیم اصفهان را یک شهر حیات محور بدانیم؟

به اعتقاد من شهری که همه انرژی و رویکردهای مدیریت شهری در آن بر پایه مؤلفه‌های توسعه پایدار استوار باشد، می‌تواند به سمتی برود که حیات محور باشد.

از جمله این مؤلفه‌ها این است که شهر در مسیر ایجاد رفاه بوده و در نگاه مردم زیبا و دلنشین به نظر بیاید، شهری که بتواند در روابط اجتماعی پیشتاز و ماهر و پایگاهی برای توسعه عدالت اجتماعی باشد.

شهر حیات محور باید بتواند بر نیازهای زیست محیطی خود پاسخ داده و محیط زیست خود را حفظ کند یعنی بتواند فضای سبز و رفت‌وآمد را حفظ و به مناسبت ترین شکل طراحی کند. شهری که به بازتولید انرژی و اکسیژن کمک کند و از آلاینده‌ها، منابع و عوامل آلودگی هوا تهی باشد. در کنار همه این مؤلفه‌ها رونق اقتصادی، کارآفرینی و اشتغال پایدار برای شهروندان هم باید وجود داشته باشد.

اگر فرهنگ شهروندی در یک شهر حاکم باشد با در کنار هم دیده شدن همه این مولفه‌ها می‌توان به حیات شهر کمک کرد.

مزیت شهر حیات محور چیست و شهروندان در آن از چه ویژگی‌هایی برخوردارند؟

اگر شهر از حد مطلوبی از استانداردهای جهانی در مقابل آسیب‌های اجتماعی برخوردار باشد یعنی شهری ایمن و فاقد معضلات فرسوده کننده اجتماعی باشد می‌تواند به شهری حیات‌محور تبدیل شود.

این شهر قابلیت زندگی در رفاه کامل برای همه اقشار را دارد. شهری که می‌تواند برای شهروندان کودک و سالمند، معلول و جانباز، پیاده و سواره‌، ورزشکار و غیر ورزشکار، دوچرخه سوار و خودرو سوار فضاهای مناسب ترددی ایجاد کند. این شهر قانونمند است و حقوق شهروندی در آن حرف اول را می‌زند.

به اقشار آسیب پذیر شهر اشاره کردید. تصمیمات اتخاد شده در مدیریت شهری برای این اقشار خاص به چه صورت باید باشد؟ آیا باید سیاست‌های جداگانه‌ای برای آن‌ها در پیش گرفت؟ این سیاست‌ها برای اقشار خاص به چه صورت باید باشد که شکل و شمایل ترحم پیدا نکند؟

باید در توزیع امکانات، اعتبارات و فضاهای رفاهی به صورت عدالت محور عمل شود یعنی به نوعی میان آنها تناسب و توازن ایجاد کرد. در شهر حیات محور باید همه شهروندان به یک میزان فرصت استفاده از منابع و به یک میزان فرصت تعلق پذیری به آن شهر را داشته باشند تا با اتخاذ سیاستی مناسب، از رویکردهای ترحم‌آمیز دوری کنیم.‌

این عدالت محوری در مناطق به چه صورت باید باشد؟

در مناطقی که از برخورداری لازم و بالایی برخوردار نیستند و یا تناسبی با سایر مناطق شهر ندارند باید با اعتبارات کافی به آن‌ها نگاه ویژه داشت. پروژه‌های محرک توسعه باید به طور عادلانه بین همه نقاط مختلف شهر تقسیم شده باشد. شهر نباید بالا و پایین داشته باشد، نباید منطقه برخوردار و غیر برخوردار داشته باشد. در واقع شهری که از طبقات اجتماعی مختلف برخوردار است و طبقات جغرافیایی در آن تعیین کننده طبقات اجتماعی است، شهر حیات محوری نیست.

اگر با استنباط مدیران شهری به لحاظ موقعیت جغرافیایی به شهر نگاه شده باشد و مناطقی از امکانات ویژه برخوردار شده باشند و برعکس مناطقی به لحاظ برخورداری از یک نام در یک جغرافیا یا گستره فاقد امکانات باشند این شهر مناسب برای رفاه شهروندان نخواهد بود.

احساس مسئولیت اجتماعی باید در یک شهر رواج داشته باشد. اگر در شهری بخشی از جامعه در فقر و شرایط نامساعد زندگی کند به تبع آن احساس تعلق شهروندی در آن نقطه از شهر پایین خواهد آمد. ناهنجاری‌ها گسترش یافته و بی عدالتی و بی نظمی در شهر رشد پیدا خواهد کرد.

در واقع در توسعه پایدار، شهر باید با تمام ابعادش متناسب باشد. در حال حاضر توسعه حلقه مفقوده شهر است و تبدیل به ابزاری شده تا افرادی در به ثمر رساندن آن رفع تکلیف کنند و آن را فقط در یک بعد یا یک بخش به پیش ببرند. اینکه در شهری فقط اقدام به فعالیت‌های عمرانی شود و در آن از توسعه فضاهای اجتماعی، اصلاح ساختارها و ارتقای بخش انسانی شهر خبری نباشد و از آن غفلت شود، دیگر نمی‌توان نام توسعه پایدار بر آن نهاد و این اقدامات صرفاً رشد نامگذاری می‌شوند.

