دعوای جامعه روحانیت و جبهه متحد اصولگرایان زرگری است/ در شوراهای وحدت مبنایی نمی‌بینم

تصمیمات مجمع وحدت اصولگرایان اصفهان در انتخابات شورای شهر دوره چهارم به چالش تازه‌ای برای این جریان سیاسی تبدیل شد و با شدت گرفتن این اختلافات، اصولگرایان در عرصه انتخابات شورای شهر دوره پنجم با دو لیست مجزا وارد شدند و پس از شکست به نظر می‌رسید اختلافات بین این جریان کاهش یابد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، اما با شروع فعالیت‌های انتخاباتی مجلس یازدهم تنش‌های سیاسی بین نیروهای اصولگرا در اصفهان به اوج خود رسید و این بار هم اصولگرایان با ۳ لیست مجزا در انتخابات شرکت کردند؛ البته در نهایت این لیست مجمع اصولگرایان بود که به پیروزی رسید.

امروز اما با نزدیک شدن به انتخابات، احزاب باید ضمن بررسی آسیب‌های فعالیت خود در دوره‌های گذشته، برنامه‌های خود برای انتخابات آینده را به مردم اعلام کنند. دراین‌باره با حامد یزدیان، دبیرکل تشکل رویش نیروهای انقلاب اسلامی که از منتقدان عملکرد مجمع اصولگرایان و سیاست‌گذاری‌های شوراهای وحدت در جریان اصولگرایی است، به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

تشکل رویش نیروهای انقلاب اسلامی برای انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر چه برنامه‌ای دارد؟

تشکل رویش نیروهای انقلاب اسلامی مجموعه‌ای است که حدود دو دهه فعالیت سیاسی را در کارنامه خود دارد و توانسته طی سال‌های گذشته مجوزهای تبدیل به یک حزب سیاسی را اخذ کند.

تشکل رویش نیروهای انقلاب مجموعه‌ای است که از بطن فعالیت‌های دانشجویی شکل گرفت و در ادامه به یک حزب سیاسی تبدیل شد. هدف از تشکیل این مجموعه این بود که در ابتدای دهه ۸۰ حرکتی سیاسی مستقل بر اساس اصول و مبانی بود بر همین اساس در حدود دو دهه گذشته فعالیت‌های سیاسی مختلفی از جمله حضور در عرصه انتخابات را در کارنامه خود دارد.

تشکل رویش نیروهای انقلاب طی سال‌های اخیر به صورت جدی وارد مبحث انتخابات شوراهای اسلامی شهر شده و توانسته در انتخابات دوره‌های پیشین شورای اسلامی شهر لیستی انتخاباتی ارائه کند. این مجموعه همیشه سعی داشته نگاه جناحی به مشکلات را تغییر دهد و طی سال‌های اخیر شعارهای انتخاباتی خود را بر محور معیشت مردم قرار داد؛ در انتخابات شورای پنجم نیز تشکل رویش نیروهای انقلاب همراه با جمعی دیگر از احزاب جریان اصولگرا قرارگاه انتخاباتی نجبا را تشکیل دادند.

تشکل رویش نیروهای انقلاب برای انتخابات دوره ششم نیز از ماه‌های گذشته فعالیت‌های انتخاباتی خود را آغاز کرده و در حال رایزنی با مجموعه‌ها و گروه‌های مختلف سیاسی است؛ بر همین اساس به نظر می‌رسد در این دوره از انتخابات شورای‌های اسلامی شهر این مجموعه به صورت مستقل وارد فضای انتخابات نشود و تصمیم دارد با چند مجموعه به صورت مشترک این کار را انجام دهد؛ البته در صورتی که اشتراک با مابقی احزاب سیاسی محقق نشد، احتمال دارد این تشکل به صورت مستقل وارد فضای انتخابات شود.

تشکل رویش نیروهای انقلاب بر این باور است که در انتخابات ریاست جمهوری، شهرستان‌ها نباید منفعل عمل کنند و اجازه دهند تنها مرکزنشینان تصمیم‌گیری کنند بلکه باید همه کشور در تعیین مصادیق و ایجاد فضای پرشور انتخاباتی همکاری کنند؛ در این راستا تشکل رویش نیروهای انقلاب در خصوص مصادیق کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، جلسات متعددی را در تهران، اصفهان و قم با افراد مؤثر سیاسی داشته و به بیان دیدگاه و موازین خود پرداخته است.

