به گزارش خبرنگار ایمنا، گتوزو بیش از ۱۰ سال است که از بیماری چشمی رنج میبرد. او حال و روز خودش با بیماری چشمیاش که بیش از ۱۰ سال است با آن درگیر است را اینگونه توصیف میکند: "فقط یک دیوانه مثل من میتواند که با این شرایط کنار بیاید و کنار زمین تیمش را هدایت کند، اما من دوست دارم این کار را انجام بدهم چون در زندگی چیزهای بدتری هم وجود دارد. میخواهم اگر قرار است بمیرم وسط زمین فوتبال باشد."
شنیدن این جملات از زبان کسی که در دوران بازیاش هم توانسته بود با رباط پاره تا آخر یک بازی را دوام بیاورد، چیز عجیب و غریبی نیست. او عادت دارد که تا آخرین لحظه فداکاری کند، حتی وقتی فقط میتواند از یک چشمش برای دیدن استفاده کند. کسی که کنار خط که سعی میکند روی پاهایش بایستد و تا آخرین نفس مبارزه کند، هواداران فوتبال را یاد بازی جیک جیلنهال در فیلم زندانیها میاندازد.
جایی که پلیس قهرمان برای نجات دادن دختر کوچولوی "هیو جکمن"، زیر باران خودش را به آب و آتش میزند، در حالی که خونریزی سرش باعث شده که از بینایی یک چشمش نتواند بهره ببرد. گتوزو یک عمر با همین روحیه فداکارانه وسط زمین میلان و ایتالیا جنگید؛ جایی که زحمت میکشید تا پیرلو و بقیه بیشتر به چشم بیایند. او همیشه تا پای جان تلاش میکرد.
همین چیزهایی که الان به آنها اعتقاد دارد را همان زمان هم باور داشت. باور داشت که باید کاری را که دوست دارد با تمام توان انجام بدهد و اگر قرار است بمیرد، مستطیل سبز بهترین مکان است. جنارو ولی قرار است حالا حالاها باشد. قرار است روی نیمکت ناپولی بدرخشد و به همه کسانی که او را شایستهی نشستن روی نیمکت مربیگری نمیدانستند یک سیلی محکم بزند. جوان عصبانی درون زمین و مرد کمی آرامتر روی نیمکت، باز هم میخواهد از نهایت توانش برای اوج گرفتن استفاده کند.
نظر شما