به گزارش خبرنگار ایمنا، آخرین نتیجه انتخابات آمریکا تا این لحظه از پیروزی جو بایدن (Joe Biden)، نامزد دموکرات ریاست جمهوری، بر دونالد ترامپ (Donald Trump)، نامزد جمهوری خواه ریاست جمهوری خبر میدهد.
اعلام نتایج انتخابات آمریکا
اگرچه نتیجه قطعی انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا هنوز به طور رسمی و قطعی اعلام نشده اما اگر جریان اعلام آرا به همین منوال پیش رود، جو بایدن پیروز این انتخابات خواهد بود.
جو بایدن تا کنون موفق به اخذ ۲۶۴ رأی الکترال شده در حالی که دونالد ترامپ تنها ۲۱۴ رأی الکترال به دست آورده است. با توجه به اینکه هر نامزد برای اخذ پست ریاست جمهوری به حداقل ۲۷۰ رأی الکترال نیاز دارد و نتیجه آرای انتخاباتی در چند ایالت حساس مانند پنسیلوانیا، نِوادا، کارولینای شمالی و جورجیا نیز اعلام نشده اما به نظر نمیرسد تغییر قابل توجهی در نتیجه انتخابات آمریکا پدید آید. با این حال نتیجه نهایی پس اعلام رسمی توسط مقامات ذیربط مشخص خواهد شد.
بایدن؛ پیروز آخرین نظرسنجیهای انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا
نتیجه نظرسنجیهای انتخاباتی آمریکا در حالی به تیتر ویژه رسانههای داخلی و خارجی تبدیل شده بود که عقیده بسیاری از سرمایهگذاران بر پیروزی ترامپ استوار شده بود تا جو بایدن؛ نامزد دموکراتی که در آخرین نظرسنجیها پیشتاز رقابت انتخاباتی بود و بسیاری پیروزی وی در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا را برابر با ایجاد موجی کاهشی در قیمت ارز، خودرو و به طور کل بازارهای مالی میدانند.
اطلاعات موجود نشان میدهد تا پیش از پایان مهلت رأیگیری در ایالات متحده و اعلام اولین نتایج انتخابات آمریکا، بسیاری از فروشندگان ارز در ایران تحت تأثیر پیشبینی انتخاب ترامپ از فروش ارز خود امتناع میکردهاند. این در حالی بود که بورس اوراق بهادار تهران نیز تحت تأثیر احتمال انتخاب ترامپ، موج صعودی را در آخرین روز معاملاتی هفته جاری، تجربه کرد.
چرا انتخابات آمریکا برای ایران مهم است؟
اما چرا انتخابات آمریکا حائز اهمیت است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت، ایالات متحده آمریکا حدود یک چهارم معادل ۲۵ درصد از حجم تجارت جهانی و همچنین رتبه اول اقتصاد جهان را در اختیار دارد و همین مسئله باعث میشود از قدرت سیاسی برخوردار باشد و گاه با استفاده از چنین نفوذی در راستای دستیابی به اهداف خود در مناطق مختلف جهان، اقدام کند.
از طرفی موقعیت ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران در منطقه نیز بسیاری حائز اهمیت است و همین مسئله به عقیده برخی کارشناسان، عاملی برای چشمدوزی بیگانگان به خاک یا ثروت این کشور است.
نکته قابل توجه در این میان، نحوه برخورد دولتهای گوناگون و احزاب مختلف در آمریکا با ایران است. گاهی برخوردهای آنها تند و فشارهای آنان حداکثری است و گاه سیاست مداراکنندهتری را در پیش میگیرند اما باید توجه داشت سیاست کلی ایالات متحده علیه ایران تقریباً در همه دولتها ثابت بوده و تنها شیوه عملیاتی آنها متفاوت بوده است.
