نه به خشونت علیه زنان را از خودم شروع می‌کنم

زن جوانی توسط دوست پسرش در ترکیه کشته می‌شود و چالشی بنام عکس سیاه و سفید در اینستاگرام به راه می‌افتد. عکس‌های سیاه و سفید در اعتراض به خشونت علیه زنان در صفحات عموماً زنان به نمایش گذاشته می‌شود.

به گزارش ایمنا، عکس‌هایی که بیشترشان ثبت لحظه شادی از یک زن است. لحظه‌های شادی که دلیلی برای سیاه و سفید بودن ندارند. عکس‌هایی پر از شور و شادی. به راستی کدام از این عکس‌ها درد زنی را که تحقیر شده، کتک خورده یا حقی از او ضایع شده درمان خواهد کرد؟ این عکس‌ها نه به کدام خشونت است؟

خشونتی که فرا گرفته‌ایم، روزانه آن را انجام دهیم و فقط شعار نبودن و حذفش را بدهیم. در تمام این خشونت‌ها رد پای فرهنگ بسیار پررنگ و مشهود است در جامعه‌ای که زن چون ابزار قیمت می‌خورد. گناهان کوچکش نابخشودنی‌تر است و انگشت اتهام همیشه به سوی اوست. چگونه می‌توان با چند عکس و هشتگ درمانش کرد.

خشونتی که نه تنها از سوی مردان که حتی از سوی زنان علیه زنان با شدت بیشتری انجام می‌شود. الزاماً خشونت فیزیکی نیست، خشونت کلامی و رفتاری نیز آینده و روان یک زن را از او خواهد گرفت. حال چند درصد از آنهایی که طوطی‌وار عکس‌های سیاه و سفید منتشر کردند سعی کردند تا این خشونت‌ها در خود و در اطرافیان خود مهار کنند؟

چند درصد هنگام تربیت فرزند چه پسر و چه دختر به او آموزش دادند که دختر بودن یا پسر بودن ملاک برتری نیست؟ چند درصد اتهام زدن به زنان را نزد فرزندانشان تقبیح کردند؟ چند درصد باور دارند که زن برده مرد نیست لذا مرد اجازه تنبیه جسمی او را ندارد؟

چند درصد با حرف‌هایشان زمینه تحقیر، تخریب و تضریب یک زن را فراهم کرده‌اند؟ اگر سری به دنیای کامنت ها و حتی کانال‌های تلگرامی بزنیم که مجازی بودنشان اجازه می‌دهد تا آدم‌ها خود واقعی را در پوشش نام‌های مجازی و غیر واقعی به نمایش بگذارند حد خشونت علیه زنان را مشاهده کنیم به عنوان نمونه کامنت های فراوانی که قتل رومینا را توجیه می‌کرد و بسیار دیگر از این نمونه.

حتی راه انداختن سلسله جک‌هایی به عنوان "دختر است دیگر" از آن دست خشونت‌هایی است که به راحتی از کنارش می‌گذریم اما همین خشونت‌های کلامی خبر از نگاهی دارد که به خود اجازه می‌دهد زن را جنس درجه دو دانسته و کم عقل در نتیجه باید برای اصلاح رفتارش او را زد و یا حتی جانش را گرفت. پس قطعاً عکس‌های سیاه و سفید دردی از مسئله خشونت علیه زنان کم نخواهد کرد بلکه آنچه می‌تواند در این زمینه مؤثر باشد تغییر رفتار عمومی جامعه نسبت به زنان است.

روزی که به زنان در جامعه حین رانندگی ناسزا گفته نشود یا بخاطر بودن زن در اجتماع زن مورد هتک حرمت فیزیکی و کلامی قرار نگیرد می‌توان به نبود خشونت علیه زنان امیدوار شد و این وضعیت مختص ایران نبوده و در همه دنیا همین گونه است و تنها راه آن آغاز نه گفتن به خشونت علیه زنان از خود است.

اگر نگاه تحقیرآمیز به زن خشونت است این و آن ندارد برای همه یکسان است نمی‌توان استوری ها رنگارنگ گذاشت و از زن گفت اما پای عمل که رسید با او به عنوان جنس دوم یا یک وسیله جنسی برخورد کرد. و نکته دیگر آنکه مردان این جامعه را بزرگ می‌کند زنان هستند پس گام اول باور خود زنان به خود است که جامعه را اصلاح می‌کند و هیچ زور و قانونی نمی‌تواند مانند این عمل کند که مادری احترام به زن را به پسر خود و کرامت داشتن زن را به دختر خود آموزش دهد

اما نکته دوم در این باب حرکت‌های طوطی‌وار در فضای مجازی است کارهایی که بدون فکر و تقلید محور انجام می‌شود. متأسفانه فضای مجازی جای منابع سالم خبری را گرفته‌اند و فضای بدون در و پیکر با هر خبری می‌تواند جامعه را احساسی کرده و آرامش روانی را برهم زند و به اصطلاح شمشیر به دست زنگی مست افتاده است.

اپ های مجازی دنیای جدیدی را برای همه ایجاد کرد تا آزادانه تر به بیان دیدگاه‌های خود بپردازند سانسورها و خط دهی‌ها برداشته شود اما دو برابر آن دروغ و اغراض شخصی بر این فضا حاکم است. گوش جامعه به جای شنیدن حرف‌های معقول از انسان‌های اهل فکر بازیچه دست بازیگران فضای مجازی است به عنوان مثال چگونه فردی می‌تواند عکس‌های سفید و سیاه منتشر کند و هر روز از درد زنان بگوید ولی فالوئر خواننده‌ای باشد که زشت‌ترین توهین‌ها را به زنان دارد. باید عکس‌های سیاه و سفیدش را باور کرد یا لایک خواننده‌ای که تمایل به ایجاد حرمسرا دارد؟

متأسفانه سواد رسانه‌ای جامعه ما بسیار پایین است و به همین دلیل به راحتی هر خبر را باور می‌کند به راحتی به دنبال هر حرکت مجازی راه می‌افتد، این مقوله نیاز به آموزش دارد، وقتی فضای اینچنین ایجاد شده از کنارش نباید گذشت باید برایش راهکار داشت، باید آموزش داد. آموزش و پرورش و آموزش عالی در این عرصه بیشترین وظیفه را دارند همانگونه که برای استفاده از خودرو باید آموزش دید برای در دست داشتن یک رسانه با این قدرت نیز باید آموزش دید زیرا بستن و برخورد دردی را دوا نخواهد کرد زیرا هرروز یک نرم افزار جدید وارد بازار می‌شود و تنها باید برای استفاده درست از آن آموزش داده شود چون به راحتی می‌توان در این فضا فرهنگ سازی کرد صداها را شنید و اندیشه را در جامعه توسعه داد.

یادداشت از: لیلا شکوه فر

کد خبر 436569

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.