مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اصلاحطلبان در سه راهی انتخابات» به بررسی حضور اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ پرداخت و نوشت: در حال حاضر سه راه ائتلاف دوباره با اعتدالگرایان، حضور مشروط تنها با کاندیدای اصلاحطلب و یا کنارهگیری از رقابت انتخاباتی پیش روی اصلاحطلبان وجود دارد.
اردوگاه اصلاحات برخلاف اردوگاه اصولگرایان حال و روز خوشی ندارد، هنوز تکلیف این جریان با انتخابات ۱۴۰۰ مشخص نشده است و معلوم نیست آیا حضور پررنگ خواهند داشت یا گوی و میدان را برای رقیب راست نشینان خالی خواهند کرد.
بعد از ۳ انتخابات امیدبخش برای اصلاحطلبان حالا در این اردوگاه نومیدی بیشتر حس میشود. بدنه رأی اصلاحطلبان بعد از چند دوره حضور پررنگ در پای صندوقهای رأی حالا با شک و تردید درباره حضوری دیگربار حرف میزند و عملکرد اصلاحطلبان طی سالهای اخیر حضور در قدرت را رضایتبخش نمیداند. خبرآنلاین نوشت، اکنون که اصولگرایان در حالت آمادهباش انتخاباتی قرار گرفتهاند و هر طیف از آنها به طور جدی کلید انتخابات را زده است، مناقشهای در بین اصلاحطلبان بر سر نگاه به انتخابات ۱۴۰۰ وجود دارد. در حال حاضر برای اصلاحطلبان میتوان سه حالت متصور شد؛
۱- اصلاحطلبان وارد انتخابات میشوند ولو مانند گذشته با یک جریان ائتلاف کنند؛ این نگاه واقعگرایانه بیشتر بین جریان راست اصلاحطلب مثل کارگزاران دیده میشود که با میانهروهای اصولگرا میانه بدی ندارند.
۲- اصلاحطلبان وارد انتخابات میشوند اما تنها با کاندیدای اختصاصی خود؛ افراد معتقد به این دیدگاه آنهایی هستند که فاصله گرفتن جامعه مدنی از خود را حس کردهاند اما کماکان کورسویی از امید در خود دارند و معتقدند با حضور مشروط میتوانند نقشآفرینی کنند.
۳- برخی تحلیلگران هم فاصله گرفتن جامعه مدنی را مشاهده کردهاند این فاصله را جدیتر از این حرفها میدانند به طوری که معتقدند با حضور اصلاحطلبترین فرد در انتخابات - به فرض حل شدن مساله تاییدصلاحیتهای شورای نگهبان - گره از کار فروبسته اصلاحطلبان باز نخواهد شد و ضرورت دارد تا چند سالی دور از قدرت به بازسازی و اصلاح جریان و بدنه افکار عمومی این جریان مبادرت کرد.
روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «رئیس جمهور را در حد تدارکات چی هم نمیخواهید!» به گفت و گو با بهزاد نبوی پرداخت و نوشت: لازم است در ابتدا به چند نکته اشاره کنم. اولاً من با وجود حمایتهای به حقی که بعضاً از دولت میکنم، هیچ ارتباط ویژهای با آن ندارم. ارتباط من با دولت، منحصر است به همان دو دیدار رسمی که خبری هم شدهاند. ثانیاً به طور طبیعی در تصمیمگیری و تصمیمسازیهای مملکتی، هیچ نقشی ندارم. ثالثاً همانطور که در گفتوگوهای مختلف گفتهام، انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲، تنها انتخاباتی در طول تاریخ انقلاب بود که من شرکت نکردم. رابعاً من با آقای روحانی هیچوقت رابطه ویژهای نداشتهام.
این مطالب را متذکر شدم که گفته باشم من رابطه خاصی با دولت ندارم. معالوصف به نظر من دولت روحانی مظلوم واقع شده است. برخوردهای خصمانه تندروهای مخالف دولت که طبیعی است، ولی خود ما هم همه مشکلات را به گردن دولت میاندازیم. برجام را ترامپ به کمک و دعای خیر!! تندروهای داخلی به این روز انداخت، ما روحانی را شماتت میکنیم. در دور دوم ریاست جمهوری رئیس دولت اصلاحات، ایشان گفتند که عدهای میخواهند دولت تدارکات چی باشد، امروز به مراتب وضع بدتر است. در دور اول ریاست جمهوری آقای خاتمی، من در گفتوگویی با روزنامهسلام گفتم که طبق قانون اساسی، دولت در بهترین شرایط ده پانزده درصد اختیارات اداره کشور را در دست دارد.