در بحث انتخابات شوراهای شهر، تشکل رویش نیروهای انقلاب تلاش می‌کند با حمایت از گزینه‌های مختلفی که می‌توانند موفق و مؤثر باشند به لیستی ۱۳ نفره برسد که البته این موضوع قطعی نیست و احتمال دارد به جمع بندی کمتری برسیم.

از نجبا صحبت کردید، این مجموعه و مجمع اصولگرایان را تا چه میزان همراه می‌دانید؟

بنده خط کشی بین جریان اصولگرا و اصلاح طلب به معنای مرسوم را قبول ندارم؛ زیرا آنقدر تنوع سیاسی در سال‌های گذشته ایجاد شده و هرکدام از این جریانات طیف وسیعی از تنوع فکری را در خود جای داده اند که دیگر خط کشی‌های قدیمی را نمی‌توان ملاک قرار داد.

باید نگاه جدیدتری به موضوع فعالیت سیاسی داشت. تشکل رویش نیروهای انقلاب خطوط قرمزی را برای خود تعیین کرده و با برخی از جریان‌های سیاسی حاضر به همکاری نیست؛ زیرا زوایای جدی با آرمان‌هایمان دارند البته برخی مجموعه‌های سیاسی را هم همراه با خود و برخی دیگر از جریانات را نیز خنثی تلقی می‌کند بر همین اساس اگر در مقطعی تشکل احساس کند می‌تواند بر اساس توانایی‌ها و توانمندی گروه‌های سیاسی، هم افزایی جهت حل مشکلات کشور داشته باشند با آنها همکاری می‌کند.

احزاب باید به عنوان حزب سیاسی استقلال خودشان را حفظ کنند، اما اتفاق بدی که در دوره‌های گذشته افتاده این است که احزاب سیاسی به آرامی استقلال خود را از دست داده و برخی از احزاب فعالیت‌های سیاسی مستقلشان را تعطیل کردند و اختیار حزب خود را به مجموعه‌ای دیگر می‌دهند.

طی سال‌های گذشته تابلوهایی تحت عنوان مجمع شکل گرفته و حداقل اسم ۱۰ تا ۴۰ تشکل را در کنار خود دارد، اما این ۴۰ تشکل را در طول چهار سال مشاهده نمی‌کنیم و متأسفانه تنها در زمان انتخابات فرمان تصمیم‌گیری را بر عهده برخی اشخاص قرار می‌دهند در صورتی که من معتقدم احزاب باید بنا بر شرایط، فکر و برنامه‌ریزی کنند و هر حزب و مجموعه‌ای باید بنا بر اقتضائات برای خود و نحوه حضور در انتخابات تصمیم‌گیری کند.

من معتقدم اگر قرار است انتخابی صورت بگیرد، باید با انتخاب درست مردم باشد؛ بنابراین باید لیست‌های مختلف، نگاه و تفکرشان را در مدیریت شهری تعیین کنند؛ شاید از نظر سیاسی برخی لیست‌ها به یکدیگر نزدیک باشند، اما نگاهشان نسبت به توسعه متفاوت باشد. یکی توسعه غربی را دوست داشته باشد و دیگری نسبت به توسعه غربی نقد جدی داشته باشد. در مجموعه اصولگرایی و اصلاح طلبان این اختلاف وجود دارد. اصلاح طلبان نگاهشان به مشارکت مردم متفاوت است. برخی از آنها معتقدند مردم باید در عرصه شهر و اداره شهر وارد شوند و بعضی‌ها نگاه‌های سلبی دارند که همه چیز باید در دست حاکمیت باشد و به همه چیز دید دولتی داشت. این مسائل در هر دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب هست. ما نمی‌توانیم در یک لیست، چند تفکر متفاوت و متضاد را در کنار یکدیگر بگذاریم.

