به گزارش خبرنگار ایمنا، توسعه و بهره برداری مؤثر از منابع دانشی سازمان به یکی از اهداف راهبردی این شرکتها تبدیل شده است به همین خاطر بررسی و پژوهش در زمینه مدیریت دانش و مؤلفههای مربوط به آن شایان توجه مبرم است.
بر این اساس، کارشناسان معتقدند: در شرایط امروزی که تنها اطمینان، اطمینان نکردن است، مدیریت دانش ضامن موفقیت و بقای سازمانها است چراکه دانش میتواند برای سازمانها مفید واقع شود که در محیطهای پویا و نوآورانه و برای تداوم آنها نیازمند دانش اضافی برای مکمل ساختن ائتلاف دانش شرکتها با یکدیگر است حال پیاده سازی مدیریت دانش در صورتی اثربخش است که فرهنگ سازمانی آن را تقویت کند و چنین فرهنگی باید اعتماد، همکاری و یادگیری را در بین کارکنان سازمان ایجاد کند.
مؤلفههای مدیریت دانش
«سمیه احمدی نژاد» دکترای برنامهریزی شهری در این باره به ایمنا میگوید: با توجه به بررسیها و مطالعات انجام گرفته شده درباره مدیریت دانش و عوامل تأثیرگذار بر آن میتوان گفت هر پژوهشی باید چارچوب مفهومی دقیق داشته باشد تا بتوان اعتبار نقشه راه پژوهش را در برگیرد. برای گردآوری داده و دانش تولید شده از پژوهش و مناسب بودن آنها برای پرسش و هدف، باید پژوهش را به صورت علمی قضاوت کرد در غیر این صورت درباره ابزارها و روشهای استفاده شده برای گردآوری داده، جامعه یا منبع انتخاب شده برای پژوهش؛ دقت، صحت و اعتبار دادهها و نتایج پژوهش ناممکن است و پژوهش شکننده است؛ چون معلوم نیست پرسش پژوهش چگونه پاسخ داده شده است و چقدر پاسخ ارائه شده اعتبار، دقت و جامعیت دارد به همین دلیل پژوهشهایی که فاقد مدل مفهومی یا چارچوب نظری هستند، بسیار شکننده و غیرقابل اعتماد بوده و دفاع از اعتبار و تکرارپذیری آنها تقریباً ناممکن است.
وی میافزاید: موفقیت مدیریت دانش با ترکیبی از رضایت از سیستم مدیریت دانش و اثربخشی فرآیندهای آن سنجیده میشود بر اساس مطالعات انجام گرفته در زمینه انواع مدلهای مدیریت دانش، مدل مفهومی ارائه شده که در مرحله اول ارتباط مؤلفههای مدیریت دانش با یکدیگر و در مرحله دوم ارتباط مدیریت دانش با ابعادی که شامل: رهبری، تکنولوژی، منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و در نهایت مکانیسم و فرایند بوده، نشان داده شده است.
این کارشناس حوزه برنامه ریزی شهری تصریح میکند: عوامل مؤثر بر مدیریت دانش در همه شهرداریها مورد مطالعه برابر نبوده بلکه سطح تأثیرگذاری آن متفاوت است.
وی ادامه میدهد: میتوان شاخصهای مدیریت دانش را اینگونه توضیح داد که رهبری دانش علاوه بر دارا بودن توانایی جهت ایجاد فرآیندهای قابل پیش بینی و پایدار، بایستی به تشویق خلاقیت و نوآوری بپردازد بنابراین رهبران دانش باید درک درستی از افراد، فرآیندها، سیستمها و اصول کسب و کار که شکل دهنده تصمیم گیری های سازمانی است، داشته باشد.
احمدی نژاد خاطرنشان میکند: رهبران دانش، اعضای سازمان را از طریق تماس و ارتباط مستمر با اعضای سازمان، برقراری ارتباط به رسمیت شناختن مشارکت افراد و ارائه فرصتهایی برای رشد و توسعه مشارکت تشویق میکنند.
فناوری اطلاعات (تکنولوژی) در اجرای مدیریت دانش هدف نیست
وی اظهار میکند: فناوری اطلاعات (تکنولوژی) در اجرای مدیریت دانش هدف نیست، بلکه وسیلهای است برای رسیدن به هدف اصلی مدیریت دانش که همان کاربرد دانش سازمانی است. پس توجه صرف به ترتیب دادن امکانات تکنولوژیکی جهت اجرای مدیریت دانش میتواند برنامه تبدیل به اشتراک دانش را از هدف اصلی خود منحرف کند؛ از فناوری اطلاعاتی جهت افزایش ارتباط کارکنان با هم استفاده میشود تا فرایند تبادل دانش بین آن به شکل موثرتری انجام شود.
این کارشناس با بیان اینکه ساختار سازمانی میتواند مشوق و یا مانع موفقیت مدیریت دانش باشد، میگوید: دامنه و توزیع دانش باید با شکل سازمان و سیاستهای پرسنل آن تناسب داشته باشد؛ هرچه ساختارهای سازمانی انعطاف پذیر باشد، اهمیت توزیع دانش و ایجاد محدودیتهای خاص در اموال فکری بیشتر میشود؛ ساختارهای سازمانی به آن گونه ساخته نمیشوند که مناسب نیازهای مدیریت دانش باشد؛ موانع جغرافیایی یا کارکردی که در گذشته شرکت توسعه یافته اند، ممکن است که توزیع دشوار یا غیرممکن سازند. شرکتها علاوه بر ساختارهای کارکردی و جغرافیایی به ساختارهایی نیاز دارند که بر اساس علایق یا موضوعات ویژهای مانند مراکز قابلیت یا صحنههای یادگیری پایه ریزی شود.
