برای عاشقی هیچ گاه دیر نیست

رمانی «برای عاشقی هیچ گاه دیر نیست» نوشته نیره موسوی داستانی عاشقانه را روایت می‌کند، قصه یک جوان لائیک که به وجود خدا اعتقادی ندارد، او می‌خواهد همه چیز را با تجربه و قدرت عقل بفهمد؛ اما در طول داستان درگیر عشقی عارفانه و پاک به دختری می‌شود و در نهایت از عشق زمینی، به ایمان و عشق خدایی می‌رسد.

نیره موسوی در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: زمانی نگارش این داستان را شروع کردم که دنیای اطرافم پر از خشم و کینه و نفرت بود، اما با وجود همه انرژی‌های منفی که مثل یک ویروس بدخیم در حال اشاعه است از عاشقی و عرفان نوشتم. شروع داستان از جنوب کشور و اهواز است و پایان در بندر هامبورگ، قصه سرگشتگی و رنج و عشق و نفرت از دو جوان که به اجبار در یک دانشگاه به تحصیل مشغول می‌شوند، رزیتا دختری که با بورسیه تحصیلی به یکی از بهترین دانشگاه‌های آلمان راه پیدا می‌کند، اما متاسفانه در برزخی اسیر می‌شود که او را وادار به انصراف می‌کند زیرا گروهی از پسران و دختران نژادپرست در حال آزار واذیت او هستند.

نویسنده کتاب «برای عاشقی هیچ گاه دیر نیست» ادامه داد: رزیتا نمونه‌ای از دختران رنج کشیده و آسیب دیده از جنگ است که می‌خواهد برای رسیدن به هدفش پا پس نکشد، اما بالاخره ناامید می‌شود. دانیال نمونه یک جامعه مغرور و خودخواه و افکار ضد دین و خدا است که باعث می‌شود این دو در مقابل یکدیگر قرار بگیرند. داستان بازتاب یک جریان بزرگ به نام عشق است و فضای داستان طوری طراحی شده است که مخاطب و خواننده را دچار هیجان و استرس می‌کند.

وی افزود: داستان درگیری عشق و نفرت دو جوان از دو فرهنگ و دو ایدئولوژی متفاوت که اجبارا در دانشگاه آلمان و در یک کلاس همکلاس شدند. داستان زمانی به اوج می‌رسد که با یک فلش بک به گذشته خواننده دچار هیجان می‌شود، زیرا معمای بزرگی حل می‌شود. این رمان جریان عشق دو نسل در برهه زمانی و مکانی کاملاً متفاوت اتفاق می‌افتد. رزیتا که بورسیه تحصیلی رشته معماری در دانشگاه آلمان را گرفته است هیچ گاه فکر نمی‌کرد که در چه چالش بزرگی قرار می‌گیرد و حالا او در جمع گروهی از پسران سرکش نژادپرست دانشگاه قرار گرفته است که هرروز باید شاهد توهین و تحقیر باشد. اما درست در زمانی که اوضاع به هم می‌ریزد، دانیال این پسر سرکش خداناباور که هیچ چیزی در زندگی برایش مهم نبود دچار دگرگونی احساسی می‌شود.

موسوی گفت: رزیتا نمونه کامل دختری سختکوش و مقاوم و زخم خورده از جامعه جنگ‌زده است که می‌خواهد با چنگ و دندان به بالا صعود کند و دانیال نمونه‌ای از یک جامعه لائیک و نژادپرست است، اما جریانات داستان طوری پیش می‌رود که این دو نه در مقابل هم بلکه کنار هم قرار می‌گیرند. برای نگارش این داستان به لحاظ قسمت‌های جنگی آن از خانواده‌های جنگ‌زده جنوبی کمک زیادی گرفتم، بیشتر قسمت‌های این داستان با حقیقت عجین است.

کد خبر 479372

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.