مشکل ما نبود احزاب قدرتمند است/باید افراد پاسخگوی عملکرد خود باشند

پس از تشکیل جبهه اصلاحات ایران شاهد انتقاد برخی احزاب و اشخاص اصلاح‌طلب به این نهاد هستیم حال باید دید این نهاد می‌تواند دوباره و همانند سال ۹۴ همه اصلاح طلبان را در کنار هم جمع و بخت آنها را برای موفقیت در انتخابات ۱۴۰۰ باز کند؟

‌به گزارش خبرنگار ایمنا، طی ماه‌های گذشته با گرم شدن تنور انتخابات و فعالیت‌های تبلیغاتی اصولگرایان بحث‌ها و گمانه زنی‌های فراوانی پیرامون نحوه مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مطرح می‌شد و زمزمه ایجاد نهاد اجماع ساز پس از به کما رفتن شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به گوش می‌رسید نهایتاً در راستای ایجاد توافق در مورد کاندیداهای این جریان سیاسی اصلاح‌طلب و با هدف دستیابی به اتحاد و اجماع کامل و معرفی کاندیدای واحد در این انتخابات سرنوشت ساز، نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان تشکیل شد، تا بتواند اتحاد کمرنگ شده آن‌ها را دوباره بازگرداند.

۲۴ آذرماه بود که فرج کمیجانی، رئیس دوره‌ای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اعلام کرد که اصلاح طلبان قصد دارند با هدف اصلاح امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، نهاد اجماع سازی را با عنوانی جدید و با مشارکت فکری، عملی و اجرایی ۳۰ حزب دارای مجوز از وزارت کشور ایجاد کنند، لذا برای تقویت و فراگیری این نهاد اجماع ساز ۱۰ نفر از شخصیت‌های ملی دارای مقبولیت فراگیر اجتماعی و غیرحزبی جریان اصلاحات نیز به عنوان عضو مشاور در این نهاد جدید دعوت خواهند شد.

کمی بعد از اعلام این خبر، شورای هماهنگی با تشکیل کمیته‌ای، نسبت به انتخاب اعضای حقیقی نهاد اجماع‌ساز اقدام کرد و درنهایت بهزاد نبوی، سیدحسین مرعشی، محسن امین‌زاده، محسن میردامادی، محمدرضا جلایی‌پور، علیرضا علوی‌تبار، سیدحسن رسولی، سیدسراج‌الدین موسوی، حسن صادقی، عماد بهاور، بدرالسادات مفیدی، سیدمعروف صمدی، فاطمه سعیدی، فخرالسادات محتشمی‌پور و اسماعیل گرامی‌مقدم به عنوان نفراتی انتخاب شدند تا در کنار نمایندگان حقوقی ۳۱ حزب اصلاح‌طلب عضو شورای هماهنگی، این نهاد اجماع‌ساز را فعال کنند.

پس از حرف و حدیث‌های فراوان در مورد این نهاد، سرانجام اواخر بهمن ماه نهاد تازه‌تاسیس جبهه اصلاح‌طلبان ایران فعالیت خود را از جماران آغاز کرد و احزاب اصلاح طلب عضو آن ضمن تجدید میثاق با آرمان‌های امام راحل (ره) و انقلاب، به تشکیل کمیته‌ها و تدوین آئین نامه داخلی نهاد پرداختند و عنوان این نهاد را به جبهه اصلاحات ایران تغییر دادند.

اکنون و در مدتی زمانی اندک از این رویداد تاریخی برای آشنایی با راهبردها و اهداف جبهه اصلاحات ایران، با افشین فرهانچی، فعال سیاسی اصلاح طلب و قائم مقام حزب اراده ملت ایران اسلامی گفت‌وگویی را انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

نظر شما در رابطه با تشکیل جبهه اصلاحات ایران چیست؟ و آیا گمان می‌کنید این نهاد بتواند اجماعی بین اصلاح طلبان ایجاد کند؟

مشکل اصلی اصلاح طلبان در این دوره، اجماع بر سر یک نامزد نهایی نیست. لذا تشکیل موفق یا ناموفق یک نهاد جدید برای اجماع سازی در بین جناح اصلاح طلب کمکی به حل مشکلات پیش روی این جناح نخواهد کرد. مشکلات پیش روی اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو، بیشتر از گذشته شده است. در این انتخابات اصلاح طلبان با سه مشکل عمده روبرو هستند:

اول اینکه نامزدهای اصلی ایشان با شدت و گستردگی بیشتری نسبت به قبل رد صلاحیت می‌شوند و هنوز مجموعه اصلاح طلبان نتوانسته است راهکار مشخص و پایداری را برای حل این مسئله پیدا کند.

