مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا، مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه آرمان ملی، در صفحه نخست خود با تیتر «دوره شش ساله برای ریاست جمهوری» به بررسی اظهارات محسن هاشمی در مورد طولانیتر شدن دوره ریاست جمهوری پرداخت و نوشت: «ریاستجمهوری ۶ یا ۷ ساله شود» این پیشنهادی بود که روز گذشته محسن هاشمی رئیس شورای شهر و رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران مطرح کرد. او دلیلش برای ارائه این پیشنهاد را چنین تشریح کرد: «ما برای اینکه دچار این مشکل نشویم که دولتها برای رایآوری دست به اقدامات ظاهری و کوتاهمدت نزنند، در قانون طول دوره را از نظر زمانی مثلاً از ۴ سال به ۶ یا ۷ سال افزایش دهیم اما در مقابل دولتها یکدورهای شوند و دیگر لازم نباشد که دو بار در انتخابات شرکت کنند. چراکه وقتی لازم باشد دور دوم هم رأی بگیرند در دوره اول در کنار عملکرد مثبت و خوب، دست به اقداماتی خواهند زد که شاید مفید نباشد اما به دلیل نیاز به رأی آنها را انجام میدهند. البته اکنون اصلاح قانون اساسی مطرح نیست اما اگر در یک زمانی تصمیم به اصلاح قانون اساسی گرفته شد، این مساله هم میتواند یکی از پیشنهادات باشد و مورد بررسی قرار گیرد.»
نحوه انتخاب دولتها در ایران به این شکل است که جامعه پس از پایان دوره ۴ ساله یک رئیسجمهور بار دیگر در پای صندوقهای رأی حضور پیدا کرده و رأی به تداوم ۴ ساله همان دولت میدهند که شاید دلیل اصرار به تداوم یک دولت امیدواری به انجام اقدامات مؤثر در دوره دوم باشد. برخی اوقات دولتها هم در ماههای منتهی به پایان دوره ۴ ساله خودشان از کمبود وقت برای اتمام پروژهها و خدمترسانی به مردم میگویند تا از این طریق جامعه را ترغیب به انتخاب مجدد همان رئیسجمهور کنند که بعضاً دولتها در دوره دوم با مشکلاتی روبهرو میشوند که پیشبینی نکرده بودند. البته تنها در ایران نیست که این روند جریان دارد و طبق گفته رئیس شورای شهر تهران، دولتها در چهار سال دوم دچار مشکلات میشوند، در همه دنیا از جمله آمریکا و فرانسه نیز وجود دارد. اکنون محسن هاشمی به بیان راهکاری برای کمک به کاهش مشکلات میپردازد و میگوید: «در فرانسه دوران مدیریت دولتها را افزایش دادند اما تعداد حضور فرد را یکدورهای کردند.»
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست خود با تیتر «خیز مبهم بورس در روزهای پایان سال» به بررسی تغییر دامنه نوسان بورس پرداخت و نوشت: مدتهاست که بازار بورس از شرایط ایدهآلی که نظر هر سرمایهگذاری را به خود جلب میکرد فاصله گرفته است، به گونهای که بیشتر روزها را با رنگ قرمز و ترس سهامداران سپری میکند. به همین دلیل سیاستگذاران دائماً به دنبال راهحلی برای آرام کردن شرایط بازار هستند. اما راهکارهای ارائه شده برای آرامش و بهبود فضای بازار آنطور که باید و شاید نتوانسته اعتماد از دست رفته سرمایهگذاران را ترمیم کند. یکی از راهکارهای ارائه داده شده تغییر دامنه نوسان بود. بر اساس این تصمیم دامنه از حالت متقارن به حالت نامتقارن تغییر میکند، یعنی به جای اینکه ارزش سهمها روزی پنج درصد کاهش یابد، روزی دو درصد کاهش خواهد یافت و از طرف دیگر به جای رشد پنج درصدی در روز، ۶ درصد رشد خواهد کرد. اما این تغییر تا چه اندازه میتواند بر بهبود فضای بازار سرمایه مؤثر باشد؟
