به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس چکیده یک مقاله ازنظر جامعه شناسان، محله یک اجتماع است یعنی افرادی که دارای سرزمین هستند، لذا ارتباط عادی افراد در کوچه و خیابان و مغازه و … جای ارتباطات محلهای را نمیگیرد. این تماسها هم استمرار ندارند و هم فاقد احساس "من و او، باهمی" هستند.
افرادی که از هم جدا هستند گروه تشکیل نمیدهند. گروه یعنی در عمل اعضای گروه تعامل دارند و احساس همبستگی میکنند، لذا حتی به مکانهایی که افراد مدتی طولانی در آنجا زندگی میکنند، اما گروه نیستند، محله گفته نمیشود. در شهرسازی جدید نیز به کوچکترین بخش مسکونی شهر، اصطلاحاً واحد همسایگی گفته میشود. واحد همسایگی گاهی به مفهوم محله در شهرهای قدیمی است، اما در نظر بسیاری از جامعه شناسان شهری واحدهای همسایگی امروز به طور کامل تغییر شکل داده است.
با مقایسه محلات گذشته و محلات امروزی، فقدان عناصر و کیفیتهای چه به لحاظ کالبدی و چه اجتماعی و عملکردی باعث شده است که ساکنان محلات احساس رضایت از سکونت خود در محله به ویژه در گسترشهای جدید شهری را نداشته و نوعی بی تفاوتی نسبت به محیط محله ساکن در آن داشته باشند. در پژوهشهای اخیری که برای رفع این مشکلات صورت گرفته، سعی شده است تا با الگوبرداری از محلات گذشته و انطباق آنها با نیازهای زندگی امروز، محلات جدید نیز بتوانند سکونت پایدار و رضایت بخشی را برای افراد فراهم کنند. لذا در ادامه ضرورت تعریف مجدد از عناصر و ارکان محله برای پاسخ به نیاز شهروند امروز، واضح و روشن است.
مفهوم شهر اسلامی و شهر ایرانی- اسلامی
شهر اسلامی به طور خاص فرایندی است که همانند تحول و شدن ساکن خویش در حال تحول بوده و همواره خویش را با نیازهای زمان و مکان و اهل خود و البته با استناد به مفاهیم، اصول و ارزشهای اسلامی وفق خواهد بود.
به این ترتیب شهر اسلامی ماهیتی است ثابت که در هر مکان و زمان تجلی ویژه خویش را خواهد داشت. به عبارت دیگر شهر اسلامی ماهیتی است بالقوه که میتواند در هر زمان و مکانی با توجه به فناوری و مصالح و دانش و فرهنگی و هنر بومی (که به اصول و ارزشهای اسلامی در تعارض نباشد) تفسیر و تجلی خاص خویش را داشته باشد.
به نظر «نجم الدین بمات» شهر اسلامی عبارت است از نمایش فضایی شکل و ساختمان اجتماعی، که براساس ایده آل های اسلامی، فرمهای ارتباط و عناصر تزئینی خود را نیز در آن وارد کرده است، اما فراتر از آن اصل دیگری بر جامعه مسلمانان حاکم است و آن محدود نبودن به زمان و نداشتن جغرافیای خاص است که مفهوم امت اسلامی آن را تعریف میکند.
شهر اسلامی متأثر از شهروندان مسلمانش، هویتی مستقل پیدا میکند در شهر اسلامی فرم (هویت کالبدی) به تبع معنا (هویت محتوایی) تعریف میشود و "کالبد" هویت خود را از "محتوا" اخذ میکند و این متأثر از بنیانهای نظری و هنری و معماری اسلامی است.
به عبارت سادهتر شهر اسلامی عبارت است از نمایش فضایی شکل و ساختمان اجتماعی که براساس ایدههای اسلامی فرمهای ارتباطی و عناصر تزئینی خود را نیز در آن وارد کرده، اما فراتر از مفهوم اجتماعی اصل دیگری نیز بر این جامعه حاکم است و آن محدود نبودن به زمان و نداشتن جغرافیای خاصی بوده که مفهوم امت اسلامی آن را تعریف میکند.
شهر اسلامی، قبل از هر چیز یک قلعه ایمان است و از نظر سیاسی و قانون، تابع مقرراتی است که ناشی از شریعت هستند و از این رو نقش مذهبی شهر بر اهداف نظامی اقتصادی حکومتهای مستقر در آن شهر اولویت دارد برای ظهور شهر اسلامی انطباق و همپوشانی سه فضا یا عنصر ضرورت دارد که شامل فضای فکری، فضای عملی و فضای عینی میشود.
اما مفهوم شهر ایرانی- اسلامی بنا به تعریف معاونت شهرسازی و معماری وزارت راه و شهرسازی ایران شهری که مکان تحقق تمدن بوده و از نظر مفهومی منبعث از اصول دین مبین اسلام و در معنا دارای ارزشهای پایدار مبتنی بر بینش عرفانی ایرانی و در مصداق مبتنی بر ویژگیهای بستر طبیعی، فرهنگی و تاریخی بوده و در هر یک از بازههای زمانی متناسب با ویژگیها و نیازمندیهای مراتب گوناگون معنوی و مادی جوامع انسانی و با استفاده بهینه از علوم، فناوری و مهندسی شکل میگیرد.
هدف از ایجاد اینگونه شهرسازی فراهم آوردن زمینه مناسب جهت تکامل و تعالی انسانها، مطابق با آموزههای دین اسلام بوده و در این زمینه توسعه روابط اجتماعی و نیز تولید مظاهر فرهنگ و تمدن به ویژه در آثار هویت مند هنری تجلی یافته است. نمونههای مصداقی آن را میتوان پس از ظهور اسلام تا آغاز سال ۱۳۰۰ هجری خورشیدی در حوزه فرهنگی ایران ملاحظه کرد.
نظر شما