پیشنهاد کناره‌گیری رئیس‌جمهور

آخرین وضعیت بیماری کرونا، رای اعتماد رزم حسینی در مجلس، ناگفته‌های محمد سلامتی از سازمان مجاهدین خلق و حواشی ایجاد شده علیه مجلس یازدهم از مهمترین عناوین روزنامه‌های امروز _ یکشنبه ۶ شهریورماه_ است.

مطبوعات و رسانه‌های آزاد و شفاف در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب می‌شود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.

روزنامه آرمان ملی، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «کرونا همچنان می تازد...» به بررسی آخرین وضعیت بیماری کرونا پرداخت و نوشت: یک هفته از موج سوم کرونا در استان‌های کشور گذشت و فقط در پنج روز گذشته ۱۷ هزار و ۶۰۵ نفر به کرونا مبتلا شدند. در این بین یکم مهرماه با ابتلای ۳ هزار و ۷۱۲ مبتلای روزانه رکورد شکست و بیشترین تعداد ابتلاء در یک روز از اسفند ۹۸ تا امروز را به نام خود ثبت کرد. بر اساس اعلام وزارت بهداشت و درمان نیز، با فوت ۲۰۷ نفر، پس از ۵۲ روز، آمار فوتی‌های روزانه، به بالای ۲۰۰ نفر رسید. این آمارها در شرایطی مطرح می‌شود که بسیاری از مبتلایان که در مراکز خصوصی، آزمایش کرونای آنها مثبت است، به توصیه پزشک در منازل دوره استراحت خود را آغاز می‌کنند و آمار خود را به وزارت بهداشت ارائه نمی‌دهند. در این بین علیرضا زالی، رئیس ستاد فرماندهی مقابله با کرونا در کلانشهر تهران معتقد است که تهران در وضعیت کاملاً بحرانی و پر خطر قرار دارد. همچنین مینو محرز، عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرده است: «به اوج موج سوم کرونا در کشور رسیده‌ایم، میزان بیماران بسیار زیاده شده و بیمارستان‌ها پر شده‌اند. اوضاع حتی از اسفند و فروردین هم بدتر شده است».کارشناسان بر این باورند که اگر آمار این مراکز را در نظر بگیریم، موارد ابتلاء حداقل در تهران چندین برابر موارد اعلام‌شده رسمی است. آمار رسمی، بر اساس موارد مراجعه به بیمارستان‌ها و مراکز بهداشت ۱۶ ساعته است. اما آنها که در آزمایشگاه‌های خصوصی تست می‌دهند، در آمارها گنجانده نمی‌شوند. تخمین زده می‌شود اگر آمار واقعی در کشورهای دنیا در نظر گرفته شود، میزان ابتلاء و فوت، ۲۰ برابر می‌شود.

روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آزمون دولت و مجلس بر سر «صمت»» به بررسی رأی اعتماد رزم حسینی در مجلس پرداخت و نوشت: وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) بیش از چهار ماه است که با سرپرست اداره می‌شود. اواخر اردیبهشت ماه بود که پس از جلسه ستاد تنظیم بازار در پی افزایش قیمت نجومی خودرو و اتخاذ تصمیمات جدیدی در رابطه با قیمت خودرو مبنی بر افزایش ۲۳ درصدی قیمت خودروهای سایپا و ۱۰ درصدی محصولات ایران خودرو، رئیس‌جمهوری با صدور حکمی حسین مدرس خیابانی را به عنوان سرپرست وزارت صنعت، معدن و تجارت منصوب کرد و رضا رحمانی را از رأس این وزارتخانه کنار گذاشت. در نامه‌ای که رحمانی پس از این برکناری منتشر کرد و با توضیحات بعدی دفتر ریاست‌جمهوری مشخص شد برکناری رحمانی با طرح دولت مبنی بر تشکیل وزارت بازرگانی مرتبط بوده است. رحمانی در نامه‌اش مدعی شد واعظی به وی فشار آورده است که با نمایندگان برای رأی آوردن تشکیل وزارت بازرگانی لابی کند و از سوی دیگر دفتر رئیس‌جمهوری مدعی شد از رحمانی خواسته شده از نزدیکانش بخواهد علیه این طرح مصاحبه نکنند. به هر حال، بعد از برکناری رضا رحمانی، حسین مدرس خیابانی از سوی رئیس‌جمهوری، به عنوان سرپرست وزارت صمت انتخاب شد و بعد از حدود دو ماه، نامه معرفی او به عنوان وزیر پیشنهادی صنعت اعلام وصول شد. چهارشنبه ۲۲ مرداد نیز جلسه رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی وزارت صمت در صحن علنی مجلس برگزار شد، اما برخلاف انتظارها، مدرس خیابانی نتوانست رأی اعتماد مجلس را به دست آورد. از آن تاریخ یعنی ۲۲ مردادماه تاکنون بر مبنای قاعده با اجازه رهبری که البته علنی و رسانه‌ای نشده است جعفر سرقینی به‌عنوان سرپرست جدید این وزارتخانه مشغول به کار شده است.