همانگونه که در شورای اصولگرا دوره قبل مشاهده کردیم، جریانی از اصولگرایی نقدی جدی به عملکرد شهرداری وارد کرده و تا استیضاح و برکناری شهردار پیش رفت. نگاه ما به مجموعه اصولگرایان این است که فرایند بسته شدن لیست‌ها باید به نحوی باشد که همه افراد لیست قابل دفاع باشد. نباید لیستی را به مردم معرفی کنیم و آنها بنا به جایگاه و اعتمادی که به ما دارند، به این لیست رأی دهند. اما اعضای لیست بخواهند از فردای انتخابات در جهت حل مناقشات خود گام بردارند.

شما از منتقدان شورای قبلی بودید و در مصاحبه‌ای تاکید بر وحدت را دلیل قدرت گرفتن برخی افراد انقلابی نما دانستید؛ راه رسیدن به لیست واحد را چه می‌دانید؟

من معتقدم برای دست‌یابی به لیستی مطلوب، ابتدا باید معیارها مشخص شود و در ادامه ترکیبی مفید را برای اداره شهر و شورا معین کرد. اگر این معیارها مشخص شود، می‌توان بر اساس آنها در بین کاندیداها جست و جو کرد و افرادی که صلاحیت دارند و ترکیبشان برای اداره شهر بهتر است را برای حضور در لیست انتخاب کنیم.

در ادامه این روند تحقیق و به نتیجه رسیدن گام به گام، باید با مابقی جریانات سیاسی ارتباط داشته و مشورت کرد زیرا نباید تصمیمات سیاسی توسط جمع‌های محدود و پشت درهای بسته گرفته شود؛ ما فرایندهایی که خروجی آن قابل دفاع نیست معترضیم.

متأسفانه طی سال‌های گذشته، برخی جمع‌هایی که معلوم نیست از کجا آمده اند سعی داشتند نتیجه انتخابات را قبل از شروع انتخابات تعیین کنند. این جمع‌ها در بین اعضای خود رأی‌گیری می‌کنند و افرادی که از محبوبیت بیشتری برخوردار بودند را به عنوان کاندیدا معرفی می‌کنند؛ در صورتی که ما این نوع فرایند را قابل دفاع نمی‌دانیم. در لیست‌های انتخاباتی مجلس شورای اسلامی نیز باید فرآیند تشکیل لیست مشخص شده و قابل دفاع باشد زیرا ممکن است آدم‌های مختلف با ترکیب و سلایق نامشخص در لیست قرار بگیرند.

البته اگر به عنوان مجموعه رویش بخواهیم لیست بدهیم، اگر بگوییم لیست رویش نیروهای انقلاب برگرفته از نظر اعضای تشکل خودمان است، این نگاه اشکالی ندارد و پذیرفته است اما اگر بخواهیم کار اجتماعی وسیع‌تری انجام دهیم، دیگر پذیرفته نیست که بگوییم نظر مجمع این است که تنها افراد خاصی لیست انتخاباتی را معین کنند. باید بتوانیم بدنه‌ها را هم درگیر کنیم.

به عنوان دبیرکل یک تشکل سیاسی، لازمه تشکیل تشکل‌های دغدغه‌مند را چه می‌دانید؟

انقلاب اسلامی پس از گذشت ۴۰ سال از عمرش، هنوز کارهای نکرده زیادی دارد؛ یعنی در برخی عرصه‌ها، نیاز است فعالیت‌های بیشتر انجام شود. اگر ادعای تمدن اسلامی داریم باید در این زمینه فعالیت بیشتری داشته باشیم و شروع به نیروسازی کنیم. بسیاری از مباحث را از لحاظ تئوری بررسی و راه‌های رسیدن به عمل را مقایسه کنیم.

یکی از کارکردهای احزاب و تشکل‌ها این است که در راستای رسیدن به اهدافشان نیرو سازی و برنامه‌ریزی کنند و آنها را به اعضا ارائه کنند و نهایتاً پس از نقد و چکش کاری این برنامه‌ها، آنها را به گروه‌های دیگر ارائه کرده و در برابر مردم پاسخگو باشند.