وی اظهار میکند: اثر گسترده فرهنگ بر طیف وسیعی از نتایج و گزینههای فردی، گروهی و سازمانی مدیریت دانش تا حد بسیار زیادی پذیرفته شده است و این پذیرش به صورت خرد جمعی درآمده است.
احمدی نژاد با بیان اینکه تغییر فزاینده محیط سازمانی، افزایش ابهام در مرزهای سازمانی، تعریف جدید سازمان و کار در شکل هر زمانی و هر مکانی، نیاز به تفکر مجدد را درباره کارگران دانش (منابع انسانی) الزامی کرده است، میگوید: کار دانشی، مستلزم هماهنگی سه مؤلفه نوآوری، کارآفرینی و دانش است به عبارت دیگر دانش کاران با توجه به ماهیت جدید سازمان و کار باید به طور همزمان نوآور، کارآفرین و دارای دانش باشند.
وی میافزاید: در کنار تواناییهای فوق، منابع انسانی جدید سازمان یا دانش کاران باید دارای تواناییهای منحصر دیگری همچون تسلط بر تکنولوژی پیشرفته و استفاده از آن در فرایندهای گوناگون سازمانی، توانایی قضاوت و تصمیم گیری صحیح، به دلیل برخورداری از گنجینه عظیم اطلاعات و دانش سازمانی، توانایی یادگیری خالق و توانایی خود کنترلی، خود یادگیری و خود راهبری باشند.
این کارشناس برنامه ریزی شهری ادامه میدهد: عوامل حیاتی نظیر؛ ابعاد فرهنگ سازمانی، استراتژی و رهبری، ساختار سازمانی، زیرساختهای فناوری اطلاعات و منابع انسانی را به عنوان متغیرهای مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش در شهرداریها شناسایی کرده اند.
عوامل حفظ و تقویت عملکرد و پایداری شهرداریها
وی با بیان اینکه به طور کلی میتوان گفت مدیریت دانش از اهمیت حیاتی در حفظ و تقویت عملکرد و پایداری شهرداریها برخوردار است، اضافه میکند: مدیریت دانش همچنین در ارائه خدمات برتر در شرایط جهانی امروز که به سرعت در حال تغییر است، نقش مهمی را ایفا میکند چراکه با استفاده از مدیریت دانش، مؤسسات و دولتهای محلی قادر خواهند بود که فرایندهای قابل تنظیم خود را امکانپذیر کنند.
احمدی نژاد میگوید: مدیریت دانش یکی از حیاتیترین عوامل بهبود عملکرد کارکنان، موفقیت یا شکست مدیران و مزیت رقابتی سازمانها در هزاره سوم توسعه است و البته مدیریت دانش برای موفقیت نیازمند زیرساختهایی است که با عنوان توانمند ساز شناخته میشوند.
وی با بیان اینکه توانمند سازهای مدیریت دانش، مجموعهای از مشخصهها، شرایط یا متغیرهایی است که اگر درست مدیریت شوند، میتوانند اثر قابل ملاحظهای بر بهبود موضع رقابتی شهرداریهای داشته باشند، میافزاید: مدیریت دانش یک راهبرد برجسته مدیریتی است که میتواند با موفقیت در تمامی ساختار سازمانی از طریق استفاده بهینه از دانش گسترده موجود در سازمانها اقدام کند.
این کارشناس حوزه شهری اظهار میکند: به طور خاص، عصر تکنولوژی این فرصت را برای مؤسسات دولتی محلی (شهرداریها) ایجاد کرده است تا شخصیت یک سازمان دانش محور که در صلاحیت دانش کارکنان خود خلاصه میشود، را نشان دهد هر چند هنوز مدیریت دانش در سازمانهای مربوطه نتوانسته است به صورت رسمی جز برنامههای مدیریتی سازمان قرار گیرد، در سطح کلان هنوز بسترهای مدیریت دانش فراهم نیست و فرهنگ سازمانی حاکم بر بسیاری از سازمانهای مدیریت شهری به خصوص سازمانهای دولتی به سوی رقابت بین افراد و حفظ دانش فردی است.
وی میافزاید: از طرفی فرهنگ سازمانی رابطه مستقیمی با فرایند مدیریت دانش داشته و نقش تعیین کنندهای را در این زمینه ایفا میکند، از این رو، برای ارتقای مدیریت دانش میتوان پیشنهاد کرد که با در نظر گرفتن زمینه و فرصتهای الزام باید پژوهشهایی بیشتر در این زمینه انجام پذیرد؛ با توجه به اینکه عملی کردن فرآیند مدیریت، تبدیل و اشتراک دانش در نهایت به ایجاد مدیریت بهتر در سطح ملی، توسعه پایدار و مدیریت سیستماتیک و همچنین در ارائه خدمات بهتر به شهروندان نقش بسزایی خواهد داشت.
گزارش از زهرا فنایی؛ خبرگزاری ایمنا
نظر شما