به گزارش ایمنا به نقل از روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام، محسن رضایی صبح یکشنبه -۱۶ شهریورماه- در جمع مدیران مرکز مطالعات و بررسیهای راهبردی و رؤسای کمیسیونهای تخصصی دبیرخانه مجمع، مدیران اندیشکده اندیشکدهها و پژوهشکدههای کشور و جمعی از صاحبنظران گفت: امیدوارم که این جلسات در ابتدای گام دوم انقلاب به یک اراده ملی در برداشتن این گام منجر شود. ما نیاز به یک اراده ملی سومی داریم که در کشور شکل بگیرد. اولین تجلی اراده ملت ایران، در پیروزی انقلاب اسلامی با همراهی مردم و امام راحل شکل گرفت.
وی افزود: دومین اراده ملی برای آزادسازی سرزمینهای کشور بود. پنج استان ایران مورد تجاوز قرار گرفت و همه منتظر بودند ایران تسلیم شود اما نسل دومیهای انقلاب، کار بزرگی انجام دادند و اقتدار ملت ایران را در دو سه قرن اخیر به همگان نشان دادند و یک وجب از خاک ایران جدا نشد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: ما در آستانه شکلگیری یک اراده ملی توسط نسل سوم و چهارم در اقتصاد و فرهنگ هستیم. رهبر انقلاب هفت توصیه در رابطه با اقتصاد و فرهنگ در بیانیه گام دوم دارند و ما در آستانه تحول در اداره کشور، برنامهریزی و سیاستگذاری در کشور هستیم. در چهل سال اول انقلاب با روندهای مثبت و منفی مواجه هستیم. در سیاست و دفاع و امنیت روندهای مثبت را شاهد هستیم. این روندها محصول دو اراده ملی در دهه اول انقلاب بودند. متأسفانه در اقتصاد و فرهنگ روندهای مثبتی را نمیبینیم چون حادثه بزرگی صورت نگرفته است.
رضایی با اشاره به ضرورت تحول در نگاه حکمرانان در اداره کشور گفت: این تحولات بدون بسیج اندیشمندان قابل حصول نیست. صاحبنظران در کنار فعالان اقتصاد و فرهنگ باید تحولی را برنامهریزی کنند. مجمع در این بسیج نخبگی در سیاستگذاری پیشگام شده است و قبلاً هم از نظرات و پیشنهادهای صاحبنظران استفاده کردهایم و این سومین موج اندیشهورزی مجمع است. در این مرحله هم از پیشنهادات شما بهره برداری میکنیم و هم حامی اندیشکده اندیشکدهها هستیم. معتقدیم که تحولات آینده متکی به تلاش شماست. از این پس به عنوان یک حامی اندیشگاه ها روی ما در مجمع تشخیص مصلحت نظام حساب کنید.
وی ادامه داد: این جلسه آغاز یک راه است و از نظرات نخبگان بیشتر استفاده خواهیم کرد. جلسات هفتگی من و همکارانم با اندیشگاه ها تداوم خواهد داشت. تقاضای من از نسل سومیهای انقلاب این است که منتظر فرش قرمز نباشید. خودتان به صحنه بیایید. گام دوم فراخوانی جوانان کشور برای نیل به اهداف است. جامعه اندیشگاهی فراتر از قالبهای کلاسیک غرب باید شکل بگیرد. این جامعه اندیشکده اندیشکدهای بسیجی وار باید ارائه فکر و مطالبه داشته باشد زیرا که این کشور و این نظام متعلق به هیچ فرد یا جناحی نیست.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: دومین مساله تحول در دولت است. امروز دیوانسالاری و حکمروایی کشور نیازمند تحول و نوسازی است. بیش از ۲۰ سال سیاستهای دقیق و پیشرفته به دولتها و مجالس ارائه شده و تا کنون فقط برای اصل ۴۴ قانون نوشتهاند. چندسال قبل از تحریمهای ظالمانه اقتصاد مقاومتی طراحی و ابلاغ شده است اما هنوز روی زمین است. بعضی از مسئولان اقتصادی نمیدانند چند بند در این سند مهم وجود دارد. اگر در دولت، رویکردها و دیوانسالاری و روش حل مسائل و چگونگی ارتباط با اندیشکده اندیشکدهها و کسب و کارها اصلاح نشود، روندهای منفی ادامه خواهد داشت.
رضایی افزود: دولتها در ایران، حجم و هزینههای وسیعی دارند. اگر اصلاحی صورت نگیرد، فسادهایی رخ خواهد داد. مساله برنامه هفتم و سیاستهای کلی آن به عنوان اولین برنامه گام دوم انقلاب پیش روی ماست و میخواهیم ریل گذاری جدید کنیم. راههای اشتباه را مسدود کنیم و به راههای نو فکر کنیم و محتوای آن را بر اساس تحولات، تدوین کرد. کمتر یکسال دیگر فرصت هست و در اردیبهشت ماه سال آینده پیشنویس آن باید خدمت رهبر معظم انقلاب، تقدیم کنیم.
وی ادامه داد: یکی از مسائل چالش برانگیز کشور، برخورد جزیرهای برای حل مسائل است. موضوعات معمولاً به چند وزارتخانه برخورد میکند و نیازمند همفکری و همراهی است. صنعت باید در کنار کشاورزی باشد تا محصولات در کنار مزارع نمانند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به اهمیت موضوع تمرکززدایی در سیاستگذاری و امور اجرایی اشاره کرد و گفت: تمرکزگرایی در تهران و بی اختیاری استانها یک مشکل دیگر است. اگر بخواهیم مردم را وارد اقتصاد کنیم با دولتهای متمرکز نمیشود. برنامه هفتم باید فکری در مورد رابطه دولت با مردم ارائه کند.
رضایی افزود: فاصله بنگاههای تولیدی با زندگی مردم هم یک مساله است. امروز کمترین رابطه اقتصادی بین شهرکهای صنعتی و مردم ساکن در محیط آن است. در برخی مناطق کارگرها را هم از مناطق پیرامونی کارخانهها استخدام نمیکنند. صنعت و دولت جزیرهای شده است. باید یکپارچه سازی بین زندگی مردم و صنایع و همزمان صنایع و دانشگاهها را دنبال کنیم.
وی خاطرنشان کرد: ربط مسائل هم یک موضوع و چالش در کشور است. برای کنترل تورم، نقدینگی را با افزایش نرخ سود به بانکها منتقل کردند. ارتباط فعالیت را با تولید و چرخه تولید فکر نکردند. ارتفاع و حجم نقدینگی که بالا رفت، دریچه سد باز شد و پولها از بانک به بازار سرمایه وارد شد. بدون آنکه برنامهای برای جلوگیری از رانت خواری و هدایت نقدینگی به تولید داشته باشند. درنتیجه برخی چتربازان صاحب سرمایه بهتر از دولتمردان فهمیدند که هدایت پول را به بورس در اختیار بگیرند. سود اصلی از این تغییر سیاست پولی را آنهایی در سال ۹۸ بردند که رابطه پول و سرمایه را بهتر فهمیدند. باید به جزیرهای اداره کردن کشور پایان داد.
نظر شما