جلال خوشچهره در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در مورد وعدههای انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری اظهار کرد: مشکل اصلی، فقدان ظرفیت لازم برای تشکیل دولت قدرتمند است که باید مشروعیت، محبوبیت و اعتبار لازم را در داشتن برنامه، توانایی و اراده تغییر اوضاع بدون ملاحظات عافیت طلبانه و موانع ناکارآمد شدن دولتها داشته باشد؛ در این صورت است که دولت با در اختیار داشتن کنترل برنامهها میتواند برون رفت اوضاع از آشفتگیهای کنونی را بر اساس اهمیت آنها در دستور کار قرار دهد.
وی افزود: آنچه که سبب شده به رغم شعارها و وعدههای رنگارنگ نامزدهای انتخاباتی، افکار عمومی آنها را باور نکند، در وهله نخست وجود برخی وعدهها است که از کمترین استدلال منطقی، علمی و واقعی برخوردارند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب ادامه داد: تجربه ادوار انتخابات گذشته چنین آموخته است که شرط لازم وکافی برای امید بستن به کارآیی هر یک از نامزدهای این دوره از رقابتها برای کسب کرسی ریاست دولت، باورپذیر شدن و بودن ظرفیتی است که خواست، توان و اراده لازم را برای اجرای برنامههایی که وعده داده میشود، در بضاعت آنان دریابد.
خوشچهره اضافه کرد: به عبارت دیگر، نزد افکار عمومی این پرسش و خواست مطرح است که با وجود به رسمیت شناختن همه مشکلات جاری کشور از سوی همه طرفهای رقیب، آیا اراده لازم برای تشکیل دولتی قدرتمند که قادر به عبور از همه موانع کلیدی پیش پای دولتهای گذشته باشد، ایجاد شده است؟ آیا قرار است دولت تنها به رفع و رجوع مشکلاتی مشغول شود که آن را دچار روزمرگیهای معمول کند؟ در این صورت دیر نخواهد بود که با هر ماهیت و رویکرد سیاسی – اقتصادی به همان سرنوشتی دچار شود که برخی از دولتهای گذشته دچار شدند.
وی با اشاره به مناظره اول کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری گفت: نخستین مناظره تلویزیونی هفت نامزد انتخابات، به رغم حملات تند و تیز آنان به یکدیگر و اعلام هشدارها و نهیبهایی درباره خطرات احتمالی پیش روی کشور، اگرچه نتوانست شور لازم را میان مردم برای رغبت حضور فعال در انتخابات پیش رو فراهم کند، اما حاوی اشاراتی مهم از سوی هریک از نامزدها در چرایی ضعیف بودن دولت بود. این اشارات، هر چند گذرا و پنهان در دعوای سیاسی، انگشت خود را متوجه جنبههایی کرد که مدعیان کرسی ریاست دولت سیزدهم برای کسب اعتبار و مشروعیت نزد افکار عمومی، لازم است مختصات برنامههای خود را دراینباره به روشنی تبیین کنند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: سوء مدیریت، لزوم عبور از تنگناهای اقتصادی، فقدان برنامه در تعقیب اهداف رشد پایدار اقتصادی، تورم افسار گسیخته، بیکاری، بحران مسکن، ناتوانی در بهرهگیری از ظرفیتهای اقتصادی کشور از جمله کم رنگی و انفعال سرمایه داران کلان و خرد ملی، توقف در نبود بهرهگیری از فرصتهای تجاری – صادراتی با همسایگان، نبود حضور فعال در محیط اقتصاد جهانی، سقوط ارزش پول ملی، خطر یکی شدن اقتصاد کشور با مدلهای ونزوئلایی و کره شمالی و سرانجام فقر محبوبیت، اعتبار علمی و دانش تجربی نامزدهایی که آن را به دیگری نسبت میدهند، موارد مهم و استراتژیکی بود که نامزدهای رقیب در نخستین مناظره خود نزد افکار عمومی به آن اشاره کردند. این اشارات واقعی است، اما هیچ یک از نامزدها به چرایی و چگونگی این تصویر و تعریف ارائه شده آنان از اوضاع کشور نپرداختند.
خوشچهره ادامه داد: بازخوانی مشکلات مردم بدون داشتن ایده کارگشا و با پشتوانه تضمین شده برای استقرار دولت قدرتمند، نزد مردمی که همه مشکلات را هر روز در سفرهها و سبد هزینههایشان میبینند و لمس میکنند جذابیتی ندارد. مردم وعدههای انتخاباتی نامزدها را با میزان اعتبار آنان در شعارهایشان و نیز منابع و ظرفیتهای شناخته شده موجود برای امکان تحقق هر یک از وعدههای مدعیان میسنجند؛ از این رو ممکن است نقد نامزدها از اوضاع همانی باشد که آنها دارند، اما واقعیت آن است که برای جلب باور مردم باید از دیوار بلند بی اعتمادیهای موجود عبور کرد.
وی خاطرنشان کرد: ایده دولت قدرتمند به ایدهپرداز آن متکی است؛ از این رو نامزدهایی که مردم نخستین مناظره آنها در رقابت برای کسب ریاست کرسی دولت سیزدهم را تماشا کردند، لازم است این پرسشها را از خود داشته باشند که آیا در روزگار قحطی اعتماد و اعتبار، از گیرایی در ارائه برنامههایشان نزد دیگران برخوردارند؟ تجربه مردم از میزان وفاداری و ایمان آنان به آنچه مدعی آن هستند، چگونه است؟ کارنامه آنان در همه سالهایی که در مقامهای عالی بودهاند، چه مشروعیتی را امروز برای آنها رقم زده تا پشتوانه ریاست بر دولت قوی و پیش برنده باشد؟ ظرفیتهای موجود برای استقرار چنین دولتی چه میزان پاسخگوست؟
نظر شما