۲۳ فروردین ۱۴۰۰ - ۰۰:۴۲
شهرسازی مشارکتی رکن توسعه پایدار

اگر بخواهیم در توسعه شهرها، پاسخگوی احتیاجات امروزی باشیم و سهم نسل‌های آینده از منابع را در نظر بگیریم باید اداره خردمندانه شهرها را بر پایه شهرسازی مشارکتی و مشارکت آگاهانه شهروندان تعریف و برنامه‌ریزی کنیم.

به گزارش خبرنگار ایمنا، مشارکت در شهرسازی یکی از جلوه‌های نوین زندگی شهری است که با کمک شهروندان و مدیران شهری صورت می‌گیرد. حضور شهروندان در عرصه تصمیم گیری و نزدیکی آنها با مسئولان و متخصصان و دستیابی سریع‌تر به خواسته‌ها و نیازهایشان مطابق با شرایط زندگی و ویژه‌های اجتماعی و اقتصادی از طریق "فرآیند شهرسازی مشارکتی" میسر می‌شود.

بسیاری از شهروندان در مسائل مختلف شهری مشارکت و همفکری می‌کنند چرا که به خوبی بر موضوع واقف هستند که برای رفع نیاز خود ابتدا باید شهر پیشرفت کند تا آبادانی در آن زندگی راحتی را برای شهروندان به ارمغان بیاورد و این مهم نیز تنها با همفکری و مشارکت مردم محقق نخواهد شد.

مکان‌مندی در تصمیم گیری‌ها و مشارکت‌های شهری روز به روز به شهروندان نزدیک‌تر و ملموس‌تر می‌شود و این موضوع درک آن‌ها را از سیاست گذاری عمومی بالاتر می‌برد. در همین راستا با «آذر تشکر» دکترای شهرسازی به گفت و گو نشسته‌ایم که در ادامه ماحصل آن را می‌خوانید:

هسته اصلی استلزامات برای مشارکت در شهرسازی چیست؟

هنگامی که صحبت از مشارکت شهروندان می‌شود می‌توان گفت همه مردمی که در شهر زندگی می‌کنند حداقل یکبار برای پیشرفت شهر خود با همکاری یکدیگر، همفکری کرده اند حال معنای واقعی استلزامات این است که هنگامی که راجع به مسائل شهر حرف می‌زنیم یا از سیاست‌گذاری‌های شهری نظر می‌دهیم تا جایی که امکان دارد همه موارد را به عمل‌گرایی در شهر برسانیم البته نکته و هسته اصلی استلزامات در جایی یافته می‌شود که اهداف و تصمیم گیری‌ها را در همان شهرها مکان‌مند کنیم.

چرا مکان‌مندی برای مشارکت یکی از ارکان اصلی در حوزه شهرسازی است؟

در بین دارایی‌های یک اجتماع، سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی از اهمیت خاصی برخوردار است و می‌تواند محرک توسعه شهر باشد زیرا این دو باعث می‌شود افراد، سایر سرمایه‌ها از جمله سرمایه‌های فکری و مالی خود را جهت ترقی محیط زندگی خود وارد عرصه کنند همچنین مکان‌مند بودن مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی سبب خواهد شد تا درک شهروندان از موضوع مشارکت افزایش یابد و به طور همگن به زندگی روزمره آن‌ها متصل شود.

برای مثال فرض می‌کنیم که دولت اطلاع می‌دهد که در سال جاری ۱۰ هزار شغل ایجاد کرده است پس از آن روزنامه نگاران و خبرنگاران به دنبال کارشناسان مختلف برای گسترده و شفاف کردن این موضوع دست بکار می‌شوند که این ۱۰ هزار شغل چه بوده و چگونه به وجود آمده است؟ برخی کارشناسان در این باره نظرات مثبتی دارند و افراد دیگری نیز نظرات منفی خود را القا می‌کنند، اما کارشناسانی هستند که بیشتر برای تمرکز در ساماندهی شهر و مسائل آن زمان می‌گذارند چرا که دغدغه اصلی آن‌ها این است که این ۱۰ هزار شغل در کدام محلات شهری به بار نشسته و اشتغال‌زایی کرده است؟

حال فرض کنید از این ۱۰ هزار شغل ایجاد شده هزار مورد آن در یکی از شهرهای ایران به وجود آمده باشد بعد از این باید پیگیر باشیم که این مشاغل در کدام یک از محلات شهر به بار نشسته و حقیقت ماجرا این است که باید به این موضوع از نظر مکان‌مندی توجه شود تا دریابیم مشکل اشتغال افراد آن محله رفع شده است یا خیر.

