مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا، مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه آرمان ملی، در صفحه نخست خود با تیتر «مشارکت، بهانه رقیب تراشی نشود» به بررسی تحولات در جبهه اصلاح طلب پرداخت و نوشت: «ما کاندیدا هستیم!»، «همه بیایند تا رقابت پرشور داشته باشیم»، «همه ثبتنام کنند تا پس از ردصلاحیتهای احتمالی مجبور به حمایت از کاندیدای غیر اصلاحطلب نشویم». این روزها اردوگاه اصلاحات پررفتوآمد است و در این مدت افرادی آمادگی خود را برای کاندیدا شدن در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ اعلام میکنند که تصور نمیشود این کاندیداتوری جدی باشد یعنی به احتمال زیاد در نقش کاندیدای پوششی به ایفای نقش میپردازند. از سوی دیگر برخی احزاب که اتفاقاً قائم مقام یکی از آنها سخنگوی «نهاد اجماعساز اصلاحطلبان» است، تاکید دارد اگر کاندیدای این حزب در انتخابات تأیید صلاحیت نشود پروژه عدمحضور را کلید خواهند زد. بازی پیچیده انتخابات در اردوگاه اصلاحطلبی هر روز پیچیدهتر میشود و حامیان این جریان نگران آنچه هستند که شاید نتیجه آن، شکاف و تبعیت نکردن کاندیداهای انبوه از تصمیم نهایی بزرگان اصلاحات باشد.
احزاب اصلاحطلب عزم خود را جزم کردهاند تا با کاندیداهای زیاد در انتخابات شرکت کنند؛ اما ظاهراً برای پس از ثبتنام فکری نکردهاند. برای درک بهتر این موضوع به تصمیمات و مواضع انتخاباتی برخی گروههای اصلاحطلب پرداخته میشود. حزب اتحاد ملت ایران هنوز گزینهای را معرفی نکرده است اما تاکید دارد کاندیدای آنها باید تأیید صلاحیت شود که این ادعا مغایر با تصمیم جمعی اردوگاه اصلاحطلبی است. آنطور که شنیده میشود محمدرضا خاتمی، محسن صفاییفراهانی، حسین کاشفی و… از جمله گزینههای مطرح برای کاندیدا شدن در انتخابات ۱۴۰۰ هستند. کارگزاران تاکنون «علی لاریجانی، سیدحسن خمینی و حسین دهقان» را به عنوان گزینههای غیرحزبی و «اسحاق جهانگیری»، معاون اول دولت تدبیر و امید و «محسن هاشمی»، فرزند مرحوم هاشمی و رئیس شورای شهر تهران را به عنوان چهرههای حزبی در سبد انتخاب خود برای ۱۴۰۰ میبیند.
حزب ندای ایرانیان بر کاندیداتوری صادق خرازی تاکید دارد و حتی شنیده شده ستادهایی را هم برای این امر راهاندازی کردهاند. حزب اعتماد ملی هنوز کاندیدایی معرفی نکرده و برخی جواد اطاعت و حضرتی را کاندیداهای اعتماد ملی میدانند. خارج از گستره احزاب برخی دیگر از اصلاحطلبان هم خود را لایق ریاستجمهوری میدانند مانند آخوندی، وزیر راه دولت روحانی یا حجتالاسلام رهامی که نایب دبیر انجمن اسلامی مدرسین دانشگاههاست. محمد غرضی هم مانند گذشته داعیه ریاستجمهوری دارد و به نظر میرسد برای حضور در این رقابت جدی است. در نهایت محمدرضا عارف هم گزینه احتمالی است. علی مطهری فرزند شهید مطهری و نماینده سابق مجلس هم بدوندعوت حزبی به اعلام کاندیداتوری پرداخت یا مسعود پزشکیان نماینده اصلاحطلب تبریز و نایب رئیس مجلس دهم هم مورد نظر برخی سیاسیون است تا از او برای کاندیدا شدن دعوت کنند.
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست خود با تیتر «پایان ماه عسل شاهزاده؟» به بررسی نشانههای تغییر راهبرد واشنگتن و ریاض پرداخت و نوشت: دیوید گاردنر نویسنده و تحلیلگر نشریه فایننشال تایمز در گزارشی، به رویکردهای احتمالی دولت بایدن در قبال پادشاهی عربستان و شخصِ محمد بن سلمان به عنوان رهبرِ در سایه این کشور پرداخته است. این نشریه در گزارش خود تاکید دارد که بن سلمان باید با روابط گرم و صمیمانه خود با دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا و جرارد کوشنر داماد و دستیار ارشد وی در مسائل خاورمیانه خداحافظی کند و دورهای جدید را در عرصه تعاملاتش با دولت آمریکا آغاز کند.
