وجود مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا، مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه آرمان ملی، در صفحه نخست خود با تیتر «سیمای واقعی کاسبان تحریم» به بررسی هجمههای صداوسیما علیه وزارت خارجه پرداخت و نوشت: هجمه، اهانت، تخریب و سیاهنمایی علیه مردان دیپلماسی کشور و برجام از همان ابتدای مذاکرات بوده و تاکنون ادامه دارد و در این مسیر دلواپسان و مخالفان، ظریف و یارانش را جاسوس، نفوذی و خائن هم خواندهاند؛ اما این مسائل هم در عزم مجموعه وزارت امور خارجه، مبنی بر عمل بر اساس منافع ملی و دستیابی به توافقی عزتمندانه در جهت تامین منافع ملت، خللی وارد نکرده است. این در حالی است که اخیراً و با نزدیک شدن به زمان انتخابات تخریبها این بار از سمت صداوسیما با پخش مجموعههایی چون گاندو و پایان بازی شدت گرفته است.
عصبانیت تندروها برای نخبگان و ملت ایران قابل درک است؛ باید هم انواع اتهامات را به مردان دیپلماسی کشور بزنید تا از قافله عقب نمانید؛ راستی! پشت پرونده بابک زنجانی و عیسی شریفی و اینک لیست بدهکاران بزرگ بانکی، چه کسانی هستند؟ سراغ آنها را هم در سیمای میلی بگیرید. در این راستا وزارت امور خارجه نیز طی بیانیهای در خصوص تشدید اقدامات تخریبی رسانهای بیانیهای منتشر کرده که در آن آمده است: «هیهات از اینهمه بیتقوایی عزتسوز و در خوشبینانهترین حالت، کماطلاعی و سادهدلی بیش از حد این جریان که از پول بیتالمال ارتزاق میکند و از رانتهای وسیع رسانهای برای انتشار دروغهای شاخدار خود جهت رسیدن به گندم خیالی ری استفاده کرده است و از آبرو و عزت ملت بزرگ ایران خرج میکند.»
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست خود با تیتر «روزهای داغ کاندیداتوری» به بررسی تعدد نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ پرداخت و نوشت: صف کاندیداهای اصولگرا در حالی هر روز طولانیتر میشود که اصلاح طلبان هنوز دنبال راضی کردن ظریف برای کاندیداتوری هستند.
هفتهای که گذشت پر بود از خبرهای انتخاباتی به ویژه در جناح راست؛ از ارسال دعوتنامه شورای وحدت برای ۱۰ کاندیدای ریاست جمهوری و شرط کنارهگیری سعید محمد از انتخابات تا شرط و شروط قالیباف برای کاندیداتوری که مشروح این اخبار را میتوانید اینجا بخوانید.
اما در روزهای پایانی هفته باز هم به صف کاندیداهای اصولگرا افزوده شد؛ اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب موتلفه اسلامی و سید ابوالقاسم رئوفیان، دبیرکل حزب ایران زمین اعلام کاندیداتوری کردند.
موضوع قابل توجه دیگر بازار گرم کاندیداتوری در مجلس یازدهم است تا جایی که صدای اعتراض نمایندگان مجلس هم درآمده است غلامرضا نوری قزلچه، نماینده مردم بستان آباد و سخنگوی فراکسیون مستقلین ولایی در گفتوگویی به احتمال کاندیداتوری رئیس مجلس و نواب او در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم واکنش نشان داد.
او با انتقاد از این رویه با تاکید بر این که اعلام حضور اعضای هیئت رئیسه در انتخابات ریاست جمهوری آسیب جدی به مجلس وارد کرده است، گفت: «هیئت رئیسه مجلس و ارکان آن به گونهای القا میکنند که مجلس جای خدمت نیست، مجلس کارهای نیست، پس برویم در ریاست جمهوری به مردم خدمت کنیم، این عمل فینفسه تضعیف کننده مجلس است، سکان داران مجلس خیلی اهمیتی برای این مسند و این قوه قائل نیستند و آن را مؤثر نمیدانند و کاملاً بر خلاف فرمایش امام راحل که مجلس را در رأس امور میدانستند، عمل میشود.»
