نقدی بر حواشی نام گذاری روز ملی موسیقی

اختلاف بین اهالی موسیقی درباره نام گذاری روز ملی موسیقی موضوعی است که اخیراً حواشی در بر داشته است. ولی واقعاً این اختلافات جزئی تا چه مقدار بر کلیت موضوع تاثیرگذار است؟

به گزارش خبرنگار ایمنا، حتماً شما هم کم و بیش درباره حواشی اخیر درباره نام گذاری روز ملی موسیقی شنیده‌اید. ماجرا از حدود ۲۰ سال پیش شروع شد، در آن زمان اهالی موسیقی به این نتیجه رسیدند که روزی را به نام روز ملی موسیقی در تقویم ایران ثبت کنند. جرقه چنین پیشنهاداتی حدوداً مصادف بود با تلاش‌های اهالی سینما برای نام گذاری روز ملی سینما. با این همه عده‌ای در ابتدا سالروز تولد ابوالحسن صبا یعنی چهاردهم فروردین را به عنوان روز ملی موسیقی پیشنهاد دادند و پس از آن روز تولد فارابی به عنوان این روز پیشنهاد شد. اجماع بر سر این بود که سالروز تولد فارابی به عنوان روز ملی موسیقی انتخاب شود و پس از پذیرفتن این پیشنهاد توسط شورای فرهنگ عمومی در کمال تعجب این درخواست در مراحل بعدی رد شد. ولی جالب‌تر از همه این است که با تمام این پیشنهادات به علاوه پیشنهاد اخیر یعنی انتخاب اول مهرماه به عنوان روز ملی موسیقی که مصادف است با زادروز استاد محمد رضا شجریان، پس از گذشت دو دهه تلاش هنوز هیچ اتفاق خاصی در این زمینه نیفتاده است! سوال این است که علت این تاخیر طولانی و عجیب و غریب چه چیزی می‌تواند باشد؟

اختلافات زیاد و اتحاد نداشتن اهالی موسیقی، مخالفت مسئولان و متولیان فرهنگی با این امر یا هر چیز دیگری می‌تواند پاسخ‌ها به این پرسش باشد، ولی اینکه کدام یک از این پاسخ‌ها بیشتر به واقعیت نزدیک است موضوعی است که همواره در هاله‌ای از ابهام باقی مانده است. با وجود این نبود اتحاد و همدلی و حتی بعضاً دشمنی میان عده‌ای از هنرمندان موضوعی است که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. بی شک دغدغه مشترک هر هنرمندی تلاش در جهت اعتلای فرهنگ و هنر ایران و به وجود آوردن فضایی بازتر برای فعالیت‌های هنری افراد به ویژه نسل آینده است. بدیهی است که نهادها و سازمان‌های مربوطه باید بستر را برای دستیابی به چنین اهدافی فراهم کنند، ولی نباید فراموش کرد که در صورت نبود اتحاد، همدلی و تسامح میان اهالی موسیقی گام نهادن در چنین مسیر طولانی هرگز امکان پذیر نخواهد بود.

تولد فارابی یا شجریان، چه تفاوتی دارد؟

مهم‌ترین چیز در این میان که ضرورت آن به شدت احساس می‌شود نام‌گذاری روزی با این عنوان در تقویم ملی است حال چه تفاوتی دارد این روز مصادف باشد با تولد فارابی یا استاد شجریان. بی شک در طول تاریخ موسیقی ایران نه تنها محمدرضا شجریان و فارابی، بلکه افراد دیگری هم چون باربد، نکیسا، صفی الدین ارموی، عبدالقادر مراغه‌ای، ابوالحسن صبا، حسن کسایی، جلیل شهناز، درویش خان و علی‌نقی وزیری نقش بزرگی در موسیقی ایران داشته‌اند و به حساب نیاوردن تلاش‌های این بزرگان و یا مقایسه آن‌ها با یکدیگر به دور از انصاف است، ولی باید در نظر داشت که ناگزیر باید مناسبتی را به این روز مهم اختصاص داد و این به این معنا نیست که انتخاب چنین روزی از اعتبار و اهمیت شخصی می‌کاهد یا او را نادیده می‌انگارد. برداشت اشتباه از این مسئله می‌تواند آتش اختلافات بین هنرمندان را بیشتر کند. ولی آیا پس از گذشت این همه سال و با توجه به وضعیت کنونی موسیقی، وقت آن نرسیده که هنرمندان با تمام اختلافات بین خود، دست به دست یکدیگر بدهند و با نیروی اعجازانگیز همدلی خاص از پذیرش و تسامح در این مسیر پر ارزش گام بردارند؟

خانه موسیقی محل جبهه‌گیری نیست!