گاردنر در این رابطه مینویسد: «جو بایدن رئیس جمهور جدید آمریکا بارها و بارها در موقعیتهای مختلف، به نحوی محمد بن سلمان رهبرِ در سایه عربستان سعودی را مورد سرزنش قرار داده است. بایدن حتی در اظهارنظری با بی توجهی به بن سلمان، پدر وی (پادشاه سعودی) را مخاطب قرار داد و تاکید کرد با وی به عنوان همتای خود تعامل خواهد کرد.
به گزارش فرارو، در برهه کنونی، روابط گرم ترامپ و دولت وی با بن سلمان که شامل مواردی نظیر ارتباطِ واتسآپیِ جرارد کوشنر، داماد و دستیار ویژه ترامپ با بن سلمان میشد، خاتمه یافته است. جو بایدن در دوره کارزار تبلیغاتی اش برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا، تهدید کرد که با دولت سعودی به دلیل نقض گسترده حقوق بشر توسط آن در داخل این کشور و به ویژه در جریان جنگ یمن، به مثابه یک دولت سرکش و بدنام رفتار خواهد کرد. بایدن به نوعی در حال بازنگری جدی در روابط عمیقِ ۷۵ ساله پادشاهی سعودی با دولت آمریکا است.
به نظر میرسد این مساله مخصوصاً برای عربستان سعودی یک ناراحتی جدی باشد. واشنگتن به طور رسمی با افشای برخی اسناد محرمانه اطلاعاتی_امنیتی تاکید کرده است که بن سلمان و دارو دستهاش، به طور خاص با قضیه ترور جمال خاشقچی مرتبط بودهاند. جمال خاشقچی روزنامه نگار سعودی که برای واشنگتن پست کار میکرد، سال ۲۰۱۸ و پس از مراجعه به کنسولگری عربستان سعودی در استانبول ترکیه، توسط یک تیم ترورِ سعودی کشته شد. هنوز هیچ رد و نشانی از جسد وی یافت نشده است.
براساس گزارشهای منتشره، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، به طور خاص به این مساله اشاره کرده که دستور قتل خاشقچی را شخص بن سلمان صادر کرده است. ترامپ در زمان قتل خاشقچی گفته بود شاید بن سلمان این کار را کرده باشد و شاید هم نه. در واقع، وی از همان ابتدا میدانست قتل خاشقچی کار بن سلمان است، اما وی قراردادهای تسلیحاتی سنگین آمریکا با عربستان و همچنین صف بندی علیه ایران را به بدترین لاپوشانی تاریخی که یک رئیس جمهوری در آمریکا میتوانست انجام دهد ترجیح داد.
با این همه، بحران ترور جمال خاشقچی توسط عوامل دولت سعودی را باید بدترین بحران در روابط آمریکا و عربستان از زمان حادثه حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به برجهای دوقلوی نیویورک دانست. رویدادی که در آن ۱۹ نفر از عوامل اجرای عملیات، از شهروندان عربستان سعودی بودند. از این منظر، در شرایط فعلی پرسش اصلی این است: جو بایدن چگونه میخواهد با بن سلمان رفتار کند؟ راهبردهای وی در مقابله با بن سلمان چه هستند؟ آیا بایستی انتظار تنشهای بیشتر در روابط عربستان با آمریکا را داشت؟
روزنامه شرق، در صفحه نخست خود با تیتر «یک نامه پر واکنش» به بررسی نامه رئیس دولت اصلاحات به مقام معظم رهبری پرداخت و نوشت: نامه ۳۷ صفحهای سیدمحمد خاتمی به مقام معظم رهبری با دو نگاه متفاوت اصولگرایان و اصلاحطلبان همراه شد؛ اصولگرایان به تندی به خاتمی تاختند و اصلاحطلبان آن را مقدمهای برای اصلاح امور دانستند.
سیدعلیرضا مرندی، عضو شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی درباره این نامه گفت: «این نامهنگاری از این جهت عجیب به نظر میرسد که در حال حاضر آمریکاییها اینطور فضاسازی میکنند که ما اهل مذاکره و تعامل هستیم، درحالیکه ذرهای از فشارهایشان را بر ملت ایران کم نکردهاند؛ در چنین شرایطی، برخی داخلیها کار مشابه آنها را تکرار نکنند و یادشان باشد که چه خسارت عظیمی در سال ۸۸ به کشور وارد کردند. تا پیش از شروع حوادث خرداد ۸۸، اوباما و غربیها این آمادگی را داشتند که در موضوع هستهای امتیازات زیادی به طرف ایرانی بدهند و به دنبال آن بودند که این مسئله حل شود، چون حضور مردم را در صحنه دیده بودند».