در این بین امیرحسین قاضی زاده هاشمی یکی از نواب رئیس مجلس هم در اظهاراتی عجیب گفته است: رقیبم رضاخان است. چون نهاد اداره کشور برخاسته از رضاخان است و ادامه پیدا کرده است و آمدهام نهاد ۱۰۰ ساله رضاخانی را به هم بریزم.
او با بیان این که یک کاندیدای حزبی نیست، گفته است: با این که یک آدم دارای شناسنامه کاملاً سیاسی و مواضع کاملاً روشن هستم و مواضع روشنی گرفتم که بر آن مواضع هستم، ولی چون معتقدم در ریاست جمهوری کارکرد جریانات سیاسی مناسب نیست و مشکلات ما در حوزه دیگری است، خودم را به عنوان فردی که با موضع جناحی سیاسی میخواهد وارد انتخابات شود نمیبینم.
روزنامه شرق، در صفحه نخست خود با تیتر «دروغهای شاخدار برای گندم خیالی ری» به بررسی واکنش وزارت خارجه به حملات داخلی به تیم مذاکره کننده پرداخت و نوشت: وزارت خارجه در واکنش به حملات داخلی به مذاکرهکنندگان بیانیه صریح و بیسابقهای منتشر کرد. وزارت خارجه رسماً به جدلهای داخلی واکنش نشان داد. هنوز جوهر بیانیه وزارت خارجه درباره حملات علیه مذاکرات وین خشک نشده بود که این نهاد ناچار به تکذیب یک موضعگیری دیگر در حوزه سیاست خارجی شد.
آخر هفته گذشته و بعد از توئیت صریح معاون وزیر خارجه درباره گزارشهای پرستیوی بر مبنای اطلاعات «منبع آگاه»، وزارت خارجه رسماً در بیانیهای به حملات تخریبی علیه مذاکرات وین و اظهارنظرهای سرخود از چهرههای بیارتباط به دیپلماسی درباره سیاست خارجی ایران واکنش نشان داد.
این اقدام در حالی است که پیش از این، وزارت خارجه تا حد زیادی در بحثهای داخلی اینچنینی سکوت اختیار کرده بود و تنها هر از گاهی در پاسخ به سوالات خبرنگاران، ادعاها رد میشد یا محمدجواد ظریف، وزیر خارجه اشاره میکرد که با وجود این تخریبها، وزارت خارجه کار خود را میکند و البته بودجه میلیاردی برای ورود به جنگ تبلیغاتی داخلی ندارد. اما در روزهای گذشته با اوجگیری حملات، خبرسازیها و انتخاباتی کردن مذاکرات و فرایند رفع تحریم از سوی مخالفان، ظاهراً روند پیشین کنار گذاشته شد و وزارت خارجه بهصراحت دست به پاسخگویی زده است. به این ترتیب، توئیت تند سیدعباس عراقچی، رئیس هیئت مذاکره کننده ایران در وین که «منبع مطلع» پرس تی وی درباره مذاکرات را نامطلع خوانده بود، نهتنها یک خرق عادت که اولین گام یک تغییر رویه بوده است.
این واکنش صریح پس از پخش مستندهای دوباره صداوسیما علیه مذاکرات و مذاکرهکنندگان منتشر شد که در آن دوباره به ادعاهای جدید دراینباره پرداخته شده است. در این بیانیه هم ضمن انتقاد از این برنامههای صداوسیما صراحتاً به تأمین هزینههای صداوسیما از بودجه عمومی اشاره شده است. اما کمی بعد، رستم قاسمی، از مدعیان ریاستجمهوری در انتخابات پیشروی ایران، با ادعایی جدید درباره جنگ یمن وزارت خارجه را ناچار به موضعگیری کرد و نشان داد انتخاباتیکردن روند دیپلماتیک در ایران فعلاً تمامشدنی نیست.
به نظر میرسد ورود وزارت خارجه به این بحث، بیش از آن که در راستای کنترل اظهارات غیرقابل کنترل باشد، در راستای تصریح این موضوع در مقابل طرفهای مذاکره است که موضعگیریهای اینگونه از سوی این چهرهها را بهعنوان مواضع ایران به حساب نیاورند، با توجه به این که شخص وزیر خارجه نیز به بهانه روز سعدی، کنایه خود را درباره غیرقابل کنترل بودن این موضعگیریها، با یک بیت شعر از این شاعر ایرانی در صفحه اینستاگرام خود زد: «به کوشش توان دجله را پیش بست / نشاید زبان بداندیش بست».
