صنعت و کشاورزی در فلات مرکزی برمبنای آمایش سرزمین توسعه یابد

عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام مطالعات آمایش سرزمین برای توسعه اقتصادی و اجتماعی را ضروری دانست و گفت: با توجه به کمبود آب رشد و توسعه اجتماعی و اقتصادی هر استان باید بر مبنای ظرفیت ها و منابع طبیعی موجود صورت گیرد.

علیرضا گوهری در گفت و گو با خبرنگار ایمنا انجام مطالعات آمایش سرزمین را برای توسعه اقتصادی و اجتماعی ضروری دانست و اظهار کرد: برنامه آمایش سرزمین هر منطقه باید تهیه شود تا رشد و توسعه اجتماعی و اقتصادی هر استان بر مبنای ظرفیت‌ها و منابع طبیعی موجود صورت گیرد زیرا کشورمان به صنعت، کشاورزی تولید و اشتغال نیاز دارد اما در عین حال در برخی مناطق کمبود آب وجود دارد.

وی با بیان اینکه سراسر کشورمان دارای منابع طبیعی ارزشمند است، افزود: می‌توان با بهره برداری بهینه، از این منابع به خوبی استفاده کرد؛ در مناطقی مانند کاشان، اصفهان، یزد و کرمان ظرفیت‌های صنعتی و کشاورزی فوق العاده ای وجود دارد اما هیچ گاه در این مناطق به صلاح نیست که برای مثال برنج کاشته شود زیرا این برنج هر قدر هم مرغوب باشد از نظر توسعه پایدار، کشت پرآب در بلند مدت منابع محدود فلات مرکزی کشور را از بین می‌برد.

عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان تصریح کرد: در مناطقی مانند اصفهان و کاشان و فلات مرکزی که منابع محدودتری وجود دارد برای توسعه باید اولویت بندی کنیم زیرا هر صنعت و محصول کشاورزی را نمی‌توان در همه مناطق توسعه داد، از این رو باید بر مبنای آمایش سرزمین بهترین محل را برای صنایع آب بَر یا محصولات کشاورزی استراتژیک مانند برنج که قوت غالب مردم است، در نظر گرفت تا بتوان رشد و توسعه کنونی را به توسعه پایدار تبدیل کرد.

توسعه صنایع و کشاورزی بر مبنای آمایش سرزمین

عضو هیئت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان با تاکید بر اینکه صنایع و کشت‌های پرمحصول را باید بر اساس آمایش سرزمین و پتانسیل هر منطقه گسترش داد، گفت: مشکل کشور این است که هر گونه رشد و توسعه‌ای که در صنعت و اشتغال و حتی کشاورزی صورت گرفته بر اساس ظرفیت‌های موجود نبوده، برای مثال صنایع آب بَر را در دل کویر افتتاح می‌کنیم و بعد برای موتور محرکه این صنعت مجبور به انتقال آب هستیم در حالی که می‌توان صنایع کم آب بَر و کشت‌های سازگار با کم آبی را در مناطق کم آب توسعه داد.‌

وی با بیان اینکه باید از تجربیات گذشته برای زمان حال و آینده استفاده کرد، افزود: سال ۲۰۱۳ (۱۳۹۲) طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای در حوضه زاینده رود را ارزیابی کردیم که برخی از آنها به حوضه آبریز وارد و بخشی از آن خارج می‌شود یا حتی برخی از این طرح‌های ورودی قبل از رسیدن به حوضه زاینده رود در شهرهای مانند بن- بروجن، کاشان، یزد، کرمان خرج می‌شود (اختصاص می‌یابد) و در حالی که هنوز سد و تونل سوم کوهرنگ افتتاح نشده است اما آب به استان یزد منتقل می‌شود، هدف ما از ارزیابی رسیدن به پاسخ این پرسش بود که آیا طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای یا درون حوضه‌ای می‌توانند در بلندمدت به عنوان راهکارهای پایدار و مفید برای سازگاری با کم آبی و حل مشکل زاینده رود باشند؟

گوهری اضافه کرد: انتقال آب به خودی خود بد نیست زیرا اگر این انتقال ورودی به حوضه باشد سبب افزایش موجودی منابع آب می‌شود اما در مناطقی مانند اصفهان و در حوضه زاینده رود، یزد و کاشان که ظرفیت توسعه دارند انتقال آب نمی‌تواند جوابگوی رشد و توسعه کوتاه مدت این مناطق باشد و در بلند مدت به منابع آب بیشتری نیاز دارند همانگونه که در اصفهان اتفاق افتاده است و نیاز آبی واحدهای فولاد مبارکه و ذوب آهن در بلند مدت برای طرح‌های توسعه‌ای، افزایش می‌یابد.

