روز سخت ظریف در بهارستان

نحوه رفتار اصولگرایان با رقبای خود و حضور ظریف در مجلس انتشار خبر استعفا رئیس سازمان بورس خرید واکسن آمریکایی از مهمترین عناوین روزنامه‌های امروز _چهارشنبه ۱ بهمن _ است.

مطبوعات و رسانه‌های آزاد و شفاف در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب می‌شود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.

روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اصولگرایان به جای رقابت تخریب می‌کنند» به بررسی رفتار و توهین‌های اصولگرایان پرداخت و نوشت: یکی از کاستی‌های کشور، وجود احزاب قدرتمند برای انتقال مطالبات مردمی به بدنه حکومت است. این موضوع سبب می‌شود، آزادی عمل و بیان احزاب اهمیت وافری در شرایط کنونی پیدا کند. با این حال، تخریب چهره احزاب یکی از مسیرهای کسب جایگاه‌ها و سمت‌های گوناگون در میان برخی اصولگرایان به حساب می‌آید. همچنین تنگ‌تر کردن حلقه انقلابیون و دلسوزان کشور یکی از ترفندهای اصلی برخی عمل رسانه‌های اصولگرا برای حذف رقیب به شمار می‌آید. حزب اتحاد ملت اخیراً با عناوینی مانند افراطی و استحاله‌طلب، هدف تخریب یک خبرگزاری اصولگرا قرار گرفت.

پس از دوره دولت‌های نهم و دهم و جدایی دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد، اصولگرایان شکست تلخی را تجربه کردند. این جناح که موفق شده بود، فردی متناسب با اندیشه‌های سیاسی و حزبی خود را برای قرار گرفتن در جایگاه ریاست‌جمهوری پیدا کند، از شکست‌های پی‌درپی دولت ناراضی بود. این ناامیدی با پیروزی دولت تدبیر و امید در میان اصولگرایان تشدید شد و آنها را بیش از همیشه برای فرصت عرض‌اندام در عرصه سیاسی تشنه کرد.

لازمه هموار کردن مسیر برای انتخاب یک اصولگرا در انتخابات ۱۴۰۰ اول تخریب دولت فعلی به روش‌های گوناگون و دوم کاهش مشارکت مردم در انتخابات‌ها بود. از یکسو برای فراموش کردن تجربه تلخ دولت احمدی‌نژاد برای مردم و روی آوردن مجدد به یک اصولگرا، لازم بود که توپخانه رسانه‌های اصولگرا با هر دلیلی دولت را تخریب کنند. از سوی دیگر، تجربه تاریخی نشان داد که با حضور بدنه مردمی اصلاحات پای صندوق‌های رأی، تلاش اصولگرایان برای کسب صندلی ریاست‌جمهوری بی‌نتیجه خواهد ماند.

به همین دلیل پرونده یکدست‌سازی، باید با حضور حداقلی مردم صورت می‌گرفت. اخیراً مشخص نبودن برنامه انتخاباتی اصلاح‌طلبان، اصولگرایانی را که ۸ سال در انتظار انتخابات ریاست‌جمهوری نشسته بودند سردرگم کرده و همین موضوع، تلاش‌ها برای تخریب چهره اشخاص احزاب اصلاح‌طلب را افزایش داده است.

روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «روز سخت ظریف در بهارستان» به بررسی حضور ظریف در مجلس پرداخت و نوشت: در اتفاقی نادر نمایندگان مجلس دوباره به محمد جواد ظریف کارت زرد دادند. مجلس از توضیحات وزیر خارجه در پاسخ به دو سوال جداگانه نماینده مشهد و کاشمر قانع نشد.

در جلسه علنی دیروز مجلس شورای اسلامی سوال محمدجواد کریمی قدوسی از وزیر امور خارجه در مورد علت تلاش برای مذاکره با آمریکا سه هفته پس از شهادت سردار سلیمانی در دستور کار قرار گرفت.
پس از آنکه محمدجواد ظریف پاسخ خود را درباره سوال مذکور ارائه کرد، نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس گفت که از پاسخ‌های وزیر امور خارجه قانع نشده است.

