بحران بین‌المللی در انتظار ترکیه است

پایان جنگ سرد، پیامد فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود، رویدادی که منجر به بهم خوردن توازن قوا در جهان شد.

به گزارش ایمنا، جهان دوقطبی، امنیت اروپا را تضمین می‌کرد، اما جهان تک قطبی نیاز به وجود ناتو و تأمین امنیت اروپا را دیگر الزام نمی‌دانست.

تهدید امنیتی به واسطه قدرت یافتن مجدد روسیه و اقداماتی در جهت ایجاد بحران‌های بین‌المللی، با وجود هزینه‌های هنگفت، عامل پیشگیری از انحلال ناتو بود. اتحادیه اروپا خود را در مدیریت بحران‌های بین‌المللی ناتوان احساس کرد و همکاری‌های بیشتر را به لحاظ نیاز به حفظ امنیت، با ناتو و ایالات متحده پیشه کرد.

در دنیای معاصر پس از جنگ سرد، عملکرد ناتو به همکاری با سازمان ملل در جهت انجام مأموریت‌های نظامی و غیرنظامی محدود شده و ماده پنج پیمان آتلانتیک شمالی که قلب ناتو محسوب می‌شد، به واسطه کاهش در ارزش مسائل ژئوپلتیکی، درجه کمتری از اعتبار را به خود اختصاص داده است.

ترکیه که روزگاری به واسطه موقعیت جغرافیایی، دروازه دو قاره آسیا و اروپا بودن و نزدیکی به اتحاد جماهیر شوروی، از اهمیت ژئوپلتیکی خاصی برخوردار بود، با پایان جنگ سرد، اهمیت و توجه اعضای ناتو به این پهنه سرزمینی کاهش یافت.

ترکیه‌ای که روزگاری در انتظار پذیرش اتحادیه اروپا بود و چراغ سبز را به واسطه جنگ سرد، از طرف اروپایی‌ها دریافت کرده بود، امروز با وجود تحول در عرصه نظام بین‌الملل، دیگر جایگاهی برای پیوستن به اروپا ندارد.

ژئوپلیتیک با اکونومیک جایگزین و نیاز ترکیه به منابع انرژی روز افزون شده است. این کشور برای دستیابی به منابع انرژی، در خاک سوریه با گروه‌های تروریستی همکاری کرد. این در حالی است که آنکارا با امنیتی جلوه دادن رفتار همسایگان (کردهای عراق و سوریه)، سعی در مشروعیت بخشیدن به کشور گشایی و تصاحب سرزمینی دیگر دولت‌ها به لحاظ نیاز به منابع و ثروت دیگران دارد.

اقدام روزهای گذشته ترکیه و ورود به مرزهای دریایی همسایگان (یونان و قبرس) به بهانه‌های واهی، اقدامی در جهت دسترسی به منابع انرژی در منطقه است. تهاجم و عدم به رسمیت شناختن حاکمیت دولت‌ها بر عرصه‌های سرزمینی و عدم رعایت تمامیت ارضی دولت‌ها، نه تنها با رؤیای احیای امپراطوری عثمانی بلکه نیاز مبرم به منابع انرژی است.

اقتصاد رو به شکست و کاهش ارزش لیر در برابر ارزهای دیگر، نمودی از شرایط اقتصادی است که نقش کووید ۱۹ بر درآمد توریستی این کشور را نمی‌توان در نظر نگرفت.

در نگاه لیبرالیسم نهادگرا، همکاری دولت‌ها به عنوان بازیگران عرصه نظام بین‌الملل، با وجود حاکم بودن نظامی آنارشیک، همکاری و عضویت در رژیم‌های بین‌المللی را به عنوان قدرت تلقی می‌کنند.

پیمان‌ها و رژیم‌های بین‌المللی در رفتار خود، تعدی از سیاست‌ها و قوانین را پذیرا نیستند و معتقدند، بازیگر خاطی باید تنبیه شود. زمانی که یک عضو ناتو، اقدام به خرید تسلیحاتی از روسیه کرده و سامانه اس ۴۰۰ را دریافت کرد، طبیعتاً باید انتظار می‌داشت که دیگر پاتریوت را نمی‌تواند داشته و منتظر انزوای بیشتر از ناحیه ایالات متحده و ناتو باید باشد.

آینده‌نگری؛ آذربایجان، متحد استراتژیک ترکیه، با هماهنگی آنکارا، روابط امنیتی و نظامی با رژیم صهیونیستی برقرار کرده که خوشایند همسایگان و دولت‌های منطقه‌ای نیست؛ از طرفی ماجراجویی‌های منطقه‌ای اردوغان، انزوای ترکیه در بین دولت‌های منطقه را به دنبال دارد.

عدم حمایت ناتو و ایالات متحده به واسطه تعدی از خط مشی رژیم بین‌المللی ناتو، امری طبیعی است و ترکیه نمی‌تواند با ادامه این شرایط و رفتار، بحران پیش‌رو خود را مدیریت کند، مگر اینکه متحدان جدیدی را در صحنه سیاسی بیابد.

یادداشت از: پاتریک ساهاکیان – دانشجوی دکتری روابط بین‌الملل

کد خبر 441181

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.