بورس و جامعه

با رشد چندین برابری سرمایه‌ها طی دو سال گذشته در بازار سرمایه، در گوشه و کنار بازار سهام می‌توان افراد مختلفی را مشاهده کرد که اکنون خود را در طبقه اجتماعی متفاوتی از دو سال پیش می‌بینند.

اگر چه روند اصلاحی در سهام مختلف کوچک و بزرگ بازار مشهود است، عملکرد هفتگی شاخص کل باز هم مثبت جلوه‌گر شد و با رسیدن به جایگاه یک میلیون و ۹۰۴ هزار و ۳۱۵ واحدی شاهد رشد ۰.۱۵ درصدی نسبت به هفته قبل بود. رشد شاخص هم وزن در همین مدت به ۰.۸ درصد رسید.

با فروکش کردن حساسیت‌ها نسبت به رشد شتابان شاخص و اصلاح چشمگیر بیش از ۲۰ درصدی در سهام تعدادی از شرکت‌های با اهمیت بازار می‌توان انتظار هفته‌ای بهتر برای بازار در صورت رخ ندادن عوامل غیرقابل پیش بینی داشت. از جمله سهام شرکت‌هایی که شاهد اصلاح قیمت با اهمیت در این هفته بودند می‌توان شرکت‌های چادرملو (-۲۴%)، هلدینگ خلیج فارس (-۲۲%)، ملی مس (-۲۰%)، و فولاد مبارکه (-۱۹%) را ذکر کرد.

روز پایانی این هفته شاهد دو عرضه اولیه بود. این دو عرضه شامل نمادهای بگیلان و غزر بود که اولی در بازار دوم فرابورس و دومی در بازار دوم بورس عرضه شدند. مجموع این دو عرضه منجر به افزایش بیش از ۱۶ هزار میلیارد تومانی ارزش بازار سرمایه شد و رکورد مشارکت در عرضه‌های اولیه با حضور بیش از پنج میلیون و ۱۹۷ هزار کد معاملاتی در خرید سهام شرکت توسعه مسیر برق گیلان در اختیار این شرکت قرار گرفت.

پیش از عرضه سهام شرکت صنعتی زرماکارون که پس از دو بار لغو آگهی عرضه در مرتبه سوم به نتیجه رسید، شرکت تأمین سرمایه تمدن با انتشار یک جوابیه و یک مصاحبه در برخی خبرگزاری‌ها از جمله خبرگزاری ایمنا، تلاش کرد به ایرادات وارده توسط کارشناسان در خصوص نحوه ارزش‌گذاری سهام زرماکارون پاسخ دهد. در بخش پایانی جوابیه تمدن ذکر شده است که «طبق گزارش رسمی دادگستری در تاریخ خرداد ماه ۱۳۹۹ ارزش روز تأسیسات و کارخانجات شرکت با نرخ یورو ۱۸ هزار تومان معادل ۹ هزار میلیارد تومان است.»

نکته قابل تأمل آنکه در گزارش ارزش‌گذاری تمدن برای زرماکارون، ارزش‌گذاری انجام شده بر اساس روش P/E که یکی از سه روش مبنای محاسبه میانگین قیمت مورد استفاده جهت انجام عرضه اولیه بوده است، ارزش شرکت را بیش از ۱۴ هزار میلیارد تومان برآورد کرده است که حتی از ارزش روز ماشین آلات ادعا شده در جوابیه تمدن که از منظر بسیاری از کارشناسان سقف قیمت قابل پذیرش برای ارزش‌گذاری سهام است نیز بالاتر است.

تمدن در توجیه استفاده از ضریب P/E ۳۱ در روش سوم ارزش‌گذاری که به معنای دوره بازگشت ۳۱ ساله سرمایه‌گذاری با فرض ثبات سود شرکت است، ضمن متهم کردن منتقدان به داشتن قصد و غرض شخصی، عرضه سهام شرکت‌های دیگر نظیر نیروگاه آبادان، نیروگاه گیلان و شیر پاستوریزه پگاه گیلان با P/E بسیار بالا را به عنوان مثال جهت قابل پذیرش بودن این رویه مورد استناد قرار داده است.

نگارنده در گفتگویی با رسانه نود اقتصادی ضمن نام بردن از شرکت‌هایی نظیر نیروگاه آبادان و پگاه گیلان و انتقاد از رویه عرضه اولیه با قیمت‌های حبابی، ورود سهام با حباب قیمتی را در کاهش التهاب بازار بی تأثیر دانسته است.