خانه موسیقی تشکیلاتی صنفی و مستقل است که فلسفه وجودی آن حفظ، گسترش و معرفی موسیقی و موسیقی‌دانان ایرانی است. خانه موسیقی یا هر عنوان دیگری در سراسر دنیا تشکلی مردم نهاد است که بیش از هر چیز به موسیقی‌دانان برای احقاق حق و حقوق آنها کمک می‌کند. اختلاف نظر و حتی جدل‌های لفظی میان هنرمندان چیز جدیدی نیست و همیشه این تفاوت‌ها وجود داشته و وجود خواهد داشت چرا که تفاوت انسان‌ها در زمینه باورها و عقایدشان چنین چیزی را اقتضا می‌کند. خانه موسیقی با هر گونه جبهه‌گیری و نادیده گرفتن سلایق و نظرات دیگران تنها ارزش و اعتبار خود را از دست می‌دهد. چنانچه در چند سال اخیر به دلیل موضع‌گیری‌های خانه موسیقی متاسفانه این اتفاق به واقعیت پیوست و واکنش جمعی از هنرمندان را در پی داشت. چندی پیش خانه موسیقی در تارنمای خود مطلبی را انتشار داد که به جای میانجی‌گری نه تنها موضع مشخص خود را با لحنی تند بیان داشته، بلکه به اتهام پراکنی علیه عده‌ای پرداخته است. بخشی از این مطلب آمده است:

"ظاهراً جریانی مشکوک سعی دارد وحدت و یکدلی که پس از درگذشت استاد شجریان در جامعه بزرگ موسیقی کشور حاصل شده را با مطرح کردن موضوعاتی خدشه دار کنند. اهالی شریف موسیقی ایران در چنین بزنگاه‌هایی باید با اطلاع دقیق از موضوعات مطرح شده با امضای آن موافقت خود را اعلام نمایند، چنانچه در خصوص نامه اخیر از نیمی از افراد اظهار داشتند که در گفتگوها اساساً روز فارابی برای آنها مطرح شده نه روز ملی موسیقی. به نظر می‌رسد این اقدام شتابزده تنها در صدد لوث کردن ثبت روز ملی موسیقی است چرا که اگر جمع کنندگان امضا نیت خیر خواهانه داشتند به خانه موسیقی به عنوان تنها نهاد صنفی موسیقیدانان مراجعه می‌کردند تا با پشتوانه مستحکم‌تری به یک حرکت ملی دست بزنند نه با ۳۰ امضا!

مساله بعدی اینجاست که جریان و افرادی که پشت پرده جمع کردن امضا برای روز تولد فارابی به عنوان روز موسیقی هستند در دودهه اخیر که این موضوع از سوی دولت رد شد کجا بودند و چرا در یک بزنگاه تاریخی برای موسیقی، یک خواسته قدیمی و منتفی شده را دوباره مطرح می‌کنند؟ باید دید چه افرادی و با چه اهدافی چنین نامه‌ای را منتشر می‌کنند تا فعالیت، کوشش و پیگیری‌های صنفی خانه موسیقی را با جبهه بندی‌های غیر واقعی بی اثر نشان دهند و در نهایت با تظاهر به تشتت آرای هنرمندان موسیقی از یک وحدت و انسجام برای رسیدن به مطالبه‌ای صنفی و ملی جلوگیری کنند؟ "

به نظر می‌رسد که خانه موسیقی با چنین لحنی نه تنها به رفع سو برداشت‌ها و اتفاق آرا هنرمندان کمک نخواهد کرد، بلکه در حال فراموش کردن رسالت اصلی خود است! با فرض بر اینکه چنین ادعایی درست هم باشد موضع‌گیری صریح خانه موسیقی و انتشار اینگونه قضاوت‌های سریعی آن هم بدین صورت نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه اوضاع را بیش از پیش وخیم‌تر خواهد کرد.

کد خبر 460570

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.