بازی شاخص کل بورس میان دو کانال

شاید بد نباشد برای مدتی استراتژی‌های سرمایه‌گذاری کوتاه مدت خود را بر مبنای بازی شاخص در محدوده کانال یک میلیون و ۵۵۰ هزار واحد تا یک میلیون و ۷۵۰ هزار واحد ساماندهی کنیم. گویا نماگر بازار به قول کسان نه دل ماندن دارد و نه توان رفتن. در مجموع در این هفته کاهش شاخص کل به ۵.۴ درصد محدود شد.

به گزارش ایمنا، شاید بد نباشد برای مدتی استراتژی‌های سرمایه‌گذاری کوتاه مدت خود را بر مبنای بازی شاخص در محدوده کانال یک میلیون و ۵۵۰ هزار واحد تا یک میلیون و ۷۵۰ هزار واحد ساماندهی کنیم. گویا نماگر بازار به قول کسان نه دل ماندن دارد و نه توان رفتن. به لطف روز مثبت آخر هفته پس از چهار روز منفی، کاهش شاخص کل در این هفته محدود به ۵.۴ درصد شد. به این ترتیب منزلگاه پایانی او در این هفته رقم یک میلیون و ۶۱۱ هزار و ۴۵۲ واحد شد. اینکه مقرر شد یا مقدر را نمی‌دانیم.

کاهش شاخص هم وزن در این هفته به ۳.۹ درصد بالغ شد که اگر چه کمتر از افت شاخص کل به نظر می‌آید اما اگر در نظر داشته باشیم که در هفته قبل از آن، شاخص کل شاهد رشد ۹.۴ درصدی بوده و شاخص هم وزن کمتر از یک درصد رشد داشته است، پی می‌بریم که سهام بزرگ بازار قیمت‌های پایان هفته قبل را تعدیل کرده‌اند در حالی که بسیاری از سهام کوچک و متوسط همچنان در حال طی کردن مسیر اصلاحی هستند و در بسیاری موارد صف‌های فروش مستحکم اینگونه سهم بدون تغییر رنگ قرمز را به چشم سهامداران می‌پاشند.

این هفته نیز بازار سرمایه شاهد عرضه اولیه شرکت تازه وارد هفته گروه مالی سپهر بود. در رویدادی نادر اعلام شد مجموع تقاضای خرید در سقف قیمت اعلامی کمتر از حجم عرضه بوده است و در نتیجه میزان و قیمت تخصیص سهام به افراد بر اساس درخواست خودشان تعیین شده است.

به این ترتیب در حالی که سقف قیمت اعلامی برای عرضه این سهام ۱۰ هزار و ۱۰۰ ریال اعلام شده بود، قیمت پایانی این سهام ۹ هزار ۹۹۷ ریال رسید. امید آنکه این آغازی باشد بر پایان اعلام دوره‌ای کوپن عرضه اولیه و افزایش نقش بازار در تعیین قیمت اولین ورود سهام جدید.

تعداد شرکت کنندگان در عرضه اولیه وسپهر در مرز سه میلیون و ۳۸۰ هزار نفر اعلام شد که نسبت به آمار بیش از پنج میلیونی شرکت کنندگان در عرضه‌های اخیر کاهش قابل توجهی نشان می‌دهد. برخی تحلیلگران در روزهای اخیر به قیمت گذاری بالای این سهام برای عرضه اولیه معترض شده بودند که به نظر می‌رسد این اعتراضات در کاهش حضور شرکت کنندگان بی تأثیر نبوده است.

در بازار الاکلنگی این روزها توجه به چشم‌انداز بلند مدت سهام شرکت‌ها اهمیت مضاعفی پیدا کرده است. بی‌توجهی به مبانی بنیادین ارزش‌گذاری و ارزش ذاتی سهام که در روزهای رونق باعث خرید کورکورانه می‌شد اکنون موجب فروش عجولانه شده است و افرادی که اطلاع کافی از ارزش دارایی خود ندارند از ترس کاهش ارزش در کوتاه مدت تلاش می‌کنند دارایی خود را به هر قیمت در کوتاه‌ترین زمان نقد کنند و به تصور خود خیالشان را راحت کنند. این فروش‌های عجولانه منجر به شکل‌گیری فرصت‌های سرمایه‌گذاری هوشمندانه برای سرمایه‌گذاران دارای چشم‌انداز می‌شود.