این مسئله در کنار سوگیریهای سیاسی دو نامزد دموکرات و جمهوری خواه آمریکا باعث شده تا انتخابات آمریکا از دید ایرانیان مهم باشد. دونالد ترامپ به وضوح در سخنرانیهای مختلف خود از تداوم سیاست فشار حداکثری بر ایران سخن گفته است در حالی که جو باید معتقد است با وجود تلاش برای منع ایران از دستیابی به سلاح هستهای، راهبرد آرامتری را برای دستیابی به توافقی جدید دنبال میکند.
بالتبع سبک عملیاتی هر دو نامزد انتخاباتی آمریکا در مقابل ایران، میتواند تأثیرات محسوسی بر معیشت و اقتصاد ایران گذاشته و رفاه ایرانیان را تحت تأثیر قرار دهد. اگرچه تأثیر سیاستهای خارجی ایالات متحده آمریکا بر اقتصاد ایران نظیر استفاده از ابزار فشارهای تحریمی، غیرقابل انکار است و حسن روحانی نیز کاخ سفید را مقصر اصلی شرایط به وجود آمده در ایران میداند اما ساختاری اقتصادی ایران نیز دچار مشکلاتی ریشهای است که حتی اگر تحریمهای اقتصادی آمریکا نیز رفع شود، آثار مخرب آنها بر اقتصاد ایران همچنان پابرجاست.
نقش برنده انتخابات آمریکا در آینده تجارت بینالمللی ایران
با این حال آنچه بدیهی است، نقش تجارت خارجی ایران و به طور مشخص صادرات محصولات و به عبارت بهتر ایجاد ارزش افزوده و سپس فروش این ارزش به مشتریان خارجی، در بهبود روند اقتصادی کشور است بنابراین سیاست برنده انتخابات آمریکا درباره تجارت خارجی ایران، میتواند تا حدی تصویری از آینده اقتصاد ایران، حداقل تا سال ۲۰۲۴ میلادی (۱۴۰۳ شمسی)، ارائه کند.
در همین خصوص مجتبی کریمی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، نیز در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: اقتصاد ایران با مشکلات ساختاری مواجه است که در کوتاه مدت به وجود نیامده و بنابراین در کوتاه مدت حتی با تغییر در رویکرد خارجی آمریکا نیز رفع نخواهد شد. کسری بودجه دولت یا رشد نقدینگی سالانه (به صورت میانگین) ۲۵ درصد از جمله این مشکلات است.
وی میافزاید: اگرچه تعامل هرچه بهتر ایران با سایر کشورها به رشد و پیشرفت کشور کمک خواهد کرد اما باید در نظر داشت که در این رقابت بینالمللی، هرچه اقتصاد ایران منفعلتر عمل کند، منافع کمتری از این رقابت بینالمللی به دست خواهد آورد.
لزوم وجود نظام اقتصادی درونزا و بروننگر در ایران
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، خاطرنشان میکند: در نظام اقتصادی ایران همواره باید رشد درونزا و بروننگر مورد توجه قرار گیرد. تا زمانی که اقتصاد ایران برونزا نباشد و نتواند یک اقتصاد قوی و متکی به ظرفیتهای درونی ایجاد کند، نمیتواند در اقتصاد بینالمللی سهم قابل توجهی داشته باشد.
تجارت جهانی و سهم هر کشور از اقتصاد جهانی یکی از عواملی است که همواره مورد توجه کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه قرار گرفته است. سهم ۲۵ درصدی ایالات متحده آمریکا از تجارت جهانی و قدرت اقتصادی این کشور و یا حتی کشورهای پیشرفته اروپایی نظیر آلمان به خوبی نشان از جایگاه تجارت خارجی در روند رشد اقتصادی یک کشور دارد.
نکته قابل توجه دیگر درباره این مسئله، لزوم رعایت استانداردهای لازم به ویژه استانداردهای کشورهای پذیرنده و مقصد برای واردات محصولات ایرانی است. از سوی دیگر صرفه و توجیه اقتصادی تولید و ایجاد زنجیره ارزش افزوده در کشور سازنده و مبدا (ایران) نیز بسیار حائز اهمیت است.