چندی پیش در این یادداشت‌ها با اشاره به رشد جایگاه بازار سرمایه ذکر شد که اکنون بورس از بازاری در حاشیه اقتصاد به بازاری اثر گذار بدل شده که علاوه بر نقش‌آفرینی در فضای اقتصادی، در تحولات اجتماعی نیز اثر گذار خواهد بود. اکنون به تدریج شاهد بروز و ظهور علائمی از این اثر گذاری هستیم که در این یادداشت به نمونه‌هایی از آن اشاره خواهیم کرد.

تغییر طبقات اجتماعی

چندی پیش خبرگزاری ایرنا در گزارشی به بروز معضل بورس‌بازی کارمندان ادارات دولتی و شرکت‌های بخش خصوصی در ساعات اولیه روز اشاره کرد که در آن عنوان شده بود عده‌ای از این کارمندان در برابر مخالفت مدیران با تغییر ساعت کار به بعد از ساعت معاملات بازار شغل خود را ترک کرده و استعفای خود را روی میز می‌گذارند.

همچنین در گزارشی که از اخبار شبکه یک سیما منتشر شد و انعکاس گسترده‌ای پیدا کرد، مردم روستایی به نام "مال ملأ" در استان محروم کهگیلویه و بویراحمد به تصویر کشیده شدند که طی چند سال گذشته با حضور گسترده در بازار سرمایه توانسته‌اند سرمایه خود را به میزان چشمگیری افزایش دهند. با رشد چندین برابری سرمایه‌ها طی دو سال گذشته در بازار سرمایه، در گوشه و کنار این بازار می‌توان افراد مختلفی را مشاهده کرد که اکنون خود را در طبقه اجتماعی متفاوتی از دو سال پیش می‌بینند.

افزایش ثروت افراد مادام که نیازهای اولیه و آرزوهای در دل مانده ایشان برآورد نشده است منجر به افزایش مصرف، رفاه و استفاده از مظاهر تجمل توسط ایشان می‌شود اما پس از این مرحله افراد تلاش می‌کنند با استفاده از ثروتشان اثرگذاری خود بر محیط اطراف را افزایش دهند. به ویژه افرادی که همواره با زندگی به صورت کارمندانی فرمانبردار امرار معاش خود را مستلزم جلب رضایت مقامات بالادست می‌دیده‌اند، اکنون دیگر نیازی به این اطاعت نمی‌بینند و حتی تلاش می‌کنند با جریان انداختن سرمایه خود ضمن بهره‌مندی از درآمد بالاتر با راه‌اندازی کسب و کارهای مختلف و یا سرمایه‌گذاری در عرصه‌هایی نظیر ساخت و ساز، افراد دیگری را به خدمت خود در آورند.

همچنین افرادی که از سال‌های پیش با در اختیار داشتن سرمایه کافی زمان خود را به صورت حرفه‌ای صرف انجام معامله‌گری در بورس می‌کردند اکنون بعضاً با گذر کردن ثروتشان از مرز چند ده میلیارد تومان سعی دارند تجارت‌های درخور توجهی را ایجاد کنند که در حوزه‌های مختلف از واسطه‌گری و سرمایه‌گذاری در بازارهای ملک و خودرو، تا بازرگانی خارجی و یا خرید و اداره شرکت‌های تولیدی را در بر می‌گیرد.

در واقع جامعه ایرانی در اثر رونق بازار سرمایه شاهد گسترش نوعی از طبقه سرمایه‌دار متوسط شهری و یا در بعضی موارد روستایی است که تلاش خواهد کرد تأثیرگذاری خود بر محیط پیرامون را افزایش دهد. حیطه عمل این طبقه در آینده با تلاش جهت تأثیرگذاری بر رویدادهای سیاسی نظیر سطوح مختلف انتخابات افزایش نیز خواهد یافت. اگر چه ممکن است این تغییر طبقه سریع در پاره‌ای موارد با گسستن زنجیره نیروی انسانی کارآزموده شاغل در نظام بروکراسی چالش‌هایی برای آن ایجاد کند اما در نهایت تبدیل کارمندان به کارآفرینان و سرمایه‌گذاران منجر به افزایش اشتغال و تولید ثروت در جامعه خواهد شد و کارمندان خارج شده از ساختار اداری نیز با افراد با انگیزه‌تر جایگزین خواهند شد.