اگر احزاب بتوانند با این نگاه کانال ارتباطی خوبی با مردم برقرار کنند، می‌توانیم شاهد تنوع سیاسی خوبی در جامعه باشیم؛ اما اگر حزب‌ها به این معنا باشند که تنها دارای تابلو اسم باشند و شب‌های انتخاب به صورت قارچی رشد کنند و بخواهند اسم تشکلشان را به رخ بکشند و بعد در طول سال هیچ فعالیتی نداشته باشند فایده‌ای ندارد و البته حزب‌هایی با این وضعیت زیاد وجود دارد؛ زیرا هدف این احزاب تنها به قدرت رسیدن است و با مردم ارتباطی ندارند بنابراین تشکیل چنین تشکل‌ها یا احزابی ضرورتی ندارد.

بارها به پوست اندازی در جریان اصولگرایی اشاره کرده‌اید؛ این اتفاق چگونه باید رخ دهد؟

امروز جریان اصولگرا پوست‌اندازی‌های خود را انجام داده، اما متأسفانه برخی مواقع حس می‌شود کسانی که در پوست اندازی حذف شدند، دوباره به این جریان بازگشته اند. متأسفانه در بحث جوان‌گرایی و سراغ افراد باتجربه رفتن، افراط و تفریط‌هایی وجود دارد که نیاز است این موضوعات به صورت دقیق کالبدشکافی شود. جوان‌گرایی با اینکه آدم‌های کم سن و سال را وارد عرصه‌های سیاسی کنیم تفاوت دارد؛ ضرر افرادی که بدون خودسازی وارد فضای سیاسی شوند، معمولاً کمتر از افراد قدیمی نیست، اما برخی مواقع جوان‌هایی که در سال‌های گذشته مورد توجه قرار گرفته و در جایگاه‌های مختلف قرار گرفته‌اند خودشان را باخته‌اند. نگاه جوان‌گرایی افراطی اشتباه است.

باید پذیرفت که خلاقیت انسان‌ها محدود است. کسانی را می‌بینیم که ۲۵ سال پیش بازنشسته شده و تنها در عصر و زمان خود مفید بوده اند، اما امروز هم خود را برای مدیریت عرضه می‌کنند و اتفاقاً نه یک نفر بلکه یک تیم از آنها برای شرکت در انتخابات ثبت نام می‌کنند که به آن انتقاد وارد است؛ زیرا این افراد نمی‌دانند نیاز کشور چیست. مطمئناً یک بار هم بیانیه گام دوم را نخوانده‌اند و نمی‌دانند انقلاب به چه چیز نیاز دارد. متأسفانه این افراد معتقدند در همه عرصه‌ها مجتهد هستند.

وقتی می‌گوئیم پوست اندازی به این معنا نیست که این افراد خانه نشین شوند، بلکه باید جا را باز کنند تا جوان‌های توانا وارد میدان شوند و از نظرات و مشورت‌های آنها استفاده کرد. متأسفانه بعضی از جریانات سیاسی نیز نیروهای قدیمی را نفی می‌کنند و معتقدند هرچه نیرویی قدیمی شود باید کنار برود؛ در صورتی که می‌توان احترام قبلی‌ها را نگه داشت و از تجربیاتشان استفاده کرد. کسی که ادعا می‌کند ۴۰ سال کار سیاسی داشته، از خودش که این کار را انجام نداده، انقلاب این ریسک را کرده و به جوان ۲۰ ساله مدیریت داده که امروز ۴۰ سال سابقه مدیریت دارد. این افراد باید بپذیرند این امکانی که انقلاب در اختیارشان قرار داده، در اختیار نسل‌های بعد قرار دهند؛ البته مشورت هم بدهد و اجازه دهد فکرهای جدید هم وارد میدان شوند.

عرصه تبلور نگاه‌های جدید و پوست اندازی گرچه در نگاه‌های سیاسی و اقتصادی قابل مشاهده است، اما این موضوع در نگاه‌های فرهنگی بهتر خودش را نمایان می‌کند. ذائقه‌های جوانان انقلابی مشخص است، اما متأسفانه عده‌ای در کشور نه تنها این اقتضائات را درک نمی‌کنند بلکه هنوز در دهه‌های قبلی زندگی می‌کنند و مدیریت جوان‌های امروز را برنمی تابند. در صورتی که تفکرات این افراد گسترش یابد، انقلاب دچار گسست نسلی می‌شود و نمی‌تواند با نسل‌های بعدی ارتباط برقرار کند.