آیا مشارکت، ارکان مهم دیگری نیز دارد؟

اصل مهم دیگر در استلزامات مشارکت این است که سیاست‌های شهری «محلی» شود یعنی سیاست و تصمیم گیری‌هایی که برای پیشرفت شهر در نظر گرفته می‌شود در همه سطح شهر به طور یکسان باشد در واقع باید عدالت فضایی در تمامی نقاط عملیاتی شود.

سیاست‌گذار شهری باید به چه اصلی در تصمیم‌گیری‌ها توجه کند؟

سیاست شهری همان تصمیم گیری‌های کلانی است که در راستای ارتقای شهر در همه جوانب در نظر گرفته می‌شود برای مثال یک روز در اخبار اعلام می‌کنند که دولت تصمیم دارد چند هزار مسکن برای خانواده‌ها احداث کند سیاست محله‌ای و مکان‌مندی اینجا سوالاتی را مطرح می‌کند که دولت در چه مکانی قصد احداث این خانه‌ها را دارد؟ برای چه گروهی از مردم احداث می‌شود؟ در چه شهری و با چه متریالی قصد ساخت و ساز وجود دارد؟

مکان‌مندی برای سیاست‌ها پیش شرط اولی است که سیاست گذار باید به آن توجه کند چون با توجه به این اصل در می‌یابد که چگونه می‌توان از منابع محله‌های مختلف شهر به درستی استفاده کرد. این موضوع باعث می‌شود تا مشارکت در شهرسازی تحقق پیدا کند بنابراین باید بسیار گفت و نوشت تا همه مدیران شهری بدانند که شرط الزام و اولویت در مشارکت شهری مکان‌مندی سیاست‌ها است.

آیا فقط با محلی شدن سیاست‌گذاری شهری الزامات تمام می‌شود؟

خیر، هنگامی که سیاست‌ها را به محله‌ها آوردیم باید بگوییم در کدام نقطه از شهر این مکان‌مندی رخ داده است و کدام نقاط بیشتر به توجه نیاز دارد.

خدمات شهرداری‌ها چگونه مکان‌مند می‌شود؟

برای مثال اگر بخواهیم چند هزار متر فضای سبز که در زمره خدمات شهرداری است برای یکی از شهرها ایجاد کنیم مهم است که شهرداری مشخص کند در کدام نقطه این کمبود وجود دارد تا در اولویت قرار بگیرد پس اینجا نقش مدیریت شهری بسیار مهم است چرا که توزیع مناسب خدمات باید در بخش‌های مختلف شهری و همه مکان‌ها انجام شود.

مدیریت شهری نمی‌تواند بخش‌ها و محلاتی را فراموش کند و تمرکز بیشتری به بعضی محلات دیگر داشته باشد. این اقدام نادیده گرفتن حق و حقوق شهروندان و یا توزیع نامناسب خدمات است البته این موضوع آسیب‌هایی نیز در بردارد چنان که قیمت در بعضی محلات افزایش می‌یابد و باعث رانت خواهد شد.

آیا می‌توان توزیع برابر خدمات در شهر را از شروط مشارکت در شهرسازی دانست؟

بله توزیع مناسب و برابر خدماتی که شهرداری به عنوان یک نهاد عمومی به شهروندان می‌دهد از دیگر الزامات مهم برای مشارکت در شهرسازی است. اگر مدیریت شهری به محله‌ای رسیدگی نکند، نمی‌توان انتظار داشت تا شهروندان آن محله در مشارکت شهری حضور فعالی داشته باشند بنابراین سیاست گذار شهری باید به نوعی رفتار کند تا خدمات در همه نقاط شهر در سطح مطلوب خود توزیع شود و شهروندان احساس کنند که برای شهر و مسئولان ارزشمند هستند.

این سیاست‌ها در نهایت چه نتیجه‌ای در بر خواهد داشت؟

این رویداد باعث می‌شود تا هویت محله‌ای در شهر افزایش یابد و شهروندان یکدیگر را بیشتر بشناسند و در ارتباط با برنامه‌هایی که مدیران شهری در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برگزار می‌کند با هم گفت و گو و هم فکری کنند البته تمام این نتایج هنگامی عملی می‌شود که برنامه‌های شهری در سطوح محله‌ای محقق شود.
 

کد خبر 486116

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.