مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا، مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه آرمان ملی، در صفحه نخست خود با تیتر «گویا نظامیها پاستور را رها نمیکنند» به بررسی حضور کاندیدای نظامی در انتخابات پرداخت و نوشت: نظامیان در سالهای گذشته علاوه بر مجاهدت در مسیر حراست از مرزهای کشور، فعالیتهای دیگری نیز داشتهاند. ورود به حوزه انتخابات و حوزه اقتصاد از جمله این اقدامات است. حضور نظامیان در عرصه سیاسی در دیدگاه امام(ره) امری پذیرفته شده نیست اما در سالهای گذشته نظامیان بسیاری پا به حوزه انتخابات گذاشتهاند علاوه بر این فعالیتهای گسترده نهادهای نظامی در حوزه اقتصاد، سبب شده تا برخی از چهرههای سیاسی آنان را در بخشی از معضلات اقتصادی مسئول بدانند. با این حال روز گذشته یک نامزد احتمالی انتخابات ورود نظامیان به عرصه انتخابات را بدون مشکل ارزیابی کرد.
«برای سپاهیها جایز نیست که وارد بشوند به دستهبندی و آن طرفدار آن یکی، آن یکی طرفدار آن یکی، به شما چه ربط دارد که در مجلس چه میگذرد؟ در امر انتخابات باز هم به من اطلاع دادند که بین سپاهیها صحبت هست، خوب انتخابات در محل خودش دارد میشود، جریانی دارد، به سپاه چه کار دارد که آنها هم اختلاف پیدا بکنند، برای سپاه جایز نیست این، برای ارتش جایز نیست این. سپاهی را از آن تعهدی که دارد، از آن مطلبی که به عهده اوست باز میدارد و همین طور ارتش را.» این سخنان که مضمون آن ماهها در رسانههای گوناگون مطرح شد، بخشی از سخنان امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب در جلد ۱۹ صحیفه نور است. بر این مبنا نامزدی نظامیان در انتخابات، موضوعی نیست که بتوان آن را به سادگی پذیرفت.
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست خود با تیتر «زمان تغییر در روابط تهران_ریاض» به بررسی مذاکرات بین عربستان و ایران پرداخت و نوشت: اخبار منتشر شده درباره دیدار مقامات ایران و عربستان در عراق هفته گذشته مورد توجه بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل منطقه بوده است. فارغ از صحت و سقم این خبر، حجم محتوای تولید شده درباره این دیدار و واکنشها نسبت به آن نشان میدهد که ادامه روال پیشین در مناسبات دو طرف امکانپذیر نیست.
ایرنا مینویسد: یکی از متغیرهای روابط خارجی عربستان، نوع روابط این کشور با قدرتهای بزرگ و مشخصاً آمریکاست. در سالهای اخیر و با به قدرت رسیدن محمد بن سلمان این کشور از رویکرد محافظه کارانه سالهای گذشته فاصله گرفت و سیاستهای تهاجمی در منطقه در پیش گرفت. حمله و بمباران یمن و خودداری از هرگونه مصالحه در این کشور، محاصره قطر، دخالت در لبنان و ایجاد بن بست در ساختارهای سیاسی این کشور و از همه مهمتر همراهی و اتحاد با نتانیاهو و ترامپ برای ضربه زدن به ایران از خطوط کلی سیاستهای بن سلمان در سالهای گذشته به شمار میرود. تا جایی که به ایران مربوط است، عربستان سعودی نقش غیرقابل انکاری در تشجیع و تشویق ترامپ برای تشدید فشارها و اعمال سیاست فشار حداکثری بر ایران داشته است.
عربستان از ابتدا هم با هرگونه مصالحه ایران با جامعه جهانی مخالف بود چه در دور گذشته مذاکرات برجام وزیر خارجه وقت این کشور با هدف اخلال در گفتوگوها راهی محل مذاکرات شد. در دور اخیر مذاکرات هم عربستان همنوا با نتانیاهو خواستار در نظر گرفتن ملاحظات عربستان در این مذاکرات شده است. هرچند از همان ابتدا هم معلوم بود این سیاست تهاجمی در نهایت دستاوردی برای عربستان نخواهد داشت. با این وجود شاید زمان لازم بود تا محدودیتهای سیاست خارجی تهاجمی و هزینههای آن را آشکار سازد.
انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و شکست ترامپ بن سلمان را به صرافت انداخت که ادامه سیاستهای پیشین دیگر امکان پذیر نیست. تا قبل از خروج ترامپ از کاخ سفید عربستان بهبود مناسبات با قطر را کلید زد. با این حال به اذعان بسیاری از ناظران مسائل منطقه مناسبات ریاض و تهران به عنوان یک متغیر واسطهای نقش بیبدیلی از تحولات منطقه خاورمیانه و پروندههای متعدد آن دارد.