نظام حاکم باید ضمن به فال نیک گرفتن ایجاد و گسترش چنین طبقه‌ای با اعمال سیاست‌های تشویقی مناسب مسیر به‌کارگیری سرمایه ایشان در ایجاد کسب و کارهای کوچک را هموار کند تا از این مسیر پویایی اقتصادی و اشتغال و کارآفرینی گسترش یابد. همچنین ضرورت دارد ضمن به‌کارگیری سیاست‌های صحیح مالیاتی از پدیدار شدن نوع زننده‌ای از اختلاف طبقاتی که منجر به ایجاد تضادهای اجتماعی می‌شود جلوگیری شود.

باید دانست علیرغم گسترش دامنه سهامداران به چند ده میلیون نفر با آزادسازی سهام عدالت، در نهایت فعالان اصلی بازار سرمایه بیش از ۱.۵ تا ۲ میلیون خانوار از خانواده‌های کشور را در بر نمی‌گیرد که این خانواده‌ها عمدتاً از چهار دهک بالایی درآمدی کشور هستند و سایر دهک‌ها که بیش از ۱۵ میلیون خانوار را در بر می‌گیرند.

جدا از بهره‌مندی از عوائد سهام عدالت که در نهایت منجر به خروج آنها از دهک‌های پایین درآمدی نمی‌شود و یا بهره‌مندی غیرمستقیم از عوائد حضور صندوق‌های بازنشستگی در بازار سرمایه، بهره مستقیم دیگری از این بازار ندارند و بنابراین دولت باید با تنظیم سیاست‌های باز توزیع درآمد از گسترش فاصله طبقاتی به این وسیله جلوگیری کند.

گسترش فضای گفتگو

ضعف فرهنگ گفتگو در جامعه ایرانی از مواردی است که بسیاری از جامعه شناسان از آن ابراز نگرانی می‌کنند. در چند ماه اخیر شاید هیچ موضوعی به اندازه بازار سرمایه در ابعاد مختلف محل گفتگو و مباحثه در سطوح مختلف نبوده است. قرار نداشتن این موضوع در میان خط قرمزهای گسترده اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تا حد زیادی امکان اظهار نظر آزاد در باره جوانب مختلف آن را توسط صاحبنظران مختلف در سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و نوشته‌های مختلف فراهم آورده است.

همچنین اقشار مختلف سرمایه‌گذاران در گروه‌های مختلف در فضای مجازی و اجتماعات حقیقی پیرامون مسائل مرتبط با این بازار از تحلیل سهام مختلف تا موارد ساختاری گفتگو و مباحثه می‌کنند. در صورتی که بتوان این روند را به زمینه‌ای جهت ایجاد اجماع در ابعاد مختلف موضوعات مرتبط با بازار سرمایه تبدیل کرد می‌توان آن را الگویی برای طرح مسائل جدی‌تر جامعه و بهره‌مندی از خرد جمعی در خصوص آنها دانست.

افزایش ریسک پذیری و تغییر الگوی تصمیم‌گیری

محسن رنانی استاد اقتصاد و پژوهشگر توسعه در یادداشتی چنین می‌نویسد: «تجربه شیرین جهش ۵۰ درصدی ارزش سرمایه یک فرد در یک ماه، هر کسی را شدیداً به بورس معتاد می‌کند. بورس دارد به کلاس ملی قماربازی ایرانیان تبدیل می‌شود و البته در جامعه تقدیرگرا و محافظه‌کار ایران، تقویت روحیه قماربازی موجب تقویت عقلانیت هم می‌شود؛ گمان نکنید وقتی ملتی قمارباز شد، فقط در بورس قمار می‌کند، روحیه قماربازی را با خود به همه حوزه‌ها خواهد برد. منتظر بمانید که به زودی لشکر قماربازان به حوزه‌های دیگر هجوم خواهد برد.»

توجه: این نوشته حاوی هیچ توصیه‌ای برای هر گونه تصمیم سرمایه گذاری شامل خرید و فروش نمی‌باشد و صرفاً بیان رویدادهای مرتبط با بازار سرمایه و نظر شخصی نگارنده می‌باشد. مسئولیت هر گونه تصمیم بر عهده سرمایه گذاران است.

** کارشناس ارشد مدیریت مالی، تحلیل‌گر بازار سرمایه و بورس

کد خبر 436282

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.