روزنامه اعتماد، در صفحه نخست خود با تیتر «روزی۵۰ میلیارد بپرداز فیلتر کن» به بررسی ابلاغیه دولت در خصوص جریمه اپراتورها به دلیل اختلال در برنامه کلاب هاوس پرداخت و نوشت: ۱۴ روز پس از این که برخی اپراتورها در اقدامی به اصطلاح «خودسر»، دست به ایجاد اختلال در شبکه اجتماعی «کلاب هاوس» زدند، بالاخره پیشنهاد وزارت ارتباطات برای جریمه روزانه ۵۰ میلیاردی اپراتورها به تصویب هیأت وزیران رسید و قرار شده که از امروز اجرایی شود. «کلاب هاوس» از اواسط اسفندماهی که گذشت، آرامآرام جایش را در فضای مجازی فارسی مطرح کرد و زمان چندانی نگذشت که این شبکه اجتماعی گفتوگومحور، چنان با استقبال کاربران فضای مجازی ایرانی مواجه شد که هنوز تعطیلات نوروز سال نو به میانه نرسیده، پای وزرا، نمایندگان مجلس، چهرههای سیاسی و مدنی به آن گشوده شد و حالا تبدیل شده به پاتوق بحث سیاسی و غیرسیاسی.
حالا تمام طول شبانهروز اتاقهای مجازی گوناگون «کلاب هاوس» با موضوعات متفاوت برپاست و کاربران بنا بر سلایق و علایقشان، یکی از آنها را انتخاب کرده و به بیان آنچه دغدغه و مسالهشان است میپردازند. نکته مهم در مورد «کلاب هاوس» اما امکان گفتوگوی بیواسطه شهروندان و روزنامهنگاران با شخصیتها و مسؤولان حاکمیتی بود که در این شبکه اجتماعی بهسادگی و بیپردهتر از هر زمان فراهم است و احتمالاً به همین سبب بود که این شبکه اجتماعی که حالا به تریبون مسؤولان تبدیل شده بود، به مذاق «دلواپسان» خوش نیامد و سرنوشت توئیتر و تلگرام برای کلاب هاوس هم تکرار و فشار و تلاش برای فیلترینگ این شبکه اجتماعی آغاز شد!
اگرچه وزارت ارتباطات که وزیر جوان آن خود یکی از کاربران جدی و چهرههای سرشناس سیاسی فعال در کلاب هاوس بود، ظاهراً به هیچوجه تمایلی به فیلتر کردن این شبکه اجتماعی نداشت اما نوزدهم فروردینماه ۹۹ میانه بحثی داغ در یک اتاق مجازی کلاب هاوسی با حضور عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی، ناگهان دسترسی کاربران اینترنت همراه اول به این شبکه اجتماعی قطع شد. اگرچه همان زمان و لابهلای بحث و گفتوگو با رئیسکل بانک مرکزی، عدهای به فیلتر شدن کلاب هاوس اشاره کردند اما محمدجواد آذریجهرمی که از قضا از جمله کاربران حاضر در آن اتاق بود، تاکید کرد که «کلاب هاوس فیلتر نیست و مشکلاتی که برای کاربران ایجاد شده ممکن است ناشی از مسائل فنی باشد.»
وی همچنین ضمن رد هرگونه اختلال و انسداد این شبکه اجتماعی گفت هدف کسانی که از فیلترینگ کلاب هاوس میگویند، تشویش و تهدید است! هدف اما صرفاً تشویش و تهدید نبود؛ «کلاب هاوس» واقعاً از دسترس کاربران اینترنت همراه اول خارج و فیلتر شد و یک روز بعد - بیستم فروردین- دسترسی کاربران ایرانسل هم به این شبکه اجتماعی قطع شد. پس از ایرانسل، نوبت به شرکت مخابرات بود که کلاب هاوس را برای کاربران ایرانی فیلتر کند؛ آنهم در حالی که علاوه بر وزارت ارتباطات، دادستان کل کشور هم اعلام کرده بود که برنامهای برای فیلتر کردن کلاب هاوس وجود ندارد.