شنبه (۱۸ بهمنماه) محمدعلی دهقاندهنوی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار ضمن تشریح آخرین تصمیمات شورای عالی بورس، از تغییر دامنه نوسان از شنبه (۲۵ بهمن) خبر داد. بازار سرمایه تحت تأثیر این تغییر شنبه را با تفاوت چشمگیری نسبت به روزهای گذشته خود آغاز کرد بهشکلی که روند صعودی بازار سرمایه که از نیمههای هفته گذشته آغاز شده بود روز گذشته هم ادامه یافت و شاخص کل این بازار بیش از ۴۷ هزار واحد صعود کرد. شاخص کل بورس شنبه با ۴۷ هزار و ۷۸۷ واحد افزایش به رقم یک میلیون و ۲۶۲ هزار واحد رسید. شاخص کل با معیار هم وزن نیز ۱۲ هزار و ۵۵۷ واحد افزایش یافت و در رقم ۴۳۵ هزار و ۶۱۷ واحد ایستاد. البته کارشناسان دلایل متفاوتی را برای رشد شاخص در روز گذشته مطرح میکنند. عدهای معتقدند افزایش نرخ ارز سبب رشد شاخص بورس شده و برخیها از اثر مثبت تغییر دامنه نوسان بر بازار سرمایه میگویند، این در حالی است که برخی دیگر از کارشناسان معتقدند که این تغییر در بازار سرمایه باعث بازگشت تعادل در بلندمدت نخواهد شد و شاید راهکاری مقطعی برای کشیدن ترمز نزولهای پی در پی این بازار باشد.
با وجود اما و اگرها در خصوص تأثیر تغییر دامنه نوسان در بازار بورس معاون نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس و اوراق بهادار از احتمال تداوم تغییر دامنه نوسان معاملات بورس تا پایان امسال خبر داد.
روزنامه شرق، در صفحه نخست خود با تیتر «ناگفتههایی از اشغال اول سفارت آمریکا» به بررسی گفتههای ابراهیم یزدی، فرخ نگهدار و مجید تفرشی درباره تسخیر سفارت آمریکا پرداخت و نوشت: ابراهیم یزدی در کتاب خاطرات خود درباره آنچه در روز ۲۵ بهمن رخ داد، چنین نوشته است: «در روز ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ آماده رفتن به مدرسه رفاه شده بودم که آقای مهندس بازرگان با من تماس گرفتند و گفتند مشکل جدیدی پیش آمده است و خواستند که هرچه سریعتر به مدرسه رفاه بروم. بلافاصله به مدرسه رفتم. آقای مهندس بازرگان اجمالا توضیح دادند که عدهای نامشخص، ظاهراً وابسته به گروههای چپ -احتمالا چریکهای فدایی خلق- به سفارت آمریکا حمله کرده و آنجا را اشغال کردهاند. سرهنگ توکلی به محل رفته، اما نتوانسته است کاری انجام بدهد. سرهنگ امیر رحیمی نیز از طرف آیتالله طالقانی قرار است به آنجا برود، اما مطمئن نیستم که بتواند مشکل را حل کند؛ چون مسئله سیاسی است نه نظامی. اشغال سفارت آمریکا، میتواند آغاز یک بحران جدید جدی برای دولت موقت و جمهوری اسلامی باشد.
در همان فرصت کوتاه برای مهندس بازرگان توضیح دادم که این میتواند یک توطئه باشد و ممکن است به سفارتخانههای خارجی دیگر نیز در تهران حمله شود، اما برای حل آن باید نظر موافقت و حمایت جدی آقای [امام] خمینی هم جلب شود، وگرنه ممکن است از نظر سیاسی شکست بخوریم. مهندس بازرگان ضمن تأیید نظر من، توصیه کرد که فوراً به مدرسه علوی بروم و ماجرا را برای آقای [امام] خمینی شرح بدهم. من بلافاصله به مدرسه علوی رفتم. در آنجا به من خبر دادند که آقای [امام] خمینی هم از این حمله و اشغال آگاه شدهاند و خواستهاند که با ایشان تماس بگیرم. در دیدار و گفتوگو با آقای [امام] خمینی، اهداف احتمالی این اشغال و پیامدهای سیاسی آن را برای انقلاب اسلامی و دولت جدید مطرح کردم و توضیح دادم که انقلاب پیروز شده است و در مرحله انتقال و تثبیت دستاوردها هستیم و نباید اجازه داد برخی از کارهای ظاهراً انقلابی و افراطی، دولت انقلاب اسلامی را با مشکلات و موانع ناخواسته روبهرو کنند. ایشان ضمن تأیید دیدگاه من خواستند که هرچه سریعتر بروم و غائله را به هر ترتیب ممکن ختم کنم. گزارشهای رسیده حاکی از آن بود که مردان مسلحی صبح آن روز به سفارت آمریکا حمله کردهاند. محافظان مسلح سفارت مقابله کرده و جلوی تهاجم را گرفتهاند تا کارمندان سفارت فرصت از بین بردن اسناد را داشته باشند. تا حدود ساعت ۱۰ صبح به مدت دو ساعت مبادله آتش و گاز اشکآور ادامه داشت.
