به گزارش ایمنا، روزنامه آرمان با انتشار یادداشتی به بررسی اهمیتهای انتخابات ۱۴۰۰ و تأثیر آن بر آینده کشور پرداخت و نوشت: مردم ایران آخرین سال پایان «قرن» را سپری میکنند و به استقبال «سده» جدید میروند. ایرانیان با بیمها و امیدها انتظار ساله جدیدتری را میکشند. تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی کشورمان در صدسال گذشته مملو از فرازها و فرودهای مختلف، کامیابیها و ناکامیها، شکستها و پیروزیها، اشکها و لبخندها، زندهها و ناکارآمدیها است. درمیان رویدادهای مختلف و متنوعی که پیشروی جامعه ایران است، انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری، یکی از مهمترین آنها تلقی میشود که دراولین فصل شروع سال جدید و در آخرین ماه فصل بهار یعنی ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ برگزار میشود.
انتخابات تبلور یک خاص ملی به درازای تاریخ صدساله گذشته است. نظام جمهوری اسلامی ایران اگرچه خالی از نقصها و کاستیها نیست اما این سنت مردمسالارانه را در عمر بیش از ۴۰ ساله خود ارج نهاده و حتی در سختترین شرایط همانند دوران جنگ تحمیلی حاضر به تعطیلی یا حتی تعویق آن نشده است. البته در این میان، حرف و حیثها یا انتقادهایی هم ممکن است بر سر کیفیت رقابتهای سیاسی وجود داشته باشد اما آنچه قابلتامل است نفس انتخابات به عنوان روح مردمسالاری است بهخصوص که مشارکت در تعیین سرنوشت، در آموزههای دینی هم قرار دارد که بخش جداییناپذیر نظام جمهوری اسلامی ایران است.
سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری، در شرایطی برگزار میشود که مردم با مشکلات اقتصادی و معیشتی دست به گریبان هستند. نباید فرصت مانور و موجسواری به مخالفان و معاندان کشور داد تا به مدد رسانههای پرتعداد خود، القا کنند که انتخابات بیهوده است. یا همسو با همان خط خبری و تحلیلی آنها، در داخل هم بر طبل سیاه نمایی کوبید و در میانه دعواها و رقابت صرف سیاسی - جناحی هیچ دستاوردی به عنوان نقطه اتکای نظام برای تصویب توانمندی جهت فرار از مشکلات ندید. بیشک هر زمان که در انتخاباتهای گوناگون مردم با شور و شوق شرکت کرده و صدای خود را از طریق صندوق آرا به گوش مسئولان و حاکمیت رساندند برای پیشبرد اهداف درازمدت نظام و کشور ارجحتر بوده است.
انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری مانند انتخاباتهای دوم خرداد ۷۶، خرداد ۹۲ و اردیبهشت ۹۶ برای آینده کشور و نظام جمهوری اسلامی مهم و حیاتی خواهد بود و باشکوه برگزار شدن این انتخابات میتواند نظام و کشور را از خطرات احتمالی بیمه کند. در اینجا باید جریاناتی که در انتخاباتهای گذشته سعی در بیاثر کردن رأی مردم میکردند و از یک شخص یا جناح به عنوان فصلالخطاب انتخابات یاد میکردند چند نمونه تاریخی را یادآوری کنم. همه به یاد دارند که در انتخابات ریاستجمهوری سال ۷۶ جریان مقابل اصلاحات برای جلب نظر نامزد موردنظر خود دست به چه اقداماتی زد.
برای ثبت در تاریخ باید عبارات و سخنان جناح مقابل اصلاحات را بعد از ۲۴ سال به آنان یادآوری کرد که حتی برای نشاندن نامزد مورد نظر خود بر کرسی ریاستجمهوری از خداوند نیز استفاده کردند و در سخنان تبلیغاتی خود برای جلب آرای مردم از نظر خداوند به نامزد مورد نظر خود سخن گفتند: آیت الله خزعلی بسیار پرحرارت سخن میگفت؛ «بهحق سادات و اجدادشان قسم» ناطق نوری بهتر است.
چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت، دو روز مانده به انتخابات ریاستجمهوری دوم خرداد ۷۶ برای بسیاری مسجل شده بود که آرای سیدمحمد خاتمی با شتاب از آرای ناطق نوری پیشی گرفته است، اما آیت الله خزعلی به یزد، زادگاه خاتمی، رفته بود و در سخنرانیاش از احتمال پیروزی قطعی ناطقنوری با اختلاف رأی بالا سخن گفت. خزعلی به مردم یزد گفت، شنیده است که یزد در دفاع از حق خاموش است؛ «من زنده باشم و یزد خاموش؟».
او از رأی جامعه مدرسین به ناطق گفت و اینکه از چهار مسیر، از اطرافیان رهبری بررسی کرده است و دریافته که تمایل رهبری به ناطق نوری است. از خاتمی انتقاد میکرد و میگفت «اما آقای ناطقنوری صددرصد دستش توی دست ولایت فقیه است.» خزعلی به مردم گفت: «ببینید چه کسانی دارند کار میکنند و پشت سرند؟ روزنامه اسرائیل را ببینید. روزنامه بیبیسی را ببینید. آقایان، برادران، خواهران، بیدار باشید.» به فیلمی اشاره کرد که در تهران از خانمی که؛ «زلفش را هم بیرون گذاشته» میپرسند به چه کسی رأی میدهد و او میگوید خاتمی؛ چون آزادی میدهد» انتقاد از خاتمی را ادامه داد، دقایقی جلسه به هم ریخت و شعارها سخنرانی را قطع کرد؛ «حسین حسین شعار ماست، خاتمی افتخار ماست» شعارها که تمام شد، خزعلی گفت که در پایان سخنانش حقیقتی را آشکار خواهد کرد که شعار دهندگان؛ «از اینکه از روی نادانی شعار دادهاند شرمنده خواهند شد.»
