به گزارش ایمنا، اینجا اصفهان است، سرزمینی به وسعت جغرافیای تاریخ، باستانی، زندهدل و بکر با مردان و زنانی شجاع و فکور، آنان که در میدان رقابت با همه شایستگیها سعی در خوب ظاهر شدن و کسب موفقیتهایی بزرگ دارند. از بانوی ورزشکاری سخن میگوئیم که تجربه یک رشته مهیج تنوعی بیهمتا از رنگها و نقشها بر بوم سپید زندگیاش آفریده و دنیایش را زیبا و هیجانانگیز کرده است. او با فعالیت در رشته موتورسواری نمونه یک بانوی موفق ایرانی و اصفهانی بوده که همواره با هدف قرار دادن نقطه پیروزی در مسیری سخت با تلاش به سکوهای برتر آن هم در مدت زمان کم دست یافته است و این یعنی آغاز و ادامه یک افتخار.
در ادامه گفتوگوی خبرنگار ایمنا را با " فهیمه نعمتاللهی "، بانوی موتورسوار اصفهانی میخوانید:
بگویید زندگی یک خانم موتورسوار چگونه است؟
یک زندگی شاد و پرفراز و نشیب، به شکلی که بالا و پایین زیاد دارد و یکنواخت نیست.
از مواجهه با خطر ترسی ندارید؟
آن ترس معمولی همیشه هست ولی وقتی به دل ترس بروید و با آن روبهرو شوید، خیلی لذتبخش است تا اینکه کنار بایستد و فقط بترسید. دوست دارم کار مورد علاقه ام را هرچند ترسناک باشد انجام بدهم و چالشها را تجربه کنم.
موتور تداعی چه خاطرهای در ذهن شماست؟
همیشه نسبت به این وسیله یک ممنوعیتی برایمان وجود داشت که نمیتوانستیم یا اجازه نداشتیم که از آن استفاده کنیم، برای من اینگونه بود، ولی الان با شرایطی که برای خانمها به وجود آمده حس به دست آوردنش خیلی خوب است. اینکه میتوانیم با خیال راحت از آن استفاده کنیم بدون هیچ نگرانی که بخواهد متعلق به شخص دیگری باشد، برای اینکه میدانم موتور مال خودم است بدون اینکه بخواهم جوابگوی کسی باشم. به طور مثال برادرم در گذشته یک موتور زیبا داشت که خیلی دوست داشتم سوارش شوم، با آن کمی اینطرف و آنطرف بروم ولی اجازه نداشتم. فقط در این حد اجازه داشتم که روی آن بنشینم و عکس بگیرم با اینکه خودم این توانایی را در وجودم میدیدم که میتوانم این کار را انجام بدهم. حالا که بزرگ شدم میبینم که من خیلی بهتر از بعضی آقایان موتورسواری میکنم طوری که به اینجا رسیدم و توانستم مقام کسب کنم و این در واقع به نوعی اثبات خودم و تواناییهایم بوده است.
از ابتدا به موتورسواری تنها به چشم یک فعالیت ورزشی نگاه میکردید؟
من از بچگی ورزش میکردم و در سطح قهرمانی هم فعال بودم تا اینکه به سن ۲۷ یا ۲۸ سالگی که رسیدم زمان ورزش کردنم در رشته رزمی تمام شد. به همین خاطر بیشتر دنبال رشتهای بودم که علاوه بر هیجانی که برایم ایجاد میکند بتوانم همچون گذشته قهرمانی را هم تجربه کنم، خیلی تحقیق کردم و تنها رشتهای که میتوانست آن هیجان را برایم داشته باشد، موتورسواری بود. فکر میکنم موتورسواری بین پرهیجانترین رشتههای ورزشی است و زمانی که دیدم میتوانم در این رشته قهرمان شوم، آن را انتخاب کردم.
از چه سنی به این رشته علاقه پیدا کردید؟
۲۷ سالگی.