روزنامه کیهان در صفحه نخست خود با تیتر «ضرب شستهای پیدرپی مقاومت دیروز تأسیسات تومر، امروز دیمونا» به بررسی حمله به تأسیسات اتمی «دیمونا» اسرائیل پرداخت و نوشت: روزهای سخت رژیم صهیونیستی از راه رسیدند. طی هفتههای گذشته، کمتر روزی بوده که خبری از وقوع انفجار در تأسیسات نظامی و اتمی حساس این رژیم منتشر نشده باشد. اگر چه جزئیات این اخبار به شدت سانسور میشود اما گزارشهای پراکنده و واکنشهایی که از این سرزمین اشغال شده مخابره میشود، نشان میدهد، اهداف با دقت انتخاب و حملات به خوبی انجام میشوند و کاری هم از آن سامانهای گران قیمت ساخته نیست.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی که بقای خود را در ظاهر با حملات متعدد به خاک سوریه و گروههای مقاومت میبیند به نظر میرسد باید به دنبال برگ برنده دیگری برای حفظ موقعیت خود باشد. چرا که این برگ برنده اکنون به پاشنه آشیل نتانیاهو تبدیل شده است.
روز چهارشنبه بود که رسانهها اعلام کردند «یک انفجار بزرگ در شرکت تسلیحاتی تومر که ساخت موشکها را بر عهده دارد باعث ایجاد هراس در سرزمینهای اشغالی شده است.» این مسئله باعث شد تا همه نگاهها بر امنیت ادعایی رژیم صهیونیستی متمرکز شود. پیش از این نیز انفجارهای متعددی در شهر حیفا و کشتی صهیونیستی در دریای عمان رخ داده بود. وقوع پیدرپی این حملات، آنها را حسابی گیج و نگران کرده است.
این بار بامداد پنجشنبه اعلام شد، از سمت سوریه موشکی به سمت قلب هستهای رژیم صهیونیستی یعنی تأسیسات اتمی دیمونا شلیک شده و هیچ سامانه دفاعی موفق به رهگیری آن نشده است. این شلیک که یک پیام هشدار به رژیم صهیونیستی تعبیر شده، بار دیگر مقامات صهیونیستی را دچار هراس کرده است. البته این نخستین بار نبوده که این تأسیسات تهدید میشوند. سال ۹۱ یک هواپیمای بدون سرنشین حزبالله وارد فضای سرزمینهای اشغالی شده و با طی مسیری در حدود ۳۰۰ کیلومتر و عبور از روی مهمترین مراکز نفتی و نظامی رژیم صهیونیستی، طی سه ساعت، خود را به نزدیکی اصلیترین مرکز تأسیسات هستهای این رژیم یعنی نیروگاه «دیمونا» در عمق صحرای نقب رسانده بود.
بامداد پنجشنبه، منابع محلی در فلسطین اشغالی از بهصدا درآمدن آژیرهای هشدار حمله موشکی در اطراف تأسیسات اتمی دیمونا خبر دادند. در حالی که هنوز معلوم نیست این موشک از کجا شلیک شده است، برخی منابع عبری مدعی شدند این موشک از سمت سوریه شلیک شده است. در حالی که این موشک میتواند از غزه، عراق یا حتی یمن نیز شلیک شده باشد! به دلیل سانسور شدید اخبار این حمله و تلاش صهیونیستها برای مدیریت اوضاع، نمیتوان به طور دقیق گفت، این موشک از کجا شلیک شده است.
ارتش رژیم صهیونیستی، لحظاتی بعد، ضمن تأیید اصل خبر، با صدور بیانیهای اعلام کرد: «به دنبال گزارش فعال شدن هشدار، یک فروند موشک هوا به زمین از خاک سوریه به داخل اسرائیل شلیک شد که در منطقه نقب سقوط کرد. در پاسخ به آن، چند دقیقه بعد، ارتش اسرائیل سکوی پرتاب موشک زمین به هوا را در منطقه سوریه مورد حمله قرارداد». در این بیانیه، به ناتوانی در رهگیری این موشک، صراحتاً اعتراف شده است.
نظر شما