آن روزها سیدمحمدحسین طباطبایی، کودک حافظ قرآن، در کانون توجه افراد مذهبی بود و تسلطش بر قرآن در سن پنج، شش سالگی بسیاری را شگفتزده کرده بود. او میتوانست به سوالات افراد با بخشی از آیات قرآن جواب بدهد. خزعلی گفت پیش از سخنرانی به محمدحسین طباطبایی زنگ زده است و درباره انتخابات پرسیده است و طباطبایی جواب داده؛ «فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ» خزعلی گفت یعنی به هدایت روحانیون اقتدا کن. «گفتم به تیپ آقای خاتمی چه میگویی؟» پاسخ داد؛ «إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ» خزعلی معنی این جواب را اینگونه توضیح داد؛ «اینها گمراه شدهاند و تو نمیتوانی هدایتشان کنی.» و گفت این همان حرفی است که شعار دهندگان را شرمنده میکند؛ «حالا تا صبح به خودت بپیچ. این حرف دیگر مال من نیست، مال روحانیت نیست، مال خداست که دارد به قلب این بچه القا میکند. حالا فردا برو پای صندوق هر چی خواستی و به هر کی خواستی رأی بده… اگر سر جنگ با خدا داری....»
نتیجه انتخابات را نیز چنین پیشبینی کرد؛ «برای هر چهار نفر کاندیدا دعا کنید، برادران مسلمان ما هستند. یکیشان یک و نیم درصد رأی میآورد. یکیشان شاید پنج، شش درصد و آقای ناطقنوری حدس میزنم بین پنجاه و شش تا شصت درصد و مابقی پایینتر.» (جمهوریت؛ افسونزدایی از قدرت ص ۴۲۱-۴۲۷) توان زیادی از حوزه و روحانیت در این انتخابات خرج شد تا ناطقنوری رأی بیاورد. سیدمهدی طباطبایی در خاطراتش روایت کرده است: «به نقاط مختلف کشور سفر کردیم و علما را دعوت میکردیم که از آقای ناطق حمایت کنند… حتی حوزه علمیه هم وارد شد. آقای قرائتی در برنامههای تلویزیونی خودش اشارههایی داشت، آقای جوادیآملی هم در تیزر تلویزیونی به همراه چند تن دیگر از بزرگان برای تأیید شخصیت آقای ناطق صحبت کرد اما این یک کشتی بود که هرچه بیشتر به آن آویزان میشدیم، بیشتر غرق میشد. یعنی هر چقدر به این کشتی وزنه آویزان میکردیم، سنگینتر میشد. من چند روز مانده بود به انتخابات متوجه این نکته شدم.»
او توضیح داده است که چگونه این پشتیبانی زیاد بخشی از روحانیت را هم رویگردان کرد. (اخلاق و مبارزه ص ۲۰۳ و ۲۰۴) در نهایت خاتمی با اختلاف چند برابری پیروز انتخابات شد. چند روز پس از انتخابات آیت الله امینی در دیدار با هاشمیرفسنجانی از «سو مدیریتی که باعث شکست اعتبار روحانیت در انتخابات شد» گله کرد و نیز «از کارشکنیهای احتمالی که به زودی علیه آقای خاتمی بروز خواهد کرد» گفت. چند روز بعد آیت الله امامی کاشانی از هاشمی «برای قرضهایی که در تبلیغات ریاستجمهوری بار آورده استمداد کرد.» و ۲۸ خرداد ریشهری به هاشمی خبر داد؛ روحیه افرادی مانند آیت الله جوادی آملی و حجتالاسلام قرائتی که وادار به موضعگیری در انتخابات شدهاند، بد است. (انتقال قدرت، ص ۱۷۲،۱۸۳و ۲۲) این روزها ۲۴ سال از آن ایام میگذرد.
در روزهای گذشته یکی از سخنرانان مذهبی کشور پیوندهایی زده است، میان انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ و مسئلهی ظهور امام زمان (عج). انتخابات ۱۴۰۰ مهمترین رویدادی است که در طلیعه قرن جدید رخ میدهد و امید که تا آن زمان روزنههای بیشتری برای امیدواری مردم نسبت به آینده گشوده شود. این واقعیت غیرقابلانکاری است که در چندسال گذشته و در مصاف با عامل بیرونی تحریم و همچنین در یک سال کرونایی، بار اصلی فشار روی تودههای مردم بوده است. مردمی که در همه سختیها همراه و کمکرسان به مجموعه نظام بودهاند.
حال این انتظاری زیادی از سوی آنها نیست که پس از تحمل دوره سختیها، شاهد دوره گشایش باشند. همانگونه که بارها از سوی مقام معظم رهبری نقل قول شده است، انتخابات پرشور و انتخاب اصلح میتواند درمان دردهای مزمن کشور و مردم باشد؛ انتخاباتی که در آن همه سلایق سیاسی حضور داشته و مردم حق انتخاب آگاهانه داشته باشند. این مهم باید در عمل و از سوی همه دستاندرکاران انتخابات دیده شود تا از مسیر انتخاباتی با مشارکت حداکثری و انتخاب اصلح مردم، دولتی کارآمد و مقتدر با پشتوانه و سرمایه اجتماعی روی کار آید و آستین همت بالا رود برای کار و جبران عقبماندگیها.
نظر شما