به گزارش ایمنا، همه ما آرزوهایی برای شهرمان داریم، برای زیبا شدن شهر، برای زندگی راحت تر، با خودمان فکر کردهایم اگر جای تصمیم گیران شهر بودیم اولویتهایمان چه بود. چه میکردیم که شهری امن تر با ساکنانی خوشحالتر داشته باشیم. آرزوهای دو کارشناس در دو حوزه متفاوت را اگر شهردار بودند میخوانید: این گزارش را که پیشتر در «یازدهمین شماره مجله الکترونیک شهرگاه» منتشر شده است، در ادامه میخوانید:
گریستن را عار نمیدانستم
دکتر علی بیت اللهی؛ مدیر بخش زلزله و خطر پذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی:
من اگر شهردار بودم، اول با خودم تعهد میبستم که به هیچ وجه سیاسی کاری نکنم و همیشه صداقت و صدق را پیشه خود کنم، وجدان خود را قاضی افکار و اعمال خود نمایم و هر شب که سر بر بالش خواب میگذارم، از خود بپرسم که چقدر با مردم خود صادق بودم، چقدر سالم کار کردم، چقدر به کسی باج ندادم و چقدر مراقب سلامت سیستم تحت مدیریت خود بودم.
من اگر شهردار بودم، پس از بازنگری درونی خود و یادآوری همیشگی موارد فوقالذکر، اولین کارم بازتولید سیستم سالم و کارآمد و چابک و شفاف شهرداری بود. این سیستم سالم، اولین شرط حرکت درست، کارآمدی بالا و رسیدن به هدف است. با ماشین ناسالم، با مرکبی که نقص فنی دارد، سخت است به مقصد رسیدن!
من اگر شهردار بودم، آسایش و رفاه شهروندان را بدون هیچ تعبیر و تفسیری هدف اصلی خود قرار میدادم و راههای رسیدن به این هدف والا را با همراهی سیستم سالمی که بازتولید آن اولین اولویت من بوده، تعیین میکردم.
تقویت درآمدزایی مردم شهرم از مسیرهای درستی که در حیطه مسئولیت شهرداری است، به ویژه برای قشری که به شدت نیازمند است، دغدغه روزمرهام بود، گاه شاید هم در خلوت خود به عنوان شهردار شهرم، برای انبوه مشکلات مردم خود گریستن را عار نمیدانستم!. به عنوان شهردار شهر خود، سعی میکردم مردمی شاداب و پرنشاط در شهر خود داشته باشم و برای تحقق این امر، از هیچ تلاشی فروگذار نبودم، لذت بخشترین دلخوشی مسئولیتیام، دیدن چهرههای خندان و شاداب و با نشاط شهرم بود.
بدون تردید و مسلماً، توسعه پایدار شهری، مهمترین اصل دائمی مسئولیتم بود. محیط شهری پاکیزه، هوای شهری سالم و شهری تاب آور در برابر مخاطرات، با امکانات زیر ساختی و دسترسی مناسب، گسترش آموزشهای عمومی و فرهنگ احترام به قوانین و احترام به مردم قوانین جدی کاری من بودند.
شهری که بتوان صدای پرندگان را گوش داد
محمد درویش؛ کنشگر محیط زیست و عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور:
من اگر شهردار بودم انجام چند کار را در اولویت قرار میدادم. اولین کاری که انجام میدادم این بود که شهری طراحی میکردم که مردم آن بتوانند دوباره صدای پرندگان را گوش دهند و برای تحقق این موضوع تلاش میکردم مبلمان شهری را از خودرو محوری به زیست محوری تغییر دهم تا مردم داوطلبانه به جای استفاده از وسایل نقلیه موتوری یا موتورسیکلت تلاش کنند از دوچرخه استفاده کرده یا پیاده روی کنند. برای این کار تلاش میکردم مسیرهای جذاب برای پیادهروی و دوچرخه سواری طراحی شود. من اگر شهردار بودم تلاش میکردم تا موضوع تفکیک زباله از مبدا را به عنوان یکی از مهمترین اولویتها در دستور کار قرار دهم و به مردم شهرم نشان دهم وقتی وسایلی همچون باتری قلمی، لامپ سوخته یا شیشه در منزل دارند، چگونه آنها را تفکیک کرده و به شهرداری تحویل دهند. اگر شهردار بودم به مردم شهرم یاد میدادم چگونه زبالههای تر خود را به ورمی کمپوست تبدیل کنند و اجازه ندهند که به میزان شیرابهها یا چرک آبهها اضافه شود. به آنها یاد میدادم که با فیلتر سیگار چگونه برخورد میکنیم تا آنها انگیزه پیدا کنند که فیلترهای سیگار خود را تفکیک شده به جایگاههای شهرداری تحویل دهند. در نهایت تلاش میکردم در فضای سبز شهری از گونههای بومی شهر و منطقه استفاده کنم و به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی گونههای غیربومی به ویژه گونههای آببر را وارد فضای سبز شهری وارد نمیکردم.
نظر شما