روزنامه شرق، در صفحه نخست خود با تیتر «چرا مذاکرات ایران و آمریکا غیرمستقیم است؟» به بررسی روند مذاکرات غیر مستقیم در وین پرداخت و نوشت: این سوالی است که این روزها مدام در شبکههای اجتماعی تکرار میشود، نهتنها از زبان کاربران عادی بلکه از سوی برخی از کسانی که از دور و نزدیک دستی بر آتش سیاست دارند. چرا ایران و آمریکا درباره موضوعی که عمدتاً بین این دو است، غیرمستقیم گفتوگو میکنند؟ چرا وقتی اصلیترین اتفاقی که بناست بیفتد اقداماتی از سوی ایران و آمریکا، از بین همه بازیگران متعدد شرقی و غربی که در وین این چند هفته را گرد هم آمده بودند، تنها این دو کشور باهم صحبت نکردهاند؟ برای پاسخ به این سوال لازم است به بستر مذاکرات برجامی بهطور خاص، رابطه ایران و آمریکا بهطور ویژه و ساختار تعاملات بینالمللی بهطور کلی نگاهی بیندازیم. در همین شروع ماجرا البته لازم است دقت شود که ملاحظه اصلی یا به عبارتی مخالفت اصلی برای مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا از سوی ایران است اما چرا ایران حتی در این شرایط حاضر نیست رودررو و حتی در یک جلسه چندجانبه با حضور آمریکاییها بنشیند؟
ما در برجام با فرایندی مواجه شدیم که در آن، طرف ایرانی، مذاکرات مفصلی را با حضور چندین قدرت جهانی و با تأیید نهادهای بینالمللی پیش میبرد و به نتیجه میرساند و در ادامه تعهدات خود را نیز رعایت میکند اما باز کار به تحمیل هزینه بر ایران میرسد. ساختارهای بینالمللی نیز کار چندانی از پیش نمیبرند، جز این که در نتیجه همین توافق، خود همراه آمریکا نمیشوند و همین امتیاز عدم شکلگیری اتحاد علیه ایران در دست تهران میماند.
اگر ایران به خواست آمریکا برای مذاکره مستقیم در شرایطی که این اقدامات از سوی آمریکا انجام شده تن دهد، رسماً این سابقه را بنا خواهد نهاد که نتیجه توافق با ایران، حتی اگر بعد از چندین سال مذاکره به تأیید شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز رسیده باشد، بهراحتی زیر پا گذاشتنی است و طرفی که توافق را زیر پا گذاشته به خواسته خود هم خواهد رسید.
حضور آمریکا پای میز مذاکره برجام بعد از خروج، بدون هیچ اقدامی در راستای جبران آن تصمیم و بازگشت به توافق نیز عملاً مذاکرات و توافق برجام را از معنا تهی میکند. اگر ایران این را بپذیرد، رئیسجمهور بعد از بایدن و بلکه دیگر بازیگران برجام چه دلیلی خواهند داشت که در وهله بعدی دوباره همین مسیر را تکرار نکنند؟ در صورت پذیرش چنین سابقهای، ایران رسماً این روند را در تعاملات با خود خواهد پذیرفت و هزینه آن، بهمراتب سنگینتر از وضعیت فعلی خواهد بود.
روزنامه اعتماد، در صفحه نخست خود با تیتر «تغییر پنهانی قانون بودجه؟» به بررسی نامه گلایهآمیز ۱۰۰ نفر از نمایندگان مجلس به قالیباف پرداخت و نوشت: یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی که تشکیل شد، آنچه برای عموم جامعه روشن بود، حذف نیروها و چهرههای اصلاحطلب با گستردهترین رد صلاحیت تاریخ جمهوری اسلامی بود و البته تصاحب اکثریت قریب به اتفاق کرسیهای پارلمان توسط اصولگرایان.
این مساله برای برخی نشانگر اتحاد میان اصولگرایان بود ولی برای آنان که اصولگرایان و ساختمان هرمی شکل میدان بهارستان را در دورههای گذشته دیده بودند، عیان بود که نه تنها این اتحاد شکل نخواهد گرفت بلکه جدال قدرت میان اصولگرایان و طیفهای مختلف آنان در آینده نه چندان دور خودنمایی خواهد کرد. این اتفاق هم افتاد. هزار و یک اتفاق رخ داده پیش از تکیه زدن محمدباقر قالیباف بر کرسی ریاست مجلس و تلاشهای درون و برون پارلمانی صورت گرفته برای دستیابی به اتحادی حداقلی اصولگرایان یکی از واضحترین نشانههای انشقاق آنان بود.
نشانهای که حالا و در آستانه دومین اجلاسیه یازدهمین دوره مجلس بار دیگر عیان شده است اما این بار ماجرا به طور مستقیم به کرسی ریاست مجلس ارتباط ندارد و همه چیز در بودجهای خلاصه میشود که از نخستین روز تهیهاش در دولت، تقدیمش به مجلس، بررسی در پارلمان و رد و تصویبش از سوی نمایندگان هزاران حاشیه در پی داشته و حالا و از قرار معلوم شاهد تغییر بندهای تصویب شده خود است و همین مساله جدالی جدید میان اصولگرایان را ترتیب داده است. یکی از جدیترین جریانهای اصولگرایان درونپارلمانی به جبهه پایداری اختصاص دارد.
