۱۴ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۹
خروش ِ بنفشِ خروس‌ها

در سال ۱۳۲۷ انجمنی هنری به نام «خروس جنگی» به واسطه‌ی جلیل ضیاء پور شکل گرفت. این انجمن تحت تأثیر سوررئالیست‌های فرانسه به صورتی پیشرو در زمینه طرح عرصه‌های هنر نو به ویژه نقاشی، ادبیات، تئاتر و موسیقی آغاز به کار کرد.

به گزارش ایمنا، نام انجمن را غلامحسین غریب پیشنهاد می‌دهد و از آن‌جا که خروس در ادبیات باستانی ما وظیفه‌اش بیداری مردم است و ظاهری محکم و جنگجو با رنگ‌آمیزی متنوع دارد، می‌تواند به خوبی بیانگر ذهنیت و رسالت انجمن باشد. این جستار را که پیش تر در ششمین شماره دوماهنامه تخصصی ادبیات داستانی سروا منتشر شده است، در ادامه می‌خوانید:

ضیا پور در این باره می‌گوید: «گذشتگان ما عقیده داشتند که فرشته‌ی بهمن (نگهبان موجودات روی زمین)، در طول شب سه بار برای سرکشی جهان ظاهر می‌شود، هنگام سحر که بهمن سومین بار برای پیدا کردن مردم و دعوت آنان به کشت و کار ظاهر می‌شود، قبل از او خروس که نماینده اوست بانگ می‌زند و ورود بهمن و روشنی صبح را به مردم اعلام می‌کند، پس ما خروس، آن هم جنگی را انتخاب کردیم تا نماینده‌ی زیبایی و و نیز مبارز بودن ما باشد، زیرا هیچ فکری بدون مجاهدت نمی‌تواند مقام خود را تثبیت کند».

اعضای انجمن در سر داشتند تا با آگاهی بخشی به مردم در مورد هنر و چگونگی آن، بر علیه کهنه‌پرستی و سنت‌گرایی خروش کنند. آنها همچنین بیتی از اشعار فرخی سیستانی را به شعار خود بدل ساختند: «فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر / سخن نو آر که نو را حلاوتی است دگر».

ضیا پور در این مورد گفته است: «ما بر مبنای شعار خود هیچ عقب‌گرایی و واپس‌گرایی را بی پاسخ نمی‌گذاشتیم و تا جایی که آگاهی‌های ما اجازه می‌داد، عوامل بازدارندگی و سودجویی را به طور قاطع برکنار می‌زدیم و افشاگری می‌کردیم».

او پیش از آن فعالیت‌هایی را در زمینه‌ی تخصصی‌اش یعنی نقاشی آغاز کرده و با ارائه مقالات و سخنرانی‌هایی در باب نقاشی مدرن چراغ این مبارزه را افروخته بود؛ و پس از انتشار مقاله «لغو نظریه‌های مکاتب گذشته و معاصر_از پریمیتیو تا سوررئالیسم» با تشکیل انجمن نیرو می‌طلبید. سپس انجمن برای ثبت و نشر عقاید خود به چاپ مجله‌ای با همین نام اقدام می‌کند. مجله‌ای که به لحاظ محتوا تا آن زمان در ایران بی‌سابقه بوده است.

نخستین متن منتشر شده در شماره‌ی اول نشریه شعری است از نیما یوشیج که با توجه به زمانه خود درخور توجه است:

قوقولی قو! خروس می‌خواند

از درونِ نهفتِ خلوتِ ده

از نشیب رهی که چون رگ خشک

در تن مردگان دوانَد خون

می‌تند بر جدارِ سردِ سحر

می‌ترواد به هر سویِ هامون

با نوایش از او، ره آمد پر

مژده می‌ِآورد به گوش آزاد

می‌نماید رهش به آبادان

کاروان را در این خراب آباد

نرم می‌آید

گرم می‌خواند

بال می‌کوبد

پر می‌افشاند

تا سال ۱۳۲۹ پنج شماره از مجله خروس جنگی زیر نظر ضیا پور در حوزه نقاشی، مرتضی حنانه موسیقیدان، غلامحسین غریب و حسن شیروانی در زمینه‌ی تئاتر و ادبیات منتشر می‌شود. پس از آن اما مجله با اقدامی جاهلانه توقیف شده و با شکایت وزیر فرهنگ وقت، عباس اقبال، جلیل ضیا پور محاکمه اداری می‌شود. از آنجا که حکومت گمان می‌کند مقالات ضیا پور در مورد کوبیسم، از کمونیسم ناشی می‌شود، با رفع سو تفاهمات، ضیا پور تبرئه شده و پس از آن انجمن با همان اهداف قبلی در سال ۱۳۳۰ به انتشار مجله‌ای به نام «کویر» اقدام می‌کند.