رشد در یک بعد شکل می‌گیرد و این رشدهای تورم گونه خود به خود سبب فاصله طبقاتی و تضاد بین طبقات اجتماعی مناطق نسبت به سایر مناطق شهر می‌شود و باعث بالاتر رفتن رفاه تنها در مناطقی خاص خواهد شد.

این بی تعادلی و بی عدالتی همواره سبب شکل گرفتن بی نظمی‌های انضباطی و اجتماعی در جامعه خواهد بود و طبیعتاً در آن اقشاری از جامعه فراموش می‌شوند. مثل معلولان، دوچرخه سوارانی که فضای متناسب برای فعالیت‌های خود ندارند، کودکانی که فضای بازی مناسب برایشان نیست یا حتی سالمندانی که امکانات رفاهی ندارند.

آلودگی‌های ناشی از بی‌نظمی‌های ترافیکی نیز فرصت زندگی را از افراد می‌گیرد. مشکلات حوزه آب و یا تراکم فروشی‌هایی که بدون انضباط در شهرها رخ می‌دهد شهر را به سمت شهر گسترده، وسیع و بی نظم با مشکلات فراوان پیش خواهد برد و نه یک کلان‌شهر توسعه یافته؛ در پی این فرایند کنترل شهر از دست می‌رود، مهاجرت‌ها افزایش می‌یابد و حاشیه‌ها ایجاد می‌شود.

باید برای همه این موارد در شهرها برنامه‌ریزی شود و مدیریتی مبتنی بر فضاهای عادلانه اجتماعی، رفاهی، اقتصادی، فرهنگی و کسب و کار برای همه حوزه‌های شهروندی به طور یکسان ایجاد شود.

چندی پیش شهردار اصفهان گفت که شعار ما در اوایل این دوره تبدیل اصفهان به شهری انسان محور بود اما اکنون نگاه‌ها از آن فراتر رفته و آن را به سمت شهر حیات محور برده‌ایم و در تعریف آن شهر حیات محور را شهری معرفی کرد که علاوه بر در نظر گرفتن حقوق انسان‌ها، حقوق تمام موجوداتی که حق حیات دارند در رعایت خواهد شد. با توجه به اقدامات در چهار سال گذشته تا چه حد این تعبیر را درست و موفق می‌دانید؟

من این موضوع را بیشتر در مقام یک شعار ارزیابی می‌کنم زیرا ما هنوز نتوانسته‌ایم برای اصفهان از انسان محوری به خوبی عبور کنیم. البته اینکه چنین رویکردی در شهر حاکم باشد، در وهله نخست اتفاق خوبی است اما باید بدانیم در اول راه هستیم؛ هنوز بخش‌های زیادی و قریب به نیم میلیون نفر از جمعیت شهر اصفهان در رنج و عذاب هستند و زندگیشان با یک و نیم میلیون نفر دیگر تفاوت دارد.

ما می‌توانیم شعارهای خوب را سرلوحه و در دستور کار خود قرار دهیم و برای رسیدن به آن تلاش کنیم همانطور که در این دوره از مدیریت شهری در کمیسیون اجتماعی و محیط زیست بر حقوق حیوانات و ساخت نقاهتگاه سگ‌های ولگرد تاکید شد که به خوبی هم مدیریت می‌شود. رسیدگی به پارک وحش را مطرح کردیم تا وضعیت آن را به سرانجام برسانیم و الان تبدیل به نقاهتگاه شده است.

اینها در مقام یک شعار عملیاتی خوب است ولی اینکه بگوییم از مرحله انسان محوری عبور کرده‌ایم و داریم به سمت حیات محوری پیش می‌رویم به اعتقاد من درست نیست و به نوعی ما در انسان محوری تثبیت شده‌ایم و هنوز نتوانسته‌ایم از آن عبور کنیم. البته همه اینها وظیفه مدیریت شهری نیست همه عوامل و عناصر تأثیرگذار در اداره شهر و اداره امور مختلف و همه سیستم‌های بازرگانی، اقتصادی، فرهنگی، انتظامی، قضائی و همه حوزه‌های شهر باید در کنار هم قرار بگیرند تا شهر را از مرحله انسان محور با موفقیت عبور دهند و به سمت حیات محوری ببرند.

امروزه توسعه شهرهای ما در حوزه انسان محوری نمره قابل قبولی نگرفته است و به اعتقاد من مردود است. در حد همین شعارهای عملیاتی گام‌هایی در بعضی شهرها برداشته شده است اما به نظر من این عبور از انسان محوری نیست. مدیریت شهری بدون یک مدیریت هماهنگ نمی‌تواند کاری به پیش ببرد و زمانی نافذ و تأثیرگذار در توسعه خواهد بود که شهرها دارای سیستم یکپارچه مدیریتی باشند.