چه مدتی است که در مسابقات رسمی حضور فعال دارید؟
شاید جالب باشد این را بگویم هر کس من را میبیند میگوید «شما نابغه این رشته شدهاید» یعنی جز معدود افرادی هستم که در یک مدت زمان کم توانستم به اینجا برسم. چون ظرف شش یا هفت ماه به سطح قهرمانی رسیدم و توانستم در سطح حرفهای مسابقه بدهم. در واقع فقط یک دوره در سطح مبتدی مسابقه دادم و پس از آن جواز شرکت در مسابقات حرفهای را گرفتم. من فقط یک دوره در سطح مبتدی شرکت کردم و توانستم وارد سطح حرفهای شوم و در همه مسابقات این سطح روی سکو بودم. در کل حدود دو سال است که در این رشته حرفهای فعالیت دارم.
رقابتهای موتورسواری انواع گوناگونی دارد و در کلاسهای مختلفی برگزار میشود، شما در کدام نوع از رقابتها و در چه نوع پیستی کار میکنید؟
موتور ما ۲۵۰ کراس است و در فضای باز و پیستهای خاکی مسابقاتمان برگزار میشود.
از عملیات آکروباتیک، مسیرهایی که پستی و بلندی دارد با مانعهای مختلف و پرش بلند استفاده میکنید؟
بله، حتی تمریناتمان در تپهها و کوههایی که ارتفاع بلندی دارند انجام میشود. در مسابقات هم پرشهای بلند را داریم.
از عناوینتان برایمان بگویید؟
سال ۹۷ در رقابتهایی که در پیست مجموعه ورزشی آزادی تهران برگزار شد به مقام دوم دست یافتم. سال ۹۸ مسابقات کشوری پیست تختی در تهران برگزار شد که موفق به کسب عنوان نخست شدم. همان سال در مسابقات کشوری سرزمین ایرانیان در کلاس 250 A مقام سوم را به دست آوردم. در کل با مجموع امتیازاتی که کسب کردم قهرمان سال ۹۸ کشور شدم.
این روزها با کرونا چه کار میکنید؟
تمریناتمان را با رعایت پروتکلهای بهداشتی انجام میدهیم. در هفته سه یا چهار جلسه تمرین میکنیم و تمرینات آنقدر انرژیمان را میگیرد که کار دیگری نمیتوانیم بکنیم و باید استراحت کافی داشته باشیم برای روز بعد که دوباره تمرین داریم در حقیقت یک روز برای تمرین است و روز بعد استراحت و همین روند تکرار میشود.
دلتان برای پیست تنگ نشده است؟
دلم تنگ شده چون ما باید پرش انجام دهیم، اما شرایطی که هست فقط به کوه و تپه میرویم و جاهایی هم هست که پرش کوچک برای خودمان تعبیه میکنیم و به هیچ وجه قابل مقایسه با امکانات پیست مسابقه نیست، برای اینکه پرشهای پیست با متراژهای بزرگش واقعاً لذتبخش است البته دو، سه هفتهای هست که پیست باز شده ولی با شرایط سخت فقط یک روز در هفته آن هم در تایم خیلی محدود، موتورسواران به نوبت تمرین میکنند و پروتکلها خیلی خوب رعایت میشود، هر چند که در گذشته با هم تمرین میکردیم و مثل مسابقه با هم رقابت میکردیم اما حالا نفرات کمتری به پیست میآیند و یا اصلاً عدهای نمیآیند. در کل امیدوارم که شرایط قبل دوباره برگردد و ما بتوانیم آن لذت را باز هم تجربه کنیم و هیجان برایمان تکرار شود.