اینکه می‌گوئیم بعضی جاها باید پوست اندازی بشود به این دلیل است که بعضی از ساختارهای کشور نتوانسته با نسل‌های بعدی ارتباط برقرار کند. اینگونه شده که این افراد عده‌ای را ضد انقلاب می‌دانند و خود را انقلابی؛ در صورتی که برای ارتباط با جوانی که انقلاب و جنگ را درک نکرده، باید ادبیات متفاوتی به کار برد. اگر بخواهیم بگوییم اصولگرایی یعنی کسانی که یا خودشان از نسل اول بودند و یا اگر افراد جوانی هستند، حتماً باید نسبت نسبی یا سببی داشته باشند تا در جریان انقلابی اصولگرایی جای بگیرند، نمی‌تواند اصولگرایی را با نسل جدید همراه کند.

نظرتان درباره طیف احمدی نژادی‌ها و جبهه پایداری چیست؟

شعارهای انقلاب اسلامی شعارهایی پویا و زنده است، اما ممکن است افراد انقلابی پویا نباشند و در صورتی که بخواهیم به افراد بپردازیم موضوع تا حدودی پیچیده می‌شود.

احمدی‌نژاد در سال ۸۴ برخی از شعارهای انقلاب اسلامی را احیا کرد که این موضوع مورد تأیید رهبر انقلاب نیز قرار گرفت همچنین بازگشت به آرمان‌های انقلاب باعث شد جوانان نیز به وی اقبال نشان دهند؛ اما بعد از گذر زمان، دچار انحراف شد. طیفی که معروف به بهاری‌ها هستند، معتقدند احمدی نژاد همواره بر شعارهای ابتدایی خود پایبند است، اما برخی جریانات سنتی اصولگرا هم معتقدند که از ابتدا انحراف داشت و برخی دیگر نیز مطرح می‌کنند که احمدی نژاد تغییر کرده است.

شعارهای انقلابی احمدی نژاد بخصوص در دولت دهم دچار آسیب شد و عملاً اوضاع اقتصادی رها شد؛ در این راستا افرادی توانستند در این دولت قدرت بگیرند که نگاه متفاوتی نسبت به مبانی مانند انقلاب اسلامی و رژیم صهیونیستی و دشمن داشتند. پس از پایان دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد، جریان پایداری شکل گرفت و هدف خود را احیای شعار انقلاب اعلام کرد و جدایی خود از احمدی نژاد را نیز اعلام کرد اما در حال حاضر انتقاداتی به جریان پایداری وارد است زیرا این جریان نتوانسته ارتباط خود با نخبگان و مردم را حفظ کند و کار تشکیلاتی انجام دهد و اگر می‌خواست جریان جوان حامی احمدی نژاد را پوشش بدهد باید بیشتر از اینها کار می‌کرد و در نهایت این جریان هم به یک حزب سیاسی تبدیل شد.

جریان پایداری با احمدی نژادی‌ها زاویه دارد، اما مانیفستی ندارد و هنوز نتوانسته که وجه تمایز خود با مابقی جریانات سیاسی را معین کند و هویت مستقل و معناداری ندارد. این جریان در حال تکوین است و در آینده می‌تواند خود را بهتر معرفی کند.

طیف جدیدی متشکل از هواداران آقای لاریجانی تشکیل شده که به دلیل عدم حمایت برخی از اصولگرایان از وی، ممکن است به صورت مستقل وارد انتخابات شود؛ تحلیل شما از رفتار این طیف چیست؟

علی لاریجانی در انتخابات مجلس یازدهم با حمایت اصلاح طلبان پیروز شد و خود را به معنی حزبی اصولگرا نمی‌داند و به نوعی خود را فراجناحی معرفی می‌کند؛ اینکه ما بخواهیم به زور وی را اصولگرا بدانیم اشتباه است؛ زیرا خودش چنین اعتقادی ندارد.