بر این اساس پاسخ وزیر امور خارجه به سوال مذکور به رأی نمایندگان گذاشته شد و نمایندگان با ۵۵ رأی موافق، ۱۷۳ رأی مخالف و ۱۸ رأی ممتنع از مجموع ۲۵۹ نماینده حاضر در جلسه علنی پاسخ‌های وزیر امور خارجه را قانع کننده ندانستند و به وی کارت زرد دادند.
سوال دوم نیز از سوی فرهاد بشیری نماینده مردم پاکدشت در مورد فعالیت‌های وزارت امور خارجه در حوزه دیپلماسی اقتصادی در دستور کار قرار گرفت.
پس از آنکه ظریف توضیحات خود را در این باره مطرح کرد، قالیباف خطاب به نماینده سوال کننده گفت: آیا از توضیحات وزیر قانع شدید یا خیر؟

نماینده مردم پاکدشت در مجلس شورای اسلامی گفت: همه ما می‌دانیم که امروز دشمن می‌خواهد کشور ما را در حوزه اقتصادی عاصی کند و ملت ما به دلیل اینکه دیپلماسی اقتصادی فعال نیست دچار مشکل هستند و بنده قانع نشدم.

در ادامه جلسه نمایندگان مجلس شورای اسلامی با ۹۰ رأی موافق، ۱۳۸ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع از مجموع ۲۵۹ نماینده حاضر در جلسه علنی توضیحات وزیر امور خارجه را قانع کننده ندانستند و بر این اساس ظریف امروز دومین کارت زرد را از مجلس دریافت کرد.

جواد کریمی قدوسی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در طرح سوال خود از محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه گفت: رهبر معظم انقلاب در آغازین روز مجلس دهم فرمودند که عده‌ای از من سوال کردند از ترامپ و کلینتون کدام بهتر است که در آمریکا رأی بیاورد مثل امروز ترامپ و بایدن که رهبر معظم انقلاب فرمودند که من جواب دادم با هر دویشان موافقم زیرا هر کدامشان رأی بیاورند آمریکا را تا ۴ سال آینده به زمین می‌زنند و نابود می‌کنند؛ این وعده‌های الهی است که در حال محقق شدن است و آثار نورانی اسلام عزیز جهان را در بر خواهد گرفت.

روزنامه همدلی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «شوک بی‌فایده به بازار سرمایه» به بررسی واکنش‌ها به استعفای تأیید و تکذیب شده رئیس سازمان بورس پرداخت و نوشت: حدود ۹ ماه بعد از نشستن حسن قالیباف‌اصل بر صندلی ریاست سازمان بورس، دیروز در لابه‌لای اخبار شلوغ سیاسی و قرارگیری در آستانه تحولات بین‌المللی و البته تأثیر این رویدادها بر مهم‌ترین بازارهای پایتخت، تأیید و تکذیب خبر استعفای سکاندار تالار شیشه‌ای، یکی از داغ‌ترین‌های اقتصادی بود؛ خبری که این‌بار نه فقط برای آن‌هایی که پیگیر تحولات اقتصادی هستند که برای حدود ۵۰ یا ۶۰ میلیون نفری که با صدور فله‌ای کد بورسی در اوایل سال جاری، حالا دیگر خواسته یا ناخواسته، به تحولات تالار شیشه‌ای گره محکمی خورده‌اند، از اهمیت قابل‌توجهی برخوردار بود. خبرها حکایت از ارائه استعفای قالیباف‌اصل به وزیر اقتصاد داشت؛ به همان وزیری که کلید خوردن استیضاحش به دلیل عقبگرد عجیب شاخص بورس در هفته‌های اخیر، همزمان بر سر زبان‌ها افتاد و احمد نادری، یکی از اعضای مجلس در توئیتی نوشت: «استیضاح وزیر بی‌کفایت اقتصاد که شامل ۱۱ محور است، با ۱۰۲ امضا به هیأت رئیسه مجلس ارسال شده و افتضاح بورس در صدر همه محورهاست».

البته ناگفته نماند که وزیر اقتصاد نیز ریزش بورس را گردن وزیر صمت انداخت و گفت: «برخی دخالت‌ها مانند قیمت‌گذاری‌های دستوری و بالا رفتن نرخ بهره بین بانکی به طور مستقیم بر بازار سرمایه تأثیر منفی می‌گذارد». اما مهم‌تر از همه این‌ها، حواشی ایجاد شده برای ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار بود که خبر استعفایش در رسانه‌ها دست به دست می‌شد.

