تمیز کردن شهر تعطیلی ندارد

نسیم خنک بهاری در لابه‌لای درختان می پیچد، آرام و بی صدا در دل شب، یکه تازی می کند، سرما و گرما برایش مفهومی ندارد، در زمستان و تابستان در دل باد باران نیمه شب از خانه بیرون می زند تا شهر را تمیز کند...

به گزارش خبرنگار ایمنا، صدای خش خش جارو، سکوت شب را می‌شکند، آرام و یکصدا جارویش را بر زمین می‌کشد، گاه خم می‌شود زباله‌های درشت را از زمین بر می‌دارد و داخل سطل زباله‌ای که همراه دارد، می‌اندازد.

دستان پینه بسته‌اش و شانه‌های خسته‌اش حکایت سال‌ها تلاش است. حسین با ۵۰ سال سن یک دختر و پسر دارد و دلی پر از درد، دردهایی که روحیه‌اش را خراب کرده اما با وجود سختی‌های زیاد از برکت شغلش می‌گوید: کارهای زیادی را تجربه کردم اما پاکبانی آن قدر برکت دارد که حاضر نیستم این شغل را با هیچ کار دیگری عوض کنم و به شغلم افتخار می‌کنم.

او با دلی گرفته و با زبانی تلخ ادامه می‌دهد: به خاطر ساعت کارم که از ساعت یک بامداد شروع و تا ساعت ۱۱ پیش از ظهر ادامه داره رفت و آمد با فامیل و مسافرت یکی از آرزوهای من و خانواده‌ام شده چون بعد از ناهار استراحت می‌کنم که شب بتوانم سرحال سر پستم بروم.

این پاکبان زحمت کش که لباس عزا بر تن دارد از دوبرابر شدن کارش به خاطر قرنطینه بودن خانواده‌ها و شیوع کرونا می‌گوید: شاید تصور شود به خاطر خانه ماندن مردم کار ما کمتر شده اما چند برابر شده و شب عید هم خانه تکانی اضافه شده بود.

حسین با از دست دادن عزیزش امیدش را از دست داده و با چند دقیقه تفکر خاطره شیرینی به یاد نمی‌آورد چون تنها غم و اندوه بر سینه‌اش نشسته: " این کرونا مهمان ناخوانده کل جهان است، همین ویروس کوچولو همه را افسرده کرده، دیگر سیل و زلزله به چشممان نمی‌آید، باید بهداشت را رعایت کنیم تا کرونا نگیریم. "

او می‌گوید: در اصفهان با فاصله‌های کم سطل زباله قرار دارد و به همین علت مردم باید بیشتر بهداشت را رعایت کنند، وظیفه خودم را جمع کردن ریخت و پاش‌های دیگران می‌دانم، اما جمع کردن ماسک و دستکشی که معلوم نیست آلوده است یا نه رغبت می‌خواهد.

حسین تاکنون به کرونا مبتلا نشده: "خدا می‌داند شب و روز در فکر این هستم چه گناهی کردیم که همه گرفتار این بیماری شدیم باور کنید این کرونا همه را پژمرده کرده".

با دست‌های پینه بسته ماسک پارچه‌ای‌اش را مرتب می‌کند" تا به حال بی احترامی از مردم ندیدم و دعای خیرشان به زندگی‌ام برکت داده، ما همیشه هستیم چه تاسوعا و عاشورا باشد و چه اعیادی مثل ولادت حضرت علی (ع) و روز پدر یا نیمه شعبان باشد، تمیز کردن شهر تعطیلی ندارد. "


خانواده‌اش همانند خودش از شغل او راضی‌اند و با افتخار از آن صحبت می‌کنند.

او که پاکبان منطقه سه است و کوچه‌های سلطان سنجر و شهید افسرده، شهید توتونی و… را بر عهده دارد" از مردم می‌خواهم که زباله‌هایشان را سر وقت سر کوچه بگذارند و زباله خشک و تر را جدا کنند، یکی از همکارانم به خاطر قاطی بودن شیشه با سایر زباله‌ها رگ پایش بریده و حالا خانه نشین شده و تحت نظر پزشک است.

صدای اذان از بانگ مسجد به گوش می‌رسد و حسین از مردم می‌خواد تا دعا کنند که این بیماری هر چه سریع‌تر رخت ببندد تا دورهمی‌ها و روزهای گذشته دوباره برگردد.

چشمان سرخ شده‌اش را به خیابان می‌دوزد و می‌گوید: بعد از تمام شدن کارم با خوردن ناهار در کنار خانواده و یکی دو ساعت استراحت باید به کارهای خانه هم برسم. خیلی کم پیش می‌آید که هست ساعت بخوابم مگر اینکه مرخصی بگیرم.

چه رنجی می‌کشد پاکبان نجیب شهر که هر روز باید بیشتر از دیروز جارویش را بر زمین بکشد و بیشتر خم شود و زخم‌های بیشتری را بر دستانش بنشاند…

کد خبر 482860

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.