یکی از این فرصت‌ها که در این نوشته می‌توان آن را باز شکافت، در سهام تأمین سرمایه دماوند در حال رخ دادن است. این سهام که کمتر از سه هفته از گشایش نماد آن می‌گذرد و قبلاً نوشته شد که صرفاً به واسطه رانت مربوط به مجوز فعالیت در مدت زمان کمتر از شش ماه که از ثبت شرکت گذشته است، به قیمتی بیش از ۱۵ برابر ارزش اسمی در تابلو مورد معامله قرار گرفت، از روز بازگشایی تا پایان معاملات چهارشنبه شاهد نزدیک به ۲۵ درصد کاهش قیمت سهام بوده است.

طبیعی است که شمار زیادی از افرادی که در پذیره نویسی این سهام شرکت کرده‌اند با کسب این بازدهی هنگفت در زمان کوتاه به اشباع اشتهای سرمایه‌گذاری در این سهام رسیده و با فروش سهام، سعی در برداشت حاصل کشت خود می‌کنند. همین تمایل زیاد به فروش منجر به اصلاح قیمتی سهام در این مدت شده است. اما آیا ماجرای تماوند به پایان رسیده است؟

نگاهی به معاملات تأمین سرمایه دماوند در دو هفته گذشته علامت مهمی را به ما نشان می‌دهد. در طی ۱۴ روز کاری که نماد معاملاتی این سهم در بازار پایه گشایش یافته است، بیش از ۶۳۴ میلیون برگ سهم داد و ستد شده در حالی که کل تعداد سهام پذیره نویسی شده توسط عموم ۶۰۰ میلیون سهم معادل ۳۰ درصد از سهام شرکت بوده است.

بنابراین در اصطلاح بازار سهام منتشره تا به حال یک مرتبه در بازار چرخش داشته و دست به دست شده است و به عبارت دیگر فروشندگان واقعی سهم، سهام خود را در این مدت فروخته و سهامداران فعلی عمدتاً یا در سهام تازه وارد شده‌اند و یا افرادی هستند که چشم‌انداز بالاتری برای قیمت این سهم قائل هستند. در خلال این دست به دست شدن سهام شاهد افزایش روزافزون حضور سهامداران حقوقی در ترکیب سهامداری شرکت هستیم.

به نحوی که در این مدت به طور خالص بیش از ۱۹۶ میلیون سهم معادل ۳۲ درصد از سهام پذیره نویسی شده از اشخاص حقیقی به اشخاص حقوقی منتقل شده است که در این میان گروه خدمات بازار سرمایه الگوریتم با خرید بیش از ۵۹ میلیون سهم و در اختیار گرفتن نزدیک به سه درصد از مجموع سهام شرکت پیشتاز بوده است.

در واقع می‌توان گفت که سرمایه‌گذاران حقوقی با استفاده از اشباع اشتهای سهامداران حقیقی از سویی و استفاده از شرایط نزولی بازار به سهولت اقدام به جمع‌آوری سهام در قیمت‌هایی کرده‌اند که در آینده احتمالاً جایگاه پایین‌ترین ارزش تاریخی سهام را از آن خود خواهد کرد.

در تأکید بر محدود بودن سهام موجود در بازار ذکر این نکته کفایت می‌کند که شرکت مادر تخصصی مالی و سرمایه‌گذاری سینا که به عنوان سهامدار عمده در روز گشایش نماد جهت کنترل قیمت بازگشایی اقدام به فروش ۱۰ میلیون سهم در بازار کرده، طی روزهای بعد و در دو مرحله این تعداد سهام را جایگزین کرده است که این خود نمایانگر بی‌تمایلی سهامداران عمده که از دو گروه شرکت‌های وابسته به بنیاد مستضعفان و شرکت‌های وابسته به سرمایه‌گذاری غدیر تشکیل می‌شوند، برای فروش سهام در بازار است. واضح است که این عدم تمایل ناشی از رقابت این دو گروه جهت کنترل صندلی‌های هیئت مدیره در شرکت است.