خردهجریان سیاسی که آنقدر بر برخی موضوعات که آن را اصول میپندارند، اصرار دارند که گاه و بیگاه با اصولگرایان هم به مشکل میخورد. پایداریها که روزگاری حامی قالیباف بودند از سال ۹۲ به بعد چندان دل خوشی از قالیباف ندارند و حالا تلاش دارند تکیه دوباره او بر کرسی ریاست مجلس را سختتر از گذشته کنند. جدیدترین بهانه آنان مساله تغییر برخی مواد بودجه است. موضوعی تکراری که تقریباً در هر دوره پارلمان مطرح شده است. علی خضریان با طرح این مساله خواستار توضیح هیأت رئیسه مجلس شد اما در عوض چهرههای حامی قالیباف از اساس این ادعا را رد کردند ولی موضوع در رسانههای ارتباط جمعی اصولگرا به طور جدی پیگیری شد. کانال تلگرامی «اخبار سپاه قدس» یکی از همین رسانههاست.
این رسانه موضوع تغییر مصوبات برخی از بندهای بودجه را نه تنها رد نکرده بلکه آن را به یکی از نزدیکان قالیباف ارتباط داده و نوشته است: «جمالالدین آبرومند، دستیار ریاست مجلس در امور آبادانی و پیشرفت همچنین الیاس نادران، رئیس کمیسیون تلفیق بدون اطلاع نمایندگان اقدام به تغییرات صدها میلیارد تومانی در بودجه میکنند. دستکاری جداول بودجه ۱۴۰۰ در فروردین ماه رخ داده و جابهجاییهای کلان در بودجه احتمالاً ناظر به تقسیم مسؤولیت افراد در دولت آینده بوده است. نوبخت و روحانی پس از اطلاع از ماجرا قصد آبروریزی و بازگرداندن بودجه را داشتند که قالیباف با تعیین افرادی متعهد میشود که بودجه را به حالت قبل برگرداند.»
این اظهارات و نوشتهها تا چه اندازه صحیح است و تا چه اندازه نیست هنوز مشخص نشده است ولی روز گذشته خبر نگارش نامهای به قالیباف برای رسیدگی به این مساله منتشر شد. نامهای که به همت علی خضریان، یکی از نیروهای میدانی پایداریها در پارلمان تهیه شده و از قرار معلوم بیش از یکصد نفر از نمایندگان نیز نسبت به امضای آن اقدام کردهاند.
روزنامه کیهان در صفحه نخست خود با تیتر «حشدالشعبی: آمریکا زبان منطق نمیفهمد/ خارج نشود، اخراجش میکنیم» به بررسی خروج نیروهای آمریکایی از عراق پرداخت و نوشت: «کنت مک کنزی» فرمانده نیروهای تروریستی آمریکا (سنتکام) در بیانیهای اعلام کرده است که «عراق خواهان باقی ماندن ماست و ما تعداد نیروهای خود را در آنجا کاهش نخواهیم داد». این اظهارات در حالی مطرح میشود که خروج آمریکاییها از عراق، مصوبه پارلمان عراق است و بغداد پس از دور سوم گفتوگوهایش با واشنگتن اعلام کرد، حضور نیروهای آمریکایی در خاک این کشور تنها محدود به مشاوران و آموزش نیروی نظامی خواهد بود.
حالا این اظهارات خشم نیروهای مقاومت عراق را در پی داشته است. «قیس الخزعلی»، دبیرکل جنبش «عصائب اهل الحق» عراق، روز شنبه به این بیانیه واکنش نشان داد: «اظهارات اخیر فرماندهی مرکزی آمریکا دلیلی است آشکار مبنی بر جدی نبودن دولت آمریکا برای خارج کردن نیروهای نظامی خود از خاک عراق… در صورت صدور نشدن فوری تکذیبه از طرف دولت عراق، [این نبود واکنش] به معنای بیاعتباری گفتههای دولت درباره درخواست خروج نیروهای آمریکایی از خاک عراق خواهد بود و این که آنچه علناً گفته میشود برخلاف آن چیزی است که در خفا مطرح میشود». به گزارش فارس، او در پایان نتیجه گرفت: «آمریکاییها یکی پس از دیگری دلیل میآورند که زبان گفتوگو و منطق با آنها بیفایده است و روش افغانستانی تنها راه برای بیرون راندن آنهاست».
این در حالی است که سرتیپ «یحیی رسول» سخنگوی فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق، روز شنبه، تصریح کرد که برنامه عقبنشینی نیروهای خارجی از کشور را کمیتههای فنی در چارچوب گفتوگوی راهبردی مشخص میکنند. او توضیح داد که یک جدول زمانبندی و برنامه برای عقبنشینی نیروهای خارجی طی چندین مرحله وجود دارد که پس از نشست کمیته فنی که به دستور فرماندهی کل نیروهای مسلح به ریاست رئیسستاد مشترک ارتش تشکیل شده، مشخص خواهد شد. عراق به هیچ سرباز آمریکایی یا خارجی دارای اسلحه نیازی ندارد که بخواهد در کنار نیروهای عراقی بجنگد. اساساً عراق به هیچ نیروی رزمی غیر عراقی نیازی ندارد.
نظر شما