یک کارمند سفارت کشته و یک تفنگدار دریایی زخمی شد، ۱۰ صبح: اما سولیوان به گاردهای مسلح سفارت دستور داد ساکت بمانند. مهاجمان ساعت از روی دیوارهای سفارت وارد محوطه شده و با سلاحهای ژ ۳ و یوزی به ساختمانها تیراندازی کردند. در این حمله سولیوان و ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر از کارمندان سفارت و دو روزنامهنگار گروگان گرفته شدند. یک پیشخدمت ایرانی کشته شد و چهار آمریکایی زخمی شدند. همزمان عدهای به ساختمان صداوسیما حمله کردند. مردان مسلح به مساجد، فرستندههای رادیو و نیروگاهها حمله کردند. سه روز بعد از پیروزی انقلاب، گفته میشد که این حملات را نیروهای چپ انجام دادهاند. آقای [امام] خمینی به درخواست من، حاج مهدی عراقی را احضار کردند و دستور دادند که به کمیته مرکزی انقلاب از جانب ایشان دستور داده شود که از نیروهای داوطلب مسلح، از اعضای کمیتهها تعدادی در اختیار من گذاشته شود تا بتوانم در صورت لزوم از آنها برای رفع مشکل استفاده کنم. سه گروه معرفی شدند. به آنها تأکید شد که باید از اوامر و تصمیمات من اطاعت کنند.
با این نیروها وارد سفارت شدیم. آقایان سرهنگ توکلی، ظاهراً از طرف کمیته مستقر در مدرسه علوی و سرتیپ عزیزالله امیررحیمی، ازجانب آیتالله طالقانی نیز در آنجا بودند. اولین دستور من بستن همه درهای ورودی و خروجی سفارت و سپس دستور شناسایی همه کسانی بود که وارد محوطه سفارت شده بودند. با شروع این اقدامات، مهاجمان بهتدریج و بهسرعت و بدون هیچگونه مقاومتی محوطه را ترک کردند و از لابهلای میلهها بیرون رفتند. در آن لحظات حساس، مهمترین مسئله برای دولت، بیرونراندن مهاجمان و اطمینان از سلامتی کارکنان سفارت بود. بهخوبی میدانستم که اولاً امنیت کارمندان سفارتهای خارجی در هر کشوری برعهده دولت میزبان است.»
روزنامه اعتماد، در صفحه نخست خود با تیتر «ریاستِ چریک پیر اصلاحات بر «*ناسا»» به حرف و حدیثها در مورد نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان (ناسا) پرداخت و نوشت: تنها چند ماه تا برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران باقی مانده است و اصلاحطلبان و اصولگرایان به عنوان دو جریان سیاسی فعال در کشور، اگرچه تفاوتهایی بسیار دارند، اما از طرفی بری از شباهت نیز نیستند؛ شباهتی که ازجمله حالا در آستانه انتخابات ریاستجمهوری به نحوی در بلاتکلیفی و عدم شناخت کاندیدای نهایی عیان شده است. در این میان اصلاحطلبان برای بهبود شرایط و راضی نگه داشتن پایگاه اجتماعی خود، با توجه به آنکه به دلیل نگرانی از کاهش مشارکت شهروندان، میدانند حتماً باید با تمام قوا و با کاندیدایی واحد وارد میدان شوند، رو به تأسیس نهادی به منظور اجماعسازی میان تمامی احزاب و نیروهای اصلاحطلب آوردهاند. نهادی که در آن تلاش شده دیدگاههای مختلف برای اصلاح اصلاحات دیده شود، اما همچنان از گوشه و کنار انتقاداتی به سبک و سیاق پیشبرد امور در این نهاد نوپا شنیده میشود.