او ادامه داد: «اما وقتی اعتراضات سال ۸۸ کلید خورد، فضا برای فشارهای بیش از حد و دوباره از سوی طرفهای غربی فراهم شد و متأسفانه محصورین هم با اینکه فرصت چندباره برای جبران خطاهایشان داشتند، نهتنها از این فرصت استفاده نکردند، بلکه بر همان طبل فتنه کوبیدند. من در آن ایام دو بار با آقای موسوی مکاتبه داشتم و یک بار هم در تماس تلفنی وی با بنده، این نکته را به او گفتم که طرح اظهاراتی مانند آنچه دو روز قبل از انتخابات در مصاحبه با نشریه تایمز مطرح کرده بود، عجیب به نظرم میرسید و تصور میکردم که این اظهارات ساختگی است، اما متأسفانه گذر زمان نشان داد که آنها چنین اظهاراتی را با اعتقاد مطرح کرده بودند».
محمدصالح مفتاح هم درباره این نامه نوشت: «خاتمی باید ادعای اینکه علیه انقلاب و رهبری نیست را با عذرخواهی از مردم و فاصلهگذاری با اصلاحطلبان ثابت کند و بعد نامه بنویسد.»
مفتاح در توییتی دیگر چنین آورد: «لااقل انتظار این است که صداقت داشته باشیم و در مورد بحرانهای قبلی که بر کشور و مردم تحمیل کردیم و کشور را به ورطه نابودی کشاندیم، توضیح دهیم و عذر بخواهیم. مگر ۸۸ بحران کوچکی بود که آن را فراموش کنیم؟ مگر تحریمهای متعاقب آشوبهای داخلی، کم خسارت زد؟»
روزنامه اعتماد، در صفحه نخست خود با تیتر «اصولگرایان در دو راهی قالیباف و رییسی» به بررسی کاندیدای انتخاباتی اصولگرایان پرداخت و نوشت: فصل انتخابات که باشد گاهی یک توئیت هم در ترسیم چشماندازی دقیق و واقعیتر از فضای سیاسی کشور، به کار میآید. خاصه در ایران که آقایان کاندیدا تا دقیقه نود منتظر مینشینند که هم خیالشان از حضور رقبای درون و برون جریانی راحت شود و هم به قدر کافی به آنان اصرار و پیشنهاد کاندیداتوری شده باشد که اعتباری مضاعف رقم بخورد. همین است که توئیت محسن پیرهادی درباره کاندیدا نشدن قالیباف در انتخابات ۱۴۰۰ اینقدر مورد توجه قرار گرفت و با واکنشهای مختلفی همراه بود. این فعال سیاسی اصولگرا و نزدیک به قالیباف نوشته بود: «دکتر قالیباف در پاسخ به توصیهها برای نامزدی در انتخابات ۱۴۰۰ گفت «بر مجلس تمرکز داشته و بنای کاندیداتوری ندارند. نیروهای انقلاب تلاش کنند ظرفیت خود را متمرکز بر موفقیت گزینه واحد کنند.»
برداشت من این است که با افزایش احتمال حضور آیتالله رئیسی، دکتر قالیباف آمادگی کمک به او را دارند. خبر او مبنی بر عدم کاندیداتوری قالیباف با واکنشهای بسیاری همراه بود. مثلاً برخی با واسطه اعلام شدن این خبر را مبنای باورناپذیری او قرار دادند. به عنوان مثال حمید رسایی نوشت: «تا وقتی اطرافیان یا کسان دیگری از طرف یک کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری، کاندیدا نشدن او را اعلام میکنند، این یعنی احتمال کاندیداتوری این فرد به قوت خود باقی بلکه احتمالش بیشتر شده است. کسی که کاندیدا نیست، خودش اعلام میکند.»
برخی هم این اظهارنظر چهره نزدیک به قالیباف را بازی رسانهای و علیه رئیسی تلقی کردند، مثلاً کانال تلگرامی اصلاحات نیوز نوشت: «محسن پیرهادی از اعضای شورای شهر که در دوره قالیباف دربست در اختیار او قرار داشت، برخلاف تکذیبیههایی که رئیس دستگاه قضا و اطرافیانش انجام میدهد، تعمدا از حضور آقای رئیسی در انتخابات پرده برداشت و گفت: «قالیباف گفت بنای کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ را ندارد. برداشت من این است که با افزایش احتمال حضور آیتالله رئیسی قالیباف آمادگی کمک به او را دارد.» این در حالی است که اتفاقاً دو خبر در مورد عدم کاندیداتوری رئیسی در انتخابات منتشر شده بود که نشان میداد رئیسی دیدار با برخی از اعضای خبرگان رهبری برای کاندیداتوری را رد کرده است.»