روز گذشته در حالی که چند ساعتی خبر استعفای رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در رسانه‌های مجازی و شبکه‌های اجتماعی می‌چرخید، قالیباف‌اصل در حاشیه جلسه با اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس این خبر را تکذیب کرد و اعلام کرد که استعفا نکرده‌ام. این در حالی بود که روابط عمومی سازمان در پاسخ به استعلام خبرنگاران این خبر را تأیید می‌کرد.

قالیباف‌اصل در حالی در این جلسه گفت که استعفا نداده‌ام و نمی‌دانم خبر استعفای مرا چه کسی منتشر کرده که سایت سنا، به عنوان خبرگزاری رسمی سازمان این خبر را تأیید می‌کرد و حتی نامه آن را نیز منتشر کرد. از سوی دیگر در اوایل ظهر روز گذشته بسیاری از رسانه‌ها، یکی از دلایل اصلی استعفای ایشان فراهم نشدن شرایط اعلامی و اقدامات سیاسی و البته ورود غیرحرفه‌ای بیش از حد مسئولان به مباحث بازار سرمایه عنوان به نقل از خود قالیباف‌اصل اعلام کردند و این موضوع با واکنش‌های زیادی نیز همراه شد؛ به‌طوری‌که مشاور فرماندهی کل قوا در حوزه صنایع دفاعی در واکنش به استعفای رئیس سازمان بورس با تاکید بر این‌که ضرر هزاران میلیاردی مردم با یک استعفا جبران نمی‌شود گفت: «بورس زمین مداخلات سیاسی و افرادی که مصلحت را تشخیص نمی‌دهند نیست». سردار حسین دهقان در حساب کاربری خود در توئیتر نیز نوشت: «پرچم بورس روزی به زمین افتاد که سرمایه مردم با تضمین دولت به بازار سرمایه وارد شد».

شوخی نیست، شاخص کل بورس طی چند ماه اخیر حدود یک میلیون افت کرده، سهامداران با ضررهای ۵۰ تا ۸۰ درصدی مواجه شده‌اند و در این میان خواسته سهامداران از مسئولان این است که به خودشان بیایند و قضیه را جدی بگیرند. در چنین اوضاعی، حالا طی مدت محدودی که از ورود قالیباف‌اصل به این سازمان می‌گذرد، دو باری می‌شود که خبر استعفای وی بر سر زبان‌ها افتاده؛ یک‌بار در پاییز و یک‌بار دیگر در زمستان که استعفای دوم وی در پی اعتراضات چند روز پیش مالباختگان بورس اتفاق افتاد.

سوالی که با خبر استعفای قالیباف‌اصل در میان اذهان عمومی ایجاد شد این است که آیا در شرایط عدم توجه به زیرساخت‌های بورس، عدم اجرای قوانین و عدم نظارت بر اجرای درست قوانین در بازار سرمایه، مشکل این بازار حل خواهد شد؟ از سوی دیگر به نظر می‌رسد مشکل اصلی بورس رویکرد اصلی دولت به بورس است که به جای حمایت از این بازار برای رشد و توسعه شرکت‌های بورسی، از آن به عنوان محلی برای رفع کسری بودجه استفاده می‌شود.

اواخر مهر همین امسال بود که وزیر اقتصاد از درآمد ۳۳ هزار میلیاردی دولت از واگذاری سهام شرکت‌های دولتی به این بازار خبر داد که حکایت از خروج قابل‌توجه نقدینگی از این بازار و در نتیجه افت بورس دارد. به نظر می‌رسد وقتی سیستمی ایراد داشته باشد، این افراد نیستند که با استعفایشان بتوانند کارها را درست کنند، قالیباف‌اصل هر سیاستی که داشت، به نکته خوبی اشاره کرده و آن ورود غیرحرفه‌ای‌ها به بازار است، البته این غیرحرفه‌ای‌ها تنها سرمایه‌گذاران نیستند، بلکه از مسئولان سازمان بورس گرفته تا وزرای بخش‌های مختلف اقتصادی و حتی بازیگران قدیمی نیز باید به این نوع اخبار به عنوان تلنگری برای مدیریت بهتر و دوری از رفتارهای سلیقه‌ای نگاه کنند.

