روایت کنرو ایزو از «طبیعت بی‌جان» و سفر به ایران

مجموعه‌های طبیعت بی‌جان «کنرو ایزو» هنرمند ژاپنی در گالری اکنون به نمایش درآمده و این نمایشگاه با رنگ‌های سیاه و سفید و آبی ادغام شده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، کنرو ایزو اندیشمندی تصویری است که عکاسی را حاملی برای حیات دشت‌های خیال و مکان‌های معنا به عالم ملموس تصویر می‌کند. او چندان با رنگ‌ها در نمی‌آمیزد و معنا را بی‌پیرایه در طیف گسترده سایه‌ها و روشنایی‌ها می‌جوید. ایزو عکاس دره تاریک و رأس نور است. او چیزها را قبل از آن‌که به دام زبان بیفتند و اسیر تفسیر شوند، اهلی تصویر می‌کند. این خط مشی کنرو ایزو عکاس اهل ژاپن و ساکن نیویورک است.

به تازگی گالری اکنون آثاری از این هنرمند را به نمایش درآورد و در این نمایشگاه سه مجموعه «مکان‌های مقدس» و مجموعه‌های «طبیعت بی‌جان» سیاه‌وسفید و «آبی» ارائه شده است. او طی سال‌ها سفر به مکان‌های مقدس که ابتدا به قصد اهرام ثلاثه مصر در سال ۱۹۷۹ آغاز شد، به مشاهده و ثبت معنویتِ حاضر در این مکان‌های مقدس پرداخته است؛ مکان‌هایی که شکل پایای تعیین مادی امر مذهبی‌اند. گفتار ویژه‌ای که در عکس‌های او نقش‌بندی شده، انسان محوریِ معنویت و پرستش است. مجموعه «مکان‌های مقدس» بیننده را به خاستگاهی حیرت‌انگیز و شگفت هنگام مواجهه با چیزی غیرانسانی می‌برد، هرچند که پیش از پرسش‌برانگیزیِ موجودیت مکان، به پدیدآورنده‌ی مکان و پرستش‌گرانش نظر می‌کند. این عکس‌ها طی سال‌های ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۳ در طول سفر به مکان‌های شگفت‌انگیز معنوی گرفته شده‌اند.

مجموعه‌های طبیعت بی‌جان کنرو ایزو که در یکی سیاه‌وسفید و در دیگری آبی‌اند، هم‌چون موزه‌ای است که می‌خواهد خود را فراتر از شئ به نمایش بگذارد، اما موزه‌ای فراتر از اشیا با معناهای تثبیت‌شده‌؛ معنایی که اشیا در هم‌جواری با هم پیدا می‌کنند. ایزو در این مجموعه‌ها با تواضع در نمایش طیف تاریکی و روشنایی، دریافت وسیع‌تری از اشیا را پیش از آن‌که قادر باشیم درباره‌شان سخن بگوییم ارائه می‌دهد. گل‌های سیاه‌وسفید مجموعه «طبیعت بی‌جان» که بین سال‌های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۸ گرفته شده‌اند، یک ماجراجویی شورانگیز، جادویی، شاعرانه، لذت‌مند و در عین‌حال ساختاری جسمیت یافته از تضاد نور و سایه را نمایش می‌دهند. گویی این‌که پله‌های تاریک و روشنی بر این بافت لطیف، گل‌ها را از حال ایستای‌شان به رقص شورانگیز واداشته است.

در مقابلِ شورمندی رقص نور و تاریکی گل‌های «طبیعت بی‌جان»، رنگ‌مایه آبیِ مجموعه «آبی» بازگشت به معنویت و سکون است. این مجموعه که بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ عکاسی شده، با آن اشیا هر روزه و دم دستی‌اش یادآور نقاشی‌های دوره آبی پیکاسو و راز آلودگی پنهان در پس هر شئ روزمره است. عکاسی ایزو تکه‌ای از زندگی، فضایی از شعر و سایه‌ای در روشنی است.

گالری نبشی مصاحبه‌ای با کنرو ایزو، هنرمند ژاپنی انجام داده و آن را در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده است که در ادامه می‌خوانیم: 

چرا در مجموعه «طبیعت بی‌جان» از رنگ آبی، سیاه و سفید استفاده شده است؟

رنگ آبی را از پابلو پیکاسو (نقاش) الهام گرفته و به افتخار او این کار را انجام داده‌ام. پیکاسو ۱۰۰ سال پیش به مدت چهار سال، یک دوره آبی دارد که آثارش را با رنگ آبی و سبز خلق کرده است. او پس از چهار سال این دوره را متوقف کرد. من نیز این کار را همانند پیکاسو درست ۱۰۰ سال بعد از او به مدت چهار سال از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ انجام دادم.

دریا در آثار شما جایگاه خاصی دارد، دلیل آن چیست؟

در آثار هنری در کشور ژاپن دریاها را تاریک نشان می‌دهند؛ چراکه معتقد هستند در دریا نیز تاریکی وجود دارد. حتی به این نکته در مقاله یک نویسنده ژاپنی به نام «جونیچیزو تنیزاکی» اشاره شده است. او یک مقاله را در ستایش سایه‌ها نوشته است و در آن به این موضوع پرداخته که تاریکی چگونه می‌تواند آثار هنری را در بربگیرد؟ این مقاله به انگلیسی ترجمه شده که البته شنیده‌ام به فارسی هم ترجمه شده است. به طور کلی یکسری مقاله‌ها درباره این موضوع وجود دارد. فرهنگ ژاپنی به این موضوع که تاریکی در آثار هنری و معماری آنها چه تأثیری می‌گذارد، توجه زیادی کرده است. از طرفی توجه فرهنگ ژاپنی به حضور سایه و تاریکی در زندگی‌مان و حضور بیشتر تاریکی نسبت به نور در خانه‌هایمان، ما را وادار می‌کند که تمام روز در بین سایه‌های زیادی به سر ببریم تا زیبایی موجود در سایه‌ها را دریابیم.