تحریم؛ مانع ورود فناوریهای روز دنیا به ایران
یکی از ملزومات ایجاد چنین زنجیره توجهپذیری، استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا به منظور حداکثر کردن بازده تولید است. افزایش بهرهوری تولیدی یک واحد تولیدی به عوامل مختلفی بستگی دارد اما بیشک وجود فناوریهای نوین و روز دنیا میتواند نقش بسزایی در افزایش تولید و در نهایت ارزآوری بیشتر برای کشور داشته باشد.
تحریمهای بینالمللی مختلف فارغ از علت به وجود آمدنشان، میتواند مانعی جدی برای ورود چنین فناوریهایی تلقی گردد. این یکی از مسائلی است که سیاست و نگرش رئیس جمهور آمریکا میتواند در آن تأثیرگذار باشد.
اگر دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواه آمریکا، در رقابت انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا پیروز شود، احتمال ادامه تحریمهای ظالمانه علیه ایران بسیار بالا است و این به معنی ادامه وضعیت موجود است.
اگرچه تلاش متخصصان ایرانی در حوزههای مختلف باعث تولید و بومی سازی بسیاری از فناوریهای روز دنیا شود اما باید توجه داشت که دستیابی به چنین فناوریهایی مستلزم گذر زمان و خرج هزینههای تحقیقاتی و پژوهشی است که با توجه به کاهش قدرت خرید داخلی و مشکلات صادراتی محصولات به دلیل تحریمهای بینالمللی میتواند توجیه اقتصادی چنین طرحهایی را با چالش روبهرو سازد.
اما اگر جو بایدن به ریاست جمهوری آمریکا برگزیده شود، شرایط میتواند کمی متفاوت باشد. اظهار نظرهای نامزد دموکرات انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا نشان میدهد شرایط در صورت انتخاب این نامزد انتخاباتی میتواند کمی راحتتر باشد. البته این به معنی ایجاد تغییری شگرف در سیاستهای خارجی آمریکا علیه ایران نخواهد بود اما وضعیت برای ایرانیان جهت حل موانع اقتصادی موجود بازتر خواهد بود.
نباید انتظار تغییر عمدهای پس از اعلام نتایج انتخابات آمریکا داشته باشیم
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است نباید با تغییر یک شخص انتظار ایجاد تغییر عمدهای در اقتصاد ایران داشته باشیم زیرا برخی مسائلی موجود در سیاست خارجی آمریکا، با تغییر شخصی مانند ترامپ نیز تغییر نخواهد کرد بنابراین عملاً نباید منتظر گشایشهای معناداری داشته باشیم. اما در این صورت، ممکن است یک موج خوشبینی در کشور ایجاد شود که طبعاً میتواند مقداری از فشارهای کنونی را ترمیم کند.
کریمی تصریح میکند: تبدیل شدن این موج خوشبینی به تغییرات بلندمدت، زمانبر خواهد بود. روابط خارجی آمریکا توسط یک شخص گرفته نمیشود بلکه یک سیستم متشکل از سنا، کنگره و اتاق فکرهای مختلف در تبیین این سیاستها تأثیرگذار است اما نوع برخورد با چنین سیاستهایی ممکن است در دوره ترامپ به صورت برخورد رودررو و آشکار باشد در حالی که ممکن است با انتخاب بایدن برخوردها، آرام و به شکلهای دیگری بروز پیدا کند.
وی در پاسخ به نقش انتظارات عمومی ناشی از انتخاب هر یک از دو نامزد دموکرات یا جمهوریخواه، و بازتاب آن در مسائل اقتصادی ایران، میگوید: مبحث «انتظارات» مانند انتظارات تورمی و انتظاراتی که نسبت به تغییرات قیمت وجود دارد، مبحث پذیرفته شدهای در علم اقتصاد است. باید گفت در صورت انتخاب مجدد ترامپ، این انتظارات تا حد زیادی پیش خور شده است.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی معتقد است سیاست فشار حداکثری که در سیاست خارجی آمریکا در دوره دونالد ترامپ دنبال شده تقریباً به اوج خود رسیده و ۹۰ درصد حداکثر فشار ممکن تاکنون به اقتصاد ایران وارد شده است.