دوم اینکه برنامه مشخصی برای اصلاح و پیشبرد امور در این انتخابات ندارند. اگر در زمان آقای خاتمی، توسعه سیاسی محور برنامه‌ها بود و در زمان آقای روحانی تعامل با جامعه جهانی محور برنامه قرار گرفت، در این دوره و با توجه به شکست دو برنامه قبلی، هنوز برنامه قابل تحقق ارائه نشده است.

سوم اینکه توده مردم به علل مختلف یا تمایل به مشارکت فعالانه در انتخابات ندارند و یا حاضر نیستند سکان امور را به اصلاح طلبانی که نتوانسته‌اند برنامه‌ها و شعارهای قبلی خود را محقق کنند بسپارند.

از این‌رو چه نهادی برای اجماع میان اصلاح طلبان شکل بگیرد و چه اصلاح طلبان نتوانند به اجماع برسند در نتیجه کلی کار تفاوتی از نظر من ایجاد نمی‌شود.

موضع حزب اراده ملت ایران در رابطه با این نهاد چیست؟ و این حزب تصمیم دارد چگونه در انتخابات حضور یابد؟

حزب ما در تابستان امسال (۱۳۹۹) از تشکیلات محوری اصلاح طلبان به نام شورای هماهنگی خارج شد. دلایل خروج ما در بیانیه‌ای در همان زمان به طور عمومی منتشر شد ولی ریشه اصلی بر این پایه بود که ما تا احزاب قدرتمند و با برنامه نداشته باشیم یک ائتلاف دائمی و الزامی نمی‌تواند ما را به سر منزل مقصود برساند. معمولاً و در همه جای جهان، احزاب اول تشکیلات و برنامه‌های خود را مشخص می‌کنند و بعد در انتخابات‌ها دست به ائتلاف با گروه‌ها و احزاب همسو می‌زنند. در جناح اصلاح طلبی این فرایند معکوس شده است. یعنی تعدادی فعال سیاسی اصلاح طلب در قالب بیش از ۳۰ حزب و تشکل، جبهه‌ای را شکل داده‌اند و تمام اختیار و قدرت خود را در عمل به آن واگذار کرده‌اند. در این شرایط این افراد کار مشخص حزبی خود را نمی‌کنند و به ساختار حزبی بهره نمی‌رسانند و ناگزیر در هر انتخابات دست به دامن افراد غیر حزبی می‌شوند و از نبود احزاب قدرتمند و فراگیر گلایه می‌کنند. ما تلاش کردیم از این چرخه معیوب خارج شویم و به کار حزبی خود برسیم. طبیعی است که در زمان انتخابات بر اساس شرایط کشور، با احزاب همسو در جناح اصلاح طلب وارد ائتلاف خواهیم شد. لذا ما در تشکیل این نهاد جدید مشارکتی نداشته‌ایم و فقط می‌توانیم آرزوی توفیق برای دوستان نمائیم. در حال حاضر در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری ما شرایط را به دقت رصد می‌کنیم تا در اردیبهشت ماه بر اساس شرایط کشور و منافع مردم و گروه‌هایی که ما مدعی حمایت از ایشان هستیم تصمیم مناسب و مقتضی را بگیریم. البته بحث انتخابات شوراها تفاوت دارد و ما معتقدیم این مسئله باید جداگانه مورد تحلیل قرار گیرد. در این بحث ما فعالانه حضور داریم و تلاش می‌کنیم با تدوین برنامه برای نامزدهای احتمالی خود مشارکت مناسبی در مدیریت شهرها و روستاها داشته باشیم.

