چالش‌های تدوین و پیاده‌سازی برنامه راهبردی شهری در ایران

کشور ایران بیش از ۶۰ سال سابقه رسمی برنامه ریزی دارد، برنامه ریزی در خلال این مدت به تبعیت از شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور همواره با تغییرات و دگرگونی‌های فراوانی همراه بوده و فراز و فرودهای بسیاری را شاهد بوده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، تهیه طرح‌های جامع و تفصیلی به منظور برنامه‌ریزی برای توسعه شهرها از جمله نخستین رویکردهایی بود که در تمامی جهان و از جمله کشور ما مورد توجه قرار گرفت، اما ناکارآمدی این طرح‌ها در برخورد با شرایط متحول مناطق شهری در دهه‌های گذشته، انتقادات صاحب نظران مسائل شهری را برانگیخت و زمینه را جهت گسترش و توسعه دیدگاه سیستمی در برنامه‌ریزی شهری فراهم کرد که حاصل آن ظهور الگوی جدید و پویا در برنامه‌ریزی شهری با عنوان برنامه‌ریزی شهری راهبردی است.

برنامه‌ریزی راهبردی با تمرکز بر موضوعات اساسی شهر، اساس پیوند فعالیت‌های مرتبط همه ذی نفعان را برای دوره زمانی مشخص برقرار می‌کند و به سازمان‌های مرتبط در امر مدیریت شهر کمک می‌کند تا منابع محدود خود را به گونه‌ای مؤثر مورد استفاده قرار دهند. شهرهای پیشرو در امر برنامه‌ریزی شهری، سال‌هاست که از این رویکرد در تهیه برنامه برای شهرهایشان استفاده می‌کنند.

مزیت‌های رویکرد برنامه‌ریزی راهبردی، به خصوص ویژگی‌های منحصر به فرد آن در ایجاد یک فرایند ساده و پویا برای استفاده نهادها، ارگان‌ها و سازمان‌های درگیر با مدیریت شهرها سبب شده که در کشور ما نیز این رویکرد به شدت مورد استقبال متولیان مدیریت شهر قرار گیرد، اما متأسفانه به رغم این سابقه نسبتاً طولانی نتایج تدوین و اجرای برنامه‌های راهبردی در شهرهای کشور علی رغم برتری نسبت به پیاده‌سازی طرح‌های جامع، نتایج مثبت قابل توجهی را به ارمغان نیاورده است.

برنامه‌های ناموفق در حوزه شهر و مدیریت شهری

«سمیه احمدی نژاد» دکترای برنامه‌ریزی شهری در این باره به خبرنگار ایمنا می‌گوید: شیوه تدوین و اجرای بسیاری از برنامه‌ها در حوزه شهر و مدیریت شهری به ویژه در کشور ما نشان می‌دهد در بیشتر موارد برنامه‌هایی به انجام رسیده یا در حال انجام است که صرفاً در لفظ راهبردی بوده و در عمل نتوانسته چندان موفقیت‌آمیز باشد.

وی می‌افزاید: به نظر می‌رسد نظام برنامه‌ریزی شهری هنوز چه از جنبه نگرش و درک ماهیت برنامه راهبردی و چه از جنبه اجرایی، ظرفیت پیاده‌سازی در شهرهای کشور را نیافته است.

دکترای برنامه‌ریزی شهری اظهار می‌کند: تا حدود دهه ۱۹۶۰ معمولاً چنین تصور می‌شد که شهر و مسائل آن مثل هر پدیده دیگری به کمک تعقل و علوم مختلف قابل شناخت و در نتیجه قابل نظارت و هدایت است و فقط باید از علوم و فنون مختلف در این راه کمک گرفت، اما تجارب و تحولات بعدی تردیدهای جدی در این نحوه نگرش به شهر و برنامه‌ریزی برای آن به وجود دارد.

وی تصریح می‌کند: اول اینکه معلوم شد که ماهیت شهرها بسیار پیچیده‌تر از آن است که گمان می‌رفت، دوم اینکه امکانات شناخت و مداخله ما در روند تحولات شهرها بسیار محدود است و دیگر اینکه میزان و نوع مداخله در ساختار و عملکرد شهرها امری بسیار حساس است و احتمالاً با عوارض پیش بینی نشده همراه خواهد بود در نتیجه این تحولات و تغییر دیدگاه‌ها نسبت به شهر و انتقادات وارد بر طرح‌های جامع و تفصیلی الگوی جدیدی مبتنی بر نگرش سیستمی در برنامه‌ریزی شهری مطرح شد.

احمدی نژاد ادامه داد: به طور کلی در برنامه‌ریزی سیستمی اعتقاد بر این است که شناخت همه جانبه شهر از طریق تمام اجزا و زیر سیستم‌های تشکیل دهنده آن امکانپذیر نیست، بلکه شهر و مسائل آن به عنوان یک کل، چیزی فراتر از اجزای خود دارد.

وی خاطرنشان می‌کند: بر اساس تئوری سیستم‌ها، کوتاه‌ترین راه شناخت یک سیستم پیچیده انسانی مانند شهر، شناخت ساختارها و نظام‌های حاکم بر آن سیستم است و تنها از این طریق است که کنترل آن امکانپذیر می‌شود؛ نگرش سیستمی در برنامه‌ریزی، خود ساخت‌مایه نوع دیگری از برنامه‌ریزی با نام برنامه‌ریزی راهبردی قرار گرفت.

برنامه‌ریزی راهبردی رویکرد نوینی در مدیریت شهری است

این کارشناس حوزه شهری می‌گوید: برنامه‌ریزی راهبردی یکی از شیوه‌های متعدد برنامه‌ریزی و رویکرد نوینی در مدیریت شهری است که بر ترسیم چشم‌انداز، تدوین اهداف پیشرفت و توسعه، رویارویی همه جانبه با مسائل اساسی شهر، استفاده بهینه و اثربخش از منابع کمیاب (حفاظت و اعتلای کیفیت محیط) و دستیابی به نتایج مناسب برای عموم (تأکید بر اجرا و مشارکت) استوار است و جهت توسعه یک شهر را با استفاده از وضع موجود آن و تحلیل عوامل محیطی مشخص می‌کند.

وی اظهار می‌کند: برنامه‌ریزی راهبردی سازمان را ملزم می‌کند درباره آنچه انجام خواهد داد و یا آنچه انجام نخواهد داد دست به انتخاب بزند.

احمدی نژاد می‌افزاید: مفاهیم مربوط به مدیریت راهبردی و برنامه‌ریزی راهبردی چند سالی است که در فضای مدیریتی کشور مطرح شده تا حدی که در دهه‌های اخیر مقوله تدوین و اجرای برنامه‌های راهبردی یکی از بحث برانگیزترین مباحث مدیریتی بوده و تعداد قابل توجهی از سازمان‌ها و ارگان‌های دخیل در مدیریت شهری از جمله بسیاری از شهرداری‌های کشور سعی کرده‌اند تا با استفاده از رویکرد راهبردی به تدوین برنامه‌های توسعه شهری خود اقدام کنند.

وی اظهار می‌کند: متأسفانه مرور اجمالی این طرح‌ها گویای آن است که این برنامه‌ها در لفظ راهبردی بوده و از محتوای تفکر راهبردی بی بهره است، از آنجا که با شناخت و رفع عوامل مؤثر در شکست یک برنامه می‌توان به اجرای درست آن امیدوار بود.

گزارش از زهرا فنایی، سرویس شهرهای ایران خبرگزاری ایمنا

کد خبر 493478

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.