پیش بینی نرخ ارز پس از انتخابات آمریکا
کریمی درباره نتیجه ادامه این فشارها اظهار میکند: اگر آمریکا بخواهد فشار بیشتری بر اقتصاد ایران وارد کند، در بدبینانهترین حالت، نرخ ارز در یک سال آینده بین ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش خواهد داشت.
وی تاکید میکند: تعیین نرخ ارز در ایران تنها متأثر از اقتصاد آمریکا و روابط خارجی ایران با این کشور و همچنین تجارت بینالملل ما نیست بلکه تورم داخلی که بخشی از آن نشأت گرفته از کسری بودجه دولت و افزایش نقدینگی است نیز بر نرخ ارز تأثیرگذار است.
پیش بینی نرخ ارز پس از پیروزی بایدن
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اظهار میکند: در صورتی که جو بایدن به ریاست جمهوری آمریکا برسد در یک دوره شش ماهه پیش بینی میشود آرامش قبل از توفانی پدید آید. این خوشبینی ایجاد شده ممکن است حتی نرخ دلار را به حوالی ۲۰ هزار تومان نیز برساند.
کریمی با اشاره به شیوع کرونا و تأثیر آن در رشد اقتصادی منفی ایران میگوید: اگرچه در سال ۹۹ با توجه به شیوع ویروس کرونا و تحریمهای موجود، ایران رشد اقتصادی منفی را تجربه میکند اما با توجه به پیشبینی نهادهای بینالمللی همچون صندوق بینالمللی پول با توجه به احتمال پایان همهگیری کرونا و ایجاد برخی گشایشهای اقتصادی که ممکن است با تغییر سیاستهای خارجی در آمریکا یا تغییر دولت در ایران رخ دهد، رشد اقتصادی مثبتی در کل حوزههای اقتصادی در سال ۱۴۰۰ تجربه خواهیم کرد.
تأثیر انتخابات آمریکا بر بورس
بازار سرمایه یکی از بزرگترین و مهمترین بازارهای مالی است که از نظر اقتصادی نقش مهمی در ایجاد جریان مثبت سرمایه ایفا میکند و در نهایت میتواند رشد اقتصادی بیشتری را به دنبال داشته باشد.
بورس با چنین جریانی علاوه بر کمک به بهبود تولید و رشد اقتصادی کشور میتواند ثروت بسیاری را نیز در قالب بازده سرمایهگذاری برای صاحبان سهام پدید آورد. از این رو نوسانات بازار سرمایه با دربرگیری قابل توجه، در میان مردم و مسئولان از حائز اهمیت است.
انتخابات آمریکا نیز میتواند با تأثیر بر متغیرهای کلان اقتصادی کشور، این بازار را حداقل تا زمان تغییر مجدد متغیرهای مذکور تحت تأثیر قرار دهد.
مجتبی کریمی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، درباره انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده و تأثیر آن بر بازار سرمایه و بورس ایران اظهار میکند: شرکتهای موجود در بازار سرمایه، گلچینی از شرکتهای غالباً صادرات محور هستند که بعضاً ظرفیت مناسبی برای رشد دارند.
وی ادامه میدهد: هرچند ممکن است گفته شود کشور رشد اقتصادی منفی داشته و از همین رو انتظار داشته باشیم که تأثیر این رشد اقتصادی منفی در قیمت سهام و ارزش سهام شرکتها نیز به صورت منفی بروز پیدا کند اما باید گفت این همبستگی تا حدی وجود ندارد. شرکتهای موجود در بازار سرمایه پتانسیلهایی دارند که میتواند باعث رشد ارزش سهام آنها شود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، با اشاره به اصلاح بازار سرمایه در چندماه اخیر خاطرنشان میکند: پیش از این اصلاح، حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد سهام موجود در بازار سرمایه بیشتر از قیمت ذاتی خود معامله میشدند اما این حباب اکنون تخلیه شده است.