انجمن خروس جنگی اهداف کلی خود را روشنگری و آشنایی مردم و هنرمندان به درست اندیشی در هنر به خصوص هنر نو و همچنین مبارزه در برابر کهنه‌پرستان و سنت‌گرایان به دور از واقعیات زمانه عنوان می‌کردند. اهدافی که به طور طبیعی مخالفینی را در مقابل آنها قرار می‌داد، توده‌ای‌ها که معتقد بودند نقاشی باید برای همه قابل درک باشد، مینیاتوریست‌ها که به کلی با هنر نو مخالف بودند و رئالیست‌ها که نگاهی اشرافی داشتند و هنر را فقط شکل رئالیستی یا واقع‌گرای آن می‌دانستند. در حالی که ضیا پور درصدد وارد ساختن هویت ملی با الهام از مواریث گذشته به دنیای نو بود، بی آن‌که به تقلید هیچ گونه اعتقادی داشته باشد و یا بخواهد جنگی سلیقه‌ای را راه بیندازد. او خود در این باره گفته است:» ما در دو جبهه می‌جنگیدیم، یک جبهه‌ی سیاسی بود و یک جبهه دنباله‌روها و شاگردان کمال‌الملک بودند، در واقع از دیدگاه انجمن نقاشی طبیعت‌گرا متناسب با دنیای آن روز نبود و نوعی واپس‌گرایی محسوب می‌شد. بازتاب اختلاف نظر آنها طیفی از نقدها و جوابیه‌های چاپ شده در مطبوعات تا مبارزه منفی و پاپوش‌سازی و هتاکی را در بر می‌گرفت. دسته‌های سیاسی نیز طرفدار دیدگاه هنر برای اجتماع بودند و نوعی هنر آسان‌فهم و مردم‌پسند مورد قبول آن‌ها بود که با معیارهای نوگرا یانه‌ی انجمن مغایرت داشت». او در مجله‌ی کویر که تنها دو شماره از آن در تا سال ۳۱ منتشر شد، اولین نقاشی کوبیسم آبستره خود را به نام «حمام عمومی» منتشر کرد و بعد با چاپ مقاله‌ای به نام «نقاشی» به توضیح نقاشی به ویژه حمام عمومی پرداخت. مقاله‌ای که اولین مقاله‌ی تئوری هنر مدرن نیز محسوب می‌شود.

اما آنچه که وی به عنوان کوبیسم ارائه می‌دهد و کوبیسم ایرانی نام می‌گیرد با کوبیسم اروپایی متفاوت است. حتی خود در این مورد می‌گوید: «هرگز چنین ادعایی نداشتم و ندارم، و هیچ وقت نمی‌خواستم کوبیسم اروپایی را به ایران بیاورم».

آنچه در انتشار دوره دوم مجله اهمیت دارد ورود بی‌محابای «هوشنگ ایرانی» است تا با جسارت خود نام انجمنِ خروس جنگی را بیش از پیش بر سر زبان‌ها بیندازد.

هرچند ورود او باعث رنجش ضیا پور می‌شود تا جایی که در جایی می‌گوید: «تندروی‌های موهن او باعث شد که خود را از انجمن کنار بکشم»، گویی که دو پادشاه در یک اقلیم نمی‌گنجیدند، اما ایرانی به این تندروی‌ها معتقد بود و در همان شماره‌ی نخست از دوره‌ی دوم مجله بیانیه‌ای را به نام «سلاخ بلبل» منتشر کرد تا به صورتی دیگر با کهنه‌پرستان و مقلدان هنر گذشته به مبارزه برخیزد، او هنر خروس جنگی را هنر زندگان می‌دانست و می‌خواست تا صدای همه‌ی کسانی که جاهلانه یا تعمداً در برابر هنر نو ایستادگی می‌کردند را خاموش کند. «سلاخ بلبل» به نوعی مخالفت با مجلاتی محافظه‌کار و کندرویی همچون «کبوتر صلح» و اندیشه نو» نیز به حساب می‌آمد. هرچند مبارزه‌ی ایرانی دانشی و آگاهانه بود و در این راه بسیار مورد تمسخر و آزار قرار گرفت اما هرگز کوتاه نیامد.

تا اینکه با انتشار شعر «کبود»، انقلاب «جیغ بنفش» را هم راه می‌اندازد. «جیغ بنفش»، ترکیبی است که ایرانی در بند اول شعر خود به کار می‌برد تا پس از آن نام او با این ترکیب همراه باشد، شعری که در آغاز با انتقاد شدید روبرو اما به مرور اهمیت و ارزش آن شناخته شد.