آقای لاریجانی و من‌تبع وی، مجموعه‌هایی هستند که خط فکری مشخصی ندارند؛ این اشخاص در جای خود انسان‌های مفیدی بودند و سابقه‌های خوبی هم دارند، اما منظومه و چارچوب فکری‌شان در منظومه انقلاب مشخص نیست و به همین دلیل تکلیفشان با یک سری از مسائل مشخص نیست؛ به عنوان مثال هواداران آقای لاریجانی نظرشان در مورد بحث مذاکره با آمریکا مشخص نیست و پاسخ شفافی در این زمینه نمی‌دهند. این نوع جریانات سیاسی نمی‌تواند کشور را به خوبی اداره کنند.

اما در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری آقای لاریجانی به عنوان اصلی‌ترین کاندیدای ریاست جمهوری اصولگرایان بود که اجماع خوبی روی وی صورت گرفته بود.

تمامی گروه‌های سیاسی اصولگرا در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری از شخص لاریجانی حمایت نکردند و تنها برخی گروه‌هایی که تنها تابلو حزب داشتند روی ایشان اجماع کردند؛ در صورتی که بدنه انقلابی جریان اصولگرا از ایشان حمایت نکرد و وی با رأی کمی در انتخابات شکست خورد.

البته برخی جریانات سیاسی هم از وی حمایت کردند مانند جامعه روحانیت مبارز که امروز باید بپرسیم برد این جریان در جامعه انقلابی ما چقدر است؟ یعنی ارتباطگیری‌اش با بدنه انقلابی و جوانان جامعه ناکام بوده و در این زمینه نمره قبولی نمی‌گیرد بنابراین زمانی که از لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کند همین اتفاق رخ می‌دهد. ما نمی‌توانیم بگوییم لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری نهم کاندیدای جریان اصولگرا بود. وی تنها کاندیدای یک سری از احزاب اصولگرا بود.

کاندیدای برخی از احزاب بنیان‌گذار جریان اصولگرایی بود...

ما در ارزیابی‌هایمان سن احزاب برایمان مهم نیست. جامعه روحانیت مبارز به عنوان یکی از حامیان اصلی آقای لاریجانی در آن دوران، راه حلش برای حل مشکلات فعلی کشور چیست؟ اگر راه‌حلی داشت، من می‌پذیرم که آقای لاریجانی کاندیدای مطبوعی از طرف یک حزب با سابقه جریان اصولگرایی بوده است. حزبی که تنها سابقه داشته باشد و به‌روز نباشد، ارزش سیاسی زیادی ندارد. ممکن است حزبی باشد که دو روز از زمان تاسیس‌اش گذشته باشد، اما برنامه‌های قوی داشته باشد.

نظر شما در خصوص اختلافات جبهه متحد اصولگرایان و جامعه روحانیت مبارز چیست؟

با این که دبیر یک حزب سیاسی هستم، خیلی وارد این جریانات نمی‌شوم و حتی دنبال نمی‌کنم زیرا این اختلافات برایم ارزشی ندارد و این دعواها را زرگری می‌دانم همچنین من در این شوراهای وحدتی که ایجاد می‌شود مبنایی نمی‌بینم.

وقتی وحدت زوری و سوری در جریان اصولگرا را نپسندم، قاعدتاً اتفاقات رخ داده در آنها را هم دنبال نمی‌کنم و اینقدر برای وقت خود ارزش قائل هستم که به این موضوعات نپردازم.

شما در انتخابات شوراهای شهر چهارم زیر مجموعه نجبا فعالیت کردید؛ تفاوت نجبا و مجمع اصولگرایان را در چه می‌بینید که تصمیم گرفتید حزبتان در این دوره به صورت مستقل فعالیت کند؟

در بحث مدیریت شهری و همچنین آرمان‌های انقلابی تفاوت دیدگاه وجود دارد که این تفاوت دیدگاه موضوع ملموسی است؛ عده‌ای معتقد به مردم سالاری دینی هستند و عده‌ای نیز معتقد به اجرای سیاست‌ها به صورت دستوری از بالا به پایین هستند. بر همین اساس فرآیند بستن لیست مجمع اصولگرایان با فرایند لیست مد نظر ما متفاوت بود و در این دوره نیز همواره به این فرآیند انتقاد داریم.