کریمی معتقد است نزول قیمت سهام به زیر ارزش ذاتی و ادامه روند کاهشی آن، بیشتر به دلیل ترسی است که به واسطه تغییر و تحولاتی رخ داده، در بازار ایجاد شده است. بخشی از این اصلاح تا پایان سال جبران خواهد شد. شاخص ظرفیت رسیدن به اهداف یک میلیون و ۸۰۰ هزار واحدی را نیز دارد که در این میان سهام ارزنده احتمال بیشتری برای رشد دارند.
تأثیر پیروزی بایدن بر بورس ایران
وی اظهار میکند: با انتخاب بایدن، اصلاح بازار سرمایه به شکل دیگری میتواند جبران شود. اگر نرخ ارز به دنبال انتخاب بایدن کاهش پیدا کند، بازارهای موازی از جمله بازار طلا و ارز و سکه جذابیتهای خود را از دست میدهند و بازار مسکن نیز دوباره به یک دوره رکود وارد میشود بنابراین بازار سرمایه دوباره جایگزین این بازارها میشود و رشد مجدد را تجربه میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی میافزاید: کاهش نرخ ارز میتواند با تغییر در درآمدهای ارزی شرکتهای صادراتی، بخشی از ظرفیت رشد آنها را کاهش دهد اما در هر حال چه ترامپ و چه بایدن انتخاب شود، بخشی از بازارهایی که در بورس رخ داده جبران میشود.
کریمی خاطرنشان میکند: نباید سرنوشت اقتصاد کشور را به سیاستهایی گره زد که کیلومترها آن طرفتر ممکن است تغییر کند. سعی کنیم با دیدگاههایی که در سالهای گذشته تعریف شده، اقتصاد درونزا و بروننگر را به پیش بریم.
عباسعلی حقانی نسب، تحلیلگر بازار سرمایه نیز در گفتوگو با خبرنگار ایمنا درباره تأثیر نتیجه انتخابات آمریکا بر بورس ایران اظهار میکند: با افزایش احتمال پیروزی جو بایدن در ایالت نوادا و آرای پستی که به نفع بایدن است، احتمال پیروزی این نامزد دموکرات در کل انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا تقریباً نهایی شده است.
کاهش نرخ سود بانکی را در پیش بگیرید
وی میافزاید: دولت و بانک مرکزی ایران باید سریعاً سیاست کاهش نرخ سود بانکی را در پیش بگیرند و از فرصت کاهش انتظاری ناشی از انتخاب بایدن، به نفع اقتصاد کشور بهره برند.
این تحلیلگر بازار سرمایه معتقد است اتخاذ سیاست افزایش شدید نرخ سود بانکی با هدف کنترل تورم در دوره اول حسن روحانی، در نهایت اقتصاد کشور را به رکود برد و با تخلیه آثار تورمی نقدینگی خلق شده ناشی از این اقدام در دوره دوم ریاست جمهوری وی، قدرت خرید مردم به شدت کاهش یافت.
این مسئله میتواند لزوم اتخاذ سیاستهای حمایتی از بازار سرمایه را قوت بخشد. بازار سرمایه اگرچه قادر به اصلاح سیاستهای کلان اقتصادی نیست اما حداقل از بازتاب تورمی آن در بازارهای مالی که میتواند در نهایت عرصه را بر مصرف کننده نهایی تنگ کند، بکاهد.
بیشتر بخوانید:
- تأثیر انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران چیست؟
- تاثیر انتخابات آمریکا بر بورس؛ انتخاب ترامپ شوک موقتی بر بازار دارد
گزارش از: محمد رضایی فرد، خبرنگار اقتصادی ایمنا
نظر شما