روزنامه اعتماد، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پیشنهاد کناره‌گیری رئیس‌جمهوری» یادداشتی از عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب منتشر کرده که در بخشی از آن آمده است: ده ماه پیش پیشنهاد انتخابات زودرس ریاست‌جمهوری را دادم، اصولگرایان که در خلوت خود از این ایده قند در دل‌شان آب می‌شد، به علت تناقضات فکری و تحلیلی، در خلوت با آن مخالفت کردند و حتی مخالفت شدیدی کردند! و این از عجایب سیاست در ایران است که جناح غالب سیاست در آن نیز به علل روشنی که ناشی از تناقضات فکری و رفتاری آنها است، دوگانه برخورد می‌کند. دوگانگی برخورد برخی منتقدان تا حدی قابل فهم است، چون باید ملاحظه خیلی از خطرات را بنمایند، ولی دوگانگی شدید جناح صاحب قدرت را فقط باید در ایران دید. بگذریم. با آغاز به کار مجلس جدید، وضعیت روحانی برای آنان مثل استخوانی شده که در گلو گیر کرده، نه می‌توانند آن را قورت دهند و اگر قورت هم دهند نمی‌توانند هضم کنند و نه می‌توانند آن را بالا بیاورند. به همین دلیل مدعی شدند که او را تحمل می‌کنند، ولی این تحمل از روی ناچاری است و نه اختیار. به همین علت در تیر ماه یادداشتی نوشتم که «تحمل لازم نیست استیضاحش کنید»، ولی اجازه این کار را نیز ندارند یا توانش را ندارند. تا اینجا و آنچه که به دعوای جناح حاکم و دولت برمی‌گردد، برای مردم اهمیتی ندارد، ولی مشکل اینجاست که دود این وضعیت به چشم مردم می‌رود. نیازی به توضیح جزئیات این ادعا و وضعیت نیست. طی ده ماه گذشته هیچ مشکلی حل نشده که بر مشکلات اضافه هم شده است. در این ده ماه کدام چشم‌اندازی تیره بود که تیره‌تر نشده است. بنابراین عاقلانه نیست که این وضع ادامه یابد. از سوی دیگر این روزها اخبار جسته و گریخته‌ای از گفت‌وگوهای رسمی یا غیررسمی میان نمایندگان ایران و کاخ سفید مطرح می‌شود. اگرچه براساس شواهد و تحلیل شخصی خودم به این اخبار اطمینانی ندارم ولی در هر صورت این مسیری است که دیر یا زود باید برگزید و مهم‌ترین عاملی که می‌تواند بر آن مؤثر باشد، انتخابات آمریکا و ویژگی صاحبان قدرت در ایران است. برای انتخابات آمریکا سه حالت متصور است؛ اول اینکه بدون دردسر و با قاطعیت ترامپ رأی بیاورد. دوم اینکه بایدن رأی بیاورد و ترامپ نیز به راحتی تمکین کند. سوم اینکه بایدن رأی بیاورد و ترامپ تمکین نکند و آمریکا وارد چالش جدی سیاسی شود. به نظر می‌رسد که هیچ‌کدام از این سه حالت در صورتی که تغییری در ایران رخ ندهد، نفعی برای ما ندارند. حتی بهترین حالت از سه حالت فوق که به نظر می‌رسد، آمدن بی‌سر و صدای بایدن است، اگر در ایران تغییری رخ ندهد، به سود ایران نیست و چه بسا از دو حالت دیگر نیز بدتر باشد. به جز ادامه وضع موجود تغییری که در ایران می‌تواند رخ دهد، دو حرکت متفاوت است؛ اول به سوی یک‌دست شدن بیشتر و دوم افزایش حضور و مشارکت سیاسی واقعی و نه صوری مردم است.