اما چشم اندازی که باعث می‌شود سرمایه‌گذاران حقوقی در این شرایط بازار این گونه مایل به انباشت سهام تأمین سرمایه دماوند باشند چیست؟ اگر چه بخشی از این خرید ممکن است ناشی از توافقات احتمالی پشت پرده سازمان بورس و سهامداران عمده جهت بازارگردانی سهام باشد اما معمولاً این توافقات مشتمل بر خرید این حجم از سهام نیست و از طرفی خرید این سهام اگر چه نقد شوندگی سهام را حفظ کرده اما باعث پیشگیری از کاهش قیمت سهام تا اینجا نشده است.

نکته قابل ذکر در خصوص این شرکت به قیاس ارزش بازار آن با سایر شرکت‌های تأمین سرمایه حاضر در بازار باز می‌شود. میانگین ارزش بازار پنج تأمین سرمایه دیگر حاضر در بازار که از قدمت بیشتری برخوردار هستند بالغ بر ۱۱۲ هزار میلیارد ریال بوده در حالی که ارزش بازار دماوند تنها ۲۳ هزار و ۳۷۰ میلیارد ریال است.

اگر چه ارزش بازار فعلی دماوند نسبت به وضعیت سودآوری و سهم بازار آن مبلغی گزاف به شمار می‌رود اما به دلیل ماهیت این صنعت و در عین حال سهامداران عمده دماوند که هر یک برنامه‌های گسترده‌ای برای حضور در بازارهای مالی و تأمین مالی پروژه‌های بزرگ خواهند داشت، می‌توان انتظار داشت که شرکت موضوع صحبت در بازه زمانی کمتر از چهار سال در صورت مدیریت مناسب و برنخوردن به مشکلاتی نظیر اختلاف جدی بین سهامداران که شرکت‌ها را زمین گیر کرده و یا وضع قوانینی که ریسک شرکت‌های فعال در صنعت را افزایش داده یا حاشیه سود آنها را کاهش دهد، بتواند سهم بازاری مناسب کسب کند که در نتیجه ارزش بازار این شرکت با احتمال بالا در چهار سال آینده پایین‌تر از میانگین ارزش بازار سایر شرکت‌های فعال در این صنعت نخواهد بود.

اگر چه ممکن است بخشی از ارزش بازار سایر شرکت‌ها به ویژه در خصوص شرکتی نظیر امید که ارزش بازار بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومانی پیدا کرده است ناشی از حباب بوده و در آینده احتمال کاهش ارزش برای آن متصور باشد اما با در نظر گرفتن روند تنزل کاهش ارزش پول که چشم اندازی برای توقف آن در حال حاضر مشاهده نمی‌شود، گمانه ذکر شده تقویت می‌شود.

جمع بندی آنچه به طور مجمل در حد ظرفیت این یادداشت ذکر شد آن است که برای دماوند در صورت حرکت در مسیر پیش بینی شده طی چهار سال آینده با احتساب اینکه طی چند مرحله اقدام به افزایش سرمایه کرده و سرمایه خود را تا ۱۰ هزار میلیارد ریال جهت رعایت الزامات آتی در صنعت افزایش دهد، بازدهی تا ۲۶۰ درصد طی دوره زمانی چهار ساله متصور خواهد بود که تقریباً معادل ۶۵ درصد میانگین بازدهی سالانه بوده و چنین بازدهی برای یک دوره چهار ساله با این درجه از اطمینان یک فرصت بی نظیر برای سرمایه گذاران بلند مدت است.

توجه: این نوشته حاوی هیچ توصیه‌ای برای هر گونه تصمیم سرمایه گذاری شامل خرید و فروش نبوده و صرفاً بیان رویدادهای مرتبط با بازار سرمایه و نظر شخصی نگارنده است. مسئولیت هر گونه تصمیم بر عهده سرمایه گذاران است.

** کارشناس ارشد مدیریت مالی، تحلیل‌گر بازار سرمایه و بورس

کد خبر 446026

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.