به گزارش خبرنگار ایمنا، اهالی رسانه اصفهان چند سالی است برای همکاری با تیم فوتبال سپاهان به مشکل برخوردهاند. بیشتر تقاضاهایشان برای مصاحبه اختصاصی با بازیکنان و مربیان این تیم به در بسته خورده و شرایط حضورشان در تمرینات و سایر برنامههای باشگاه دشوارتر از قبل شده است. اینها همه در شرایطی است که سپاهانیها با رسانههای تهرانی به گونهای دیگر کنار آمدهاند و با رویی باز به آنها پاسخ میدهند به نحوی که همان بازیکن یا مربی که مصاحبه با آن برای رسانههای اصفهان ممکن نیست زمینه مصاحبهاش برای تهرانیها مهیاست.
این برخوردهای تبعیضآمیز سپاهانیها اثباتهای محیرالعقول نمیخواهد، بلکه پای صحبت بسیاری از خبرنگاران ورزشی اصفهانی که بنشینید، گلههایشان از عملکرد رسانهای تیم فوتبال سپاهان را بازگو خواهند کرد. اتفاقاتی که با آمدن قلیچخانی، مدیررسانهای سابق و غیربومی قلعهنویی آغاز شد و حالا به نظر میرسد به نقشه راه این باشگاه اصفهانی تبدیل شده است. سیامک قلیچ خانی که ارتباط خوبی با رسانهایهای پایتخت داشت بیشتر به آنها بها داد و وضعیتی را حاکم کرد که در دو فصل حضور پروازی خود، تعداد مصاحبههای اختصاصی رسانههای اصفهان با بازیکنان و کادر فنی به انگشتان دست هم نرسد.
اما با رفتن او نیز اوضاع برای خبرنگاران بومی استان تغییر نکرده است و همچنان برای حضور در تمرینات، بازیها دوستانه و انجام گفت و گو کار سختی را پیش رو دارند و دست ردهای فراوانی را تحمل میکنند. اگر چه شیوع ویروس کرونا هم در شرایط فعلی برای برخی از بهانهآوریهای باشگاه بیتأثیر نبوده است، اما رفتار متناقض سپاهانیها در برخورد با رسانههای گروهی در برخی موارد، سوالات بیشماری را در ذهن اصحاب رسانه و هواداران به وجود میآورد.
چطور خبرنگارانی که برای پایتختنشینها قلم زده یا تصویری برای آنان خبر میفرستند، در همین روزهای سخت کرونایی نیز درهای نقش جهان و باغ فردوس را برخلاف نمایندگان رسانههای اصفهانی که هواردان سپاهان در اولویت اطلاعرسانیشان است به رویشان گشوده میبینند و به راحتی هر چه تمامتر به فعالیتشان ادامه میدهند؟ آیا کرونا آنقدر هوشمند شده است که میان رسانه اصفهانی و تهرانی فرق بگذارد و تضمین بدهد خبرنگاران متصل به سایتهای خبری پایتخت ناقل هیچ ویروسی نباشند؟!
البته همه گلایه خبرنگاران اصفهان و تبعیض سپاهان به همین جا خلاصه نمیشود و در شرایطی که سختگیری برای حضور رسانههای مکتوب به حداکثر میزان خود رسیده است، شاهد آن هستیم که مسئولان سپاهان راه را به آسانی برای خبرنگاران تلویزیونی آب و جارو میکنند و مدیران و اعضای تیمشان میهمان هر برنامه تخصصی و غیرتخصصی سیما میشوند. آیا صدا و سیما از فیلمبرداران، خبرنگاران و مجریان خود مرتباً تست کرونا میگیرد یا مدیران رسانهای سپاهان سندی در دست دارند که کرونا در فلان برنامه تلویزیونی پرسه نخواهد زد و خطرش تنها به دفاتر خبرگزاریها و روزنامههای محلی محدود میشود؟!
مدیران سپاهان قاب تلویزیون را حتی به قیمت برنامههای غیرتخصصی و مجریانی که نمیدانند نویدکیا مربی است یا بازیکن به نشستن پای مصاحبه ورزشی نویسان متخصص اصفهان ترجیح میدهند که نشان میدهد دیدگاهشان به رسانهها تنها دیده شدن و توجه به طیف مخاطبان است و هرگز به آن به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف ورزشی و شفافسازی نگاه نمیکنند. غافل از آنکه راه عبور از گذرگاههای صعبالعبور رسانهای از همین روزنامهها و خبرگزاریهای بومی میگذرد که به شکلی حرفهای ورزش را دنبال میکنند.
مشخص نیست که چرا صحبت از عملکرد یک مدیر ورزشی در گذشته توسط رسانههای اصفهان، اصفهان ستیزی است و چنین رفتاری توسط باشگاه سپاهان مصداق اصفهان ستیزی با رسانههای اصفهانی نیست؟
باید توجه داشت در روزهایی که طرفداران دور از ورزشگاهها و تمرینات بسر میبرند، لااقل دوست دارند روایت رسانهها از تمرینات و وضعیت تیمشان را خوانده و ببینند تا جای خالیشان بر سکوها را تا حدی پر کنند تا حداقل اگر نمیتوانند وضعیت تیم را ببیند بخوانند. هر چند معمولاً پاسخ مسئولان سپاهان به این درخواست این است که رسانه رسمی باشگاه چنین مواردی را پوشش میدهد، اما چه کسی است که نداند پرداختن مطبوعاتی بیطرف کجا و رسانه باشگاه کجا! به علاوه که هواداران نیز مایلاند تا آنچه میخوانند نقدی منصفانه و دلسوزانه و مطالبات آنها از تیم مورد حمایتشان باشد که قطعاً چنین چیزی از رسانههای ورزشی اصفهان بیشتر قابل انتظار است. سپاهانیها همیشه از تبعیض بین تیمهای شهرستانی با پایتخت نالیدهاند فارغ از آنکه خودشان همین شیوه را در برخورد با رسانههایی پیش گرفتهاند که در بازی با پرسپولیس و استقلال تنها حامی آنها در همین تبعیضها هستند!
نظر شما