دولت یازدهم و دوازدهم حتی آن ده پانزده درصد را هم نداشته و ندارد، اگر آن زمان دولت را به عنوان تدارکات چی میخواستند، امروز به آن هم احتیاج ندارند، چون بخش زیادی از اقتصاد کشور را در اختیار دارند و از طرف دیگر هم بیسابقهترین تحریمها بر ملت و کشور تحمیل شده است. من در چنین شرایطی منصفانه نمیدانم دولت را نقد کنم که چرا با گرانی، افزایش قیمت ارز و یا… مبارزه نمیکند؟ بهترین دولتها هم در شرایط بحرانی کنونی مخصوصاً شرایط دولت دوم روحانی نمیتوانند بر مشکلات غلبه کنند. طبیعی است که آقایروحانی هم از این قاعده مستثنا نیست. به نظر من بزرگترین دستاورد و افتخار جمهوری اسلامی طی ۴۲ سال اخیر برجام است. معتقدم اوضاع کشور خیلی بد است، نقش دولت در این خرابی خیلی کم است، نه اینکه دولت خیلی قوی باشد، ولی نقش دولت در ایجاد این بحرانها خیلی کم است. اصلاحطلبانی که در این شرایط به دولت بابت مشکلات انتقاد میکنند، بیشتر به دنبال جدا کردن خرج خود از دولت، به امید کسب رأی در انتخابات بعدیاند، که اخلاقی نیست. توصیه جدیای که به دولت دارم این است که مبادا در اثر این فشارها، از مواضع اصولی و صحیحی که در دور اول داشته عدول و عبور کند. نباید به اروپا حمله کند، همراه روسیه، چین و اروپا در برجام بماند. درست است که زور همه اینها با هم به آمریکا نمیرسد، اما برای تعدیل مشکلات و فشار سیاسی به آمریکا، نیازمند حفظ این اتحاد هستیم. ما خودمان (البته نه دولت) آمریکا را از زیر فشارهای سیاسی ناشی از خروج از برجام، بیرون آوردیم. روحانی باید روی مواضع اصولی سیاسی خود در سیاست خارجی بایستد. در خصوص سیاست داخلی مواضع اصولی طرفداری از حقوق ملت را بیان کند. در خصوص مشکلات اقتصادی، بهنظرم به تنهایی کاری از دولت ساخته نیست.
روزنامه اعتماد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «کدام جوان حزباللهی اصولگرا؟» به بررسی برنامه اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ و دولت سیزدهم پرداخت و نوشت: نخستین روز شهریورماه امسال یک چهره نسبتاً پا به سن گذاشته اصولگرا که از قضا از جمله اعضای ارشد یکی از کهنهکارترین و قدیمیترین احزاب جناح راست یعنی حزب موتلفه اسلامی به عنوان حزبی است که همواره با این انتقاد مواجه بوده و هست که چرا محوریت کار تشکیلات و اداره حزب را از حیطه وظایف اعضای مسن خود خارج نمیکند و به اصطلاح به جوانها میدان نمیدهد، از این گفت که باید میدان اداره مملکت را برای جوانان خالی کرد. حمیدرضا ترقی که مدعی شده بود «اصلاحطلبان کسی را ندارند» و تنها حول محور همان نیروهای قدیمیشان که به گفته او «تندرو» هستند، میچرخند، گفته بود که برعکس، «در نیروهای اصولگرا به دلیل اینکه گردش نخبگان زیاد هست، زمینه رشد افراد هم بسیار زیاد بوده و هنوز میدان نداشتهاند.» ترقی البته اشارهای به این مهم نکرده که مشکل جوانان اصولگرا میدانی است که بهگفته این عضو ارشد یکی از مسنترین احزاب جناح راست، در اختیار نداشتهاند یا اینکه بزرگان اصولگرا و چهرههای پا به سن گذاشتهای مانند بسیاری از اعضای موتلفه حاضر نشدهاند که این میدان را برای جوانترهایشان خالی کنند، اما در ادامه گفتههایش بر «لزوم معرفی یک جوان از سوی اصولگرایان برای انتخابات ۱۴۰۰» تاکید کرده و گفته بود که «قطعا کاندیدای اصولگرایان باید از میان جوانان انتخاب شود.»