روزنامه شرق، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «با دستور هاشمی مسئول دستگیری اعضای فرقان شدیم» با محمد سلامتی به گفت و گو نشسته است. سلامتی در این گفت و گو به بیان برخی از ناگفته‌ها در مورد سازمان مجاهدین خلق پرداخته که بخشی از آن را در ادامه می‌خوانید: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیروهای سیاسی که قبل از انقلاب فعالیت‌هایی داشتند، به‌ویژه آنهایی که برای سرنوشت انقلاب احساس نگرانی می‌کردند در تلاش بودند یکدیگر را پیدا کنند و برای حضور در عرصه سیاسی با هم ارتباط برقرار کنند. بخشی از آن نیروها عناصر زندان‌رفته بودند که بعداً جمع‌شان به امت واحده معروف شد. تقریباً از ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ دوستان زندان به دنبال یکدیگر رفتند و این کار به سرعت انجام شد. دوستان زندان‌رفته دو دسته بودند؛ یک عده آنها که در بند ۲-۳ زندان قصر قبلاً زندانی بودند و عده‌ای که در زندان شماره چهار قصر زندانی بودند. دیدگاه‌های این نیروها کاملاً مطابق یکدیگر نبود. گرچه به لحاظ اصولی هم‌نظر بودند. در بند ۲-۳ که ما بودیم یک سیستم آموزشی خاصی برای زندانیان مسلمان عرضه می‌شد و دوستانی که در زندان شماره چهار بودند، آموزش‌های دیگری داشتند. وقتی ما همدیگر را پیدا کردیم قرار شد دیدگاه‌ها را با هم هماهنگ کنیم. به این منظور سه نفر از دوستان شماره چهار آقایان بهزاد نبوی، صادق نوروزی و علی سخی و نیز دو نفر از کسانی که قبلاً دربند ۲ و ۳ بودند؛ یعنی آقای مصطفی قنادها و بنده مسئولیت این کار را برعهده گرفتیم. بنا بر این بود که به‌تدریج به وحدت نظر برسیم. این کار انجام شد و در تاریخ ۰۳/‏۰۱/‏۱۳۵۸‬ گروه امت واحده را تشکیل دادیم. در اولین جلسه رسمی که در همین روز انجام شد، اعضای شورای مرکزی که پنج نفر بودند، انتخاب شدند. آنها عبارت بودند از آقای بهزاد نبوی، سخنگو و مسئول ارتباط با گروه‌های مختلف دیگر. آقای محسن مخملباف، مسئول امور مالی و بازرسی. آقای رضا رضوی، مسئول امور نظامی. آقای صادق نوروزی، مسئول امور ایدئولوژیک، سیاسی و تبلیغات و این‌جانب که مسئولیت عضوگیری، اطلاعات و رابط شهرستان‌ها را برعهده داشتم به این صورت انسجام تشکیلاتی نیروهای زندان‌رفته انجام شد. درعین‌حال به موازات انجام این کار، ما سراغ گروه‌های دیگری که قبل از انقلاب فعالیت سیاسی و نظامی علیه رژیم گذشته داشتند، رفتیم. حدود ۱۲ گروه که احتمال همکاری با آنها می‌رفت، شناسایی شدند. برای رسیدن به یک وحدت نظر، جلسات مختلفی برگزار شد که نماینده هرکدام از گروه‌ها در آن شرکت داشت. به این جمع که به طور موقت تشکیل شده بود، شورای هماهنگی اطلاق شد. نماینده گروه‌ها در این شورا ثابت نبود و معمولاً تغییر می‌کرد. مثلاً از گروه امت واحده گاهی آقای نبوی، گاهی آقای محمد رحمانی و گاهی آقای محسن مخملباف شرکت می‌کردند.

روزنامه کیهان، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «جنجال متهمان فساد و گرانی علیه مجلس با اسم رمز واکسن و دنا پلاس» به بررسی حواشی ایجاد شده علیه مجلس یازدهم پرداخت و نوشت: مجلس یازدهم هنوز تشکیل نشده بود که هدف هجمه و عقده‌گشایی مدعیان اصلاحات قرار گرفت. همزمان و در عین حال، منتخبان ملت با عزمی راسخ و همتی والا مشغول برنامه‌ریزی، هم‌افزایی و همفکری برای شروع فعالانه و قدرتمند کار خود بودند. طیف مدعی اصلاحات که در انتخابات مجلس با رویگردانی مردم مواجه شده بود، به‌صورت هماهنگ و زنجیره‌ای تردید افکنی در کارآمدی مجلس یازدهم را در دستور کار قرار داد. این رویه ناپسند را می‌توان در ادامه ترفندهای به کار بسته شده و سناریوسازی‌های آنها پیش از برگزاری انتخابات دوم اسفند دید. اصلاح‌طلبان، پیش از انتخابات با اطمینان از شکست انتخاباتی، سناریوهای متعددی نظیر تحریم انتخابات و مشارکت مشروط را به کار گرفتند و حتی به دلسرد کردن مردم از صندوق رأی نیز اقدام کردند. عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی نوشته بود؛ «بخشی از اصلاح‌طلبان به اندازه‌ای بر طبل ناامیدی کوبیدند که مردم را از حضور در انتخابات مأیوس کنند.»

چرایی این تقلاها واضح بود؛ مجلس انقلابی یازدهم در فضایی آغاز به‌کار کرده است که مدعیان اصلاحات - اعتدال با اعتماد به دشمن و معطل گذاشتن اقتصاد کشور پای وعده‌های سرخرمن آمریکا و غرب، خسارات سنگین به معیشت مردم وارد کرده و معضلات اقتصادی را عمیق‌تر کرده‌اند. اردوگاه اصلاحات دچار وضعیتی مختل و متلاطم شد و از همین رو بود که مشاور خاتمی گفت انتخابات تهران را سی بر هیچ می‌بازیم.

پس از ناکامی مدعیان اصلاحات در انتخابات مجلس‌ستیزهای درونی این جریان تشدید شد. صادق زیباکلام خبر از مرگ اصلاحات در دوم اسفند داد و حتی برخی افراد نظیر کرباسچی از امکان حذف خاتمی و عارف سخن به میان آوردند.

عاملان وضع موجود، سناریوسازی پیش از انتخابات و حمله به مجلس تشکیل نشده پس از انتخابات را پوششی برای فرار از پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری خود فرض کردند. این رویه پلشت همچنان ادامه دارد.

کد خبر 446457

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.