۲۱ مردادماه؛ سالروز اعدام قاتل ناصرالدین شاه

در روز ۲۱ مرداد ۱۲۷۵ میرزا رضا کرمانی عامل ترور ناصرالدین شاه قاجار به دار آویخته شد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، رئیس بریگاد قزاق ایران که طناب دار میرزا رضا کرمانی را کشیده است در خاطراتش می‌نویسد: "در شب ۳۱ ژانویه در میدان مشق داری برپا کردند. هیچیک از ساکنان تهران حاضر نبودند چوبه دار را تحویل نمایند. بالاخره یکی پیدا شد و در قبال ۲۵ تومان تیر لازم را تحویل داد.

در بخشی از اعترافات، میرزا رضای کرمانی گفته شده که "من قبلاً وسیله بهتری داشتم که ناصرالدین شاه را بکشم بدون آن‌که گرفتار شوم، بدین ترتیب که اطلاع یافتم که شاه به باغ یکی از اعیان برای گردش می‌رود پس خود را به باغ رسانده مخفی شدم، شاه آمد و کشتن او بسیار آسان و راه فرار برای من باز بود اما او را نکشتم، زیرا عده‌ای یهودی در آن روز برای تفریح در آن باغ اقامت داشتند و اگر شاه کشته می‌شد و من فرار می‌کردم، خون را به گردن یهودیانی که در باغ حضور داشتند می‌انداختند به این دلیل من از انجام آن امر منصرف شدم. "

کتاب روزنامه خاطرات عین السلطنه، نحوه برخورد با قاتل ناصرالدین شاه را اینگونه شرح می‌دهد: این راهم افخم الدوله گفت که شکرالله خان برادر فرج الله خان، حاکم الموت را با میرزا رضا در کالسکه نشانده و به باغ شاه آوردند و بعد از آمدن شاه، حاجب الدوله و دیگران جمع شده و تمام ریش‌های وی را کنده و با چاقو چند جایش را سوراخ کرده و به وی می‌گفتند که "راست بگو، چند نفر بودید و با چه کسانی این قرار و مدار را گذاشتید؟ " قاتل سراسر شب را به نماز و دعا گذراند. وی را به میدان آوردند. داری در نهایت تمیزی و آراستگی و با طناب‌های رنگارنگ نصب کردند. میرزا رضا اظهار تشنگی کرد؛ میرغضب خربزه‌ای خرید و به وی خورانید و با خنده گفت که بخور، این آخرین خربزه‌ای است که می‌خوری" و میرزا رضا با حاضرجوابی پاسخ داد که " چوبه دار را به یادگار نگه دارید. من آخرین نفر نیستم.

قاتل را با زیرشلواری و بدون پیراهن، دست بسته بیرون آوردند. وی می‌خواست خود را شجاع و خونسرد وانمود کند. اما چون چشمش به چوبه دار افتاد، روحیه‌اش سست شد، اما بازهم همان اندازه قوت قلب داشت که بگوید مردم بدانید که من بابی نیستم و مسلمان خالصم. بعد از این وی را اعدام کردند و جسدش برای عبرت سایرین، دو روز بالای دار ماند.‌"

صحنه اعدام میرزا رضا کرمانی
صحنه اعدام میرزا رضا کرمانی

کاساکوفسکی، فرمانده بریگارد نظمیه تهران در زمان اجرای حکم میرزا رضا نیز در این باره می‌نویسد: میرزا رضا را شخصی یافته‌اند که اطلاعات وسیعی در مورد کلیه مسلک‌ها دارد. وی مدعی آن است که ملت ایران و تاریخ باید این قهرمانی وی را ارج گذارند که ۲۵ کرور مردم را از دست ستم‌های بیدادگری که ملت خود را چپاول و غارت می‌کرد خلاصی بخشیده است. میرزا رضا در سحرگاه روز چهارشنبه، دوم ربیع‌الاول به دار آویخته شد. وقتی میرزا رضا را دار زدند، سربازان به شدت طبل می‌زدند و طبل‌نوازی در تمام مدت اجرای مراسم اعدام ادامه داشت. جسد تمام روز چهارشنبه و تا پنجشنبه موقع تاریک شدن هوا همچنان آویخته بود. در ساعت ۹ شب جسد را از دار پایین آورده و به گورستان حسن آباد (که بعدها اداره آتش نشانی در محل آن ساخته شد) بردند و دفن کردند. "

ظهیرالدوله، وزیر تشریفات ناصرالدین شاه در خاطرات خود می‌نویسد: "از غرائب این بود که چشم‌های میرزا رضا پوشیده بود حال آنکه کسی را که خفه می‌کنند لابد چشم‌هایش بیرون می‌آید. صورتش هم هیچ تغییر نکرده بود. رنگ خفگی نداشت یعنی سیاه نشده بود. فقط پاهایش کبود شده بود یا آنکه چرک و کثافت زمان حبس بود. ریش و موی سرش بلند شده بود. گاهی که موج هوا آهسته او را حرکت می‌داد، به طور غریبی، به آرامی رویش از طرفی به طرفی بر می‌گشت. "

کد خبر 438276

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.