به گزارش خبرنگار ایمنا، گردشگری را بزرگترین صنعت دنیا میدانند که بیشترین سرعت رشد را برای یک جامعه محلی و اقتصاد محلی رقم میزند. گردشگری از قرن گذشته میلادی به دلیل گسترش شبکههای حمل و نقلی و همهگیر شدن سفر، رشد و توسعه سریع پیدا کرد و تا پیش از شیوع ویروس کرونا نیز به عنوان یکی از مهمترین صنایع جهان از آن یاد میشد.
گردشگری انواع و اقسام مختلفی از فرهنگی، تاریخی، طبیعی، ماجراجویانه، روستایی و از همه مهمتر شهری دارد. در واقع بخش زیادی از فعالیتهای گردشگری در بستر شهر اتفاق میافتد، حتی میتوان گفت که شهر یک بستر فرهنگی و اجتماعی است که در زیر مجموعه خود گونههای گردشگری را دارد. در واقع شهر مانند یک چتر روی مهمترین بخشهای صنعت گردشگری قرار گرفته است.
شهر تعریف مشخص و واضحی در قانون کشورهای مختلف دارد، اما هر فعالیت گردشگری که در بستر شهر رخ میدهد را نمیتوان جزء گردشگری شهری عنوان کرد. گردشگری شهری متشکل از یک چرخه است که بنا بر تصور برخی به توسعه و رونق اقتصادی، پویایی فرهنگی و رشد اجتماعی شهروندان تبدیل میشود. اما گردشگری شهری یک مفهوم بسیار پیچیده و نیازمند زیرساختهای مختلفی است که هیچ گاه دستیابی به آن با شعار ممکن نمیشود.
اصولاً شهرها به خصوص شهرهایی که قدمت تاریخی بیشتری دارند، تنها برای زندگی و زیست روزانه افراد هستند؛ حتی برخی شهرها پیشتر روستا بودند و تبدیل شدن آنها به شهر معضلات فراوانی دارد. پس از انقلاب صنعتی افزایش جمعیت سکونتگاهها و تبدیل آنها به آنچه که امروزه از شهر میشناسیم آغاز شد. این روند تا قرن ۲۱ هم ادامه داشت و آرام آرام شهرها تبدیل به مهمترین سکونتگاههای انسانی شدند.
در ایران نیز این مهاجرت افسارگسیخته از روستا به شهر وجود داشت و شهرها را به مشکلات مختلفی دچار کرد. شهرها نیز بدون هیچ برنامهریزی شهرسازی، معماری، فرهنگی و اجتماعی رشد یافتند و تبدیل به یک غده جمعیتی دارای مشکلات ناتمام شدند. پس از دهه ۱۳۸۰ شهرها بسیار بیشتر از آنچه که ظرفیتشان بود، پذیرای جمعیت ساکن شدند و این مسئله منابع، مشاغل و معیشت افراد را در مضیقه قرار داد.
حالا شهرها جمعیت فراوانی دارند، ترافیک بیداد میکند، بیکاری روز به روز بیشتر میشود و هیچ برنامه توسعه جز چند حرکت جسته و گریخته (مانند صنایع فولاد) وجود ندارد. تصور کنید در چنین شرایطی گردشگر نیز به شهر بیاید، اگرچه در ابتدا به نظر میرسد که گردشگر میتواند شهر را نجات دهد، اما توسعه گردشگری آسیبهای بسیاری خواهد داشت.
یکی از پرطرفدارترین انواع گردشگری که معمولاً در کشور ما اتفاق میافتد، گردشگری انبوه است. گردشگری انبوه یعنی در یک زمان تعداد زیادی گردشگر وارد مقصد شوند، به طوری که حضور گردشگر به جای فرصت، تبدیل به بحران میشود. این شرایط در تعطیلات عید نوروز به خوبی در کشور احساس میشود و هر استان ستاد سفرهای نوروزی برای ساماندهی به «بحران» گردشگری تشکیل میدهد!
گردشگری یک مُسکن بسیار عالی برای اقتصاد شهرهاست، خصوصاً اگر به صورت انبوه باشد. البته این مدل از گردشگری آسیبهای بسیاری به فیزیک شهر و اجتماع و فرهنگ شهروندان میزند. پیش از هر چیز باید تاکید کرد که رسیدن به توسعه پایدار شهری از طریق رونق گردشگری نیازمند زیرساختها و برنامهریزی قوی است. هر شهری برای تحقق توسعه پایدار گردشگری نیازمند تامین زیرساختهای فیزیکی، معنوی و اجتماعی است. گردشگر بیش از هر چیز نیاز به زیرساخت حمل و نقلی با کیفیت و اقامتگاه خوب دارد و به طور کلی امکانات شهر باید ظرفیت بارگذاری جمعیتی بیشتر از جمعیت خودش را دارا باشد.
اثرات منفی حضور گردشگران بر جامعه میزبان نیز بسیار است، حتی گاهاً جامعه میزبان حضور گردشگر را پس میزنند. به عنوان مثال در برخی از شهرهای هدف گردشگری جهان نظیر ونیز همواره شعارهایی علیه گردشگران بر دیوارهای شهر نقش بسته است و کلافگی شهروندان از حضور گردشگران در چهره آنها هویداست.
بنابراین باید برنامهریزی دقیقی در راستای آگاهسازی و آموزش جامعه میزبان برای پذیرایی از گردشگران وجود داشته باشد و با استفاده از زیرساختهای اصولی اولین سود حضور گردشگر به شهروند برسد. با تمام این تفاسیر شاید نتوان گردشگری را آن جادو توسعه پایدار شهری دانست که مسائل شهر را درمان میکند، بلکه باید به گردشگری به عنوان یک مُسکن که اثرات به شدت مخربی بر شهر دارد نگاه کرد. از طرفی گردشگری بسیار شکننده است، به عنوان مثال در همین بحران کرونا دیدیم که چگونه در عرض چند روز دیگر صنعتی به نام گردشگری در دنیا وجود نداشت. به همین دلیل وابستگی بیش از حد اقتصاد شهری به گردشگری، اقتصاد شهر را شکننده میکند.
نظر شما