وقتی هیچکس جادوگر کروات را در مادرید دوست نداشت!

به گزارش خبرنگار ایمنا، تیم فوتبال رئال مادرید در تقابل با ایبار از هفته چهاردهم لالیگا، موفق شد این تیم را با نتیجه سه بر یک از پیش رو بردارد و با ۲۹ امتیاز هم امتیاز با آتلتیکو و دو بازی بیشتر و تفاضل کمتر نسبت به این تیم در رده دوم قرار بگیرد.

یکی از نکات جالب توجه این مسابقه گلزنی لوکا مدریچ هافبک ۳۵ ساله و کروات رئالی‌ها بود که افتخارات زیادی در دنیای فوتبال به دست آورده و قصد خداحافظی ندارد و قراردادش با کهکشانی‌های مادریدی یک فصل دیگر تمدید شده است.

از زمان شنیدن خبر آمدنش به برنابئو (ورزشگاه رئال مادرید) کسی فریاد خوشحالی سر نداد. مادرید پرستاره‌تر از آن بود که آمدن او مردم را بر سر ذوق آورد. بی‌صدا و آرام روی صندلی‌های برنابئو می‌نشست و به بی‌توجهی سکوها چشم می‌دوخت.

در نگاه آن‌ها، مودریچ یک دستاویزی برای اعتراض بود، ژوزه مورینیو در فصل آخر محبوبیتش کمرنگ شده بود و خرید مودریچ نیز بهانه‌ای برای اعتراض شد. رئالی‌ها می‌گفتند ما اینجا آلونسو را داریم، خدیرا و اوزیل و کاکا نیز هستند.

مشکل تیم نداشتن یک هافبک دیگر نیست. به درک که او در تاتنهام بی‌نظیر بود، برایمان مهم نیست که ردنپ (سرمربی وقت تاتنهام) رفتن او را فاجعه خوانده است، اینجا ما به او احتیاج نداشتیم.

مودریچ تنها پس از ۴ ماه حضور در مادرید بدترین خرید لالیگا لقب گرفت. همه چیز برای مردی که در لندن عاشقان بیشماری داشت اسفناک پیش می‌رفت تا اینکه بازگشت به انگلستان دوباره درب‌های خوشبختی را به سوی ستاره‌ی کروات باز کرد.

شاید پس از تعویض در اولدترافورد هم طرفداران دست بردار نبودند. شاید از پای تلویزیون، دمنتقد جایگزینی او با دیماریا شده و ژوزه را بار دیگر بابت انتخاب لوکیتا (لقب مودریچ) لعن و نفرین کردند.

اتفاق اما در حال رخ دادن بود و ستاره در حال متولد شدن. اسطوره میان جهنم خلق شد. در بازی لیگ قهرمانان همین چند فصل پیش مقابل یونایتد، آن ضربه همه‌چیز را عوض کرد. شوت سرکش مودریچ به دورترین نقطه از دستان دخیا رفت تا منچستر پس از اخراج نانی دومین ضربه‌ی کاری را هم دریافت کند.

همه‌چیز تغییر کرده بود، شلیک مودریچ او را به قلب مادریدی‌ها نشانده بود. آن گلِ حیاتی حتی از تیر خلاص رونالدو در تئاتر رویاها نیز ماندگارتر شد.

سال بعد مورینیویی بر روی نیمکت نبود، اما مودریچ دیگر به حامی احتیاجی نداشت. همه‌چیز برای او مهیا شد، چون دیگر نه اوزیل بود و نه خدیرا می‌درخشید. لوکیتا میدان‌دار رئال آنچلوتی شد و او بود که توپ را بر سر راموس نشاند تا فتح لادسیما (یازدهمین قهرمانی رئال در اروپا) در آخرین لحظه ممکن شود.

جادوگر کروات همه چیز را تغییر داد، در سال‌های بعد هم شگفت‌انگیزترین مثلث خط میانی را با کروس و کاسمیرو به وجود آورد، جادوی او به کمک معجزه‌ی زیدان آمد و کشورش را نیز تا بالاترین مرتبه (فینال) پیش برد. توپ طلا که به دستانش رسید دیگر آن خرید دوست‌نداشتنی آقای خاص نبود، او لوکا مودریچ بود، جادوگر کوچک برنابئو.