ترقی همچنین به «بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری» و تاکید ایشان بر لزوم خالی کردن میدان برای جوانان اشاره کرده و گفته بود که «رهبری در گام دوم معتقدند که باید دولت جوان حزباللهی تشکیل شود؛ لذا ما در راستای سیاستهایی که رهبری تعیین کردند، حرکت میکنیم.» او در توضیح مختصات چنین دولت و ویژگیهای چنین کاندیدایی، از اینکه به «نیروی پرنشاط، خوشفکر و دارای تفکر جدید برای خروج از لختی نیاز داریم»، گفته و معتقد است: «اگر قرار باشد عناصری بیایند که به لحاظ تحرک، توانمندی، نشاط و نوآوری مثل گذشته باشند، تحولی رخ نخواهد داد. ما به نیروی جهادی، بانشاط پرکار نیاز داریم که این نوع روحیه در افراد زیر ۵۵ سال وجود دارد. بالای این سن، روحیات محافظهکارانه میشود و جنب و جوش لازم وجود ندارد.» بحث بهکارگیری جوانان البته از آن مباحثی است که همواره مطرح بوده و همیشه نیز هزار و یک علت برای محدود کردن این ایده از سوی متولیان مطرح شده تا به نحوی از اجرای آن شانه خالی کنند. توضیحات و توجیهاتی که از قضا در بهکارگیری از زنان یا نیروهای متعلق به اقوام و مذاهب گوناگون نیز به نحوی مطرح شده و شاید استدلال مرکزی و اساسیشان بر این پایه استوار است که این نیروها باید پلهپله بالا بیایند و اینکه ناگهان، در حالی که هرگز جز موارد معدود و استثنایی، هیچ زنی در مقام وزارت فعالیت نکرده، آسیبهایی اساسی به همراه خواهد داشت. هرچند تجربه سالهای نخست انقلاب، دستکم از اوضاعی یکسر متفاوت برای جوانان حکایت دارد. زمانی که جوانانی که در سومین دهه زندگیشان بودند، یک مملکت را اداره میکردند. جز این اما شاید نکته مهمتر آن است که حالا در شرایطی که به خصوص در جناح راست، صفی طولانی از کاندیداها و متقاضیان اداره قوه مجریه، در حالت آمادهباش قرار دارند.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اگر لازم باشد میآیم» به بررسی حضور محمدرضا عارف در انتخابات ۱۴۰۰ پرداخت و نوشت: محمدرضا عارف با اشاره به اینکه سهجریانیشدن مجلس دهم آفتی بود که آن را به پای لاریجانی میگذارم، گفت: «جریان سوم انتخابات ۹۶ به التماس ما افتادند، اما بعد از پیروزی روحانی، کاملاً روی خود را چرخاندند. بااینحال، ما در مجلس در تهیه طرحها با اصولگرایان با حفظ دیدگاه سیاسی خود تعامل کرده و پایداری و غیر پایداری هم نکردیم، اما وقتی اختلافنظر سیاسی پیش میآمد، هرکس راه خود را میرفت. طرح حذف اعدام یا FATF از نمونه همکاری با اصولگرایان بود». این فعال سیاسی در ادامه با اشاره به تخریبهایی که علیه او انجام میشود، تصریح کرد: «میگویند بیعرضه است یا اهل انصراف و استعفاست، اما رویکرد من این است که اگر فرد مناسبتر از خود پیدا کردم، کنار میروم. راهبرد من برای انتخابات ۱۴۰۰ افزایش مشارکت و حضور جدی و تمامقد اصلاحطلبان است. برای تحقق این راهبرد، اگر نیاز باشد، راحت میآیم و اگر به فرد دیگری نیاز باشد، نمیآیم؛ زیرا اهل تکروی نبوده و مبنای من خرد جمعی است». عارف درباره استعفای خود از شورای عالیسیاستگذاری اصلاحطلبان اظهار کرد: «سال آخر گفته میشد عارف انحصارطلب است و شورا را ملک خود میداند و من گفتم سه دوره رئیس شورا بودهام و برای دور چهارم فرد دیگری بیاید. الان هم تکلیف شورای عالی معلوم نیست».
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بحران قره باغ پیچیدهتر شد / حملات موشکی متقابل به شهرها» به بررسی جنگ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان پرداخت و نوشت: دیروز «گنجه» دومین شهر جمهوری آذربایجان، هدف موشکهای «توچکا» ارتش ارمنستان قرار گرفت. نظامیان دولت باکو نیز شهر «خان کندی» را هدف قراردادند.
علاوهبر شهرهای فوق، شهر «استپاناکرت»، مرکز منطقه مورد مناقشه «قره باغ کوهستانی»، نیز دیروز همچنان زیر آتش ارتش جمهوری آذربایجان قرار داشت. تصاویر ارسال شده، از وارد شدن خسارات به مردم حکایت میکند.
«آرائیک هاروتیونیان»، رئیسحکومت منطقه قرهباغ کوهستانی، از بمباران مواضع نظامی شهرهای بزرگ جمهوری آذربایجان خبر داد و گفت که ساکنین این مناطق برای در امان ماندن، شهرها را ترک کنند.
جمهوری آذربایجان هم اعلام کرد که در پی این حمله راکتی به شهر گنجه، یک غیرنظامی کشته شد و چهار نفر دیگر هم زخمی شدند.
از سوی دیگر، وزارت دفاع ارمنستان ادعا کرد که حکومت منطقه قرهباغ کوهستانی دو تانک و سه هواپیمای نظامی متعلق به جمهوری آذربایجان را ساقط کرده است.
جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان، از سال ۱۹۹۲ به دنبال تصرف منطقه قرهباغ کوهستانی توسط ارمنستان و اعلام خودمختاری این منطقه، با یکدیگر وارد درگیری نظامی شدهاند و تلاشها برای حل مناقشه قرهباغ، تاکنون بینتیجه بوده است.
دور جدید درگیریهای مرزی جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه مورد مناقشه قرهباغ از بامداد روز ششم مهر آغاز شده است.
نظر شما