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «زعفرانیه روحانی یا قالیباف؟» نوشت: عمر دولت روحانی رو به پایان است و زمان کوتاهی برای فتح پاستور از سوی اصولگرایان باقی است؛ اما رئیس مجلس هنوز دارد بر سر چهاردرصدی‌ها و ۹۶ درصدی‌ها با روحانی مناظره انتخاباتی می‌کند، با این وانمود که دولت و تیمش چهاردرصدی هستند و احتمالاً او و تیم اصولگرایان صاحب مجلس یا نهادهای دیگر جزئی از ۹۶ درصدی‌ها. دیروز قالیباف در مجلس گفته که برخی افراد در ساحل امن و آسایش، روزبه‌روز مرفه‌تر می‌شوند.

ما مسئولان باید از پوسته اطرافیان خود خارج شویم، فقط زعفرانیه را نبینیم، به غیزانیه هم نگاه کنیم و ببینیم سیاست‌های تبعیض‌آمیز ما چگونه عده‌ای از مردم را از حق خودشان محروم کرده است. بفهمیم که حقوق‌هایی که به نیمه ماه هم نمی‌رسد، یعنی چه و متوجه شویم با یارانه زندگی‌کردن چه مفهومی دارد. این روند توزیع تبعیض‌آلود امکانات باید ابتدا در بودجه تغییر کند و مردم در اولویت مسئولان قرار گیرند….

بسیاری از افراد مستضعف معتقدند اصلاً کسی آنها را نمی‌بیند، چه برسد به اینکه تصمیمی به نفع آنها و در راستای محرومیت‌زدایی گرفته شود». ادعاهای قالیباف در شرایطی است که ۹۶، وقتی که قالیباف در کوران رقابت‌های انتخاباتی بحث چهاردرصدی‌ها را پیش کشید، یک سایت خبری با یک حساب سرانگشتی از میزان دریافتی شهردار وقت تهران و دریافتی همسرش که کارمند و مدتی هم مدرس دانشگاه بوده، به این نتیجه رسیده بود که قالیباف و همسرش ۱۲ میلیون تومان پول در ماه برای خانواده‌شان می‌آورند؛ اما دارایی آنها نشان می‌دهد هیچ‌چیزی از آن باقی نمانده است؛ چراکه قالیباف در آن زمان اعلام کرده بود که خودش ۲۸ میلیون و همسرش هم تنها هشت میلیون تومان در بانک پس‌انداز دارند و اگر این دو این ۳۶ میلیون را در این سه سال جمع کرده باشند؛ یعنی ماهی یک میلیون کنار گذاشته‌اند و باقی آن هزینه ماهانه شده است.

پرسش این بود که قالیباف باید توضیح دهد که هزینه چند درصد از خانوارهای ایرانی در آن سال، ماهانه ۱۱ میلیون تومان است!؟ او و خانواده‌اش با چه سبک زندگی منحصربه‌فردی این مقدار پول را ماهانه خرج می‌کردند! و نتیجه گرفته بود که او هم جز همان چهاردرصدی‌هایی است که به‌ظاهر به آنها می‌تازد! چراکه اگر ۹۶ درصد جامعه آن زمان چنین درآمدی داشتند، احتمالاً در درجه اول، برای خود خانه می‌خریدند، بعد برای فرزندان‌شان خانه‌ای می‌خریدند و همه را پس‌انداز می‌کردند؛ اما مشخص نبود خانواده قالیباف چطور ماهانه ۱۱ میلیون را خرج می‌کردند و می‌گفتند ما ۹۶ درصدی هستیم.‌

همان زمان که قالیباف گفته بود یک اقلیت چهاردرصدی که در همه جا حضور دارند، نمی‌گذارند کارها پیش برود، مسئولان امنیتی مانع اجرای کارها نیستند؛ بلکه چهاردرصدی‌ها مانع هستند، یوسف اباذری، جامعه‌شناس، در یک سخنرانی ضمن حمله به سیاست‌های پوپولیستی محمود احمدی‌نژاد و محمدباقر قالیباف گفته بود: «آیا آقای قالیبافی که این شهر را ۱۴ سال بر اصول نئولیبرالی می‌چرخاند، می‌داند در انتخابات ریاست‌جمهوری نباید بگوید چهار درصد و ۹۶ درصد. یا نمی‌دانی چه اجرا کرده‌ای یا می‌دانی و داری خلاف می‌گویی.... می‌دانید تقریباً شدت نئولیبرال‌سازی در ایران بیشتر در دوره آقای احمدی‌نژاد بود». بسیاری از جامعه‌شناسان معتقدند سیاست‌های «مال‌سازی» دوران قالیباف یکی از نمودهای بارز نئولیبرالیسم بوده است».