راهکار شما که مخالف این نهاد هستید، چیست؟

نهاد اجماع ساز ایجاد شده، در نهایت ممکن است بتواند با لطائف الحیل، اجماعی را بین اصلاح طلبان ایجاد کند ولی این موضوع مشکلی را از کشور ما حل نخواهد کرد. گمان ما این است که تا ساختار، حزبی نشود و انتخابات‌ها به احزاب محول نشود ما نمی‌توانیم برنامه محوری و پاسخگویی در قبال برنامه را جاری و ساری کنیم. لذا من حضور نهادی جایگزین را، مانعی در برابر ایجاد تشکیلات حزبی میدانم. شورای هماهنگی در تمام سال‌های اخیر نه تنها نتوانسته است به احزاب کمک کند، بلکه جایگزین احزاب شده بدون اینکه کار گروه‌های احزاب نظیر کادرسازی، آموزش، توانمندسازی، پاسخگویی و … را داشته باشد و همین باعث تضعیف احزاب شده است. مجموعه مقررات انتخاباتی و قانون احزاب نیز به این موضوع دامن زده است. ما گمان کردیم خروج ما از این ائتلاف دائمی می‌تواند هم ما را به سمت کارگروه‌های کلاسیک حزبی رهنمون کند و هم این جرأت و جسارت را به سایر احزاب چپ و راست بدهد که فارغ از نتایج مقطعی انتخابات و بردها و باخت‌ها به مسئله کلان ایران بیاندیشند و به دنبال راهکاری برای حل تنش‌های روبه‌روی کشور باشند.

ما انتظار داشتیم که احزاب قدرتمندتر و بزرگ‌تر پیشگام این امر باشند متأسفانه وسوسه قدرت آنچنان قوی بوده است که مانع از این امر شده است. از این‌رو ما بر اساس تشخیص خود و آنچه مصلحت جامعه میدانیم، عمل کردیم.

این روزها نقدهای زیادی را در مورد این نهاد می‌شنویم. به نظر شما این نهاد اجماع ساز می‌تواند موفق باشد؟

از دید بنده، ایرادات و نقدهایی که این روزها به نهاد اجماع ساز وارد می‌شود اهمیتی ندارد. بالاخره اگر هدف اجماع است باید به طریقی به آن رسید. چه از طریق همایشی چند هزارنفره مشابه تشکیلات جمنا، چه از طریق شورای عالی سیاستگذاری ۵۰ یا ۶۰ نفره و چه حتی استفاده از کاریزمای شخصی بزرگان. گمان من این است که اصلاً تشکیل این نهاد راهکار حل مشکل ما نیست. بلکه مسئله ایران عدم وجود ساختار برنامه محور و پاسخگو است و نهادهایی اینچنین و روش‌هایی اینگونه، ذاتاً نمی‌توانند برنامه محور و پاسخگو باشند. در حال حاضر پاسخگوی عملکرد آقای احمدی نژاد کیست؟ پاسخگوی عملکرد آقای روحانی کیست؟ به زور ما تلاش می‌کنیم آقای احمدی نژاد را محصول اجماع اصول گرایان بدانیم و آنها تلاش می‌کنند آقای روحانی را محصول اجماع اصلاح طلبان! با این روش این داستان‌ها سال‌ها بی نتیجه ادامه خواهد داشت. ما مشکل قدرتمند بودن احزاب را داریم و تا این موضع را کالبدشکافی نکنیم نمی‌توانیم مسئله را حل کنیم. اینکه ما در این حد وسیع نیروهای سیاسی غیر حزبی و طبعاً مسئولیت ناپذیر و بدون چهارچوب داریم مشکلی است که با ایجاد نهاد اجماع ساز حل نمی‌شود و بسان استخوان لای زخم از این انتخابات به انتخابات دیگر منتقل می‌شود و حتی از دیده‌ها پنهان می‌ماند. جالب اینکه احزاب برای دستیابی به قدرت و انتفاع از آن تن به این فرایند مخدوش و نامعلوم داده‌اند و بر آن پافشاری می‌کنند.

کد خبر 484105

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.