برای اینکه آمادگی بدنیتان در این دوران کرونایی حفظ شود، کجا و چگونه تمرین میکنید؟
به خاطر اینکه ورزشگاهها و سالنهای بدنسازی تعطیل است، من خودم معمولاً در یک زمان مناسب جاهایی که خلوت هست را در نظر میگیرم برای دو و میدانی و طنابزدن، یک چمن کوچک پیدا میکنم و تمرینات بدنسازیام را انجام میدهم و با موتورم هم در کوههای اطراف تهران که مسیرهای خوبی دارد تمرین میکنم، در هر صورت سعی کردهام که آمادگیام حفظ شود تا برای رقابتها و مسابقات آماده باشم.
اگر موتور را از شما بگیرند و به جایش یک وسیله ورزشی دیگری بدهند تا با آن فعالیتها و افتخارات ورزشیتان را دنبال کنید، دوست دارید آن وسیله چه چیزی باشد؟
دلم میخواهد یک موتوری با مدل بالاتر به من بدهند یعنی مدلش از مدل موتور خودم بالاتر باشد چون من موتور را با هیچ چیز دیگری عوض نمیکنم.
برای بانوان علاقهمند به رشتههای مهیج چه توصیهای دارید؟
هر ورزشی سختی خودش را دارد، در مورد موتورسواری معمولاً به این صورت است که بانوان علاقه نشان میدهند، جذب هم میشوند ولی جرأت انجامش را ندارند. نظرم این است که فرقی نمیکند چه رشتهای باشد ممکن است پاراگلایدر را دوست داشته باشند، اتومبیلرانی یا هر رشته پرهیجان دیگری را، مهم این است که بیایند و شروع کنند. این سد را برای خودشان بشکنند، بانوان وارد مسیر خواسته شان شوند کافی است. چیزی که مهم است این است که شروعش کنند.
صحبتی دارید با مسئولان در ارتباط با مشکلاتی که برای بانوان ورزشکار این رشته وجود دارد؟
بیشترین مشکلمان هزینههای موتورسواری است، به هر حال هفتهای سه جلسه تمرینات حرفهای انجام میدهیم همین مدت زمانی را که صرف میکنیم برای تمرینات منوط به این است که لاستیک موتورمان نو باشد، لباسهای ایمنی که استفاده میکنیم بعد از یک مدت استفاده از کیفیتش کم میشود و لازم است که هر از گاهی لباسها را عوض کنیم، لاستیکها هر دو ماه یک بار باید عوض شوند که البته این بستگی به سطح تمریناتمان دارد و هزینههایش بالاست.
هیچ مؤسسهای و ارگانی ما را حمایت نمیکند و ما خودمان هزینهها را متقبل میشویم. خیلی از بانوان که به این رشته علاقهمندند میآیند وارد میشوند ولی موتور ندارند و با این هزینهها هم نمیتوانند یک موتور تهیه کنند. اگر فکری بکنند که تعدادی موتور در اختیار هیئتهای مختلف قرار داده شود تا بانوان بیایند و از آنها استفاده کنند و آموزش ببینند خیلی خوب است.
یک مربی خانم در سطح ایران نداریم آن هم خانمی که بتواند حرفهای این رشته را آموزش دهد. اگر این زمینه فراهم شود که چند نفر از بانوان این رشته به خارج از کشور بروند و آموزش ببینند و برگردند و به علاقهمندان با آموزشهایشان کمک کنند کار بزرگی است که برای این رشته در بخش بانوان بسیار تأثیرگذار خواهد بود. نکته دیگر اینکه راه حضور بانوان در مسابقات بینالمللی بسته است و ما نمیتوانیم با بانوان موتورسوار کشورهای دیگر رقابت کنیم اگر این امکان به وجود بیاید که چند اعزام داشته باشیم، مسابقات را آنجا برگزار کنیم و در رقابت با بانوان این رشته در دیگر کشورها تجربه به دست بیاوریم خیلی به پیشرفتمان کمک میکند چون در ایران تعداد بانوان موتورسوار محدود است و ما در مسابقات با تعداد کمتری از بانوان رقابت میکنیم. اگر بتوانیم در مسابقات بینالمللی حضور پیدا کنیم رشدمان در این رشته بیشتر خواهد بود.
نظر شما