۵۰ سال است که در آمریکا زندگی می‌کنم و خانه‌ام یک مکان روشن و پر نور است؛ درست برخلاف خانه‌های قدیمی ژاپن. استفاده از تاریکی و سایه‌ها در آثارم به دلیل این است که میل بیشتری به نمایش هویت خودم به عنوان یک ژاپنی دارم. من بیشتر از اینکه به نور جذب شوم به سایه‌ها جذب می‌شوم. در واقع موضوع این است که من زیبایی را در سایه‌ها پیدا کرده‌ام؛ به همین دلیل همیشه ترجیح می‌دهم که سایه و تاریکی را در آثارم حتی در پرتره‌ها یا مناظری که به ثبت می‌رسانم، به کار ببرم.

یعنی نگاه آمریکایی‌ها و شرقی‌ها به تاریکی و نور را متفاوت می‌دانید؟

بدون تاریکی نوری وجود ندارد و بدون نور تاریکی. در واقع این‌طور به نظر می‌رسد که وجود این دو برای هم ضروری است. در فرهنگ غرب تمایل دارند نور را بیشتر از سایه و تاریکی به نمایش بگذارند و تأکید بیشتری روی روشنایی دارند. گرچه که در ژاپن تمایل بیشتری برای تأکید روی تاریکی و سایه‌ها وجود دارد. این امر جالب بود. در ابتدا نسبت با تاکید بر روی تاریکی هوشیار نبودم ولی سرانجام متوجه شدم، چرا که افراد زیادی از من سوال می‌کردند که کنرو تصاویر تو سایه‌های زیادی دارند و خیلی تاریک هستند، چرا اینگونه است؟ به همین دلیل بعد از مدتی فکر کردم و متوجه شدم که این سبک کاری و امضای من است. به عنوان مثال برای به ثبت رساندن اثر دریای آبی به عمد تلاش داشتم تا آن را تا حد زیادی تاریک نشان دهم، از نورهای طبیعی استفاده کردم و در اواخر بعدازظهر که نزدیک به شب می‌شویم و از کمترین نور موجود در آسمان بهره‌مندیم، عکس را گرفتم.

چرا تصمیم به برگزاری این نمایشگاه در ایران گرفتید؟

من عاشق ایران هستم. خوشبختانه با یکی از دوستانم که اصالتاً ایرانی است ولی در آمریکا زندگی می‌کند ملاقات کردم و او پل ارتباطی من و گالری شد. البته او ارتباطات زیادی در جاهای مختلف دارد. او در ابتدا نمایشگاهی را در تایلند برای من تدارک دید و سپس از من پرسید که آیا علاقه‌ای به برگزاری نمایشگاه در ایران دارم؛ من نیز گفتم البته ولی هیچ راه ارتباطی ندارم. در نهایت به خاطر او با این گالری مرتبط شدم. برای برگزاری این نمایشگاه به یک فضای سورئال نیاز داشتم، این آثار حاصل عکاسی من در ۴۰ سال گذشته است که کتاب آنها از این نمایشگاه به انتشار رسیده است. خیلی خوشحالم که به اینجا آمدم و این نمایشگاه را برگزار کردم. ایران برخلاف اخباری که در آمریکا می‌شنیدم، خیلی آرام است. زمانی که به دوستانم در ژاپن یا آمریکا گفتم که در ایران هستم از من خواستند که مراقب خودم باشم.

در اینجا به کمک دوستانی که پیدا کردم به کاشان و اصفهان برای عکاسی رفتم. زمانی که به حومه شهر یک کشور که انگلیسی زبان نیست می‌روی، زبان انگلیسی خیلی به کار نمی‌آید. ولی توانستم با کمک دوستانم این کار را انجام دهم. البته در کشوری مانند چین هم دوستان خوبی دارم که برای عکاسی از آنجا به من کمک کرده و اتفاقاً کتاب عکاسی این کشور به زودی منتشر خواهد شد. من سه سال برای عکاسی به این کشور رفت و آمد داشتم و سرانجام به نتیجه خوبی رسیدم. این کتاب در آمریکا منتشر خواهد شد.

آیا تصمیمی برای انتشار کتاب از عکس‌های مناظر ایران دارید؟

اگر بتوانم دوباره به ایران بازگردم و زمان بیشتری را صرف عکاسی مناطق مورد نظر کنم، به گونه‌ای که چند بار رفت و آمد داشته باشم و هر بار حداقل یک ماه تا یک ماه و نیم بمانم، شاید بتوانم کتابی از تصاویری که از ایران گرفته‌ام به انتشار برسانم. در کل یک‌بار در ایران حضور پیدا کرده‌ام و مدت زیادی در اینجا نبوده‌ام و به زمان نیاز دارم که فکر کنم که اگر بخواهم از ایران عکس بگیرم چگونه باید این کار را انجام دهم و از کجاها عکس بگیرم. همچنین باید وسایل زیاد و دوربین‌های سنگینی را با خودم برای عکس گرفتن حمل کنم که کارم را سخت می‌کند.

کد خبر 462501

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.