به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، امروزه در بسیاری از شهرهای جهان مردم از نبود فضای سبز کافی رنج میبرند و این میتواند از تبعات شهرنشینی سریع باشد. با گرایش بیشتر مردم به ترک روستاها و زندگی در شهرها، نیاز ساکنان مناطق شهری به مسکن بیش از پیش آشکار میشود و این امر، مقامات رسمی را به استفاده هر چه بیشتر از زمینهای شهری برای احداث خانههای مسکونی سوق میدهد. حتی در بسیاری از موارد ما شاهد تبدیل فضاهای سبز به سکونتگاههایی برای شهرنشینان بودهایم که این رویداد میتواند یک فاجعه برای شهر بشمار رود چرا که کاهش فضاهای سبز تبعات زیانباری دارد.
البته همیشه وجود فضاهای سبز در مناطق مختلف یک شهر یکسان نیست. اغلب مردم در مناطق غنینشین به فضاهای سبز در نزدیکی محل سکونت خود دسترسی دارند و این در حالی است که فضای اطراف زاغهها را آپارتمانهایی بتنی مملو از واحدهای مسکونی کوچک دارای تراکم جمعیتی فراگرفته است.
طراحی جنگلهای شهری و نابرابریهای موجود
مهمترین هدف برابری اجتماعی، زمینهسازی جهت ایجاد درآمدهای منصفانه برای تمام ساکنان شهری است که البته رسیدن به این هدف تنها از طریق حمایت و آگاهیبخشی افراد و گروههای اجتماعی برای رویارویی با چالشهای منحصربهفرد این روند میسر است. توسعه و حفاظت از فضاهای سبز بدون تلاش برای رسیدن به برابری اجتماعی میتواند نابرابریهای اجتماعی و فضایی را تشدید کند و نبود دسترسی جوامع به منافع حاصل از پارکها را به طور چشمگیری افزایش دهد.
بدون شک ایجاد زیرساختهای سبز شهری نظیر پارکها، سواحل رودخانهها، جنگلهای کوچک و کاشت درختان خیابانی مستلزم صرف هزینه بالایی است که بسیاری از جوامع نسبت به فراهم آوردن آن ناتوان هستند. علاوه بر این وجود تفاوت در تصمیم نمایندگان سیاسی جوامع و همچنین نحوه تامین منافع اقتصادی شهرها مبنی بر جذب ساکنان و گردشگران ثروتمند میتواند بر تصمیمگیری جهت ایجاد فضاهای سبز عمومی تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، در کلانشهر نیویورک آمریکا، حفظ پارک پراسپکت منجر به افزایش ارزش املاک و جذب ساکنان ثروتمند جدید شد و فقرای ساکن در منطقه را به سمت زندگی در زاغهها سوق داد.
سبزسازی مناطق و شهرهای فراگیر
فضاهای سبز شهری ابزارهای ارزشمندی برای بالا بردن سطح ارزش مناطق محروم به حساب میآید که میتواند افزایش بهداشت و منافع اقتصادی را برای ساکنان منطقه در پی داشته باشد و امنیت سکونت در آنجا را تضمین کند. برای رسیدن به این هدف لازم است فضاهای سبز به طور برابر در مناطق مختلف گسترش یابد تا تمام اعضای جامعه به نسبت یکسان در منافع این فضاها سهم داشته باشند.
علاوه بر این وجود فضاهای سبز در مناطق کمدرآمد میتواند آسیبپذیری جوامع فقیر نسبت به تغییرات آب و هوایی و تهدیدات سلامت را از طریق پایین آوردن دمای هوای منطقه، بهبود کیفیت هوا و کاهش سیل به حداقل ممکن برساند.
بدیهی است که شهرها برای اطمینان خاطر از تامین سلامت و منافع اقتصادی و زیست محیطی حاصل از فضاهای سبز شهری باید به عنوان محرکهای افزایش برابری اجتماعی عمل کنند که این هدف به روشهای متفاوتی قابل دسترسی است. به عنوان مثال وجود مدیران اجرایی قدرتمند که جوامع محروم را در گسترش پروژههای سبز شهری و حمایت از منافع اجتماعی درازمدت بر منافع اقتصادی کوتاه مدت ترجیح میدهند، میتواند نقش مهمی در برقراری برابری اجتماعی ایفا کنند. یکی از بهترین اقدامات برای رسیدن به این هدف، بکارگیری مشارکت ساکنان یک منطقه در اجرای پروژههای عمران و حفاظت از فضاهای سبز است.
از سوی دیگر، سهیمسازی معنادار جوامع برای پیادهسازی و حفظ پروژههای شهری میتواند به طور چشمگیری در افزایش برابری در میان افراد غنی و فقیر کمک کند. این روزها در بسیاری از شهرهای جهان، پروژههای شهری از طریق مشارکت مردم با سرمایهگذاران و مقامات شهری اجرا میشود که این مشارکت میتواند به صورت حضوری یا از طریق وبسایتهای شهری انجام شود.
نظر شما