یکی از پرسشها درباره این نهاد، ریاست آن است؛ هرچند از قرار معلوم و بر اساس اظهارات سخنگوی حزب کارگزاران، تفاهمهایی میان اصلاحطلبان برای تعیین تکلیف کرسی ریاست این نهاد اجماعساز ایجاد شده است. نهادی که طی مدت اخیر و با توجه به آنکه هنوز عنوان دقیقی برای آن انتخاب نشده، در برخی رسانهها و بهخصوص شبکههای اجتماعی به اختصار به عنوان «ناسا» مطرح شده است.
حسین مرعشی در همین راستا و اظهاراتی که خبرگزاری «خبرآنلاین» آن را منتشر کرده، در پاسخ به پرسشی درباره شایعات مطرح شده مبنی بر رقابت ۳ چهره، مرعشی، کمالی و بهزاد نبوی، بر نهاد اجماعساز اصلاحطلبان گفته است: «بنده مطرح نیستم و برای چنین کاری هم آمادگی ندارم. به نظر من فضای کلی حاکم بر این نهاد جدید ریاست آقای نبوی است.»
بهزاد نبوی ریاست سنی این نهاد را عهدهدار خواهد بود ولی از قرار معلوم این هیأترئیسه سنی به هیأترئیسه دائم تبدیل خواهد شد؛ چنانکه سخنگوی کارگزاران گفته است: «فکر میکنم که همان هیأترئیسه سنی، هیأترئیسه دائمی هم باشند. برداشت من این است که آقای بهزاد نبوی رئیس جبهه اصلاحطلبان ایران خواهد بود.»
او درباره چرایی عدم حضور چهرهای چون عبدالواحد موسویلاری در نهاد تازهتاسیس اصلاحطلبان اعلام کرد: «به آقای موسویلاری، بسیار اصرار کردیم که باشند اما خودشان به دلیل کسالت و اینها علاقهای نداشتند. ایشان کسالتی دارند که انشاءالله خدا به ایشان شفا دهد.»
مساله اعلام کاندیداتوری محمدرضا عارف در انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری ایران دیگر موضوعی بود که حسین مرعشی به آن پرداخته است. مرعشی درباره احتمال کاندیداتوری رئیس فراکسیون امید دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و البته رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گفته است: «آقای موسویلاری خودشان هم برای تشکیل این نهاد همکاری کردند؛ بنابراین موافق هستند، آقای عارف دعوت نشدند و دلیلش هم شاید این بود که آقای عارف به تنهایی تصمیم گرفتند کاندیدا شوند.»
این چهره سیاسی اصلاحطلب درباره نوع مواجهه سیدمحمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات با انتخابات ۱۴۰۰ نیز بیان کرد: «بالاخره هر گروهی که دسترسی به شخصیتی مثل آقای خاتمی داشته باشند، منطقشان این است که از آن ظرفیت استفاده کنند، به هر حال آقای خاتمی هنوز حوزه نفوذ خوبی در جامعه دارند. بنده سخنگوی ایشان نیستم ولی فکر نمیکنم که آقای خاتمی نسبت به انتخابات ریاستجمهوری بیتوجه باشند. حتماً از نظر من ورود میکنند. برداشت بنده این است.
*ناسا: نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان
روزنامه کیهان در صفحه نخست خود با تیتر «مدیریت اشرافی و تحمیل گرانی به مردم در حاشیهها گم نمیشود!» نوشت: بانیان مدیریتاشرافی و برجام زده مدعی اصلاحات و اعتدال و تدبیر، به شدت دنبال بهانهاند برای فرار از مسئولیت و پاسخگویی. حاشیه را بزرگنمایی میکنند تا اصل و متن را بپوشانند. حاشیه هم اگر نباشد، آن را میسازند و دورش معرکه میگیرند.