هیمای هورای

گیل ویگولی

نیبون نیبون

غار کبود می‌دود

دست به گوش و فشرده پلک و خمیده

یکسره جیغی بنفش می‌کشد

گوش سیاهی ز پشت ظلمت تابوت

کاوه درون شیر را می‌جود

هرچند کسانی همچون «محمد حقوقی» معتقدند ترکیب جیغ بنفش تنها آرایه‌ی غیرمعمول از جنس حس‌آمیزی است و شاعر در این شعر در ارائه مفهومی تماماً نو و تازه تعمداً اصرار داشته است، (حس آمیزی‌هایی که البته به باور عده‌ای متأثر از فیزیک و ریاضیات است، چراکه ایرانی دکترای ریاضیات داشته است)؛ اما کسانی همچون «شمس لنگرودی» می‌گویند:»جیغ بنفش نتیجه انتخاب آگاهانه یک شیوه‌ی مدرن هنری بود. شیوه‌ای که نظر بر «سیلان ذهن» و ناخودآگاه هنرمند داشت. به باور «علی تسلیمی» شعر کبود با حس‌آمیزی‌ها و عبور از صوت به سخن و سخن به صوت و پرش از وزنی آرام به وزنی تند و چندصدایی‌های گوش‌آزار با دشواری‌های زبانی و معنایی، در پیدایش و چگونگی شعر موج نو بی‌تاثیر نمی‌داند.

در کلیت امر ویژگی‌های شعری هوشنگ ایرانی، از استفاده از اصوات و جابجایی‌های نحوی و واژه‌سازی‌های مخالف با قاعده گرفته تا استفاده از سطرهای بی‌معنا و سرایش شعر منثور، نشانه‌ی همسویی او با قاعده‌ای به نام «آشنایی‌زدایی» در سوررئالیسم است.

او که در نقاشی نیز از پیشگامان نقاشی مدرن محسوب می‌شود، او لفظ دِسَن (Design)را برای نقاشی‌های خود به کار می‌برد چرا که باور دارد آنچه می‌کشد طرح است و نه نقاشی. این امر نیز حکایت‌گر متأثر بودن او از سوررئالیست‌ها به حساب می‌آید. ایرانی بر سرِ اعتقاداتش با نیمایوشیج نیز به اختلاف می‌رسد و معتقد است نیما اگرچه در آغاز، زمانه خود را شناخت و بسیاری از بندها را در هم شکست، اما در این راه خود دچار سکون شد و از ادامه راه باز ماند. ایرانی باور داشت هنر هرگز نمی‌خواهد چیزی را ثابت کند و یا چیزی مفید را پدید بیاورد، بلکه هنر برای لذت هنرمند آفریده می‌شود و هنرمند همان زمان که دست دوستی به آن می‌دهد، باید آن را کنار بزند و به سوی تازه‌ترین‌ها قدم بردارد. هنرمند نباید در بند اخلاقیات و اجتماع و سنت‌های گذشته گرفتار شود و حتی اگر ناخواسته هنرش در بند اینها گرفتار شد، او گناه‌کار نیست.

مجله خروس جنگی با نام‌های دیگری همچون پنجه خروس، موج و آپادانا و هنر نو نیز به فعالیت خود ادامه می‌دهد و اعضا دیگری هم به دامان آن راه پیدا می‌کنند که از آن جمله‌اند: بهمن محصص، سهراب سپهری، کاظم‌تیناتهرانی، پرویز داریوش، نصرت رحمانی و… هر چند پس از آن و در نیمه‌ی دوم دهه‌ی ۱۳۳۰، و همزمان با فضای تیره و تارِ ناشی از کودتا، نام انجمن خروس جنگی و نشریه آن کم‌کم به محاق رفت و اعضای آن به فعالیت‌های فردی خود روی آوردند، ولی تأثیر آن در هنر و ادبیات ایران، به خصوص پیدایش هنرهای جدید از دل مبارزه خروس‌جنگی‌ها فراموش نشدنی و ماندگار خواهد بود.

منابع:

_آقامحمدی، تیمور (۱۳۹۰)، مرا با دریاهای مرده کاری نیست، چاپ اول، نشر ثالث.

_ضیاءپور، جلیل (۱۳۸۲)، مجموعه سخنرانی‌های هنری، تحقیق زنده‌یاد استاد جلیل ضیا پور (۱۳۷۸-۱۳۲۷)، چاپ اول، تهران، اسلیمی.

_ضیاءپور، جلیل (۱۳۵۶)، نهضت خروس جنگی و تحول در هنر، رستاخیز، شماره ۶۲۲.

کد خبر 437086

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.