آب محور توسعه است

این استاد دانشگاه با اشاره به افزایش سهم انتقال آب از زاینده رود به کاشان، خاطرنشان کرد: کاشان ظرفیت توسعه دارد، ماشین سازی و بسیاری صنایع دیگر در این منطقه شکل گرفته است و برای توسعه یافتگی تلاش می‌کنند همانگونه که در ۵۰ سال اخیر صنایعی مانند ذوب آهن و فولاد در اصفهان راه اندازی شد؛ در حقیقت ما در مناطق کم آب و خشک به دنبال توسعه هستیم.

عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان با بیان اینکه آب محور توسعه است، گفت: ما برای توسعه در مناطق خشک، آب منتقل می‌کنیم که به هر حال در مقیاس کلی نمی‌تواند الگوی مناسبی باشد چه از زاینده رود به کاشان و یا از چهارمحال و بختیاری به زاینده رود.

وی تصریح کرد: اگر ما با هدف توسعه اجتماعی و اقتصادی، صنعت و کشاورزی آب منتقل کنیم، اشتباه است زیرا به هر حال تشنگی افراد برای توسعه را با آب شومی مانند انتقال آب بین حوضه‌ای برطرف می‌کنیم و این در بلند مدت سبب می‌شود که تشنه‌تر شوند.

گوهری بیان کرد: هنگامی که موضوع انتقال آب بین حوضه‌ای در ایران و فلات مرکزی مطرح می‌شود یا حتی در کشوری دیگر باید هدف از این انتقال آب را در نظر گرفت؛ در دهه ۷۰ شمسی برای طرح‌های توسعه‌ای سدسازی رواج یافته بود که در عین حال منتقدان و طرفداران زیادی نیز داشت و امروز درباره طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای نیز چنین است.

انتقال آب راهکار توسعه پایدار است؟

وی با اشاره به اینکه نخستین طرح انتقال آب بین حوضه‌ای با تونل اول کوهرنگ به زاینده رود و پیش از احداث سد صورت گرفت، افزود: تجربه انتقال آب بین حوضه‌ای در حوضه آبریز زاینده رود بسیار ارزشمند است که به ما کمک می‌کند موفق بودن یا نبودن اجرای طرح‌های انتقال آب را ارزیابی کنیم.

عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان تصریح کرد: در مجموع اگر می‌خواهیم انتقال آب بین حوضه‌ای یا درون حوضه‌ای در هر منطقه اجرا کنیم باید دید آیا می‌تواند راهکاری برای توسعه پایدار آن منطقه باشد یا خیر؛ از این رو اگر در چهارچوب و با رویکرد توسعه پایدار باشد و به مشکل کمبود آب در منطقه‌ای کمک کند تا به مدیریت پایدار برسند می‌تواند جوابگو باشد.

گوهری ادامه داد: اما اگر آب را منتقل کنیم و در سال‌های بعد نیز مجبور به انتقال مجدد باشیم مانند آنچه که در حوضه زاینده رود اتفاق افتاد که تونل اول و دوم کوهرنگ افتتاح و پس از آن نیاز به تونل سوم و بهشت آباد نیز احساس شد در حالی که هنوز یک طرح انتقال آب بین حوضه‌ای انجام نشده باید به دنبال راهکار دیگری باشیم یعنی ریشه اصلی مشکل را پیدا نکردیم.

وی افزود: هنگامی که برای انتقال آب تصمیم گیری می‌شود یعنی مشکل کمبود آب است و از راه انتقال آب می‌خواهیم مشکل را برطرف کنیم در حالی که مشکل مناطقی مانند کاشان کمبود آب نیست بلکه رشد و توسعه‌ای است که به علامت بیماری اصلی، کمبود آب، منجر شده است. وقتی فردی در بدن عفونت دارد تب می‌کند اگر برای رفع تب تلاش کند در کوتاه مدت بهبود می‌یابد در حالی که عفونت در بدن مانده و باید به عفونت‌ها رسیدگی کند.

کد خبر 436088

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.