یک سری مباحث بر سر همین موضوعات از جمله پارک وحش صفه و یا قبل تر از آن در مورد اسب‌های میدان امام خمینی (ره) ایجاد شد که حواشی زیادی هم در پی داشت. آیا فکر می‌کنید این حواشی به خوبی و به درستی مدیریت شد؟

از روز اول در کمیسیون اجتماعی و محیط زیست به این مباحث ورود کردیم و سه مبحث را به طور جدی در دستور کار قرار دادیم. یکی موضوع آب و محیط زیست، دیگری موضوع حاشیه نشینی و سومین موضوع اشتغال و ایجاد شغل شایسته و کار آفرینی شایسته برای زنان سرپرست خانوار بود. تسهیلگری اجتماعی در محلات و توسعه شبکه‌های محلی موضوعی بود که برای تحقق اهداف کمیسیون به آن ورود کردیم.

در مورد موضوع حقوق حیوانات نیز کارهایی انجام شد. در مبحث اسب‌های میدان امام (ره)، تدابیر ساخت سایبان، استراحتشان در ساعاتی از روز به خصوص در تابستان‌ها و شروع کارشان در ساعات دیرتر نزدیک به غروب، اندیشیده شد. البته برای حل کامل این موضوع نیاز به اراده قوی‌تری داریم. خیلی‌ها اعتقاد دارند درشکه‌ها نما و یک دست آورد سنتی از اصفهان کهن هستند و نباید از بین بروند اما نگاه دیگر این است که به جای این اسب‌ها از خودروهای برقی برای جابه‌جایی مسافران و گردشگران استفاده کنیم که می‌توانست از آن توسط مردم هم استقبال شود اما از جانب بسیاری از عوامل درگیر در این حوزه و دستگاه‌های مرتبط و مسئولین استقبال نشد. اینها همه پیشنهاداتی بودند و در حد همان سایبان‌ها و وضعیت تیمارداری این اسب‌ها تا حدودی رسیدگی شد تا کمتر آسیب ببینند.

در رابطه با پروژه پارک وحش هم موافقین و هم مخالفینی وجود داشت. ۵۰ هزار نفر برای تعطیلی آن طومار امضا کردند که تعطیلی آن هم خود تبعاتی به دنبال داشت. مخالفین هم نظرشان بر این بود که ۳۱۸ نوع حیوانی که در این پارک وحش وجود دارند بعد از تعطیلی به چه سرنوشتی دچار می‌شوند و قرار است به کجا بروند. خیلی‌ها اعتقاد دارند که این حیوانات نمی‌توانند با طبیعت آشتی کنند چون دست‌آموز و دست پرورده انسان هستند و با طبیعت بیگانه‌اند. ممکن است مورد شکار حیوانات دیگر یا شکارچیان غیر مجاز قرار بگیرند و یا بر اثر گرسنگی تلف شوند.

قرار بر این شد که ژئوپارک‌های مناسبی برای این حیوانات طراحی شود و بر این اساس با محیط زیست کشور ارتباط گرفتیم و آن‌ها تعیین تکلیف سرنوشت این حیوانات را تقبل کردند و پیگیر این موضوع نیز هستیم.

در حال حاضر شرایط حیوانات پارک وحش به چه صورت است؟ آیا این انتقال انجام شده است؟

خیر. قرار بر این است که محیط زیست کشور و کارشناسان محیط زیست بر اساس ژئوپارک های طبیعی که در کشور فعال هستند و متناسب با شرایط اقلیمی، زیستی و حیاتی این حیوانات برایشان تصمیم‌گیری کنند.

به عنوان جمع بندی بفرمائید اگر قرار باشد به فاکتورهای یک شهر حیات محور برای اصفهان دست پیدا کنیم چه باید کرد و چه افقی را برای آن باید در نظر بگیریم؟

به اعتقاد من برای تبدیل اصفهان به یک شهر حیات‌محور حداقل باید در افق‌های ۱۰ ساله برنامه‌ریزی شود. در همه حوزه‌ها بر مبنای توسعه پایدار با در نظر گرفتن سیستم زیست محوری شهر و کنترل آسیب‌های اجتماعی، کاهش آلودگی هوا، تأمین آب و نیازهای زیست محیطی شهر، ایجاد فضاهای گردشگری، رونق اقتصادی و کارآفرینی برای تمام شهروندان باشد.

اگر توسعه همه جانبه باشد و همه ابعاد اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، انتظامی، قضائی و ساختارهای رفاهی به طور عادلانه و بر مبنای عدالت اجتماعی دیده شود و توسعه پایدار در مسیر درست خود قرار بگیرد آن وقت است که می‌توانیم بگوییم در مدت زمان ۱۰ ساله شرایط حیات محوری و زیست محوری را برای شهر اصفهان رقم زده‌ایم؛ در غیر این صورت با شرایط حال حاضر و نبود هماهنگی که بین عناصر کنترل‌گر و عناصر متولی و مدیریت کننده شهر وجود دارد این اتفاق محقق نشده و بر عدد آسیب‌ها و حجم فضاهای نامناسب و حاشیه‌ای و مشکلات شهری و حتی ضعف‌های اقتصادی و اجتماعی افزوده خواهد شد.

کد خبر 504096

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.