۳۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۱
نوروز و «نو شدن»

یکی از بارزترین ویژگی‌های نوروز که از اسم آن نیز پیدا است، گسترش مفهوم «نو شدن» در جامعه است، مفهومی شگرفت که طیف بزرگی از مردم را درگیر خود می‌کند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، نوروز را شاید بتوان قدیمی‌ترین جشن ایرانی دانست که همچنان با قوت و بزرگی سترگی در گستره فلات ایران و خارج از آن برگزار می‌شود. شاید نقطه مشترک بسیاری از اقوام ساکن در فلات ایران، از اعراب و کردها در غرب تا ازبک‌ها و حتی مغولان در شرق همین نوروز باستانی است.

با این حال شاید مهم‌ترین ویژگی و مفهوم نوروز در زندگی شخصی و اجتماعی مردمی که نوروز را جشن می‌گیرد، مفهوم «نو شدن» باشد. این نو شدن در ظاهر و باطن مراحل مختلف و گوناگونی دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به خانه تکانی یا خرید لباس نو اشاره کرد، ضمن اینکه انسان در خلوت خویش نیز با فرا رسیدن نوروز ممکن است ذهن خود را نو کند.

علی بلوک‌باشی درباره این موضوع در مقاله‌ای می‌نویسد: "آئین‌های نوروزی در این تحول طبیعی، جدا و متفاوت از یکدیگر در سه مرحله زمانی نمود می‌یابند. نخستین مرحله، در روزهای پایانی سال که دوره وداع با سال کهنه و استقبال از سال نو و آمادگی برای گام نهادن به یک دوره زمانی تازه است. این دوره با خیزش جمعی مردم در آئین‌های پلشت‌زدایی و پاک‌سازی فضای زیست و راندن و نابود کردن دیوان و اهریمنانی که در سیاهی‌ها و آلودگی‌های محیط زندگی لانه کرده‌اند، همراه است. کنش‌های مردم در آئین پاک سازی و وداع نمادین با سال کهنه و سیاهی‌ها و آلودگی‌های آن با «خانه تکانی»، گَند زدایی، معطر کردن فضای خانه، تطهیر و نو کردن جامه و اسباب واشیای زندگی، آتش افروزی و آتش بازی، تجلی می‌یابند".

پس از این دوران مرحله‌ای دیگر از نو روز آغاز می‌شود که اغلب آن در فضاهای خانواده و با حال و هوایی مفرح می‌گذرد، از دیرباز نوروز پیام‌آور صلح و دوستی و خوشی و خنده بود و شاید همین ویژگی‌ها بهترین فرصت برای آغاز یک سال جدید باشد.

از طرفی برخی فلاسفه نیز اعتقاد دارند که با نو شدن طبیعت انسان هم می‌تواند نو شود و این تازگی در مورد انسان هم صادق است و انسان با بهار طبیعت باید زمینه نو شدن انسانی خودش را هم فراهم کند. نوروز و رستاخیز طبیعت پیام نو شدگی برای انسان به همراه دارد، به عبارتی با نو شدن طبیعت انسان هم می‌تواند نو شود. انسان با بهار طبیعت باید زمینه نو شدن انسانی خودش را هم فراهم آورد.

مفهوم «نو شدن» در ادبیات ایرانی نیز وجود دارد و مولانا یکی از افرادی است که این مفهوم را در ابیات عرفانی خود بارها استفاده و گسترش داده است. البته که این مفهوم پیش‌تر در یونان باستان وجود داشته و فیلسوفان شرق نیز سعی کردند تا آن را در فرهنگ خود به کار ببرند و شاهد مفاهیم شرقی‌شده آن باشیم.

مولانا در یکی از اشعار خود می‌سراید:

چیست نشانی آنک هست جهانی دگر / نو شدن حال‌ها رفتن این کهنه‌هاست

روز نو و شام نو باغ نو و دام نو / هر نفس اندیشه نو نوخوشی و نوغناست

نو ز کجا می‌رسد کهنه کجا می‌رود / گر نه ورای نظر عالم بی‌منتهاست

عالم چون آب جوست بسته نماید ولیک / می‌رود و می‌رسد نو نو این از کجاست

همچنین در بخش دیگری از اشعار او آمده است:

پس ترا هر لحظه مرگ و رجعتیست / مصطفی فرمود دنیا ساعتیست

فکر ما تیریست از هو در هوا / در هوا کی پاید آید تا خدا

هر نفس نو می‌شود دنیا و ما / بی‌خبر از نو شدن اندر بقا

عمر همچون جوی نو نو می‌رسد / مستمری می‌نماید در جسد

آن ز تیزی مستمر شکل آمده‌ست / چون شرر کش تیز جنبانی بدست

کد خبر 482337

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.