ماجرای محکوم و مشکوک شعار علیه رئیسجمهور از سوی عدهای در جریان راهپیمایی در یکی از شهرها، ادعای نیاوردن نام امام راحل در قطعنامه پایانی راهپیمایی ۲۲ بهمن و نیز ادعای اندک بودن تصاویر حضرت امام (ره) در راهپیمایی، سه نمونه از تقلای ذکر شده در روزهای اخیر است.
مدعیان اصلاحات اعتدال از حاشیههای دلچسب پیش گفته بمب صوتی ساخته، منفجر کرده و چنان برجستهنمایی میکنند که اذهان عمومی را از عاملیت خود در تحمیل معضلات اقتصادی و مدیریت برجام زده منتهی به جابهجا شدن رکوردهای تورم و رکود منحرف سازند.
مدیریتیاشرافی و غیر انقلابی که معضلاتی از جمله تبدیل معیشت مردم به گروگان شیادیهای غرب، ۷ تا ۱۰ برابر شدن قیمتها در حوزه ارز و سکه و خودرو و مسکن، سقوط ارزش پول ملی، نقدینگی فزاینده و تورمزا، رکود فراگیر و بیکاری کمسابقه را به ملت تحمیل کرده است و حال آنکه همینها مدعی بودند، به واسطه بستن با غرب، همه تحریمها (مالی و بانکی و نفتی و…) برداشته میشود، معضلات اقتصادی حل میشود و رونق اقتصادی اتفاق میافتد، نرخ دلار از ۳,۷۰۰ تومان به زیر هزار تومان سقوط میکند، مردم از یارانه بینیاز میشوند و مشکل آب خوردن و آلودگی هوا و… همگی برطرف میشود! در چنین فضایی است که حاشیهسازی و غوغا و هیاهو برای بانیان بیمسئولیت و بیکفایت این فجایع، در اولویت است.
شعار علیه رئیسجمهور از سوی عدهای در جریان راهپیمایی ۲۲ بهمن در یکی از شهرها، امری مذموم و محکوم است اما طیف مذکور پس از آن، یک بازی روانی - رسانهای برای تبدیل آن به متن و به فراموشی سپردن اصل را کلید زد.
بیانیهای از سوی «هیئت دولت» منتشر شد که در آن آمده است: «اگر قرار بر این است که با فحاشی از تریبونها و مجال دادن آشکار به هتاکان، صورت مسئله برای منافع زودگذر و تبلیغات چندماهه تغییر کند؛ اگر قرار است، دولت دوران جنگ، ناکارآمد قلمداد شود و بانیان ضد ایرانی فشار و تحریم، تطهیر شوند؛ دولت دوازدهم هم با قاطعیت اعلام میکند که اجازه نخواهد داد روایتهای مجعول و فرصتطلبیهای مبتنی بر دروغ، قضاوت عمومی را متأثر سازد.»
حتی اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور به رئیسقوه قضائیه نامه نوشت: «با تبریک سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، همانطور که شاهد بودید روز چهارشنبه در مراسم کمنظیر و متفاوت بزرگداشت سراسری سالگرد پیروزی انقلاب عدهای موتورسوار، با سردادن شعارهای مخرب و غیراخلاقی نسبت به رئیسمحترم جمهور سعی کردند با رفتارهای موهن خود، اصل بزرگداشت این مراسم ملی و ضرورت وحدت و اقتدار یکپارچگی نظام و ملت را در برابر دشمنان این ملک و ملت تحتالشعاع قرار دهند. از آنجا که پیشگیری از اینگونه اعمال مجرمانه در سایه اجرای قانون میسر است و اینگونه رفتارهای مجرمانه در روز روشن نسبت به منتخب ملت ریشه در تعلیق تبعیضآمیز اجرای مجازات در موارد مشابهی داشته است، خواهشمند است با دستور اقدام و پیگیری قاطع موضوع، زمینهاشاعه مفاسد اجتماعی و سیاسی آن و سوءاستفاده مخالفان ایران اسلامی و نظام مرتفع گردد.»
نظر شما