حرف اباذری درست است. مال‌های بزرگ، با کالاهای لوکس و گران‌قیمت و ترویج و ترغیب سبک زندگی قشر مرفه در زمان قالیباف کلنگش به زمین خورد و حتی افتتاح شد. قالیباف برای اینکه قافیه‌اش به هم نخورد، عمداً زعفرانیه را کنار غیزانیه می‌نشاند؛ اما یادش می‌رود که مجتمع لوکس پالادیوم در زعفرانیه در دوران شهرداری او ساخته شد....

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «معامله با جان مردم بر سر اهداف پوچ سیاسی» به بررسی خرید واکسن آمریکایی پرداخت و نوشت: حدود یک سال از شیوع ویروس منحوس کرونا می‌گذرد و از همان ابتدا مردم منتظر ساخت واکسن این ویروس بودند. اما حالا که توانایی ساخت واکسن در داخل کشور ایجاد شده، عده‌ای که ظاهراً منافع شأن به خطر افتاده با راه‌اندازی دوگانه دروغین واکسن داخلی- خارجی موجبات تشویش ذهنی مردم را فراهم می‌کنند. همان‌هایی که بیش از یک دهه است که حیات سیاسی اجتماعی شأن به دوگانه سازی‌های کاذب اینچنینی گره خورده. یک روز دوگانه سازش، معیشت و امروز هم دوگانه تولید یا واردات واکسن!

آش این موضوع در هفته‌های اخیر آن‌قدر شور شد که تا سطح سخنگوی دولت نیز از آن بهره‌برداری جسته و به نفع منافع جریانی خود آن را به مسائلی همچون عدم پیوستن ما به FATF گره زدند. نهایتاً رهبر معظم انقلاب هم ۱۹ دی ماه در سخنرانی تلویزیونی به آن ورود کردند. صرف‌نظر از همه این تجربه‌ها، نگاهی به عوارضی که واکسن‌هایی مثل فایزر آمریکایی در دیگر کشورها برجای گذاشته، نشان می‌دهد که معامله با جان مردم روش کثیفی برای رسیدن به مقاصد سیاسی این جریان است.

بر اساس اعلام رسانه‌های اروپایی، واکسن آمریکایی فایزر تاکنون ۲۳ نفر را که در نروژ واکسینه شده بودند کشته است. همچنین رسانه‌های رژیم صهیونیستی هم از فلج‌شدن صورت ۱۳ اسرائیلی بعد از دریافت اولین دوز واکسن آمریکایی خبر داده‌اند. این اتفاق یعنی واکسن فایزر در بدن میزبان اثر می‌گذارد.

به گزارش خبرگزاری روسی اسپوتنیک، سازمان غذا و داروی آمریکا نیز اخیراً اعلام کرده ۴ نفر از افراد شرکت‌کننده در آزمایش واکسن کرونای شرکت فایزر، پس از دریافت این واکسن، دچار فلج موقت از ناحیه صورت شده‌اند. پیش از این، مقامات بخش بهداشت و درمان انگلیس نیز هشدار داده بودند که دریافت واکسن کرونا می‌تواند منجر به عوارضی در افراد مبتلا به انواع آلرژی‌ها شود.

یک مرکز مراقبت‌های دارویی در هلند نیز اعلام کرده حدود ۱۰۰ شهروند این کشور، پس از تزریق واکسن کرونای شرکت «فایزر-بیون‌تک» دچار عوارض جانبی شده‌اند.

«اگنس کانت» مدیر مرکز مراقبت‌های دارویی «لارب» هلند به یک شبکه محلی می‌گوید: «این افراد علائمی نظیر عوارض پوستی و تورم در اطراف چشم را نشان دادند. آنها مورد درمان قرار گرفته و سریعاً بهبود یافته‌اند. شمار دیگری از دریافت کنندگان این واکسن، عوارضی همچون سردرد، گیجی و درد در ناحیه تزریق را تجربه کرده‌اند.»

تازه‌ترین حاشیه واکسن فایزر که مورد توجه رسانه‌های غربی قرار گرفته، غیبت دو روزه نانسی پلوسی رئیس‌مجلس نمایندگان آمریکا در کنگره و بعد تغییر حالت صورت اوست. این مسئله باعث شده برخی شایعاتِ بروز عوارض بعد از دریافت واکسن فایزر را سر زبان‌ها بیندازند.

کد خبر 469598

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.