به گزارش خبرنگار ایمنا، نرگس آبیار با انتشار این عکس در اینستاگرام خود آورده است:
“ چه سعادتی بالاتر از این که یک معلم در هنگام مقدس تدریس و سر کلاس بمیرد. مرا در جایی خاک کنید که هر روز شاگردان مدارس از روی گورم رد شوند و روحم شاد شود. “
چه کسی جز میرزا حسن رشدیه، بنیان گذار آموزش و پرورش مدرن ایران، مس تواند چنین وصیت کرده باشد. دلیل خوبی هم داشت، از ابتدای ورودش به ایران، برای بازگشایی و راه اندازی مدارس، بارها و بارها مورد نامهربانی، خشونت و سوقصد قرار گرفته بود. از شهری به شهر دیگر میرفت، مدرسه راه میانداخت و چندی بعد با حمله متحجران و حتی زخمی شدن دانش آموزان مواجه میشد.
چه باز سنگینی بر دوش خود حس میکرد و چه تنها بود و چه اندازه متعهد به کاری که باید انجام میداد، با سواد کردن مردم ایران. سر آخر کشتزارهایش را فروخت، خانه اش را مدرسه کرد و برای آن که همسایهها عصبانی نشوند، از به صدا درآوردن زنگ مدرسه خودداری کرد. چند سال بعد، رشدیه با تغییر سیاست مردان به کشور بازگشت و اولین مدرسه ابتدایی را بنیان گذاشت. موهای دخترش، شهناز را کوتاه کرد و سر کلاس نشاند و باقی عمرش را در همین مسیر سپری کرد.
در آخر وصیت کرد، در راهرو مدرسه دفن شود تا روحش از قدمهای دانش آموزانی که به کلاس درس میروند، شاد شود.
کسی چه میداند، شاید بعد از آن همه تجربه تلخ میترسید مدرسه را تعطیل کنند و او در راهرو نباشد که این را ببیند، شاید هنوز از ادامه بی سوادی میترسید.
چه کسی میداند “ بنیان گزار مدارس جدید ایران “ را به عمد روی سنگ قبرش اشتباه نوشته بودند یا از همان بی سوادی بود که رشدیه ترسش را داشت. "
نظر شما