روزنامه کیهان در صفحه نخست خود با تیتر «حمله بزرگ موشکی و پهپادی به ریاض پاسخ پشیمان کننده مقاومت یمن به بایدن» نوشت: پیشروی انقلابیون یمن برای آزادسازی شهر راهبردی مأرب از ۳ هفته پیش شروع شده و انقلابیون یمن به ۷ کیلومتری شهر مأرب رسیدهاند و این شهر در آستانه آزادسازی قرار دارند. همه این پیشرویها در حالی صورت گرفته که ائتلاف سعودی کمکهای مستقیم یا غیر مستقیم داعش، القاعده، آمریکا، رژیم صهیونیستی، امارات و… را داشته است. در این مدت فشار برخی نهادهای به اصطلاح بینالمللی به انصارالله برای متوقف کردن این پیشرویها هم زیاد شده است. این فشارها باعث شد انقلابیون یمن با طعنه اعلام کنند، هر وقت سعودیها متحمل شکست میشوند، از ما خواسته میشود، جنگ را متوقف و به مذاکره بپردازیم!
دولت جو بایدن اما با وجود حمایت زبانی از پایان جنگ یمن اقدامی در جهت بازداشتن سعودیها از تداوم محاصره و تجاوز به یمن انجام نداده است. حتی دولت بایدن پس از خارج کردن انصارالله از لیست تروریستی تاکید کرده بود که این جنبش یمنی باید از ایران دور شود که البته مقامات انصارالله اعلام کردند که این یک مسئله داخلی است و به آمریکا ارتباطی ندارد. اخیراً نیز جو بایدن با «ملک سلمان» شاه سعودی به صورت تلفنی گفتوگو کرد. در این گفتوگو، جو بایدن به سلمان بن عبدالعزیز تعهد داد که از این کشور در برابر حملات موشکی یمنیها محافظت کند و بعد هم یمنیها را با لحن آمرانهای خطاب قرار داده و خواستار پایان شلیک موشک به مناطق مسکونی عربستان شد. با این حال یگان موشکی یمن رسماً از خجالت بایدن و بن سلمان درآمد و با شلیک دقیق یک فروند موشک بالستیک و ۱۵ پهپاد پایتخت سعودیها را هدف قرارداد.
یمنیها با این شلیک به طرف سعودی و آمریکایی یادآور شدند که توقف شلیک و حمله یکطرفه و در یک جبهه وجود ندارد و آتش بس دائمی و فراگیر و یا ادامه جنگ تنها گزینههای موجود است. این حملات که ساعتها به طول انجامیده و به گفته منابع رسمی در یمن، با دقت اهداف حیاتی و نظامی سعودیها را در هم کوبیده است، در واقع پاسخ انصارالله یمن به کسانی است که خواستار توقف عملیات آزادسازی شهر مأرب شده و از این جنبش خواسته بود از ایران فاصله بگیرد. انقلابیون یمن با این عملیات بزرگ، هم پاسخ ۶ سال جنایت بیوقفه ائتلاف سعودی و متحدان غربی، عبری و عربی اش را داد، هم پاسخ بایدن را داد و هم اعلام کرد، بدون رفع محاصره زمینی، دریایی و هوایی یمن که باعث بروز «فاجعه قرن» شده، پیشرویها متوقف نخواهد شد و آمریکا نیز قادر به حمایت از این رژیم نخواهد بود.
سرتیپ «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن در یک کنفرانس خبری، به بیان جزئیات عملیات گسترده شنبه در خاک عربستان پرداخت. به نوشته وبگاه شبکه «المسیره»، او گفت که این عملیات با نام «توازن الردع الخامسة» (موازنه بازدارندگی پنجم) با پهپاد و موشک بالستیک به طور مشترک انجام گرفته است: «مواضع و اماکن حساس در ریاض پایتخت دشمن، با یک موشک بالستیک از نوع «ذوالفقار» و ۹ فروند پهپاد «صماد ۳» هدف قرار گرفت. ۶ فروند پهپاد «قاصف ۲» k نیز مواضع نظامی در مناطق «ابها» و «خمیس مشیط» را هدف قراردادند که به فضل خدا به دقت اصابت کرد».
او با بیان اینکه، «عملیات توازن الردع الخامسة از شامگاه شنبه تا صبح یکشنبه به طول انجامیده است»، تأکید کرد: «تا زمانی که حملات و محاصره بر کشورمان ادامه دارد، عملیاتهای ما نیز ادامه خواهد داشت و بیش از پیش گسترده خواهد بود». یحیی سریع، از ساکنان عربستان نیز خواست تا از تمامی مواضع و اماکن و فرودگاههای نظامی خود را دور نگه دارند.
نظر شما