اینکه در فرآیند بستن لیست تنها بر مؤلفه وحدت تاکید شود و به پارامترهای دیگر توجه نشود، صحیح نیست. در انتخابات دوره پنجم شورای اسلامی شهر اصفهان، دور تفکر انقلابی اصولگرا فعالیت‌های خود را آغاز کردند؛ تشکل رویش نیروهای انقلاب اسلامی نیز تصمیم گرفت در قرارگاه انتخاباتی نجبا شرکت کند. در انتخابات مجلس هم همان اتفاقات در بستن لیست افتاد. ما به فرآیندهای بستن لیست مجمع اصولگرایان انتقاد جدی داریم و به خروجی این مجمع هم اعتقادی نداریم.

البته همواره اعتقاد داریم که اگر آرمان‌ها یکی باشد، باید بر اشتراکات تاکید کرد، اما متأسفانه مجمع اصولگرایان بداخلاقی در این زمینه داشت و اشتراکات را نپذیرفت و برای کاندیداهای خود شرط تعیین کرد که حق حضور در مابقی لیست‌های انتخاباتی را ندارند. بر همین اساس چون اعتقادی به فعالیت‌های انتخاباتی مجمع اصولگرایان نداشتیم، راه خود را از آنها جدا کردیم.

هنوز معتقدیم که اگر مجمع اصولگرایان بخواهد رفتارهای سابق خود را ادامه دهد، باید مستقل از این مجموعه فکر و فعالیت کرد زیرا ما نمی‌توانیم از آرمان‌ها و عقاید خود فاصله بگیریم و تنها به بستن لیست اکتفا کنیم. حتی اگر در انتخابات رأی نیاوریم به رفتار سیاسی خود ادامه می‌دهیم.

آیا احتمال دارد که تشکل رویش نیروهای انقلاب اسلامی باز هم به فکر اجماع بیفتد یا مصر هستید که مستقل در انتخابات شرکت کنید؟

علیرغم این که تشکل رویش نیروهای انقلاب اسلامی اصراری برای رسیدن به اجماع ندارد، اما در حال حاضر با چندین گروه سیاسی در حال گفت‌وگو برای رسیدن به یک لیست واحد در انتخابات شورای اسلامی شهر هستیم؛ اگر به لیست واحد نرسیدیم، حداقل تصمیم گرفته‌ایم که اشتراکات یکدیگر را بپذیریم و سعی در تخریب یکدیگر نداشته باشیم.

اگر مجمع اصولگرایان به اشتباهات سابق خود پی ببرد، امکان دارد به اشتراک برسیم؛ تشکل رویش نیروهای انقلاب اسلامی تلاش دارد با تمامی گروه‌های انقلابی به اشتراک برسد.

در انتخابات‌های پیشین شورای اسلامی شهر بداخلاقی‌هایی را از سوی مجمع اصولگرایان مشاهده کردیم که نمی‌توانیم به راحتی از این بداخلاقی‌ها عبور کنیم زیرا افراد شاخص و کلیدی مجمع اصولگرایان در انتخابات اتهام ارتباط با بیگانگان را به مجموعه‌های رویش نیروهای انقلاب اسلامی وارد کردند. از دستگاه‌های امنیتی استان و کشور درخواست دارم پس از گذشت یک سال با این اتهامات برخورد کنند و در صورتی که این اتهامات کذب بود با اشخاص مدعی برخورد شود.

اگر مجموعه اصولگرایان اشتباهات خود را بپذیرد و و اشتراک را قبول کند، برای انتخابات شورای اسلامی شهر بر سر معیارها با آنها مذاکره می‌کنیم و لیستی قابل دفاع را تشکیل دهیم. متأسفانه برخی مواقع اتفاقاتی در مجموعه‌هایی مانند مجمع اصولگرایان و یا حتی اصلاح طلبان رخ می‌دهد که به لیست‌هایی می‌رسند که شب انتخابات خود اعضا این جریانات به آن لیست رأی نمی‌دهند.

کد خبر 488053

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.